جهان اسلام
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، هفته نامه پنجره با انتشار نوشتاری از حجت الاسلام حمید پارسانیا به بررسی ویژگیها و مشخصههای جهان اسلام پرداخته است که متن آن به شرح ذیل است.
1- عناصر و لایههای هویت ساز
تغییرات فراوانی همواره در جهان اجتماعی به وجود میآید. نسلها همواره در حال تغییرند، سبک زندگی اغلب تفاوت پیدا میکند، شورشها، قیامها و کودتاهای مختلف شکل میگیرد. نظامهای سیاسی متحول میشود، انقلابات اجتماعی پدید میآید، آیا با هر یک از این تغییرات یک جهان اجتماعی جدیدی به وجود میآید. هر تغییر و تفاوتی را که در زندگی اجتماعی رخ میدهد، نمیتوان از نوع تغییر جهان اجتماعی نامید. در درون هر جهان اجتماعی، تغییرات و تحولات فراوانی رخ میدهد. جمعیت جامعه کم و زیاد میشود اقتصاد آن رشد و یا افول میکند، زبان و لهجه دگرگون میشود، دولتها تغییر مییابند؛ اما جهان اجتماعی هویت خود را حفظ میکند و گاه نیز جمعیت ثابت میماند. درآمد ملی تغییر پیدا نمیکند، زبان متحول نمیشود، اما تغییری رخ میدهد که نشان از ظهور جهان جدید دارد. هر جهان اجتماعی، اجزای سطوح و لایههای مختلفی دارد. تغییرات و تحولاتی که در محدوده لایههای غیر بنیادین جهان اجتماعی واقع میشود، تغییر جهان اجتماعی را بهدنبال نمیآورد، تغییراتی که مربوط به لایههای عمیق و بنیادی جهان اجتماعی باشند و عناصر محوری یک جهان را هدف قرار دهد، با تغییر جهان اجتماعی همراه است. اعتقادات، آرمانها، و ارزشهای کلان از عناصر محوری هر جهان اجتماعی هستند. کنشها، هنجارها، نمادها، سازمانها، ساختارها و تغییرات و تحولات درونی آنها، به تناسب اعتقادات و آرمانها، ارزشهای کلان بهوجود میآیند. و تا زمانیکه تغییر مربوط به این لایه نباشد، تغییرات و تفاوتها به هر مقدار وسیع باشد، هویت واحد جهان اجتماعی محفوظ است.
2- جامعه جاهلی عرب
با ظهور اسلام ارکان جامعه جاهلی عرب در هم ریخته شد و جهان اجتماعی جدیدی پدید آمد، اسلام زبان مردم را تغییر نداد. جغرافیای جمعیتی آن را تغییر نداد. بسیاری از مناسبات و روابط اجتماعی را حفظ کرد. ولکن اموری را تغییر داد که به مرگ جامعه پیشین و تولد جهانی جدید منجر شد. آن اجزاء، عناصر و لایههای جامعه عرب که در تقابل و رویارویی با اسلام قرار گرفته بود و اسلام نیز، آنها را هدف قرار داد عناصر محوری و لایههای بنیادین جامعه جاهلی عرب بودند.
شرک، بت، قبیله، خون، شمشیر، شتر، شهوت و پول از مفاهیم جامعه عرب بودند. این مفاهیم ضمن آن که در تکوین نظام اجتماعی شبهجزیره نقش داشتند، جهان اجتماعی و جهانبینی اعراب قبل از اسلام را تعیین و مسیر شناخت و معرفت آنان را مشخص میکردند. بتها که در کانون نگاه مشرکانه جامعه عرب بود، هویتی قومی و قبیلهای داشتند و هر فرد هویت خود را در ارتباط با قبیله خود میشناخت و شأن و جایگاه اجتماعی او به شأن و قدرت قبیله او وابسته بود. خداوندگاران متکثر، نمادها و صور مربوط به قبایل مختلف بودند که در خانه خدا گذارده شده بودند. جامعه عرب جهان را از افق قدرت قبایل مختلف میدید. و مناسبات و روابط خود را در حاشیه این قدرت سازمان میداد. قانون و مقرراتی فراسوی پیمانهای قبایل مختلف وجود نداشت.
