۱۸ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۷:۵۳
کد خبر: ۶۰۰۳۴۹

انتشار «جُست نوشت»

انتشار «جُست نوشت»
«جُست نوشت» دربردارنده گزیده مقاله‌ها، گزارش‌ها و یادداشت‌هایی است که قاسمی «حافظه مطبوعات ایرانی» از میانه بهار ۱۳۸۹ تا آخر تابستان ۱۳۹۷ نوشته است.
به گزارش خبرگزاری رسا، «جُست نوشت» پراکنده‌های کتاب‌کاوی، مجله‌پژوهی، روزنامه‌شناسی با پژوهش و نگارش سید فرید قاسمی است که مؤسسه خانه کتاب منتشر کرده است.
«جُست نوشت» دربردارنده گزیده مقاله‌ها، گزارش‌ها و یادداشت‌هایی است که قاسمی «حافظه مطبوعات ایرانی» از میانه بهار ۱۳۸۹ تا آخر تابستان ۱۳۹۷ نوشته است. همچنین از گفته‌های سال‌های یاد شده ۱۳ سخنرانی و ۱۲ گفتگو نیز در این کتاب آمده است. در یک نظم سردستی که در «درآمد» در آغاز و «پیوست» پایان‌بخش آن است، این مجموعه با ۱۶۲ نوشتار و گفتار به ۱۵ سرفصل اصلی تفکیک شده است.

تاریخک، تک‌نگاری، خاطره، خطابه، دریغ، سند، کارنامه، کتابگزاری، گفتگو، نامه، نظر، نکته، نویافته، واکاوی و یادآوری بخش‌بندی‌های کتاب را دربردارد. پیوست پایانی کتاب نیز فهرست آثار و چاپ‌سپار‌هایی است که از آغاز ۱۳۷۰ تا یلدای ۱۳۹۷ پدید آمده است.

قاسمی در بخش تاریخک به نکته‌های جذاب و خواندنی اشاره کرده و سخنش را «آغازگر روزنامه‌نگاری چاپی ایران» نامیده است و در این زمینه می‌نویسد: «با وجود آن‌که بیشتر پسینیان بی‌توجه به ظرف زمانی و مکانی، پیشروان پیشین را با معیار‌های خودساخته پسرو می‌نامند و بی‌رحمانه به «ارزیابی» شان می‌نشینند، باید میرزا صالح را ساده‌نویس و راهگشای روزگار خود و دلبسته سیاحت و علم‌اندوزی دانست. روزی که اولین نشریه ایران را تعطیل کردند در پاریس دو روزنامه، صدسالگی خود را جشن گرفتند. از آن پس، میرزا صالح را که باید آغازگر روزنامه‌نگاری فارسی چاپی در ایران دانست، به کار‌های بیهوده واداشتند تا اینکه پشیمان از حیات بربادرفته سر بر بالین خاک نهاد. او مثل بسیاری در پاسخ به این پرسش نخ‌نما که «اگر زندگی خود را از سربگیرد همین مسیر را طی می‌کنید.»

قاسمی در «بازار‌های کتاب در تهران» به این مساله اشاره می‌کند که کتاب‌شناسی عُمری به بلندای تاریخ چاپ و نشر کتاب در ایران دارد. اما باوجود اهتمام تفننی و تخصصی فهرست‌نگارانه، پیشینه‌های مفقود تاریخ نشر و کتاب‌فروشی فراوان‌اند، چرا که حدود دو سده، هم‌زمان با ثبت گسسته مشخصه‌های کتاب‌ها، برای ضبط دیگ آگاهی‌ها درباره پیکره بزرگ نشر، تلاش درخوری انجام نگرفت. گواه این مدعا کوشش‌های فردی دهه‌های اخیر است که به رغم سعی بسیار، مرجع اطلاع از تبار، سپیده‌دم و پیشینه کتاب و کتاب‌فروشی نگارش‌هایی ذوقی و بیشتر مبتنی بر شنیده‌ها و یادمانده‌های شخصی است.

