۱۴ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۹:۲۸
کد خبر: ۱۳۷۵۰۸
درسی که از جنگ احزاب می‌گیریم؛

شکنندگی جبهه دشمن در پی استقامت جبهه خودی

خبرگزاری رسا ـ امروز با تمسک به تعبیر رهبر معظم انقلاب می‌توان گفت که ما نه تنها در شرایط شعب ابی‏طالب نیستیم، بلکه به یک معنا شرایط جنگ احزاب را نیز پشت سر گذاشته‏ایم و از حالت تدافعی به سمت تهاجمی گسترده علیه عمق استراتژیک دشمن و جبهه استکبار پیش‏روی کرده‏ایم.
حجت‌الاسلام سيدكميل باقرزاده

 امروز سالگرد نبرد احزاب در صدر اسلام است؛ نبردی که تمام کفر و شرک و نفاق برای درهم کوبیدن بنیان تازه‏پای حکومت اسلامی مدینة النبی گرد هم آمدند تا به خیال خویش طومار اسلام و حکومت دینی را درهم بپیچند. اما ایمان‏های استوار مسلمانان به پشتوانه نصرت و امداد خدای متعال و فداکاری بی‏نظیر امیرمؤمنان امام علی‌(ع)، سرنوشتی دیگر برای جنگ احزاب رقم زد تا ضمن متلاشی شدن اتحاد پوشالین جبهه کفر و شرک و نفاق، زمینه برای توسعه هرچه بیشتر و عمیق‏تر اسلام در گیتی فراهم شده و پیام توحید و معنویت به گوش دورترین ملل هم برسد و بشریت را بیدار کند. اما درس‏های جنگ احزاب برای امروز امت اسلامی و ایران اسلامی به عنوان پیش‏گام عرصه بیداری ملت‏های مسلمان چیست؟ چه وجوه تشابهی میان شرایط امروز ما با شرایط نبرد احزاب وجود دارد؟

 

الف. صف‏آرایی ابرقدرت‏ها در برابر نظام اسلامی

 

با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام مردم‏سالار اسلامی در ایران، تمام دشمنان اسلام، اعم از شرق و غرب و منافقین و طرفداران اسلام آمریکایی، علیه این نظام نوپا صف‏آرایی گسترده‏ای را شکل داده و هجمه همه‏جانبه‏ای را طرح‏ریزی کردند. این حملات که از روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی شروع شده است، همچنان ادامه دارد و در مقاطع مختلف تاریخی، به اشکال گوناگون سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی استمرار داشته و دارد.

 

به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب: «امروز جبهه‏ عظیمى در مقابل اسلام گسترده شده است؛ چرا نبینیم؟ چرا بعضى این جبهه‏ى عظیم را نمى‏بینند؟ مثل جنگ‏ احزاب‏ است. فِرق مختلف ضد اسلامى، ضد معنویت، ضد حقیقت، در مقابل اسلام دست به دست هم دادند؛ موشکافى میکنند تا نقطه‏ضعفها را پیدا کنند، از آن نقطه‏ضعفها استفاده کنند؛ نقاط نفوذ را پیدا کنند، از آن نقاط نفوذ به ما ضربه بزنند.»

 

البته باید توجه داشت که چنین هجومی اصلاً دور از انتظار نبوده و نیست؛ بلکه نتیجه طبیعی مواضع اصولی این نظام متکی بر اسلام است که سبب برآشفتگی قدرت‏های مادی در مقابل شعارها و آؤمان‏های انسانی و الهی نظام و انقلاب می‏شود. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص می‏فرمایند: «روزى که ما پشت سر امام عزیز و علم‏دار اسلام ناب، شعارهاى اسلام واقعى را مطرح مى‏کردیم، مى‏دانستیم که دشمن‏ها و قدرتها و ابرقدرت‏ها در مقابل ما صف‏آرایى مى‏کنند. در صدر اسلام هم همین‏گونه بود. آن روزى که یهودیها و منافقان و کفار و مشرکان، اطراف مدینه‏ى پیامبر را محاصره کردند و جنگ‏ احزاب‏ و خندق را به وجود آوردند، مؤمنین واقعى گفتند: «هذا ما وعدنا اللّه و رسوله»؛ این، چیز تازه‏اى نیست. خدا و رسولش به ما گفته بودند که بدها و شریرها و فاسدها علیه شما همدست خواهند شد.»

 

ب. عکس العمل داخلی نسبت به اجتماع دشمنان در برابر نظام اسلامی

 

وقتی مردم مدینة النبی اجتماع عظیم دشمنان حکومت اسلامی در اطراف شهر مشاهده کردند و خبر محاصره شدن شهر توسط دشمن در شهر پیچید، عکس العمل‏ها چگونه بود؟ مطابق آیات کریمه قرآن، مردم به دو گروه تقسیم شدند؛ گروهی که به صدق وعده‏های الهی ایمان داشتند و کسانی که در دل‏هایشان مرض بود و صدق وعده الهی را باور نداشتند.

