حجاب عامل تعالی زن
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در هر کشوری، زن نیمی از جامعه را تشکیل میدهد و نقش او در رشد و تعالی انسان و جامعهی انسانی بسیار مهم است.
در متون دینی و منابع اسلامی نیز به موارد زیادی برمیخوریم که نشان از جایگاه ویژهی زن در جامعه دارد حضور فعال زن مسلمان ایرانی در حوزههای مختلف علمی، آموزشی، فرهنگی، پژوهشی، اجتماعی موید این مطلب است. بنابراین، اسلام با ظرافتی شایان توجه، نقش زن را در حوزههای مختلف جامعه به ویژه در حوزهی تعلیم و تربیت فرزندان صالح و مجاهدان راه خدا تبیین کرده است.
زن علاوه بر رسالت و مسئولیت تربیت نسلی هوشمند و متعهد، رسالت حضور در صحنههای اجتماعی را نیز، بر عهده دارد. بنابراین، اسلام با برخورد اصولی ضمن رفع مشکلات، زمینهی رشد و تعالی زن را مهیا کرده و با منطق، ریزبینی و دوراندیشی ویژهای، نارساییها، ضعفها و ناهنجاریهای جامعه را اصلاح میکند و با طرح برنامههای راهگشا و رساندن جامعه به قلّهی سلامت، زمینهی حضور آحاد مردم به ویژه زنان را در صحنههای فرهنگی، اجتماعی و ... فراهم میآورد. (فتاحی زاده، زن در تاریخ و اندیشه ی اسلامی ص: 37-38)
اصولا در جوامع دینی، حفاظت و مراقبت از عفت عمومی وظیفهای است که به عهدهی هر زن و مردی محوّل شده است؛ به عبارت دیگر، حفظ حرمت و رعایت حجاب و عفاف، تنها وظیفهی زن نیست، بلکه مرد نیز، ملزم به رعایت دستورهای شرع مقدس اسلام است.
در حقیقت، میان زن و مرد هیچ تفاوتی وجود ندارد. اگر فردی در حین خطا، به یاد بیاورد که چه بسا فرد دیگری نسبت به خانوادهاش چنین خطایی را مرتکب خواهد شد، قطعاً مرتکب خطا نمیشود. از این رو، روشن است که غیرت اجتماعی از جمله ضمانتهای اجرایی امنیت جامعه است و زمینهی فعالیت اجتماعی زن را فراهم میکند. البته، در جامعهی اسلامی این تکلیف به وسیلهی بیشتر مردان مسلمان رعایت میشود.
زنان با آرامش کامل در صحنهی اجتماعی حضور مییابند و وظایف محوله را در سایهی امنیت و آرامش خاطر انجام میدهند بنابراین، روح عفاف در کنترل رفتار و رعایت وقار و متانت خلاصه میشود؛ ولی اگر به پوشش ظاهری بسنده شود و ملکهی تقوای رفتاری در زن به وجود نیاید، حجاب و در واقع، حیای زن مانند کالبدی بیروح خواهد بود و در جامعه اثر نامطلوبی میگذارد.
بنابراین، با نگاه عالمانه و عادلانهی اسلام نسبت به زن، شخصیت حقیقی او شکل میگیرد و جامعه نیز مهد پرورش انسانهای شایسته میشود. حجاب در چنین جامعهای حافظ پاکی و عزت زن و تضمین کنندهی آزادی و ارزشهای انسانی است. حجاب نگاهدارندهی حریم خانواده از خطرات احتمالی است. و در واقع، نعمتی است که خداوند به زن عطا فرموده تا عظمت و حرمت او با قرار گرفتن در هالهای از عفاف حفظ شود. (بهروزی، حجاب هاله ای از عفاف ص: 27)
وجوب پوشش در قرآن:
اصل وجوب پوشش شرعی (حجاب) برای زن و اینکه باید اعضای بدن و از جمله موها را از نامحرم بپوشاند، حکم فقهی مسلّم است و حتی میتوان گفت از ضروریات دینی به شمار میآید. آیات و روایات فراوانی، صراحتا بر وجوب پوشش خاصی برای زنان دلالت دارند؛ فقیهان شیعی با استناد به برخی از آیات قرآن کریم و روایات پرشماری از پیامبر و امامان اهلبیت علیهمالسلام، پوشش همه بدن، جز گردی صورت و دستها تا مچ را برای زنان واجب میدانند.
خداوند متعال در تبیین و توصیف محدوده پوشش زنان مسلمان میفرماید: ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پارهای از مقنعههای خود را بر خود نزدیکتر کنند (تا گردن و سینههای آنها آشکار نشود!) (احزاب/59)؛
در تفاسیر بزرگی چون، مجمعالبیان، المیزان فی تفسیر القرآن، تفسیر نمونه،... در شأن نزول آیه آمده چنین است: آیه بالا از آن رو نازل شد که زنان عرب در صدر اسلام، معمولا پیراهنهایی میپوشیدند که گریبانش باز بود و روسریهای خود را طوری میبستند که دور گردن و سینه را نمیپوشانید؛ آیه فرمان میدهد که زنان روسریها را به گونهای ببندند که گردن و سینهها، پوشیده شود.
در سوره نور/31 میفرماید: «و به زنان مؤمن بگو چشمانشان را فروپوشند و از اندامهای جنسی خود (نسبت به دیده شدن و زنا) مراقبت کنند و زیبائیهاشان را، جز آنچه خود آشکار است (مانند زیباییهای صورت، دستها تا مچ و احیانا زیباییهای لباسهای رویین)، آشکار نکنند و روسریهاشان را بر سینههاشان اندازند (تا سینهها پوشیده ماند) و...؛ دلایل و شواهد روایی در این خصوص بسیار فراوان است و طالبان آن باید به کتابهای مبسوط فقهی مراجعه کنند.
