شماره چهل و چهارم فصلنامه «جستارهای سیاسی معاصر» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، چهل و چهارمین فصلنامه «جستارهای سیاسی معاصر» به صاحب امتیازی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با مدیرمسئولی فرهاد زیویار و سردبیری یحیی فوزی منتشر شد.
این فصلنامه در 7 مقاله منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
زن در عرصه سیاست ایران مطالعه موردی دوره قاجار (مهدعلیای سوم
محمدامیر احمدزاده؛ ظریفه کاظمی
چکیده: روانشناسی سیاسی روشی برای بررسی شخصیت افراد و پی بردن به دلایل کنش ها و واکنش های رفتاری افراد در برابر مسائل و امور مختلف می باشد. در پژوهش پیشرو مهدعلیا همسر محمدشاه، دومین شاه قاجار و مادر ناصرالدین شاه سومین شاه قاجار، با توجه به روش روانشناسی سیاسی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.
بنابر داده های به دست آمده، مهدعلیا با سه ویژگی مجزا و مشخص قابل بررسی است. یک زنی مدبر، مقتدر، سیّاس و محیّل. دوم زنی که به عنوان مادر نقش هایی دارد و به ایفای آنها می پردازد. سوم زنی که به امورات عامالمنفعه و خیریه میپردازد.
وی توانست با مدیریت و کاردانی که داشت، بعد از فوت محمدشاه چهل روز بر مسند حکومت قرار بگیرد و شرایط را برای آمدن شاه جدید از تبریز به تهران فراهم کند. او با نفوذ در ناصرالدین شاه به دخالت در امور سیاسی و حکومتی پرداخته و نقش مهمی را در برخی وقایع ایفا کرد. مهدعلیا همچون هر مادر دیگری به فرزندنش عشق میورزید از نامههای باقی مانده از آن موقع میتوان به این مهم پی برد. در امور خیریه هم فعالیت داشت او همچون یک زن مسلمان از خود آثاری به یادگار گذاشت. علی رغم موارد اشاره شده بیشترین تأثیری که در اذهان بر جای گذاشت زنی منفور است چون عامل یا یکی از عاملین اصلی در قتل امیرکبیر محسوب می شود. نگارندگان در این پژوهش در صدد هستند تا چهره ای متفاوت اما واقعی از این زن که جزء واپسین زنان مقتدر ایرانی در حوزه سیاست می باشد را معرفی کند.
با توجه به پژوهش انجام شده به نظر می رسد، شرایط زندگی مهدعلیا در کنار همسرش محمدشاه و مشکلاتی که در زندگی با او داشت، در نحوه برخوردش در برابر ناصرالدین شاه و دخالت در امور حکومتی در عصر ناصری اثر داشت.
موانع مشارکت سیاسی زنان در جمهوری اسلامی ایران
علی اشرف هواسی؛ جلال درخشه؛ رحیم خستو
چکیده: هدف اصلی مقاله ی حاضر، تبیین موانع مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران می باشد. یکی از مولفه های اصلی توسعه سیاسی، بحث مشارکت سیاسی زنان در عرصههای کلان تصمیمگیریهای سیاسی و مدیریتی است. با توجه به این امر، کشورها سعی دارند تا با تقویت حضور زنان در ساختار قدرت و تصمیم گیری در راه توسعه گام بردارند. جمهوری اسلام ایران نیز از این امر مستثنی نیست. از زمان شکل گیری انقلاب اسلامی تا کنون، تلاش های زیادی به کار گرفته شده است تا نقش زنان در تحولات سیاسی تقویت شود. با توجه به این امر، سوال اصلی مقاله این گونه مطرح شده است که موانع مشارکت سیاسی زنان در جمهوری اسلامی ایران کدام است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شده است که موانع ساختاری و غیرساختاری را می توان اصلی ترین موانع مشارکت سیاسی زنان در جمهوری اسلامی ایران دانست. نتایج تحقیق نشان می دهد که در جمهوری اسلامی ایران در بعد ساختاری وجود عواملی از قبیل ساختارهای بسته سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و قانونی زمینه ساز تضعیف مشارکت سیاسی زنان در تحولات سیاسی شده است. هر چند تلاش های زیادی برای حل این مشکلات به کار گرفته شده است با این حال، به نظر می رسد تا رسیدن به نتیجه ی مطلوب راه زیادی در پیش دارد. در خصوص ابعاد غیرساختاری وجود دو عامل عادات زنانه به همراه فیزیولوژی خاص زمینه ساز تضعیف مشارکت سیاسی زنان گردیده است. نوع روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای می باشد.
