آزادسازی حجاب مساوی فروپاشی خانواده
حجاب در جهان بینی اسلامي ما ريشه الهي ديني دارد و خداوند در آیات متعدد قرآن كريم به همين امر اشاره و تاكيد میفرماید بنابر اين مخالفت با اصل حجاب در واقع مخالفت با اصل دين و شرع محسوب می شود، ما معتقدیم شهوت ازغرائزی به شمارمی آيد كه در وجود آدمی براي بقاء نسل و جلب آرامش به وديعت نهاده شده و لاجرم بايد در مسيراصلی خويش و درحدود شرعی و قانونی قرار بگيرد نه آنكه باگزارههایی چون تعطیل کردن و یا انحراف و یا سوءاستفاده از آن زمينه ساز فساد و هرج و مرج جنسی و ديگرعوارض خطرناك در جامعه باشد،در این رابطه خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با دکتر نعمت الله کرم الهی مدیرگروه علوم اجتماعی دانشگاه باقر العلوم(علیه السلام) گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید:
رسا ـ لطفا ضرورت حجاب از جنبه فرهنگی و اجتماعی را تبیین بفرمائید؟
اگر جامعه را به عنوان مجموعه ای از افراد که با هم تعامل دارند و در راستای تحقق اهداف مشترک هم افزایی دارند در نظر بگیریم، همه افرادی که در این جامعه حضور دارند باید وظایف و نقش های خود را به خوبی انجام دهند.
عقل سالم می گوید هر عامل مذمومی که باعث اخلال در ایفای نقش های افراد جامعه باشد، باید به نحو مقتضی با آن برخورد کرد و اگر لازم بود حذف شود، یکی از پیش شرط های وجود اجتماع سالم کمک افراد جامعه در ایفای نقش سازنده دیگر افراد جامعه است نه اینکه برای انجام وظایف دیگران مانع باشند.
انسان ها به لحاظ فیزیولوژی و غریزی اقتضائات و ویژگی های خاصی دارد و کشش و گرایش به جنس مخالف از جمله این اقتضائات است؛ هر عاملی که این کشش غریزی و طبیعی را از مدار اعتدال خارج و آن را منحرف کند، ضد کارایی نظام و مخل در روابط اجتماعی صحیح افراد است و باید با آن مقابله کرد.
اگر با نگاه دینی و توحیدی به مسائل اجتماعی توجه کرد در مییابیم که خداوند علم محیطی به تمام هستی دارد و با اراده مبتنی بر این علم تمام هستی را خلق کرده است، اراده ما اگر در طول اراده خداوند باشد مشمول برکت الهی می شویم و اگر در عرض اراده خداوند باشد معیشت سخت برای ما پیش خواهد آمد.
دیدگاه جامعهشناسان درباره جامعه مدرن
جامعه شناسان می گویند که مدرنیته به سمت قفس آهنی حرکت می کند و عقل چرتکه ای انسان باعث شده که روابط رسمی بین آنها حاکم شود و هر روز میله های این قفس آهنی قطورتر شود.
«اولریش بِک» جامعه شناس بزرگ آلمانی می گوید جامعه مخاطرهآمیزی شکل گرفته است که می تواند هستی انسان را نابود کند و «گیدنز» یکی دیگر از جامعه شناسان می گوید جامعه مدرن مانند گردونه ای است که آدم های خود را له می کند و به حرکت خود ادامه می دهد.
مدرنیته که مبتنی بر سکولاریسم است منکر غیب میباشد و یا به صورت فرع و حاشیه به آن می پردازد، اگر انسانهای جامعه آنچه را که خداوند فرموده است عمل کنند، جامعه شکوفا و همافزا میشود و اگر نسبت به دستورات خداوند سرپیچی کنند به قول معروف دست به زر بزنند خاک می شود.
