مروری بر حساسیتهای روحانیت نسبت به روایتهای رسانهای
چند روزی است که خبر دیدار نماینده دولت با مراجع عظام تقلید، حسابی خبرساز شده و به مذاق برخی رسانه های یک طیف خاص ناخوشایند جلوه کرده است که اتفاقا برخی از آنها در حوزه دین و روحانیت فعالیت دارند.
گذشته از محتوای مطالب منتشر شده، یک سؤال برای خوانندگان حوزوی مطرح میشود که چگونه است برخی رسانههای حوزوی ـ که به درستی ـ شعارشان استقلال حوزه و روحانیت است، در بزنگاههای تحولات اجتماعی و سیاسی، دقیقاً در قامتِ مدافعِ محض یک دولت یا شخصیت خاص ظاهر میشوند؟!
مهمتر آنکه به جای مطالبه منویات مراجع عظام تقلید و صیانت از ساحتِ حقیقت و حقانیت، وظیفه ذاتی خود را از یاد میبرند. خبرگزاری رسا، فارغ از تحولات سیاسی ـ اجتماعی، دفاع از حقیقت و پیشگیری از تحریفِ منویاتِ مراجع عظام تقلید را، وظیفه راهبردی خود میداند و برای تنویر افکار عمومی حوزویان، از بازگو کردن بخشهای مکتومِ حقائق ابا و استنکاف نمیورزد، هر چند که شنیدن ناگفتهها برای برخی از همکارانِ رسانهای ناخوشایند باشد.
سخن آن است که اگر دیدارهای مراجع عظام با دولتیها محرمانه است، چرا رسانههای دولتی باید این حق را داشته باشند که بدون توجه به ماهیتِ دیدارها به طور کاملا یکسویه، مرجعیت قم را مؤید همه اقدامات دولت معرفی کنند! رسانه ها باید توجه داشته باشند که دامن زدن به چنین رویکردی در بلند مدت به تجری سایر رسانهها مبنی بر تحریف منویاتِ مراجع عظام منجر میشود و با تبدیل شدنِ اقداماتیِ از این دست به رویه و سیره مستمره، خسارتی جبران ناپذیر متوجه حوزه علمیه خواهد شد.
به راستی اگر دغدغههای فرهنگی، دینی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مراجع معظم تقلید توسط خبرگزاریهای وابسته به یک جریانِ سیاسی خاص، تحریف یا تحدید و یا وارونه روایت شود، چه تضمینی هست که آحادِ مردم که همواره مرجعیتِ شیعه را ملجأ خود میدانند، احساس یأس نکنند؟ آیا این ظلم به ساحتِ مقدسِ مرجعیت نیست که نسبت به سخنانِ دُرر بارِ ایشان «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» شویم؟
آیا رواست که از بزرگواری بزرگان حوزه علمیه، سوء استفاده شود و همه حوزویان در همه سطوح، با سکوت خود از برداشت ناصحیح نسبت به مواضع واقعی علماء، پیشگیری نکنند؟ آیا نوبت آن نرسیده است که با ارائه گزارشهای دقیق و مستند از نحوه تعامل علما با مدیران اجرایی، زمینه سوء برداشت مرتفع گردد؟
به نظر میرسد اگر هرچه زودتر در این زمینه تدبیری اندیشیده نشود، مواضع بزرگان و بدنه حوزه علمیه قم در موضوعات مختلف در معرض تحریف قرار میگیرد و به حذف گفتمان نظارتی ـ نصیحتیِ حوزه علمیه نسبت به دولتها، میانجامد. گفتمانی که مقام معظم رهبری در جلسه با مسئولان دولت قبل، به شدت از آن دفاع کردند.
حساسیت در بازتاب رسانهای وقایع مربوط به حوزه علمیه قم، مربوط به زمان حاضر نیست و در زمان حضرت آیتالله بروجردی نیز چنین حساسیتی وجود داشته است. به عنوان نمونه وقتی که در ماجرای درگیریهای مربوط به ورود علی اکبر برقعی به قم، عدهای از طلاب زخمی شدند، در آن شرايط خبرنگار مجله ترقى براى تهيه گزارش از ماجرا به آقاى بروجردى در قم مراجعه مىنمايد. آقاى بروجردى اعلام مىدارند: اگر نظريه مرا مىخواهند، نزد آقاى سيد روح اللَّه خمينى، نماينده رسمى من بروند. از اينرو خبرنگار نزد امام خمينى(ره) رفته و با ايشان به گفتوگو مىنشيند كه بخشى از آن در مجله ترقى شماره 32 به سال 1331 ه. ش. درج شده است.(ر.ک: صحيفه امام،ج1، ص 31)
بازخوانی سیره امام راحل در این زمینه بسیار راهگشاست؛ وقتی که در ابتدای دهه چهل، علی امینی نخست وزیر وقت به دیدار مراجع عظام قم رفت، با همه بزرگان به صورت دو نفره دیدار کرد اما امام این رویه را نپذیرفت و دیدار را مشروط به حضور افراد ثالث کرد که در نتیجه، گزارش این دیدار توسط یکی از طلاب (مرحوم عقیقی بخشایشی) تهیه و منتشر شد و بازتاب گستردهای یافت. با این وجود، امام ضمن تقدیر از آن طلبه، متذکر شدند که بهتر بود قبل از انتشار محتوای دیدار، متن را در اختیار ایشان قرار میدادند برای بازبینی محتوایی (گفتوگو با عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، مندرج در خاطرات 15 خرداد تبریز، به کوشش: علی باقری، سوره مهر، تهران، چ2؛ 1388، ص176) این دقت امام آنهم در فضای خفقان آلود عصر پهلوی، بسیار عبرت آموز است.
بدیهی است اگر مدیران اجرایی تابِ شنیدنِ تذکراتِ مصلحانه و مشفقانه بزرگانِ دین را ندارند، در صورتی که اساساً خود را در معرض این تذکرات قرار ندهند بهتر از آن است که پس از شنیدنِ این مطالبِ خیرخواهانه، به بدترین روشِ ممکن آن را تحریف کنند یا نادیده انگارند. چه اینکه در صورتِ اخیر، نوعی تجاهر و تجری نسبت به نصائح حکیمانه و مشفقانه مراجع معظم تقلید صورت پذیرفته است که برای طلاب و عمومِ مردم، به هیچوجه پذیرفته نیست.
عبدالحسن مسلمی شهیدانی/ طلبه درس خارج حوزه علمیه
/993/704/ع