گفتمان های سیاسی و نقش آنها در مشارکت وجمهوریت مردم
بهرام ستاری دستنائی؛ احمد بخشایشی اردستانی؛ عبدالحسین الله کرم
چکیده: گفتمانهای سیاسی بعد از آن تحت عنوان حزب الله ،خط امامی ،مکتبی،رسالتی، سپس گفتمان های موسوم به چپ و راست در قالبهای مختلفی درسپهرسیاسی کشور ظهور، و درادامه این روند در قالب گفتمان اسلام ناب محمدی و اسلام امریکایی، اصول گرا و اصلاح طلب با دال های متفاوت صف بندی کردند. باتوجه به شعارهای خود و متناسب با مردم درجغرافیای سیاسی ایران به یارگیری پرداختند و این یارگیری درتوسعه سیاسی و جمهوریت نظام نقش ایفا کرد.دراین راستا این سوال مطرح است این گفتمان ها چه تاثیری درجمهوریت و مشارکت سیاسی مردم درجغرافیای سیاسی ایران گذاشتند وچگونه به گسترش مشارکت سیاسی منجرمیشود؟ فرضیه مقاله این است که سیاسی نظام جمهوری اسلامی به دلیل کاربرد انگیزه های متفاوت مردم متناسب با هرموقعیت جغرافیای سیاسی ایران اسلامی باعث مشارکت مثبت آنها درعرصه های متفاوت تصمیم گیری کشور خصوصا انتخابات می شود.به همین دلیل با بررسی گفتمان های متعدد و مبانی فکری آنها،نحوه تاثیر گذاری گفتمان ها به طور عام درجمهوریت و مشارکت سیاسی مردم سعی شده است درستی فرضیه نشان داده شود.
ایران را از دست «ایران» نجات دهیم؛ نقدی نو تاریخ گرایانه بر روایتهای ایران محور
سید مرتضی حافظی
چکیده: ایران به دشواره هایِ فراوانی دچار و با تناقضها و بحرانهایِ گوناگونی دست گریبان است. در چنبرة این مشکله ها سخت از بیماری نا-سیاستی و ناتاریخی گرایی رنج میبرد و محزون است. نا-سیاست اندیشی هایی که دامان ایران را فراگرفته، روزبهروز عرصه تداوم را بر ایران تنگتر میکند. روایتهایِ گذشته و تاریخ نگارانه ما آنچنان به کژتابیها و نافهمیها آلودهشده است که ایران را در زیر آوار روایتهایی که دم از احتشام و فخامت میزنند، مدفون کرده است. هدف مقاله حاضر نقد روایتی است که عالمانِ سیاست از گذشته ما بازگو کردهاند؛ و در پی پاسخ به بحران عقبماندگی، انحطاط از اندیشه قدسی، ایدئولوژی گرایی و نزاع بین سنت و مدرنیته، الگوی هویتیِ مذهبی، ناسیونالیستی، چپگرایانه و ایرانشهری را ارائه داده و هرکس از ایران خود سخن گفته است. در این روایت از یک تئوری تفسیری و تأویلی به سمت تئوری تقلیدی رفته و ناکارآمد از این بوده است که بهطور مناسب آمدوشد آشفته کننده و ناآرام حوادث و گفتمانها را تبیین کند. این نوشتار برای پرسش از چرایی این وضعیت، فرضیهای را مطرح میکند که بر اساس آن باید ایران را از دست «ایران» رهاند. تلقی فرهنگی و آرمانگرایانه از گذشتهای باشکوه،که برای وجود آن نمیتوان دلایلی علمی به دست دادُ «ایران» را به بزرگترین حجاب و مانع گذار تبدیل کرده است. در این نوشتار با استفاده از نظریه نو تاریخگرایی که در پارادایم روش انتقادی قرار میگیرد، کوشش میشود دشوارة ایرانِ بیمار را در درون همین روایتها بازشناخت. شاید این روایت، تیره و نا خواستنی باشد،اما رهایی از دشواره هایِ کنونی راهی بهجز خلاص شدن از تاریخ ایران آرمانی ندارد.
فراتحلیل مشارکت سیاسی زنان و عوامل مؤثر بر آن (دهههای 80 و 90)
سیدعلی میرلوحی؛ طاها عشایری؛ طاهر جهان پرور؛ زهرا حسن زاده
چکیده: زمینه: مشارکت سیاسی امری حیاتی در توسعه مدنی، تحول در ارزشهای سیاسی، ارتقای پایگاه اجتماعی-اقتصادی (منزلت) زنان تلقی میشود. در ایران، مشارکت زنان اولین بار پس از انقلاب 1358 کلید خورد و حضور در انتخاب شوراها، نمایندگان، سطح کابینه دولت و نهادهای مهم، مشارکت سیاسی زنان را به امری مهم و حائز اهمیت در نظام سیاسی تبدیل کرده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر فراتحلیل پژوهشهای انجامشده درزمینة عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان است.