بر اساس ادله فقهی آنچه مسلم و یقینی است وجوب حجاب برای زنان مسلمان است. مرزهای حجاب و قواعد کلی حاکم بر پوشش بانوان مؤمن نیز مشخص شده است اما نه در روایات و نه در آیات قرآن شکل خاصی از حجاب به عنوان قالب وجوبی مطرح نشده است. به تعبیر دیگر زنان مؤمن وظیفه دارند تا در برابر نامحرمان همه اعضای خود را جز گردی صورت و دستها تا مچ بپوشانند. اما شکل و رنگ لباس به انتخاب و سلیقه و فرهنگ جامعه واگذار شده است. البته چه شکل و چه رنگ لباس نباید به گونهای باشد که حکمت وجوب حجاب را از میان ببرد و پوشش، خود به عاملی برای تبرج و خودنمایی تبدیل شود.
ثمرات حجاب:
بی تردید حجاب دارای اثرات فردی و اجتماعی متعددی است که به اختصار به برخی از آنها شاره میکنیم.
حجاب عامل مصونیت
حجاب حبس و زندان زن نیست، بلکه برای مصونیت او لازم است، زیرا برای جلوگیری از سوء استفاده شهوانی و تجاری راهی مناسبتر از حفظ حجاب و ایفای نقش اجتماعی در چارچوب عفاف نمی باشد. در این باره قران کریم می فرماید: (یا اُّیهَا النَّبِی قُلْ لاَزْواجِکَ وَ بناتِکَ وِ نساءِ اْلمُوْمِنِینَ یدْنینَ عَلیهِنَّ مِنْ جَلاِبیبِهِنَّ ذِلکَ اَدْنی اَنْ یعْرَفْنَ فَلاُ یوْذَینَ وَ کانَ الَّلهُ غَفُورًا.) (الاحزاب، ٥٩) "ای پیغمبر به زنان و دختران خود و زنان مومنان بگو که خویشتن را به چادرهای خود فروپوشند که این کار برای این که انها به عفت و حریت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان ) ازار نکشند بر انان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق ، امرزنده و مهربان است.
حجاب عامل استواری خانواده
خانواده رکن اساسی اجتماع است؛ بر این اساس باید بهره وری اعم از نگاه ها، تماس های جسمی و التذاذات سمعی که خود نوعی استمتاع هستند، به محیط خانواده، محدود شود. اگر امکان این بهره وری در خارج از محیط خانواده فراهم شود، به طور حتم پیامدهائی را نسبت به خانواده در بر خواهد داشت.
در کتاب فلسفه حجاب نوشته آیت الله مکارم در حوزه خانواده آمده است: «آمارهای قطعی نشان میدهد که با افزایش برهنگی در جهان، طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشویی در دنیا بالا رفته است؛ چرا که «هر چه دیده بیند دل کند یاد» و هرچه هوس های سرکش بخواهد به هر قیمتی باشد به دنبال آن میرود؛ اما در محیطی که حجاب وجود دارد، دو همسر تعلق به یکدیگر دارند، و احساساتشان، عشق و عواطفشان مخصوص یکدیگر است. ولی در «بازار آزاد برهنگی» که عملاً زنان به صورت کالا در آمدهاند دیگر قداست پیمان زناشویی مفهومی نمیتواند داشته باشد و خانوادهها به سرعت متلاشی میشوند و کودکان بیسرپرست میمانند.» (مکارم، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۴۵)
حجاب عامل آرامش فردی
اولین قدم برای کم شدن زمینه آزار زنان آسیب شناسی آن است، قرآن نیز به صراحت کم شدن زمینه آزار زنان را حجاب دانسته و می فرماید:«ای پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوشش های خود را بر خود فروتر گیرند. این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیک تر است.» (سوره احزاب، آیه۵۹)
یکی از سازمان های زنان در آمریکا، زنان را قشر آسیب پذیر در جامعه می داند و برای حضور در جامعه توصیه هایی می کند که تمام این توصیه ها در یک کلمه «در محدودیت اجتماعی زنان» جمع می شود. درحالی که اسلام با رد نمودن «محدودیت اجتماعی زنان» پیش شرط امنیت اجتماعی زنان را حجاب می داند که زمینه های ناامنی را سلب می نماید. همچنین علاوه بر حفظ آرامش برای بانوان، آرامش مردها هم در پرتو حفظ حجاب ایجاد می شود. همانگونه که در کلام آیت الله مکارم آمده است: «برهنگی زنان که طبعاً پیامدهایی همچون آرایش و عشوهگری و امثال آن همراه دارد، مردها مخصوصاً جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار میدهد. تحریکی که سبب کوبیدن اعصاب آن ها و سرچشمه امراض روانی میگردد ... (مکارم، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۴۵).
حجاب عامل افزایش آرامش اجتماعی
بسیاری از خیال پردازی های روح و گاه پریشان حالی و آشفتگی درونی آدمی ناشی از مشاهدات عینی اوست؛ بر همین اساس شهید مطهری در پاسخ به این پرسش که سرّ حجاب چیست؟! می گوید: «اولین خاصیت حجاب آرامش روانی است؛ در هر جامعه ای که روابط بر اساس عفاف باشد و وسیله تهییج مردان فراهم نشده باشد، این سیر سبب ایجاد آرامش روانی و کاهش ناهنجاری های اخلاقی و اجتماعی خواهد شد.» (مطهری،آشنایی با قرآن، ج ۲، ص۹۴-۹۵) و با بیان این که گسترش دامنه فحشاء و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناکترین پیامدهای بی حجابی است، فلسفه حجاب را کاهش ناهنجاری های اخلاقی در اجتماع می داند.