۰۵ مهر ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۱
کد خبر: ۷۴۲۴۸۵
یادداشت؛

آیا ایران آغاز گر جنگ تحمیلی بود؟

آیا ایران آغاز گر جنگ تحمیلی بود؟
یکی از شبهات مهمی که درباره تاریخ تحولات ایران و تاریخ تحولات ایران پس از انقلاب و تاریخ تحولات جنگ تحمیلی مطرح می‌شود این است که ایران آغازگر جنگ تحمیلی هشت‌ساله ایران و عراق بوده است.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، یکی از شبهات مهمی که درباره تاریخ تحولات ایران و تاریخ تحولات ایران پس از انقلاب و تاریخ تحولات جنگ تحمیلی مطرح می‌شود این است که ایران آغازگر جنگ تحمیلی هشت‌ساله ایران و عراق بوده است.

دلیل آن هم، سخنرانی و دعوت امام خمینی از مردم و ارتش و عشایر عراق برای قیام علیه صدام و حزب بعث در سخنرانی فروردین سال 1359 است؛ این سخنرانی امام سبب تحریک عراق و ارتش عراق و حزب بعث و صدام شد و صدام در حمله به ایران پیش‌دستی کرد و برای دفاع از عراق به ایران حمله کرد.

منشاء این شبهه
این شبهه، هر سال در هفتة دفاع مقدس مطرح می‌شود؛ منشاء این شبهه هم جریان‌های ضدانقلاب خارج از کشور، جریان‌های مخالف جنگ تحمیلی، جریان نهضت آزادی، بازماندگان نهضت آزادی و نقل خاطرات آقای مهدی بازرگان و ابراهیم یزدی و دولتمردان دولت موقت و دولت نهضت آزادی است.

آقای بازرگان از قول حجه الاسلام سید محمود دعایی سفیر وقت ایران در عراق نقل می کند که سخنرانی های امام سبب تحریک عراق و حزب بعث و صدام در حمله به ایران شد؛ پس اصل شبهه توسط آقای مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی، دولت موقت و نهضت آزادی مطرح شد و بعد از آن هم توسط جریان‌های ضد انقلاب باز تولید و مطرح و تکرار می شود.

پاسخ به شبهه
این شبهه شبهه‌ی مهمی است و برای پاسخ به این شبهه مهم چند نکته را باید توجه کرد؛ 1- ضرورت بازخوانی تاریخ تحولات ایران پس از انقلاب و تاریخ تحولات جنگ تحمیلی؛ برای پاسخ به شبهه، روایت صحیح از تاریخ تحولات ایران به خصوص تاریخ تحولات ایران پس از انقلاب و بالاخص تاریخ تحولات جنگ هشت ساله ضرورت دارد.

می توان از مورخان تاریخ انقلاب و مورخان تاریخ جنگ از عدم پرداخت صحیح به وقایع تاریخ نگاری تحولات ایران پس از انقلاب به خصوص تاریخ تحولات جنگ گلایه کرد؛ ما محتاج روایت صحیح از تاریخ تحولات ایران پس از انقلاب به خصوص تحولات جنگ و تاریخ جنگ هستیم.

زیرا غفلت‌هایی رخ داد و خطر تحریف و انحراف در تاریخ و تحولات تاریخی پس از انقلاب به خصوص تاریخ تحولات جنگ وجود دارد، خواهش می‌ شود، که مسئولان و دست‌اندرکاران مرکز اسناد انقلاب اسلامی و مرکز اسناد جنگ تحمیلی اسناد جنگ را در اختیار محققان و صاحب نظران قرار دهند.

2- پاسخ به این شبهه سخت می شود زیرا: امروز نه آقای بازرگان زنده است نه آقای ابراهیم یزدی؛ خاطرات آقای بازرگان و ابراهیم یزدی برمی‌گردد به نقل خاطره‌ای از مرحوم سید محمود دعایی که آقای دعایی هم امروز در قید حیات نیست؛ مرحوم حجت الاسلام سید محمود دعایی در زمانی که زنده بود بارها خاطره‌ی نقل شده‌ای از او توسط اقای بازرگان را تکذیب کردند؛ اصلا آقای دعایی در فروردین پنجاه و نه ( زمان سخنرانی امام علیه صدام و دعوت مردم عراق به قیام ) سفیر ایران در عراق نبود که بخواهد از امام و شورای انقلاب گلایه کند که سخنان امام سبب تحریک صدام شده است.

3- پاسخ تاریخی و علمی این شبهه این است که، در وضعیتی انقلاب اسلامی اتفاق افتاد که خود انقلاب اسلامی خطری برای اندیشه‌ غرب، اندیشه‌ مغرب زمین، اعراب منطقه، عراق، حزب بعث و صدام بود؛ 4- آغاز انقلاب اسلامی، مصادف است با، فروپاشی نظام سیاسی سابق ( نظام پهلوی ) و به تبع آن فروپاشی نهادها و سازمان‌های رسمی کشور که متعلق به نظام سیاسی گذشته بود.

نظام نوپا، فروپاشی ارتش ایران، تصفیه ارتش، جنگ‌های داخلی، جنگ انقلاب و ضد انقلاب، ترورها کودتاها و بسیاری از مسایلی که در سال 57- 60 در کشور اتفاق افتاد، کشور ایران در یک موقعیت بسیار ضعیفی قرار داد، کشور ایران گرفتار بحران های پس از انقلاب است، کشور ایران پس از انقلاب در ابتدای انقلاب است آمادگی دفاع ندارد چه برسد به تهاجم و جنگ، یعنی ایران پس از انقلاب در شرایطی نیست که بخواهد از خود دفاع کنند چه برسد دست به یک تهاجم و حمله بر علیه عراق یا سایر کشورها.