وی در همین بخش کتاب به تخریب سی باب کتابفروشی در میانه ضلع غربی ناصرخسرو و گسستگی کتاب‌ها‌فروشی‌های غرب خیابان، اندکی به ضلع شرقی و بعضی به خیابان‌های هم‌جوار به خصوص باب همایون، چراغ برق/ امیرکبیر، فردوسی و اکباتان رفتند. اما همکاران دوراندیششان خیابان شاه‌آباد/ جمهوری، میانه مخبرالدوله و بهارستان را برگزیدند. دیری نپایید که رخداد شهریور ۱۳۲۰ به وقوع پیوست و روزگار نقشی را که خیابان ناصرخسرو در انقلاب مشروطه داشت به حوالی بهارستان سپرد و دوازده سال چشم کشور به آن محدوده بود و بدون احتساب تک‌ستاره‌ها هیچ‌گاه کتاب‌فروشی‌های میانه مخبرالدوله و بهارستان به روز‌های طلایی دهه ۱۳۲۰ و سال‌های آغازین دهه ۱۳۳۰ بازنگشتند.



قاسمی در بخشی با نام «تاریخ‌نویسی ادواری‌نویسی» نوشته است: «تاریخ‌نگاری مطبوعات با میرزامهدی تبریزی، محمدعلی تربیت، میرزا علی‌محمد شیبانی، احمد مجدالاسلام کرمانی، میرزا عبدالمحمد علی‌زاده اصفهانی، رابینو، براون، حسن مقدم، محسن صبا و شماری دیگر آغاز شد تا به سید محمدصدر هاشمی رسید. صدرهاشمی کارستانی در زمانه خود نوشت. در کتاب مطبوعه‌پژوهی در ایران همه کوشش‌ها را به قلم آورده‌ام تا امروزیان و آیندگان وقوف بیشتری به این حوزه پیدا کنند. این کتاب نشان خواهد داد که در ایران معاصر همیشه و همواره تلاش‌های فردی بر نهاد‌های متولی پیشی داشته است. با وسواس هر چه تمام‌تر نگارش مطبوعه‌پژوهی در ایران دنبال می‌شود تا از یک طرف اغراق و غلو صورت نگیرد و از طرف دیگر کوشش‌هایی نازل جلوه داده نشود و آنچه تا امروز به وقوع پیوسته همچون راوی صادق به نگارش درآید. آداب تاریخ‌نگاری مطبوعات و شیوه‌های ادواری‌پژوهی برای کسانی که علاقه‌مندند در این حوزه به پژوهش بپردازند.»

پژوهشگر مطبوعات ایران در بخش «سیر تاریخی قوانین کتاب در ایران؛ از آغاز تا مشروطه» به کتاب ساغموس (زبور داوود) اشاره می‌کند که با انتشار نخستین کتاب با این عنوان در اصفهان سرآغاز قانون کتاب چاپی در ایران شروع شد و باید این کتاب را نقطه شروع قوانین کتاب در ایران دانست. وی در بخشی از این کتاب می‌نویسد: «در ساختار دولت آن روزگار ایران، چاپ کتاب در تبریز زیر نظر نایب‌السلطنه و در تهران افزون بر حاکم شهر در نهایت به واسطه صدراعظم و دربار زیر نظر شاه اداره می‌شد. در روزگار ناصرالدین شاه تصمیم گرفته شد تا نشر تحت قاعده منضبط شود. در سال ۱۲۷۷ ق امور نشر در نظام اداری دولتی ایران تابع وزارت صنایع و علوم شد. نخستین فرمان اختیار صدور مجوز کتاب را در سال ۱۲۸۰ ق به نام میرزا ابوالحسن غفاری صادر کردند.»

قاسمی در بخش «تک‌نگاری» به «از کتاب تا کتاب امروز» پرداخته است. وی می‌گوید: «داستان کتاب و نشریه‌های ادواری کتاب پرتکرار است و حکایت از جد و جهد از خودگذشتگانی دارد که در سده چهاردهم خورشیدی با وجود همه نامرادی‌ها گرد آمدند تا گوهر را از خزف بازشناسند و مفری برای تنفس کتاب بجویند. اندکی، تکاپوی کتاب‌گزاران، کتاب‌شناسان و کتاب‌ورزان را قدر دانستند و بسیاری جنب‌وجوش‌هایشان را ندیدند یا خود را به ندیدن زدند. از دوندگی سختکوشانه محمد رمضانی برای انتشار نشریه کتاب در سال ۱۳۱۱ تا شوق عالمانه کریم امامی برای تولد و نشر مجله کتاب امروز، می‌توان از ۲۳ مجله و دفتر ادواری کتاب‌گزار دیگر نام بُرد که در یک گستره زمانی چهل ساله، سال‌های ۱۳۱۱ تا ۱۳۵۰ خورشیدی در ایران بر پیشخوان کتاب‌فروشان و روزنامه‌فروش‌ها نشسته‌اند.

