به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد شهادت سید محمدباقر صدر
اقتدای سید محمد باقر و موسی صدر به امام خمینی

«سید باقر صدر ... اگر بخواهد ادعای مرجعیت بکند مثل سید محمد شیرازی مورد مخالفت علما قرار گرفته و شانس آیندهاش نیز از دست میرود لذا آقای صدر جسته و گریخته از سخنرانی و گفتار خود اسم آقای خمینی را میبرد.»
سندی که در ادامه آمده به بررسی رابطه میان امام موسی صدر و امام خمینی میپردازد و حاوی نکات مهمی درباره فضای سیاسی و مذهبی آن زمان و نحوه تعامل شخصیتهای برجستهای چون سید باقر صدر و امام موسی صدر با جایگاه بینظیر امام خمینی است. در این سند به ایجاد یک تشکیلات مذهبی توسط گروهی از علما ازجمله سید باقر صدر، سید مهدی حکیم و موسی صدر اشاره شده که هدف آن، بنا بر ظاهر، دعوت جوانان به اسلام و فعالیت صرفا مذهبی بوده است. این در حالی است که پس از صدور اعلامیهای جنجالی از سوی آیتالله خویی و واکنشها نسبت به آن، برخی از علما و جوانان از اطراف خویی فاصله گرفته و به سوی این جریان جدید گرویدهاند.
نکته برجسته سند، اشاره به موضعگیریهای محتاطانه و حسابشده امام موسی صدر نسبت به امام خمینی است. امام موسی صدر در سخنرانیها و مصاحبههای خود، بهویژه در گفتوگو با روزنامه «المحرر»، با دقت و سنجیدگی نام امام خمینی را ذکر میکرده است؛ به گونهای که نه موجب حساسیت و مخالفت دیگر علما شود و نه از فرصت نزدیکی و تمسک به امام غافل بماند. این رفتار، برخلاف برخی برداشتهای سادهانگارانه یا سوءظنآمیز، نه از سر نفاق یا چندچهرگی، بلکه نشاندهنده درک عمیق او از وزن سیاسی و مشروعیت بیبدیل امام خمینی در فضای سیاسی و حوزوی آن زمان بوده است.
همچنین در سند آمده که سید باقر صدر، با وجود نسبت خانوادگی با موسی صدر و جایگاه علمی برجسته، از طرح صریح مرجعیت خودداری کرده، چراکه تجربه شخصیتهایی مانند سید محمد شیرازی که با مخالفت علما در ادعای مرجعیت مواجه شدند، پیش روی او بوده است. از این رو، حتی سید باقر صدر نیز ترجیح داده بود که برای تثبیت مشروعیت و جلوگیری از تقابل با جریان قدرتمند طرفداران خمینی، به صورت ضمنی به مرجعیت امام خمینی استناد کند.
بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که در آن مقطع تاریخی، امام خمینی به عنوان مرجع و رهبر بیهمتای نهضت اسلامی، چنان جایگاهی یافته بود که حتی شخصیتهایی چون موسی صدر و سید باقر صدر – با تمام اعتبار علمی و اجتماعی خود – برای پیشبرد فعالیتهای دینی و اجتماعیشان ناگزیر از تمسک به نام و جایگاه او بودند. این بهرهگیری نه از سر ذکاوت صرف یا دوچهرهگی، بلکه ناشی از واقعبینی و شناخت صحیح از شرایط اجتماعی و سیاسی بود؛ شرایطی که در آن هیچ فرد یا جریان دیگری نمیتوانست در غیاب و یا تقابل با امام خمینی، داعیه زعامت مستقل در سطح جهان اسلام داشته باشد.
به این ترتیب، تحلیل این سند نشان میدهد که نفوذ و مرجعیت امام خمینی نهتنها بر فضای ایران، بلکه بر کل جریانهای فکری و حوزوی شیعه در جهان تأثیرگذار بود، و همین امر باعث شد حتی دیگر مراجع و رهبران دینی برای حفظ نفوذ خود به نام او متوسل شوند، بیآنکه این کار را تاکتیکی از سر فریب، بلکه راهبردی از سر واقعبینی بدانند.
متن سند
تاریخ گزارش: ۵۲/۱۲/۱۴
موضوع: رابطه موسی صدر و خمینی
بعد از اینکه در نجف تعدادی از علما و زعمای دینی پس از صدور اعلامیه آقای خوئی مربوط به عدم آزار و شکنجه ایرانیان درست قبل از عزیمتش به انگلستان جهت معالجه که شایع است این اعلامیه به زور از وی گرفته شده است تعدادی از علما تصمیم گرفتند که بدون در نظر گرفتن هیچ سیاست و دخالت در آن تشکیلاتی ترتیب بدهند که این تشکیلات کارشان فقط دعوت جوانان به اسلام و صرفا مسائل مذهبی شیعه باشد که در این مورد آقایانی مثل سید باقر صدر مقیم در نجف و آقای حکیم مقیم در دوبی و چند نفر دیگر نیز شرکت کرده بودند و موسی صدر نیز جزو این اکیپ بوده و در مرحله بعدی که آقای خوئی تلگراف تبریک به حکومت عراق در مورد ملی شدن نفت ارسال کرد نتیجتا بیش از پیش آقایان و جوانان از دور و بر خوئی برگشته و به این دسته که تشکیلات خود را حزب [ناخوانا] نام نهاده بودند گرویدن و موسی صدر نیز که از خوئی مثل سایرین [ناخوانا] بود مجبور است شخص دیگری را به اسم مرجع برای خود در نظر بگیرد چون سید باقر صدر که با وی خویشاوندی دارد اگر بخواهد ادعای مرجعیت بکند مثل سید محمد شیرازی مورد مخالفت علما قرار گرفته و شانس آیندهاش نیز از دست میرود لذا آقای صدر جسته و گریخته از سخنرانی و گفتار خود اسم آقای خمینی را میبرد به طوری که نه چندان باعث ناراحتی دیگران بشود و نه اینکه از جذب طرفداران خمینی به طرف خود غفلت کرده باشد منجمله مصاحبه وی و ذکر اسم خمینی در المحرر خود یکی از تاکتیکهای موسی صدر بود که نتیجتا طرفداران خمینی به طور نسبی نسبت به صدر علاقه مند شدهاند و در مورد دعوتی که موسی صدر از خمینی کرده است تاکنون خبری نبوده ولی بعید نیست که موسی صدر چنین کاری انجام بدهد.
نظریه سهراب – خبر قابل توجه و بررسی است حزبی که نام برده شد که سید باقر صدر و سید مهدی حکیم و موسی صدر و بعضی دیگر از آقایان تشکیل دادهاند چون به عربی ذکر شده کلمه آن مشخص نگردید که مراتب پس از تحقیق متعاقبا اعلام خواهد شد و در مورد دعوت خمینی از طرف آقای صدر نیز خبری تا کنون واصل نگردیده است.
اصل نامه در پرونده موسی صدر ۴۶۴۲۲ میباشد.
در پرونده سید مهدی حکیم به گلاسه ۲۶۵۰۹ بایگانی شود.


ارسال نظرات