برجام آیینه عبرت پالرمو شود
به گزارش خبرگزاری رسا، كنوانسیون معاهدات 1969، عضویت كشورها در كنوانسیونهای بینالمللی را به دلیل آنكه با منافع ملی یك كشور ارتباط مستقیم دارد و حتی موجودیت یك كشور و حیات حاكمیت سیاسی كشورها را میتواند تعیین كند، دارای اهمیت و حساسیت فراوان میداند و قصور در اجرای معاهده را غیرقابل توجیه میداند.
كنوانسیون معاهدات 1969 سرباز زدن از اجرای تعهدات پذیرفته شده توسط دولتهای عضو را غیرقابل توجیه میداند و در ماده 27 اشعار میدارد: « حقوق داخلی و رعایت معاهدات یك طرف معاهده نمیتواند به حقوق داخلی خود به عنوان توجیهی برای قصور خود در اجرای معاهده استناد نماید.»
اگرچه برخی از حقوقدانان داخلی استدلال میكنند كه عضویت در كنوانسیونهای بینالمللی مانند پالرمو، از یك سو اعتبار بین المللی كشور را افزایش و از سوی دیگر منافع مهمی از جمله فراهم كردن زمینه مناسب برای همكاریهای چندجانبه و منطقهای با دیگر كشورهای عضو در مقابله با تهدیدات ناشی از جرائم سازمان یافته به ویژه در همكاریهای قضایی و استرداد مجرمین را فراهم میكند اما باید تاكید كرد « هدف و موضوع كنوانسیون پالرمو(طبق كنوانسیون 1969)» با مولفههای مهم گفتمان انقلاب اسلامی نظیر«حمایت ایران از گروههای جنبش آزادیبخش ملی كشورهایی مانند لبنان، عراق، سوریه و یمن» در تناقض میباشد.
طبیعی است زمانی كه متن كنوانسیون پالرمو( با توجه به 1- تناقض مفاد آن با منافع ملی كشور و2-ماده27 كنوانسیون 1969) دراین سطح دارای حساسیت میباشد ، اشتباه دولت یا مجلس یا هر دو اشتباه در ترجمه لایحه پالرمو بسیار تامل برانگیز است. آنهم در شرایطی كه اصل عضویت ایران در كنوانسیون پالرمو با توجه به اینكه اعمال حق شرط در پذیرش آن طبق مفاد كنوانسیون 1969 قابلیت اجرایی ندارد. چرا كه اگر چه كنوانسیون معاهدات ، اصل حاكمیت دولتها را به عنوان اساس عضویت درنظر گرفته و آن را در قالب استقلال اراده دولتها تبلور بخشیده است اما در بخشهایی از جمله ماده 18تصریح و تاكید میكند كه چنانچه حق شرط با هدف و موضوع كنوانسیون متناقض باشد ، حق شرط پذیرفته شده نیست و در چنین شرایطی این پرسش مطرح میشود كه به راستی اشتباهات روی داده در متن لایحه كه به تصویب مجلس نیز رسیده است با چه هدفی صورت گرفته است؟
چرا كه در صورتی كه شورای نگهبان نیز لایحه متبوع دولت و مجلس را به عنوان یك قانون داخلی به تایید میرساند بسیاری از منافع ملی كشور با مخاطرات جدی به ویژه در بحث حمایت از جنبشهای آزادی بخش مواجه میشد. این در شرایطی است كه شیب عضویت جمهوری اسلامی ایران در معاهدات بینالمللی(تحت نظارت و نفوذ غرب) كه محور آنها اقتصادی – تروریستی طی پنج سال اخیر شیب تندی به خود گرفته است كه از جمله آن «سند2030یونسكو»، «كنوانسیون پالرمو»، «FATF» وحتی «برجام» میباشد و این بدان معناست كه تلاش برای استانداردسازی رفتار ایران شكل جدی تری به خود گرفته است. در امضای برجام به عنوان یك توافقنامه بین المللی نیز دقت لازم در بكارگیری لغات و عبارات نشده بود به طوری كه فقدان توجه كافی به مفاهیم حقوقی بسیاری از واژگان به كاررفته در برجام منتهی به آن شد كه امریكا و اروپا بارها متن و روح برجام و قطعنامه 2231 را نقض و از اجرای تعهدات خود سرباز زنند.
از جمله اشتباهاتی كه در به كارگیری كلمات در متن برجام صورت گرفت و نهایتا هزینههای سنگینی را برای كشور به همراه داشت: « فقدان ضمانت اجرای طرف مقابل جهت اجرای تعهدات»، «نبود تضمین كافی از سوی امریكاییها برای اجرای تعهدات خود»و «فقدان مجازات كافی و بازدارنده برای طرف مقابل در صورت نقض یا تخلف از متن برجام» میباشد.
چنانچه پس از این دولت و مجلس در تنظیم لایحه پالرمو و به تصویب رساندن آن دقت لازم را نكنند علاوه بر اعمال مجازاتهای بین المللی بهدلیل حمایت ایران از جنبشهای آزادی بخش ملی باید منتظر هزینههای فراتر از هزینههای برجام نیز باشیم. عضویت در كنوانسیونهای بینالمللی كه هدف و موضوع آن با بدیهی ترین عناصر گفتمان انقلاب در پارادوكس میباشد، به معنای بسترسازی جهت اعمال تحریمهای جدید علیه كشورمان است چرا كه پذیرش تعهدات مالایطاق (این بار در قالب پالرمو) ایجاد مسئولیت جدید است و عدم اجرای تعهدات خود به خود وضع تحریم را بهدنبال خواهد داشت. به عنوان نمونه قبل از پذیرش قطعنامه 2231 غربیها هیچ گاه نقض یك قطعنامه لازمالاجرا توسط ایران نبودند و پس از پذیرش این قطعنامه توسط ایران بارها ایران را متهم به نقض یك قطعنامه لازم اجرای شورای امنیت كرده و با توافق اخیر صورت گرفته میان امریكا و اروپا با استدلال اینكه ایران قطعنامه 2231 را نقض كرده، تحریمهای دامنه دار جدیدی را علیه كشورمان وضع خواهند كرد./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: روزنامه جوان