سابقه کهن حوزه و مأموریت آن
مأموریت حوزه علمیه تا امروز
این حوزه کهن از سابقه بسیار درخشانی برخوردار است و اساتید بزرگواری که در حوزه مشهد بودهاند همچون مرحوم آیتالله میلانی و اساتید ایشان، مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی و اساتید ایشان و مرحوم آیتالله مروارید و اساتید و شاگردان ایشان کسانی بودهاند که مکتب اهلبیت را آموختند و به آن عمل کردند و به دیگران نیز آموزش دادند و این خلاصهای از مأموریت حوزه علمیه خراسان تا به امروز است.
این حوزه علمیه کهن بهلحاظ وجود مرقد مطهر علی بن موسی الرضا(علیهالسلام) و فرهنگ اسلامی حاکم بر جامعه از متن همین جامعه و از متن مردم جوشیده است؛ یعنی از بین مردم افرادی داوطلب می شوند که برای رضای خدا معارف الهی را بیاموزند و به دیگران منتقل کنند. این کار که از زمان اهلبیت(علیه السلام) رایج بوده، در نجف اشرف و در بغداد از زمان تأسیس حوزه های علمیه توسط شیخ طوسی و بعد از آن در حوزه علمیه قم، تهران، اصفهان و همچنین حوزه علمیه خراسان انجام شده و ادامه دارد.
همین تلاش ها باعث استقرار نظام اسلامی نیز شد؛ یعنی عالمان دینی در گذشته، خود سر سازش با ظالمان نداشتند و مردم را آگاه میکردند و فرهنگ دینی و اصیل و اسلام ناب محمدی را به جامعه منتقل میکردند و قطعاً با مخالفان دین نیز تضاد داشتند و مبارزه داشتند که واقعه کشف حجاب نمونهای از این قبیل است و تعداد زیاد شهدایی که در این مسیر تقدیم اسلام شده است؛ تا اینکه پس از از بین رفتن حکومت رضاخانی مبارزاتی که علمای مشهد و سراسر کشور با حکومت پهلوی داشتند ادامه پیدا کرد و افراد زیادی دستگیر شدند و شهدای زیادی تقدیم شد و افراد زیادی زیر شکنجه رفتند و مبارزه کردند و به زندان رفتند اما دست از این مسیر برنداشتند و دست از آموختن و پراکندن دانش برنداشتند تا اینکه این پیشینه عظیم به تأسیس نظام اسلامی منتهی شد و ثمره آن تلاش ها را امروز شاهدیم.
اگر حوزه از اخلاق تهی شود نمیتواند در انجام مأموریت خود گامی بردارد
قوام حوزه به معنویت آن و به اخلاق الهی است و نه برخورداری از نوعی ذوقیات به نام اسلام و بعضی مطالبی که به نام اسلام درست می شود، بلکه اخلاقی که از متن قرآن و روایات قرآن و سنت جوشیده است و عقل سلیم آن را تأیید کرده و آن را رهبری می نماید. اگر حوزه از اخلاق تهی شود نمیتواند در انجام مأموریت خود گامی بردارد و قوام حوزه به متخلّق بودن و اخلاق است و نیز به عامل بودن به اخلاق و پایبند بودن به آن، همچنین ترویج دائمی این اخلاق است.
