۲۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۶
کد خبر: ۷۳۹۹۷۷
یادداشت؛

حوالی روایت!

حوالی روایت!
روایت ساختاری است که در یک قالب دلخواه (مانند نوشتار، گفتار، شعر، نثر، تصویر، تئاتر و...) سامان پیدا کرده و صحنه‌ای واقعی یا خیالی را به نحوی خاص توصیف می‌کند.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حمیدرضا فتحی در یادداشتی با عنوان «حوالی روایت» به مسئله جنگ روایت‌ها می‌پردازد و می‌نویسد: «من هم مانند شما عبارت «جنگ روایت‌ها» را این روزها زیاد می‌شنوم. چشمان من هم مانند چشمان شما عادت کرده به هشتگ روایت‌های پٌست‌های فجازی. آنطور که افسران جهاد تبیین اذعان می‌کنند صبح و شام در معرکه روایت‌ها گیر افتاده‌ایم!»

یادداشت این پژوهشگر حوزوی را که با سئوال زیر آغاز شده است، می‌خوانیم:


اما آیا جنگ روایت‌ها این قدر که پرکاربرد هست، شناخته شده هم هست؟!

مرحوم علی صفایی می‌گوید: «در لحظه‌های بحرانی تاریخ، کلمه‌ها، فکرها، کارها و رابطه‌ها حدود خویش را از دست می‌دهند و از مفهوم خالی می‌شوند. در این مرحله هر چیزی در جای هر چیز می‌نشیند؛ چون مرزها شکسته شده‌اند و فقط آهنگ‌های کلمه‌ها و جلوه کارها و شور فکرها، کارسازی می‌نمایند و یا درگیری پیش می‌آورند و این درگیری‌ها، درگیری‌های لفظی هستند و بی بار و بی نتیجه. در این مرحله قدرها و اندازه‌ها و در نتیجه حدها و مرزها و درنتیجه قانون‌ها و ضابطه‌ها در هم می‌ریزند، هر کس در هر کاری و هر کلمه در هر جایی و هر فکری در هر سری، ساز می زند و سرگردان می‌چرخد و جایگاهی ندارد، همچون غباری در فضایی.»

یک باور عمومی وجود دارد که می‌گوید: ما اکنون در عصر ارتباطات هستیم و رسانه‌ها همه ابعاد زندگی ما را پوشش داده‌اند و ما دائماً از این نقطه در حال ضربه خوردن هستیم. این باور عمومی اگر بخواهد از خاستگاه مدرنیته به صحنه نگاه کند و قرائتی مدرن از روایت ارائه دهد هرواقعیت را واجد بی شمار روایت خواهد دانست و اگر بخواهد خیلی پست مدرن بیاندیشد خواهد گفت: اساساً واقعیتی وجود ندارد و روایت‌ها هستند که واقعیت‌ها را می‌سازند و حتی گاه واقعیتی که وجود ندارد روایت می‌شود و به قول ژان بودریار نظریه‌پرداز پست مدرن فرانسوی «در دنیای معاصر روایت‌های تصویری، واقعیت را آنگونه که می‌خواهند نه آنطور که هست به تصویر می‌کشند و روایت‌های تصویری در این دوران تاریخ، روایت غالب محسوب می‌شوند.»

روایت چیست که به گمان بعضی، سازوکاری است که نه تنها زندگی انسان را از دیگر موجودات زنده جدا می‌کند که به انسان توانایی‌هایی می‌دهد که انسان به واسطه آنها بر جهان تسلط پیدا می‌کند! همچنین گفته می‌شود هیچ اتفاقی در دنیای واقعی نمی‌افتد مگر اینکه ابتدا در تصاویر موجود در ذهن ما اتفاق بیافتد و این تصاویر موجود در ذهن، ساخته روایت‌هاست.

اگر اجازه بدهید زیر بار تعریف روایت نروم؛ چرا که روایت، هم موضوع گسترده‌ای است و با موضوعات زیادی تلاقی دارد و هم اینکه تعاریف زیادی درباره آن مطرح شده اما تعریف جامع و مانعی درباره آن نیست؛ چرا موضوع گسترده‌ای است؟ چون مختصات روایت به گونه‌ای است که در یک محور از فلسفه آغاز می‌شود و در مسیر خود به ادبیات و زبان شناسی می‌رسد و پس از آن وارد علوم اجتماعی می‌شود و در انتها می‌شود ابزار خلق کنش‌های جمعی تا جاییکه کار اصلی رهبران، همین «روایت» قلمداد می‌شود. با این حال در یک تعریف کلی می‌توان گفت: روایت ساختاری است که در یک قالب دلخواه (مانند نوشتار، گفتار، شعر، نثر، تصویر، تئاتر و...) سامان پیدا کرده و صحنه‌ای واقعی یا خیالی را به نحوی خاص توصیف می‌کند.

 

اما برای شناخت بیشتر روایت پیشنهاد می‌دهم در پی یافتن تعریف منطقی روایت نباشیم و حوالی روایت گفتگو کنیم.

صلواتی هدیه کنیم به روح مطهر سیدمرتضی آوینی.

ارسال نظرات