۰۱ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۲:۲۴
کد خبر: ۶۱۳۳۹۰
یادداشت؛

کدام آموزش، کدام پرورش

کدام آموزش، کدام پرورش
در ایران متاسفانه با روی کار آمدن جریان‌های مختلف سیاسی، خط سیر آموزش و پرورش و و ارزش‌های حاکم بر آن نیز تغییر می‌کند.

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، آموزش و پرورش در کشو‌های مختلف دنیا از اصول متفاوتی پیروی می‌کند و معمولا این پیروی منطبق بر اصول آرمانی آن کشورهاست؛ به عنوان مثال در کشوری مثل چین محوریت آموزش و پرورش کار و فعالیت اقتصادی است و کار به عنوان اصلی‌ترین ارزش هم در بعد آموزشی و هم در جنبه‌های عملی و نیز در ابعاد پرورش روحی دانش‌آموزان شناخته می‌شود؛ یا در رژیم صهیونیستی برتری قوم یهود و ستیز با اعراب به عنوان محور اعتقادی و آرمانی در همه ابعاد آموزشی و پرورشی آن رژیم جاری است به طوری که سرود‌های عمومی و شعر‌های کودکانه در مدارس و سرویس‌ها هم از آموزه‌های صهیوتیستی خالی نیست؛

اما در ایران متاسفانه با روی کار آمدن جریان‌های مختلف سیاسی خط سیر آموزش و پرورش و و ارزش‌های حاکم بر آن نیز تغییر می‌کند به عنوان مثال در دولت شهید رجایی و با همت شهید باهنر معاونت پرورشی به عنوان یک رکن در کنار آموزش تاسیس شد و تا دوره اصلاحات مدرسه از دو قسمت آموزشی و پرورشی تشکیل می‌شد و همین تقسیم بندی باعث شده بود تا مسائل پرورشی بر اساس اصول دینی و اسلامی مورد توجه ویژه قرار بگیرد و این روند تا اوایل دولت اصلاحات وجود داشت؛ اما از ابتدای دولت اصلاحات و با انحلال معاونت پرورشی روز به روز پرداختن به مسائل پرورشی و انتقال مفاهیم دینی کم‌رنگ‌تر شد؛ با روی‌کار آمدن دولت عدالت و مهرورزی تلاش شد تا این معاونت دوباره احیا شود، اما به دلیل از دست رفتن زیرساخت‌ها موفقیت چندانی در احیای آن حاصل نشد.

پس از دوره عدالت و مهرورزی و با شروع دولت تدبیر و امید زمزمه‌هایی از پیوستن به پروتکل‌ها و کنوانسیون‌های جهانی در حوزه تربیت شروع شد که پیوستن به سند ۲۰۳۰ یکی از آن پروتکل‌ها بود که با واکنش مستقیم و شدید مقام معظم رهبری و مراجع معظم تقلید مواجه شد؛ اما متاسفانه در بخش‌هایی از آموزش و پرورش به خصوص در بخش خصوصی این سندِ مورد اعتراض، به صورت غیر رسمی به اجرا گذاشته شد، که در آخرین مورد، پخش ترانه‌ای جنسی از یک خواننده زیر‌زمینی در مدارس باعث جنجال و اعتراض مردم، خانواده‌های دانش آموزان، بزرگان دینی و دلسوزان نظام و ایران قرار گرفت.

نکته جالب این است که بزرگان هر دو جریان یعنی جریان انقلاب و جریان‌های استعماری در راستای اهداف آرمانی خود به حوزه آموزش و پرورش توجه ویژه کرده‌اند؛ به عنوان مثال امام خمینی (ره) فرموده‌اند که در دبستان‌ها سرمایه‌گذاری کنید تا در دانشگاه‌ها راحت باشید و از آن طرف فکویاما فیلسوف آمریکایی در جلسه‌ای که به دعوت سازمان صهیونیستی آی پک تشکیل شده بود می‌گوید ایران نه با موشک از پا در می‌آید و نه با فشار اقتصادی بلکه باید روی دبستان‌ها و نظام آموزش و پرورش ایران سرمایه گذاری کرد تا نسل آینده ایران به آرمان خمینی اعتقادی نداشته باشد. چیزی که سند ۲۰۳۰ بخشی از پازل آن است.

در ادامه سه نکته اساسی که در فرایند ارائه یک مدل بومی منطبق بر نیاز‌های مختلف کشور موثر است از منظر خوانش‌گر محترم می‌گذرد، البته یقینا موارد دیگری هم وجود دارد که از حوصله این مختصر خارج است.

