واکاوی اقدامات شهید مطهری در مقابله با جریانهای انحرافی
همزمان با اوج مبارزات مردمی علیه رژیم شاهنشاهی و خطر انحراف مبارزه توسط گروههای سیاسی، شهید مطهری سعی کرد با تبیین خط مبارزه به مقابله با این گروهکها بپردازد. این نوشتار برخی از اقدامات شهید مطهری برای مقابله با انحراف گروهها بررسی میشود.
مقابله با خطر لیبرالها
یکی از مهمترین فعالیتهای مبارزاتی شهید مطهری مقابله با نفوذ ملیگراها در جریان مبارزات مردم بود. آیتالله طاهری خرمآبادی با اشاره به مبارزات شهید مطهری علیه لیبرالها میگوید: «در اواخر سال ۵۶ و اوايل ۵۷ كه هنوز مبارزات به اوج خود نرسيده بود، جامعه مدرسين حوزه علميه قم و روحانيت مبارز تهران اعلاميه مشتركی تنظیم كردند. ظاهراً متن نهایی اعلامیه را استاد مطهری تنظیم كرده بود و ضمن مطرح كردن هدف انقلاب، گروههای ملیگرا و ضد روحانیت را كه دم از اسلام منهای روحانیت میزدند، مورد حمله قرار داده بود». آیتالله طاهری خرمآبادی با اشاره به اختلاف نظر در مورد این قسمت از اعلامیه میگوید: «این قسمت از اعلامیه مورد قبول عدهای از آقایان امضاكننده قرار نگرفت. آنها میگفتند: آیا صلاح است در شرایط مبارزه با رژیم چنین موضوعی را مطرح كنیم؟ استاد مطهری پافشاری كردند كه ما باید از همین حالا هدف و روند مبارزه را مشخص كنیم تا آنهایی كه واقعاً با ما نیستند، از حالا جدا شوند. میگفتند: الان باید خطمان را جدا كنیم، چون آب ما با آنها به یک جوی نمیرود».[1]
اسدالله بادامچیان نیز در خاطرات خود از ورود امام به کشور با اشاره به مسائل پیش آمده در آن روز میگوید: «نهضت آزادیها محکم روی این حرف ایستادند که امام باید جلوی دانشگاه هم صحبت کنند و ارتباط خود را با دانشگاهیها محکم نگه دارند و اگر هم شما اجازه ندهید، ما برای امام این برنامه را میگذاریم. وقتی بحث کردیم و دیدیم رأی با اکثریت است، من نزد آقای مطهری و آقای بهشتی رفتم و به هر دو، مطلب را گفتم. آقای مطهری گفت: محکم میایستیم و بههیچ وجه چنین اجازهای را نمیدهیم...»[2]
محمد پیشگاهیفرد، نیز در خاطرهای میگوید: «یک روز از آقای مطهری درباره اطرافیان امام در پاریس سوال کردم. آقای مطهری گفت: چند روزی که در آنجا (پاریس) بودم با برخی از اطرافیان امام چند جلسه بحث داشتم که به شدت نگرانم کرده. به امام نیز ابراز نگرانی کردم و عرض کردم: آقا شما چطور میخواهید از الان روی اینها حساب کنید؟ اگر اینها بیایند و در مصدر امور قرار گیرند، چه میشود؟ چرا که اینها اصلا فقه ما را قبول ندارند و اینطور که معلوم است دیدگاه اسلامی آنها متفاوت است. امام لبخندی زد و فرمودند: انشاالله درست میشود و شما نگران نباشید، چرا که شما هستید.»
پیشگاهیفرد ادامه میدهد: «هرچند شهید مطهری آن روز از آن اطرافیان نام نبردند، اما روشن بود افرادی مثل بنیصدر، ابراهیم یزدی و قطبزاده منظور وی بود».[3]
مقابله شهدی مطهری با انحراف سازمان منافقین
مقابله با سازمان منافقین و بازگو کردن خطر انحراف این گروه از دیگر فعالیتهای شهید مطهری بود. علیاکبر ناطق نوری در مورد نظر شهید مطهری در مورد انحراف این گروه میگوید: در مورد نسل اول مجاهدین خلق گفتم: «اولیهای آنها بد نبودند.» ایشان گفت: «چه کسانی؟» گفتم: «حنیفنژاد و بدیعزادگان، بچههای بدی نبودند.» یک دفعه به من حمله کرد و فرمود: «چه میگویید آقای نوری؟ همانها خبیث بودند که اینها اینطور شدند. از اول منحرف بودند و این آقایان متوجه نشدند».[4]
علاوه بر این در صحنه عملی نیز شهید مطهری به مقابله با این گروهک پرداخت. به عنوان نمونه علی مطهری در مورد برخورد شهید مطهری با منافقین میگوید: در راهپیمایی عظیم عاشورای سال 57 تهران، در بین راهپیمایان مینیبوسی حرکت میکرد که در بالای آن رهبر گروه فرقان و یکی از اعضای برجسته سازمان مجاهدین خلق که هر دو لباس روحانیت به تن داشتند، مشغول تشریح آرم سازمان مجاهدین خلق برای مردم بودند. عدهای از افراد آگاه و بیدار موضوع را به اطلاع چند تن از روحانیون رساندند. آنها از مداخله منع کردند و گفتند: در این شرایط صلاح نیست درگیری ایجاد شود. سرانجام موضوع را به اطلاع استاد مطهری رساندند، وی با صراحت گفت: به هر قیمتی شده باید این آرم را پایین بیاورید، حتی به قیمت کشته شدن افراد. اینها برای آینده برنامههای خطرناکی دارند.[5]
همچنین در مراسمی دیگر که چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی جامعه روحانیت مبارز تهران برای بزرگداشت شهدای تهران در بهشت زهرا تشکیل داده بودند، پس از پایان مراسم در میان زنان، آرم سازمان مجاهدین خلق بالا رفت. عدهای آمدند موضوع را به روحانیون خبر دادند. برخی گفتند: باید وحدت را حفظ کرد کاری با آنها نداشته باشید. وقتی موضوع به اطلاع استاد مطهری رسید، ایشان گفت آرم را پایین بیاورید. آنها گفتند آرم در میان زنان است و نمیشود داخل آنها شد. اما استاد خود داخل جمعیت شد و آرم را از دست آنها گرفت و لوله کرد و با خود بیرون آورد[6]
علاوه بر این وقتی این گروه اعلام کرد با هماهنگی دفتر امام در پاریس قرار است، در روز ورود امام خمینی، چند تن از کشتهشدگان سازمان به نمایندگی از خانوادههای شهدای کشور، در بهشت زهرا پیامی را بخوانند، با واکنش سخت شهید مطهری روبهرو شدند. شهید مطهری محکم به مقابله با آنان برخواست و نقشه آنان را خنثی کرد.