روش: روش تحقیق از نوع فراتحلیل است. ابزار آن مطالعات منتشر در بازه زمانی 1387 تا 1400 بوده که از 21 جامعه آماری، 14 نمونه با روش هدفمند انتخاب شدند. بهمنظور تجزیهوتحلیل اطلاعات جمعآوریشده، از نرمافزار جامع فراتحلیل (CMA) استفادهشده است.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که عوامل روانی (0.132)، عوامل فرهنگی (0.268)، عوامل خانوادگی (0.180)، عوامل اجتماعی (0.269)، عوامل سیاسی (0.184) و عوامل اقتصادی (0.204) بر مشارکت سیاسی زنان تأثیر معنیداری داشته است و در کل ضریب اثر کلی برابر با 0.238 است.
بررسی علل و عوامل کاهش مشارکت سیاسی در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی
عبدالمطلب عبداله؛ پرویز توکل نیا
چکیده: مشارکت در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی نه تنها از 10 دوره قبل خود، بلکه از دیگر انتخابات کشور هم کمتر است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف کاربردی و روش تحلیلی- توصیفی، از طریق مطالعات اکتشافی تنظیم شده است. به منظور سنجش میزان تاثیر هر یک از شاخص ها مبادت به تعیین و تشکیل گروه هدف خبرگان متشکل از اساتید دانشگاه و صاحبنظران به تعداد 30 نفر نمود. تجزیه وتحلیل داده های شاخص های تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS نشان داد، کاهش مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم تک علتی نبوده وتابع ترکیبی از علل و عوامل مختلف در هم تنیده و متأثر از هم در حوزه ها و زمینه های مختلف با میزان تأثیر متفاوت است. که شاخص های بی تفاوتی و کوتاهی نمایندگان مجلس دهم در قبال شعارها و ادعاهای نمایندگی، رقابت سیاسی انتخاباتی غیر نهادمند مبتنی بر ایده تکاپوی حذف رقیب و ستیز بین احزاب و جناحهای سیاسی ، بلاتکلیفی لایحه های CFT و پالرمو وعدم عضویت درFATF، محدودیت رأی دهندگان درگزینش نامزدهای مطلوب خود، تشریفانی دانستن انتخابات و تحریم ها و تبعات آن بر اقتصاد و سیاست و هزینه اداره کشور بیشترین تأثیر را داشته اند.
درآمدی بر گونه شناسی گفتارهای سیاسی در بحبوحه ی انقلاب اسلامی تبیین مولفه های نظری و مفهومی گونه گفتاری پدیدارساز
فاطمه طاهرخانی
چکیده: انقلاب اسلامی 1357ه.ش ، زمینه ی بروز و ظهور انواع اندیشه ها و آرمان های سیاسی و اجتماعی درقالب "متن" بود به گونه ای که امروزه محققین انقلاب اسلامی با انبوهه ای از متون در قالب بیانیه ، سخنرانی ،اعلامیه،گزارش ،مصاحبه و...مواجه اند که نیاز به دسته بندی و تحلیل محتوا دارند . یکی از مهمترین چالش های رژیم پهلوی ، بحران مشروعیت بود که از زمان تاسیس تا سقوط، همزاد آن بود . دسته ای از متون دوره انقلاب به طور مشخص با هدف بازنمایی ،برجسته سازی و تاکید بر این نامشروع بودن تولید شدند که در این مقاله "گونه ی گفتاری پدیدارساز" نامیده خواهند شد . هدف این مقاله تببین مختصات نظری و مفهومی این گونه ی گفتاریسیت. از رهگذر این تبیین ،معین میگردد انقلابیون چگونه از طریق کاربست زبان و انواع مکانیسم های گفتاری ،نامشروع بودن حاکمیت رژیم پهلوی را به نمایش گذاردند و موضع خود را در مبارزه علیه شاه تقویت نمودند .حسب موضوع تحقیق ، از روش/نظریه تاریخی-گفتمانی استفاده شده و متون بسیاری مورد تحلیل واقع شده اند که در اینجا یک نمونه موردی برای تشریح مختصات کلام پدیدارساز آورده خواهد شد . نتیجه آنکه گونه ی گفتاری "پدیدارساز" شکلی از گفتارسیاسی مشروعیت زدایانه از حکومت جور است که کارکرد آن شکل دهی به یک هویت سیاسی مبتنی بر سنت اسلامیست که با دنیای نوسازگار است و تولیدکنندگان این گونه گفتاری صاحب سرمایه عظیم دینی ،سیاسی و اجتماعی اند .
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه «جستارهای سیاسی معاصر» می توانند به نشانی تهران، بزرگراه کردستان، خیابان 64 شرقی، کوچه اول، بنبست احداثی، پلاک 6، طبقه 3، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دفتر مجله جستارهای سیاسی معاصر و با شماره تلفن شماره تماس 88614057 021 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس politicalstudy.ihcs.ac.ir مراجعه کنند یا تماس بگیرند.