و شأن و مرتبه هر فرد و حقوق او به شأن، نظام و جایگاه قبیله او و نیز به موقعیت او در قبیله باز میگشت. در این جهان علم و معرفت دانشی بود که از برخورد چهره به چهره و زندگی مشترک درون این نظام پدید میآمد، و در حفظ و استمرار آن دخیل بود و بر این اساس، علمالانساب برترین علوم بود، زیرا این علم دانشی بود که هویت نظام قبیلهای را حفظ میکرد.تحلیلی که ابن خلدون از تاریخ میدهد، بیش از آن که تفسیر تاریخ بشری، و یا تبیین تحولات جهان اسلام باشد، توصیف عملکرد نظام قبیلهای با محوریت عنصری است که او آن را
عصبیت مینامد. او مراحل ظهور و افول قدرت قبیله را از بادیه تا شهر در طی سه نسل ترسیم میکند.
3- مفاهیم محوری جهان اسلام
جهان اسلام با مجموعهای از معانی شکل میگیرد که از آسمان وحی الهی بر سینه سترگ نبی خاتم نازل شد، و از آنجا در بستر تاریخ جریان یافت. ا...، توحید، تقوی، وحی، عقل، علم، حقیقت، عدالت، قسط، ایمان، کفر و نفاق از مفاهیم محوری این نظام معنایی است.
این معانی که یک مجموعه منسجم و به هم پیوستهای را تشکیل میدهند، با برخی از مفاهیم جامعه جاهلی در یک ستیز آشکار و رویارو قرار میگیرند و جز به حذف و هدم آنها، راضی نمیشوند و به بازخوانی و بازسازی برخی از دیگر مفاهیم میپردازند. شرک، بت، ظلم، ربا، و همچنین کنشها، هنجارها، نمادها، و نظامهایی که پیرامون آنها شکل میگیرند، از جمله مفاهیم و پدیدههایی هستند که مورد ستیز آشکار اسلام قرار میگیرند. قبیله، عشیره، عهد، پیمان، شهوت و غضب معانی و مفاهیمی هستند که ابتدا ارتباط و پیوند آنها، با دیگر معانی و مفاهیم مرکزی جهان شرک قطع میشود و سپس در ذیل و حاشیه مفاهیم محوری جهان اسلام، بهصورت صلهرحم، اعانت بر تقوی، عفت و شجاعت، جهاد و شهادت، بازخوانی میشوند. قرآن کریم، روابط و مناسباتی را که بر مدار عصبیت قبیلهای شکل میگرفت به روابطی بر مدار اعتقاد و ایمان به خداوند احد تبدیل میکند و مناسبات و روابط دنیوی را در حاشیه معانی الهی و قدسی و در خدمت این معانی قرار میدهد.
و کسانی را که مناسبات قبیلهای و دنیوی را مقدم میدارند و باورها و اعتقادات دینی را در خدمت این مناسب قرار میدهند، توبیخ کرده و ظالم و فاسق مینامد.