مقابله با گروهک تروریستی فرقان
مقابله فکری و عملی شهید مطهری با گروهک فرقان از دیگر نقاط درخشان کارنامه مبارزاتی وی محسوب میشود.
شهید مفتح در خاطرات خود در مورد برخورد شهید مطهری با گروهک تروریستی فرقان میگوید: «یک روز بعد از ظهر به اتاق ایشان رفتم، دیدم با نگرانی میگوید: فکری باید کرد. ... میگفت: ببینید این گروه به نام مذهب، اما علیه مذهب، علیه معارف اسلام، علیه فکر توحیدی دارند کار میکنند. به نام توحید، علیه توحید. والله این را میگفت و میلرزید و ناراحت بود.»
شهید محلاتی نیز راجع به حساسیت شهید مطهری نسبت به فعالیتهای گروهک فرقان میگوید: «یک روز در منزل خودشان، در جمع دوستان فرمود: من با اینها مقابله میکنم، ممکن است مرا بکشند، اما من حرف خودم را میزنم، چون میدانم که اینها برای دین خطرناکاند.»
متعاقب شدت گرفتن مبارزات شهید مطهری علیه این گروهک تروریستی و رسوایی آنان توسط وی، اعضای این گروه راهی جز حذف فیزیکی شهید مطهری ندیدند. حسین غفاری در این مورد میگوید: «در همان ایام، فردی با چند واسطه با من تماس و گفت: اگر آقای مطهری بخواهد این روش را ادامه دهد، بچههای فرقان شدت عمل به خرج میدهند. وی در ادامه میگوید موضوع را با شهید مطهری در میان گذاشتم: «ولی ایشان گفتند: اگر قرار باشد که انسان از دنیا برود، چه بهتر که در راه اصلاح عقاید و دفاع از اسلام باشد»
راهکار شهید مطهری برای مقابله با کمونیستها
یکی دیگر از گروههای که شهید مطهری همواره به مقابله با آنان پرداخت میتوان به کمونیستها اشاره کرد.
آیتالله طاهری خرمآبادی در خصوص حساسیت شهید مطهری نسبت به کمونیستها میگوید:
«ایشان روی کمونیستها خیلی حساسیت داشتند. بنابراین تعبیری که داشتند، میگفتند: اگر شاه و دولت رساله امام را از خانهها جمع میکنند، کمونیستها اگر روی کار بیایند، قرآن را از خانهها جمعآوری میکنند و دیگر هیچچیز نمیماند.»
در ادامه شهید مطهری با خنثی کردن برنامههای این گروه همواره خط انقلاب را برای انقلابیون تبیین میکرد. به عنوان نمونه در روزهای منتهی به انقلاب و بعد از اعتصاب کارکنان شرکت نفت و کمبود شدید مواد سوختنی در داخل کشور، طرح تأمین مواد سوختنی داخل کشور و اعضای هیأتی که میبایست به جنوب کشور بروند از سوی شهید مطهری پیشنهاد شد. این طرح مورد مخالفت برخی انقلابیون قرار گرفت. علی مطهری در خاطرهای در مورد دفاع شهید مطهری از این طرح میگوید:
استاد در پاسخ آنها گفت: این کار دو حسن دارد،یکی اینکه عملا ثابت میکنیم که انقلاب از نظر ما چنانکه کمونیستها میگویند به معنی انفجار نیست که سعی کنیم فشار وارده بر مردم افزایش یابد تا خود به خود به حرکت درآیند و جامعه به حالت انفجار برسد؛ بلکه انقلاب اسلامی از ایمان و عقیده نشأت میگیرد. حسن دوم اینکه تا کنون همه اعمال جنبه منفی داشته و منحصر به تخریب نظام حاکم بوده است، اکنون وقت آن رسیده که کار اثباتی نیز انجام دهیم تا دنیا بفهد که عملا حکومت در دست امام است و مردم از ایشان فرمان میبرند.[7]
پینوشتها:
1- سرگذشتهای ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری: به روایت جمعی از فضلا و یاران،ج2،، مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر، 1370 صص 95-97
2- روزنامه ایران، ۲۰ بهمن ۱۳۸۸
3- خاطرات محمد پیشگاهی فرد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 159-157
4- خاطرات حجتالاسلام و المسلمین علی اکبر ناطق نوری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ص 100
5- سرگذشتها ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری به روایت جمعی از فضلا و یاران، ج.1، تهران،ذکر،صص، 150-149
6- پیشین
7- رفتار سیاسی شهید مطهری و انقلاب اسلامی ایران، صص 237-236