علمایی که از قدیم از محضرشان استفاده میکردیم و اساتید گرانقدر این حوزه که همچنان برخی از آنها را در حوزه داریم اسوههایی از معرفت و معنویت و اخلاق بودند. کسانی که فقط برای رضای خدا میآموختند و مینوشتند و تدریس میکردند و در حوزه خدمت میکردند؛ لذا یکی از ارکان موفقیت هر طلبه برخورداری از اخلاق است. امیرالمومنین علی(علیه السلام) میفرمایند: تقوا در رأس اخلاق است؛ یعنی اگر طلبهای بخواهد موفق شود باید اخلاق، تقوا و معنویت را دارا باشد تا به موفقیت برسد و این موفقیت چند برابر خواهد شد. در مقابل اگر خدای ناخواسته طلبهای از اخلاق تهی شد باید بدانیم که آن لحظه اضمحلال و زوال حوزه فرا خواهد رسید. ما در نهایت در انتهای این صف هستیم و بزرگانی در رأس این حرکت وجود دارند که اشخاص متخلق و اسوههای اخلاق و خودسازی بودهاند، از جمله شیخ صدوق و شیخ طوسی، علامه حلی، مقدس اردبیلی و کسانی که حتی از حلالهای الهی گاهی پرهیز میکردهاند.
اگر تقوا در گذشته لازم بود، امروز لازمتر است
طلبه کنونی حوزه علمیه وامدار اینگونه سلف صالح است و بزرگان و ستارگان درخشانی در آسمان علم و حکمت و تقوا درخشیدهاند. در زمان ما نیاز به اخلاق و معنویت شاید بیشتر از گذشته است و مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی فرمودند که ما باید سه کار انجام دهیم: خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی. همان گونه که می دانیم خودسازی به تناسب هر زمانی متفاوت است. در زمانی که طلبه با رژیم شاه درگیر میشد خودسازی معنای خاص خودش و مرتبه خاص خودش را داشت، اما امروز که نظام اسلامی مستقر شده است خودسازی درجه بالاتری را طلب می کند و با مشکلات جدیدتر و ترفندهای جدیدتری از طرف شیاطین روبهرو هستیم. اگر تقوا در گذشته لازم بود امروز لازمتر است. قوام حوزه به معنویت آن است و اگر بخواهیم ستونهای انقلاب و حوزه، معنویت و اعتماد مردم به علما و حوزه باقی بماند کارهای زیادی لازم است انجام شود.
برای درک معنویت و دریافت این مفاهیم باید در محضر اساتید حاضر شد؛ زیرا به شکل خودخوان و خودساخته نمیتوان به این مقامات رسید بلکه خود شخص باید به شکل روزانه ملتزم به این مفاهیم باشد. به یاد دارم زمانی که به درس اخلاق مرحوم آیت الله فلسفی میرفتیم در کنار منزلشان مسجدی کوچک بود که در آن اخلاق و احکام می فرمودند و در زمانی که مطالب اخلاقی را بیان می فرمودند طلابی که در آن مجلس حضور داشتند همه چنین احساسی را داشتند که آن چند دقیقه درس اخلاق تا یک هفته یا ده روز در ما تأثیر بسیار زیادی داشت و پس از این مدت احساس می کردیم که به این تذکرات مجددا نیاز داریم و برای کسب فیض باز میگشتیم لذا انسان باید این طلب و تلاش را از درون داشته باشد.
اگر طلبه در ادبیات تبحر نداشته باشد احساس ضعف خواهد کرد
شروع درس در حوزه با ادبیات و صرف و نحو و بلاغت و منطق و سپس فقه و اصول و مطالب استدلالی عمیق است و سنگ بنا و زیربنای تمامی این حرکت ها تبحر در ادبیات عرب است که اگر طلبه از آنها برخوردار نباشد احساس ضعف خواهد کرد و در این مسیر موفق نخواهد شد؛ زیرا فهم متون دینی مستلزم تسلط بر این مبانی است. موضوع ها و دایره المعارف ها و گنجینه های علمی که از علمای قدیم باقی مانده است به زبان عربی نوشته شده و برخورداری از ادبیات عرب در این زمینه بسیار کارگشا است که این تسلط علمی نیز از تقوا مجزا نیست و مقدماتی است برای اینکه در خدمت قرآن و سنت قرار گرفته تا طلبه قرآن و سنت را فرا بگیرد.