« أیهُّا الّذِین ءامنُواْ لا تتّخِذُواْ ءاباءکُمْ و إِخْوانکُمْ أوْلِیاء إِنِ اسْتحبُّواْ الْکُفْر على الْایمنِ و من یتولّهُم مِّنکُمْ فأُوْلئک هُمُ الظّالِمُون
قُلْ إِن کان ءاباؤُکُمْ و أبْناؤُکُمْ و إِخْوانُکُمْ و أزْواجُکمُْ و عشِیرتُکمُْ و أمْوالٌ اقْترفْتُمُوها و تجِره تخشوْن کسادها و مساکِنُ ترْضوْنها أحبّ إِلیْکُم مِّن الله و رسُولِهِ و جِهادٍ فىِ سبِیلِهِ فتربّصُواْ حتى یأْتىِ الله بِأمْرِهِ و الله لا یهدِى الْقوْم الْفاسِقِین » (سوره توبه آیات 23 و 24) اى کسانى که ایمان آوردهاید، اگر پدران و برادرانتان دوست دارند که کفر را بهجاى ایمان برگزینند، آنها را به دوستى مگیرید و هر کس از شما دوستشان بدارد از ستمکاران خواهد بود. بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و زنانتان و خویشاوندانتان و اموالى که اندوختهاید و تجارتى که از کساد آن بیم دارید، و خانههایى که بدان دلخوش هستید براى شما از خدا و پیامبرش و جهادکردن در راه او دوست داشتنىتر است، منتظر باشید تا خدا فرمان خویش بیاورد. و خدا نافرمانان را هدایت نخواهد کرد.
4- جهان توحیدی
معانی عمیق و بنیادین هر فرهنگ در حکم سنگرهای اصلی آن فرهنگ هستند.
جهان اسلام با نابود کردن سنگرهای کلیدی جامعه جاهلی، سطوح و لایههای دیگر جامعه جاهلی را در خدمت معانی عمیق و حیاتی خود قرار داد. توحید و یکتاپرستی عمیقترین لایه اعتقادی و کلیدیترین معانی تمدنی جهان اسلام است، پیامبر اسلام دعوت خود را با کلمه توحید آغاز کرد و با معرفی فلاح و درستکاری در ایمان به این کلمه فرمود: قولوا لا اله الله تفلحوا.
کلمه توحید، افق نگاه آدمی را نه تنها، از نظر به من و ما و یا از نظر به خود و قبیله خود باز میدارد، بلکه از نگاه به دنیا و به هر امر محدود و مقیّدی، فراتر برده و به یک هستی نامحدود متوجه میسازد. آگاهی و ایمان به هستی نامحدود و مقدس که همه کمالات نامحدود را داراست و از همه نقصها یا کمالات محدود منزه است، افق نوینی از هستی را بر چشم انسان میگشاید و جغرافیای جدیدی از جهان را بر فراسوی تاریخ بشری میگشاید. در این جغرافیا امور محدود و مقید نفی و انکار نمیشوند، زندگی دنیا بدو مذموم شمرده نمیشود، بلکه همه این امور بهعنوان مخلوقات، آیات و نشانههای خداوند سبحان و در ذیل عنایت و حکمت او ظهور میکند. توحید، آرمانها، ارزشها و اهداف گستردهای را که فراتر از امور دنیوی و این جهان است، در پیش روی انسانها قرار میدهد و زندگی و حیات را به ابدیت پیوند میزند. و با این پیوند، درهای معنوی و قدسی آسمان و زمین بر روی انسان گشوده میشود:« ولو ان اهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض ولکن کذّبوا فاخذناهم بما یکسبون.»(سوره اعراف، آیه 96) و اگر اهل قریهها ایمان آورده بودند و تقوای خدا پیشه میکردند، بر آنها برکات آسمان و زمین را میگشودیم. لکن آنها تکذیب کردند پس ما نیز به آنچه تحصیل کردند، گرفتارشان ساختیم. توحید امکان شکلگیری فرهنگ و تمدن جهانی را که به ارزشهای قومی، قبیلهای، گروهی و طبقاتی خاصی مقیّد نیست، فراهم میآورد. با نزول قرآن امت و جهان اسلام متولد میشود، و این امّت با ظرفیت جهانی خود بهترین امتی است که در بین مردم و برای مردم پدیدار شده است. کنتم خیر امه اخرجت للناس، تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تؤمنون بالله.(سوره آل عمران، آیه 110)
شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شدهاید، به کار پسندیده فرمان میدهید و از کار ناپسند باز میدارید./916/د103/ع