 

مقام معظم رهبری در تبیین عکس العمل این دو گروه می‏فرمایند: «وقتى در جنگ‏ احزاب‏، قریش از یک طرف، یهود از یک طرف، ثقیف از یک طرف و انواع و اقسام دشمنان از اطراف حمله کردند و مدینه را محاصره نمودند، در آنجا مردم دو دسته شدند؛ مؤمنین یک طور، غیر مؤمنین و کسانى که «فی قلوبهم مرض» بود، یک طور دیگر. آن‏هایى که در دلشان مرض بود مى‏گفتند: «ما وعدنا اللّه و رسوله الا غرورا»؛ ما فریب خوردیم؛ اسلام نتوانست به ما عزّت و امنیت دهد و ما را نجات بخشد. ببینید؛ اطراف مؤمنین را محاصره کرده بودند. این حزبها و گروههاى دشمن، شرقى‏اش، غربى‏اش، همسایه‏اش، دوردستش، همه دست به دست هم داده بودند، سر به هم آورده بودند و به دولت اسلامى حمله کرده بودند؛ اما مؤمنین مى‏گفتند: «هذا ما وعدنا الله و رسوله»؛ ما تعجّب نمى‏کنیم. این همان چیزى است که خدا و پیامبر به ما وعده کرده بودند.»

 

امروز هم که دشمنان با تمام قوا و تجهیزات خود پشت مرزهای سیاسی و عقیدتی و فرهنگی و اقتصادی ایران اسلامی اردو زده‏اند، همین دو نوع واکنش را در داخل مرزهایمان شاهدیم؛ گروهی که البته در اقلیت کامل هستند، همچون همیشه به غر زدن و متهم کردن نظام مشغولند و معتقدند نظام برای خودش دشمن‏تراشی کرده است! همچنان‏که مقام معظم رهبری درباره این گروه می‏فرمایند: «بعضى‌‌ها در روزنامه، در سایت، در تریبونهاى گوناگون مطالبى منتشر می‌کنند؛ اینکه چرا ما در دنیا دشمن‌‌تراشى کردیم که اینقدر با ما دشمنى کنند! به نظر من اینها حرفبافى است. آنچه که گفته می‌شود، متکى به یک تحلیل درست نیست. نه، دشمنى‌‌ها خیلى طبیعى است... هرچه ما در حرکت خودمان جدى‌‌تر و مصمم‌‌تر باشیم، آنها ناراحت میشوند و چهره‌‌شان عبوس می‌شود.»

 

اما از سوی دیگر، اکثریت ملت ثابت و استوار، پشت سر رهبر الهی خود، با عزمی چون کوه و اراده‏هایی پولادین، با یقینی کامل به صدق وعده الهی، آماده نبردی سرنوشت‏ساز با جبهه کفر و نفاق و استکبار هستند و با پیشرفت‏های خیره‏کننده خود در میدان نبرد، دشمن را به سقوط نهایی نزدیک می‏کنند. این‏ها همان گروه از مؤمنان هستند که به تعبیر قرآن چون صدق وعده الهی را می‏بینند، ایمانشان قوی‏تر هم می‏شود: «قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و ما زادهم الا ایمانا و تسلیما».

 

ج. شکنندگی جبهه دشمن در پی استقامت جبهه خودی

 

واقعیت آن است که جبهه دشمنان گرچه به حسب ظاهر از نظم، اقتدار، اتحاد و اراده کاملی برای مقابله با جبهه حق برخوردار است، در حقیقت بسیار شکننده‏تر و ضعیف‏تر از چیزی است که می‏نماید. اما دست‏یابی به این پیروزی، مستلزم ایمان‏هایی استوار و استقامت و پایداری جبهه حق است. مقام معظم رهبری پس از تبیین شرایط نبرد احزاب می‏فرمایند: «اگر مبارزه کردید، اگر ایستادید، اگر صبر و ثبات خودتان را از دست ندادید، شما پیروزید؛ اما اگر رها کردید، احساس ضعف کردید، احساس نومیدى کردید، عقبگرد کردید، نه. پس، حضور دشمن و حمله‏ى دشمن، مایه‏ى تعجّب نیست؛ «هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و ما زادهم الا ایمانا و تسلیما». بنابراین، وعده‏ى الهى مسلّم است؛ یعنى هم در صورت مبارزه، در صورت صبر و در صورت ایستادگى، پیروزى به دست مى‏آید».