زبان خارجی ضروری است؛ اما نه برای همه طلاب
دانستن زبان خارجی نیز در زمان ما ضرورت است؛ اما نه برای تمام طلبه ها، بلکه کسانی که علاقه مند هستند. شورای مدیریت حوزه باید برای طلاب مستعد و متقاضی که میخواهند زبانی را فرا بگیرند و به تبلیغ بپردازند آموزش زبان در حد عالی برنامهریزی کند که این امروز یک ضرورت است؛ زیرا شاهدیم تمام گروهها و مذاهب به زبانهای مختلف در تمام دنیا مشغول به تبلیغ هستند؛ هم در فضای مجازی و هم در فضای حقیقی و تبلیغ چهره به چهره و اعزام مبلغ به کشورهای مختلف، ضروری و لازم است.
اگر در گذشته تنها زبان عربی را میدانستیم و بسیاری از مشکلات حل میشد اما در حال حاضر تشنگان شنیدن معارف اهلبیت منحصر به کشورهای اطراف ما نیستند، بلکه به برکت انقلاب اسلامی تمام کشورهای جهان از چین تا کشورهای آمریکای لاتین و سایر کشورها همه تشنهاند و منتظر تا پیام انقلاب، پیام غدیر، پیام انتظار و مهدویت و راه اسلام ناب محمدی به آنها برسد و این طلب می کند تا مانند سربازان فرهنگی در این سنگر مسلح باشند و این سلاح تسلط به زبان است و بدون دانستن زبان خارجی امکان برقراری ارتباط فراهم نخواهد بود. کسی که به دو زبان مسلط باشد می تواند به دو زبان متفاوت و با دو فرهنگ متفاوت ارتباط برقرار کند. هرچه زمان میگذرد هجمه ها و شبهات و تشکیکاتی که از طرف دشمن میشود بیشتر شده که باید پاسخ داده شود و باید اسلام ناب و انقلاب به درستی به آنها معرفی شود. بسیارند کسانی که در خارج از ایران زندگی می کنند و علاقهمند به سرنوشت انقلاب هستند و با جدیت خبرهای ایران را دنبال میکند که این موضوع را بنده وقتی خارج از ایران بودم رؤیت کردم.
رادیو ها و تلویزیون و رسانه های خارجی دائماً در اذهان عمومی جهانیان شبهاتی را ایجاد می کنند و اطلاعات غلط به آنها می دهند که این مستلزم این است که افرادی به شکل حضوری در متن جوامع آنها حضور پیدا کنند و به تبلیغ بپردازند. البته حضور در فضای مجازی هم مؤثر است.
انقلابی بودن یعنی خودکفابودن و دست نیاز به سمت دیگران دراز نکردن
رهبری میفرمایند: اگر بخواهید حوزه و نظام باقی بمانند و حتی مجلس خبرگان باقی بماند اینها باید انقلابی باقی بماند؛ یعنی شناخت اسلام اصیل و پایبندبودن به شعارهای انقلاب، یعنی کنار نیامدن با ظالمان و یعنی به فکر خود نبودن و به فکر دیگران بودن و مقاومت و تسلیم نشدن، چه در مسائل اقتصادی و چه در مسائل فرهنگی و سیاسی. انقلابی بودن یعنی خودکفابودن و دست نیاز به سمت دیگران دراز نکردن و درخشش از درون خودمان. انقلابی بودن حوزه یعنی معنویت حوزه، معنویت کامل، ادبیات کامل و حرکت به سمت خدا باشد و با اتکا به خودمان حرکت کنیم و اجازه ندهیم دیگران در کشور ما و در سرنوشت ما دخالت کنند. مقام معظم رهبری که تا این حد تأکید دارند که نظام و دولت ما و حوزه ما و تمامی ارکان نظام باید انقلابی باقی بمانند به این جهت است که اگر این مجموعه هماهنگ باشند و بصیرت انقلابی داشته باشند هرگز دشمن نمی تواند چشم طمع به آنها بدوزد./933/