نویسنده در بخش «خاطره» به ارگ و بادمجان، از سعدی تا ایرج، بیکاری گُنده، پنج اثر، سبیل‌های ممیز، شیوه نو برای خلق گفت‌وگوی اختصاصی، کسمایی و ماجرای میرزا جهانگیر شیرازی پرداخته است. در خاطره‌ای خواندنی آمده است: «روزی که مرتضی تفرشی، دبیر تحریریه مجله صنعت چاپ، سبیل‌هایش را از میانه بینی و دهان برداشت، با اعتراض ممیز مواجه شد. در اولین ملاقات پس از سبیل‌تراشی، مرتضی ممیز از تفرشی پرسید: «مرتضی، سبیل‌هایت کو؟» تفرشی هم پاسخ داد: «دیدم سبیل واقعی یعنی سبیل‌های جناب عالی... در مقابل سبیل شما سبیلم حُکم ماتیک داشت، من هم زدم!»

«بی‌توجهی به میراث روزنامه‌نگاری» عنوانی در بخش خطابه است. قاسمی به این مساله اشاره کرده است که تا انقراض قاجار ما ۱۵۴ سال فارسی‌نویسی مطبوعاتی در جهان داریم و ۹۰ سال چاپ نشریه‌های ادواری در ایران. البته این تاریخ‌ها براساس مدرک‌هایی است که تا به امروز به دست آمده و بعید نیست با نویافته‌ها این عدد‌ها روزی تغییر کنند... بسیاری از کتاب‌ها که در دهه‌های اخیر بازچاپ شده‌اند، مصحح‌ها، چون متاسفانه روزنامه‌های آن دوره را ندیده‌اند، کتاب‌ها را با همان غلط و غلوط‌ها چاپ کرده‌اند. مگر می‌شود مرآت‌البلدان را بدون دیدن روزنامه‌های عهد ناصری بازچاپ کرد؟ غلط‌های تاریخ منتظ ناصری را پس از صحافی کتاب متوجه شده‌اند و غلط‌نامه‌اش را در روزنامه چاپ کرده‌اند...



کتاب «جُست نوشت» بخشی با نام دریغ دارد که به آثار استادان پیشکسوت پرداخته است. ایرج افشار، عطاءالله بهمنش، مجید تهرانیان، عبدالرحیم جعفری، محمد حیدری، اسماعیل دمیرچی، مهدی رضایی مزینانی، منوچهر ستوده، صمد سرداری‌نیا، کیومرث صابری، حسن صدر حاج سیدجوادی، محمدحسن طباطبایی، عباس عبدالملکی، علیرضا فرهمند، سیروس قهرمانی، محمد گلبن، کاظم معتمدنژاد، محمد کلانتری و سید محمد جعفری نامورانی هستند که فرید قاسمی به آن‌ها پرداخته است.

سید فرید قاسمی سال ۱۳۴۳ در خرم‌آباد زاده شد. وی کارشناس ارشد کتابداری و اطلاع‌رسانی / علم اطلاعات و دانش‌شناسی، دانش‌آموخته روزنامه‌نگاری است. قاسمی پدیدآورنده ۱۲۳ کتاب و ۳ مجموعه لوح منتشر شده، ۶ کتاب در دست انتشار، نگارنده بیش از ۱۴۷۳ مقاله و گزارش پژوهشی، پاسخ‌گوی ۱۷۰ گفت‌وگوی پژوهشی، سخنران افزون بر ۱۳۳ مجمع فرهنگی و علمی، نویسنده ۳۵ مقدمه بر آثار دیگران، دبیری مجموعه و نظارت علمی بر انتشار حدود ۳۰۰ اثر، پژوهشگر و نگارشگر متن درسی دانشگاهی تاریخ مطبوعات و روزنامه‌نگاری، نویسنده بیش از ۱۲۰ طرح و پژوهش با تکثیر محدود، برگزارکننده حدود ۱۲ نمایشگاه در حوزه رسانه و...

«جُست نوشت» پراکنده‌های کتاب‌کاوی، مجله‌پژوهی، روزنامه‌شناسی در ۹۵۲ صفحه، ۵۰۰ نسخه و بهای ۹۵ هزار تومان از سوی موسسه خانه کتاب منتشر شده است. /۹۲۵/د ۱۰۲/ش
منبع: ایبنا
ارسال نظرات