برخورد عالم زاهد با مشروب فروش محل
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام سعید شاه آبادی، از نوادگان آیت الله میرزا محمدجوادآقا اصفهانی بیدآبادی(پدر آیت الله شاه آبادی بزرگ) امشب در برنامه ضیافت شبکه قرآن سیما خاطرنشان کرد: این شخصیت مجهول مانده است؛ این مجهول ماندن علما حاکی از عدم تمایل علما و نبود اهتمام لازم در شاگردان آنها بوده است و اکنون حدود 200 سال از سن ایشان می گذرد.
نوه آیت الله بیدآبادی با اشاره به وضعیت مالی علمای قدیم از جمله آیت الله بیدآبادی اظهار داشت: فقر مالی این عالم به حدی بود که یک بار کفششان گم می شود و مدت ها بدون کفش راه می رفتند؛ نقل شده که گاها برخی شبها غذایی برای خوردن نداشتند و با این وضعیت، علما به تحصیل علوم دینی پرداختند و دین را به ما رساندند و باید قدر آن را بدانیم.
وی درباره آثار آیت الله بیدآبادی تصریح کرد: ایشان دو استاد عمده به نام های صاحب جواهر و آیت الله سید ابراهیم موسوی قزونی داشته است؛ این عالم یک فقیه و اصولی بودند؛ شاید چهره اصولی بودن ایشان غلبه دارد؛ ایشان که به کثرت تألیفات مشهور بودند، متأسفانه به هیچ کدام از کتب ایشان دسترسی نداریم و تنها لیستی از کتاب های ایشان به یادگار مانده است که از جمله آنها می توان به الرساله الاحمدیه، النتایج، کنوز اللیالیه، ترتیب خلاصه الاقوال علامه حلی اشاره کرد.
حجت الاسلام شاه آبادی به حوزه درسی آیت الله بیدآبادی اشاره کرد و گفت: صاحب جواهر به آیت الله بیدآبادی اجازه روایی و اجتهاد داده شده بود؛ در اصفهان چهره ممتاز علمی بودند و منزلشان به حوزه علمیه شان متصل بوده و 50 تا 60 نفر از علما هر روز به این مدرسه علمیه می آمدند و درس خارج می دادند؛ با وجود این مراتب علمی، اهل ورود به مسائل اجتماعی بودند.
نوه آیت الله بیدآبادی با اشاره به شیوه مبارزاتی این عالم یادآور شد: موقعیت علمی آن چنان بالا بوده که حتی مردم برای تمام قضاوت هایشان به ایشان مراجعه می کردند به جای این که به حکومت قاجار مراجعه کنند؛ نقل هایی است که ایشان اقامه حد می کرد؛ اگر کسی علنا شرب خمر می کرد، این عالم حد را بر او اجرا می کرد؛ اجرای حد توسط یک فقیه، نشان از اعتقاد او به ولایت فقیه دارد؛ این اقدامات خوشایند حکومت وقت که حکومت ظل السلطان نبود، واقع نمی شد و او را به تهران تبعید می کنند.
مبارزه با پادشاه در دوران تبعید
وی ضمن بیان خاطره ای از شیوه برخورد با فرد مشروب ساز و حکومت از سوی آیت الله بیدآبادی خاطرنشان کرد: یک مغازه مشروب سازی بر سر راه ایشان بوده و مشروب دربار هم از آنجا تأمین می شده و این عالم به او تذکر می دهند تا مغازه را تعطیل کند؛ یک شب در مسجد به مردم می گویند که به مغازه این مرد می رویم و مشروب ها را خالی می کنیم، اما به ظروف مغازه که مالکیت دارد، نباید آسیبی رساند،(شاید به دلیل این که شراب ها در منطقه مسلمان نشین به فروش می رفته، مالکیت نداشته) مردم به آن مغازه می روند و در ابتدا خود ایشان ظرف بزرگ را خالی می کند و مردم نیز او را همراهی می کنند؛ شبیه این کار را آیت الله شاه آبادی در مسأله موسیقی کردند.
حجت الاسلام شاه آبادی افزود: این مغازه دار به ناصرالدین شاه شکایت می کند و شاه قصد توبیخ این عالم را داشتند که این عالم پیغامی ناصرالدین شاه می فرستد و می فرماید که من خیال می کردم تو ناصر دین هستی، اما فهمیدم که کاسر(از بین بَرنده) دین هستی؛ سپس به اعتراض می گوید که من به اصفهان بر می گردم؛ این در حالی بود که در تبعید سپری می شد؛ خبر به ظن السلطان می رسد و او می گوید هر طور که شده کاری کنید که ایشان به اصفهان نیاید و در این میان سراج الملک به این قضیه وارد می شود و او شخصیتی درباری و متدین بود و دستش به این ظلم ها آغشته نبود و بین علما محبوبیت داشت و از طرف این دو پادشاه مأمور می شود که رضایت این عالم را جلب کند تا به اصفهان بر نگردد؛ ایشان به شرطی می گذارد که تو این مغازه را بخر و به مسجد تبدیل کن و من در این صورت به اصفهان بر نخواهم گشت که این کار را می کند.
پیروی انقلاب و جنگ تحمیلی به برکت علما و امامزادگان است
نوه آیت الله بیدآبادی با اشاره به برکت ولایت در زندگی تصریح کرد: ولایت سرمایه ای است که به برکت علما و امامزادگان به دست ما رسیده و باید قدر آن را دانست و به برکت ولایت، در انقلاب و جنگ تحمیلی پیروز شدیم و طومار فتنه 88 به هم پیچیده شد؛ امشب شب ولایت است و هر چیزی که داریم به برکت ولایت است؛ دشمنانمان بیشتر از ما ارزش این ولایت را می فهمند.
در این برنامه، حجت الاسلام سعید شاه آبادی، از نوادگان آیت الله میرزا محمدجوادآقا اصفهانی بیدآبادی و همچنین پخش مستندی از زندگی آن عالم و سخنانی از علما و بزرگان به زندگی نامه و شخصیت این عالم پرداخته شد که در ادامه به بخشی از این مطالب اشاره می کنیم:
پس از تحصیلات در نجف به اصفهان آمد و ازدواج کرد؛ این عالم اهتمام زیادی به امر به معروف و نهی از منکر داشت و از این رو به اقامه حدود شرعی می پرداختند؛ حتی به این خاطر مورد غضب سلاطین قرار گرفتند و به تهران تبعیت شدند؛ در تهران به اقامه جماعت می پرداخت و به وظایف دینی خود عمل می کرد.
تا پایان عمر به تألیف و تصنیف مشغول بود و از هر فرصت ممکن برای نگارش آثار علمی خود بهره می برد؛ حتی کتابی را در سن 80 سالگی که در بستر بیماری به سر می برد، نوشت؛ شرکت در جلسات عمومی مانع از انجام کارهای علمی او نمی شد./822/پ201/س