 

آنچه مسلم است، پیروزی در برابر جبهه به هم فشرده دشمنان سرسخت اسلام و جامعه اسلامی، نیازمند استقامت و ایمان قوی و ارتباطی عمیق و مستمر با خدای تعالی و استمداد از ذات اقدس احدیت و منشأ حقیقی قدرت است. بنابر این، در چنین شرایطی بیش از هر زمان دیگر باید به خدا تکیه کرد و از او استعانت کرد. چنانکه مقام معظم رهبری در توصیف حالات پیامبر اکرم‌(ص) در گرماگرم نبرد احزاب می‏فرمایند: «در جنگ‏ احزاب‏، در حالى که همه‏ دشمنان از اطراف، مدینه و پیامبر و گروه مؤمنین را محاصره کرده بودند، با این نیّت که اسلام و قرآن و پیام جدید را به‏کلّى از بیخ و بن بکَنند، پیامبر اکرم در کنار آرایش نظامى، در کنار تدابیر بسیار هوشمندانه‏اى که در آنجا به کار برد، در کنار تحریض مردم بر مقاومت، در مقابل چشم مردم بر زمین زانو گذارد! بارها این کار تکرار شد که در کتابهاى سیره هست. پیامبر دستش را بلند مى‏کرد، تضرّع مى‏کرد، اشک مى‏ریخت و مى‏گفت: پروردگارا! به ما کمک کن و نصرتت را به ما برسان و به ما توفیق بده.»

 

د. استحکام، صلابت و شدت جبهه خودی در مقابل دشمن

 

امروز نظام مقتدر جمهوری اسلامی، با وجود تمام فشارها و حصارهای دشمن، ابتکار عمل را در عرصه‏های مختلف در دست دارد و در مقابل خود بن‏بستی مشاهده نمی‏کند. امروز جمهوری اسلامی با اقتداری کامل و از موضع قدرت و قوت با دشمن مستکبر خود سخن می‏گوید و حتی آنجا که دشمن را مشفقانه نصیحت می‏کند، ذره‏ای تزلزل و نرمش در لحن او مشاهده نمی‏شود.

 

مقام معظم رهبری در این خصوص می‏فرمایند: «قرآن مى‏فرماید: «محمّد رسول اللَّه و الّذین معه اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم». اشداء بر کفار معنایش این نیست که با کفار دائم در حال جنگند. اشداء، شدت، یعنى استحکام، استوارى. استحکام یک‏وقت در میدان جنگ است، یک‏جور بروز مى‏کند؛ یک‏وقت در میدان گفتگوى با دشمن است، یک‏جور بروز مى‏کند. شما ببینید پیغمبر در جنگهاى خود، آنجایى که لازم بود با طرف خود و دشمن خود حرف بزند، چه جورى حرف مى‏زند. سرتاپاى نقشه‏ پیغمبر استحکام است؛ استوار، یک‏ذره خلل نیست. در جنگ‏ احزاب‏ پیغمبر با طرفهاى مقابل وارد گفتگو شد، اما چه گفتگوئى! تاریخ را بخوانید. اگر جنگ است، با شدت؛ اگر گفتگو است، با شدت؛ اگر تعامل است، با شدت؛ با استحکام. این معناى اشداء على الکفار است.»

 

چه بسا امروز با تمسک به تعبیر رهبر معظم انقلاب بتوانیم بگوییم ما نه تنها در شرایط شعب ابی‏طالب نیستیم، بلکه به یک معنا شرایط جنگ احزاب را نیز پشت سر گذاشته‏ایم و از حالت تدافعی به سمت تهاجمی گسترده علیه عمق استراتژیک دشمن و جبهه استکبار پیش‏روی کرده‏ایم. چنان‏که معظم‏له می‏فرمایند: «اینکه ما عرض کردیم وضعیت بدر و خیبر، یعنى همین. وضعیت بدر و خیبر یعنى تهدید هست، چالش هست، اما بن‌بست نیست. در بدر امکانات کم بود، اما غلبه حاصل شد. امکانات طرف مقابل، چندین برابر؛ شاید در بعضى بخشها، غیرقابل مقایسه‌ى با امکانات جبهه‌ى اسلام بود. در خیبر سختى وجود داشت؛ رفتند مدتها آنجا ماندند؛ مقاومت دشمن شدید بود؛ اما غلبه پیدا کردند. چالش هست؛ اما در قبال چالش، توان و قدرت و استعداد و ظرفیت هم وجود دارد. این، معناى وضعیت بدر و خیبر است. اگر این ظرفیت را به میدان آوردیم، اگر نقاط ضعف را کم کردیم، پیشرفت خواهیم کرد»

 

سخنان مهم و راهبردی رهبر معظم انقلاب در اجلاس اخیر جنبش عدم تعهد و طرح ایشان برای تغییر هندسه بین‏المللی را می‏توان در همین راستا ارزیابی کرد.

حجت‌الاسلام سید کمیل باقرزاده /920/ت302/ع

ارسال نظرات