5- تحولات ایران پس از انقلاب را در کنار تحولات کشور عراق بگذاریم و مقایسه کنیم؛ تحولات عراق از پیدایش حزب بعث در سال 1347 شمسی در یک کودتا را باید پیگیری کنیم؛ تفکر و اندیشه حزب بعث و نوع نگاه حزب بعث به مسایل منطقه و نوع نگاه حزب بعث به ایران چگونه بوده است؟ دعوای ایران و عراق در قبل از انقلاب و در زمان شاه و صدام بر سر شط العرب و اروندرود از سال 1348 شروع شد؛ توافق شاه ایران و صدام عراق، درباره‌ی شط العرب و اروند رود به قرارداد 1975 الجزایر منجر شد.

قرار داد الجزایر در سال 1975 ( 1353) به نوعی پیروزی ایران و شاه و شکست عراق و صدام شد؛ آمریکا و غرب که با ایران در دوران پهلوی همراه هستند با پیروزی ایران همراه هستند؛ همراهی آمریکا و غرب با ایران ،و پیروزی ایران سبب، ضعف عراق و ضعف صدام و ضعف حزب بعث در قرارداد 1975 الجزایر گردید؛ در چنین شرایطی پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق می افتد ، نظام سیاسی سابق فرو می‌پاشد. ایران ضعیف می شود . صدام و حزب بعث قدرت می‌گیرد.

عراق و حزب بعث و صدام یک نظام ارتشی هستند. باید جنگی دربگیرد. شرایط جنگ برای صدام و حزب بعث مهیا است. در حالی که در ایران نظامیان بر سر قدرت نیستند و شرایط برای جنگ و نظامی‌گری هم برای نیروهای انقلابی مهیا نیست اما شرایط برای صدام مهیا است.

انگیزه های زیادی برای حزب بعث و عراق وجود دارد، دوگانه ایران و عراق، دو گانه عرب و عجم، نزاع بر سر شط العرب و اروند و قرارداد الجزایر ، در چنین شرایطی ایران ضعیف، عراق قوی، هماهنگی صدام با آمریکا و کشورهای غربی و عربی و...همه‌ شرایط را برای صدام و حزب بعث برای حمله به ایران به وجود آورد تا از فرصت استفاده و ضعف تاریخی خود علیه ایران را جبران کند؛ ادعای عراق و حزب بعث و صدام برای تسلط بر خوزستان ( خوزستان عرب و آبادان و خرمشهر ) تسلط بر اروندرود ، حق کشتیرانی در اروندرود و در نهایت لغو قرارداد 1975 الجزایر برای صدام و حزب بعث مهیا است.

6- هنگامه‌ پیروزی انقلاب اسلامی در عراق هم حوادثی اتفاق افتاد مثل شهادت شهید آیت الله محمد باقر صدر است، شرایط برای قیام مردم عراق به خصوص شیعیان در قیام علیه صدام و حزب بعث مهیا است. جنگ لفظی ایران و عراق در این دوران شدت می‌گیرد. سخنرانی امام در فروردین پنجاه و نه و دعوت ارتش و مردم و عشایر عراق به قیام علیه حزب بعث و صدام در واقع پاسخ به فضای جنگ تبلیغاتی صدام و حزب بعث علیه انقلاب اسلامی و ایران است.

در این جنگ لفظی و تبلیغاتی، آیا صدام و حزب بعث انقدر ضعیف بودند که با یک سخنرانی امام سقوط کنند و یا با حمله‌ به ایران پیشدستی کنند و از سقوط خود جلوگیری کند ؟ اگر ایران به دنبال جنگ نظامی بود چرا به عراق حمله نظامی نکرد ؟ علاوه بر آن در این زمان، عراق کشوری است در اختیار حزب بعث که حزب بعث، حزبی عربی و سنی و اشتراکی است؛ شیعیان عراق هم عرب هستند رسم بر این بود که شیعیان عراق مرجع عربی و عراقی داشته باشند؛ شیعیان عرب یا غیر عرب هم که از مرجع عربی تقلید نمی کنند از مرحوم آیت الله خویی پیروی می‌کنند نه از امام خمینی که به فرمان او گوش دهند و قیام کنند.

علاوه بر این با وجود مراجع مختلف امام اجازه فعالیت در عراق هم نداشت و عراقی‌ها از امام پیروی نمی‌کردند و لذا محدودیت‌هایی که برای امام ایجاد شد امام مجبور به مهاجرت از عراق به فرانسه و پاریس شد؛ در این دوران، شیعیان ایرانی در عراق ( شیعیان دو گانه عراقی - ایرانی یا ایرانی -عراقی ) هم از عراق اخراج شدند؛ اخراج ایرانیان عراقی یا عراقیان ایرانی در حدود صد هزار نفر در سال‌های 53- 57 از عراق اخراج شدند.

جنگ عراق و حزب بعث و صدام فقط جنگ صدام و حزب بعث علیه ایران نبود؛ جنگ جهان غرب، اروپا کشورهای عربی و بیش از پنجاه کشور جهان علیه ایران بود؛ صدام با کمک آمریکا و اروپا و کشورها غربی و کشورهای عربی به ایران حمله کرد پس معلوم شد که ایران آغازگر جنگ نبود.

ارسال نظرات