آمریکا که قله نظام سرمایه داری و مدرنیته است از لحاظ اجتماعی گسل های عجیبی بین اقشار جامعه دارد و به لحاظ سیاسی بین احزاب آمریکا اختلافات عجیبی وجود دارد، از لحاظ اقتصادی نیز بدهی های زیادی را دارا است، این جامعه که قبله آمال و جهان اول معرفی می شود چون براساس اعراض از ذکرالله شکل گرفته به این مشکلات دچار شده است.
حجاب و تجربه بشری
حجاب دستور الهی است و برای تنظیم مناسبات انسانی و نه حیوانی وضع شده است و تجربه بشر نیز ثابت کرده است که آزادسازی حجاب باعث فروپاشی خانواده ها که اساس جامعه هستند میشود.
آنچه که خدا حرام کرده است مفسده دارد و با رعایت نکردن حرمت آن اصل هستی انسان به خطر میافتد بنابراین چیزی که نباید تجربه کرد چون بعد از تجربه آن تجربهگری باقی نمی ماند محرماتاند.
انسان مدرن به بهانه عادی سازی غریزه شهوت و از بین بردن حرص در وجود خود موضوع آزاد سازی حجاب و پوشش را مطرح کرد اما آیا نتیجه آزادسازی حجاب منجر به اشباع و سیر شدن و بهتر شدن مناسبات اجتماعی شد؟
نتیجه این شد که انسان گام به گام به سوی سقوط پیش رفت و کشوری مانند فرانسه ازدواج با محارم را قانونی اعلام کند در خیلی از کشورهای اروپایی بالای ۵۰ درصد موالید آنها فرزندان مادران ازدواج نکرده هستند، در دنیایی که رشد منفی جمعیت را شاهد هستیم بیشتر نوزادان خارج از ضوابط قانونی بین زوج ها به دنیا می آیند.
رسا ـ چرا قانون گذاری لازم و ضروری است و مسئولان چگونه می توانند اقدامات دقیقی در حوزه حجاب و عفاف داشته باشند؟
قانون، مُعرب «کانون» به معنای مرکز است، کارکرد قانونی یعنی ایجاد مرکزی برای ریلگذاری مسیر صحیح حرکت، بدون قانون هرج و مرج در جامعه ایجاد می شود و همانطور که انسان در زندگی شخصی خود نیازمند قانون است تا اهم و مهم را رعایت کند، در جامعه نیز برای اجرای عدالت و حرکت در مسیر معقول نیازمند به قانون هستیم.
قانون در جامعه ساختار سازی، نظارت و کنترل می کند انسان ها در اجتماع برای ادامه حیات نیازمند به انتقال ارزش ها هستند و نهادهایی مانند خانواده، مدرسه و حوزه این مسئولیت را بر عهده می گیرند.
علاوه بر این نهادها، ساختارهای مکملی مانند پلیس و قوه قضاییه وظیفه دارند که نظارت و کنترل اجتماعی بر تحقق ارزش های جامعه داشته باشند و اگر نظارت غیررسمی خانواده و مدرسه به خوبی انجام نشود نظارت رسمی پلیس و قوه قضاییه بیشتر می شود، البته باید بخش کوچکی از نظارتها توسط این نهادهای مکمل باشد و بیشتر نظارتها توسط نهادهای غیر رسمی در جامعه صورت بگیرد.
رهبر معظم انقلاب در ابتدای دولت به دولتمردان توصیه داشتند که همه ساختار ها باید بر اساس ارزش عدالت بازسازی شود، اما نظام های اداری چون روحیه کارمندی دارند و با تشکیل چند جلسه و همایش احساس می کنند به وظیفه عمل کردهاند نمیشود به توصیه رهبری جامه عمل پوشاند.
اگر بازسازی ساختار اداری بر مبنای عدالت بخواهد شکل بگیرد، باید جهت گیری، فایده و اثربخشی ساختار اداری به سمت تحقق عدالت و تامین سعادت جامعه باشد و نهادهای فرهنگی، هر کدام وظیفه خاصی را برای تحقق این هدف برعهده بگیرند.
کنشگری حوزه علمیه
حوزه علمیه باید به سمت کنشگری اجتماعی پیش برود، مبلغی که کنشگر اجتماعی باشد صرفاً در منبر به موعظه نمیپردازد بلکه با عمل آگاهانه، ارادی و معطوف به دیگران به هدایتگری می پردازد.
دیگران در ماهیت کنشگری اجتماعی تاثیر زیادی دارند، دیگران اگر دشمن باشند، کنشگری باید با راهبرد و هدف تغییر محاسبات دشمن و تامین منافع صورت بگیرد و اگر دیگران دشمن نباشند کنشگری با استفاده از مخاطب شناسی و تلاش برای رسیدن به فهم مشترک صورت میگیرد.
حوزه علمیه باید افقی روشنی را مشخص کند و با هر حرکت در این مسیر دیگران را همراه کند، اردوهای جهادی نمونه بسیار خوبی برای تبلیغ و کنشگری اجتماعی است زیرا مبلغ با عمل خود دیگران را هدایت میکند و نقش تبلیغی خود را اجرا می کند.
رسا ـ دشمن در صدد است تا مساله های فرهنگی و دینی را که همواره مایه قوام جامعه بوده است با مهندسی معکوس تبدیل به چالش و گسل کند و از این رو به این دلبسته است تا مردم را با یکدیگر به درگیری بکشاند و خوراک رسانه ای برای خویش فراهم سازد، تحلیل شما از این نقشه دشمن چیست؟ لطفا توضیح دهید؟
به نظر من در اتفاقات اخیری که در کشور رخ داد ضرب المثل زخم درون اثرش به مراتب کاری تر از مگس بیرون صورت گرفت و دشمن با اینکه در این سالها جنگ ترکیبی در لایههای مختلف شناختی، امنیتی و اقتصادی را به کشور تحمیل کرده بود بستر را برای این هجمه مناسب دید.
ریشه مشکلات داخلی از زمان دولت کارگزاران شروع شد که رسما تفکرات نئولیبرالیسم را در قالب برنامه های توسعه در این کشور پیاده کردند، این تفکر ترویج دهنده اقتصاد و بازار است و همه چیز را قابل خرید و فروش می داند و با منطق پول محاسبه می کند.
در نظام کارگزاران مدارس غیرانتفاعی تاسیس شد و فرد با پشتوانه پول در مدارس خوب تحصیل می کرد و می توانست به صندلی های دانشگاه های برتر کشور مانند صنعتی شریف دست پیدا کند.
آموزش بدون پرورش!
دلیل اینکه ما امروز شاهد هستیم دانشگاه های معروفی مانند دانشگاه شریف به چاله میدان تبدیل شده است و فحش های رکیک در آنجا گفته می شود، شیوه آموزش است که تربیت تحتالشعاع مهارتهای آموزشی قرار می گیرد و نسل آموزش دیده بدون تربیت وارد دانشگاه ها میشوند.
تفکر نئولیبرالیسم در همه عرصه های جامعه وجود دارد، در رابطه با نظام بانکداری؛ آفت بانک خصوصی به جان اقتصاد ایران افتاده است و ایران از لحاظ تنوع و تعداد بانک ها رتبه اول جهان را کسب کرده است، بانکهای خصوصی و خلق پول آنها در طول سی سال تفکر دولت ها باعث شده که پولهای شبههناک بر سر سفره بعضی ها بیاید و اثر لقمه حرام باعث ایجاد ناهنجاری بی حجابی شده است.
در حوادث اخیر که در کشور اتفاق افتاد زخم درون اثری به مراتب کاری تر از مگس بیرون داشت، ساختار های اداری که کارمند را وادار می کند تا تمام آییننامه را از ۸ صبح تا ساعت ۲ بعد از ظهر اجرا کند و تفکر او را کاملا تفکر سرمایه داری می کند و فقط به دنبال سود است، بی توجهی به ارزش های دینی مانند حجاب و عفاف را در پی دارد.