دوری از نگاه سیاسی

اولین نکته‌ای که باید برای رسیدن به یک مدل بومی در آموزش و پرورش مورد توجه قرار بگیرد این است که از نگاه سیاسی و جناحی به این وزارتخانه مهم پرهیز شود؛ باید بدانیم که در بهمن ۵۷ بیش از ۹۸% مردم ایران به جمهوری بر اساس اصول اسلامی رأی مثبت دادند و این یعنی مردم ایران خواهان سریان اسلام در تمام ابعاد کشور بوده و هستند؛ پس آنچه باید به عنوان معیار در آموزش و پرورش قرار بگیرد پرورش انسان بر اساس اصول اسلامی است؛

اما متأسفانه در ادواری نگاه جناحی به این وزارتخانه باعث شد تا اصول حاکم بر آموزش و پرورش بیش از آنکه رنگ اسلامی و ایرانی به خود بگیرد لعاب منفعت جناحی بگیرد و این یعنی سیاسیون ترجیح می‌دهند به جای پرورش انسان متعالی برای آینده سیاسی خود؛ هم حزبی تربیت کنند. این نگاه اگر چه در دوره قبل از اصلاحات نیز وجود داشت، اما با شروع دولت اصلاحات به شدت ضریب افزایش گرفت تا جایی که مدارسی در تهران و برخی از شهرستان‌ها با رویکرد حزبی تاسیس شد و این آغاز گذر از پرورش دینی به پرورش حزبی بود.

نگاه در آمیخته به آموزش و پرورش

آنچه مسلم است دو گروه از انسان‌ها ضربات مهلکی را به یک جامعه می‌توانند بزنند؛ اول دانشمندانی که هیچ‌گونه تعهدی ندارند و دوم متعهدانی که از دانش بی‌بهره هستند؛ به همین دلیل در یک نظام آموزشی و پرورشی مناسب باید نگاه به آموزش در آمیخته با پرورش وجود داشته باشد تا دیگر شاهد رویش خیانتکاران عالم و جاهلان پرهیاهو نباشیم؛ پدیده فرار مغر‌ها ثمره ندمیدن روح تعهد در میان کسانی است که استعداد‌های برتری در علم آموزی دارند؛ چرا که اگر آرمان‌های دینی در کنار علم به دانش آموزان عرضه شده بود ماندن و خدمت به ایران بر هر امکانی در غرب برایشان ترجیح داشت.

چینش و هدایت تحصیلی بر اساس نیاز‌های کشور

یکی از نکات مهمی که به تشکیل یک آموزش و پرورش کارآمد می‌انجامد بحث هدایت تحصیلی برابر با نیاز‌های کشور است. در حال حاضر در بعضی از رشته‌ها مثل پزشکی، کشور با تراکم متقاضی مواجه است؛ تا جایی که گاه تا یک میلیون نفر برای ورود به رشته‌های پزشکی با یکدیگر رقابت می‌کنند؛ اما در بسیاری از رشته‌های مورد نیاز مثل رشته‌های، فنی و حرفه ای، علوم انسانی و حتی ریاضی تا این اندازه متقاضی وجود ندارد و این به خاطر بتی است که از پزشکی و رشته‌های وابسته در دوران تحصیل ساخته شده است. نکته جالب توجه این است که امروز در غربی که کعبه آمال بعضی از برنامه ریزان عرصه‌های کلان سیاست است گرایش به رشته‌های انسانی بیش از گرایش به رشته‌های پزشکی است تا آنجا که یک فیلسوف به مراتب بیش از یک پزشک برای آن جامعه مورد احترام است.

البته باید دانست که نگاه نیاز‎محور در هدایت تحصیلی با تولید علم بومی رابطه مستقیم دارد و تا زمانی که دانشگاه‌ها و پژوهشکده‌های ما علم بومی و منطبق بر نیاز‌ها را تولید نکنند نمی‌توان توقع داشت آموزش و پرورش ما کاملا به صورت احتیاج محور به هدایت تحصیلی دانش آموزان بپردازد چرا که در بسیاری از عرصه‌های مورد نیاز هنوز علم بومی تولید نشده است.

در آخر باید گفت روند جهانی شدن ما را به سمتی می‌برد که یا باید از همه آرمان‌های اعتقادی و آرزو‌های اقتصادیمان دست برداریم و یا باید به فکر مدلی بومی در همه عرصه‌ها به خصوص آموزش و پرورش باشیم./918/ی702/س

عبدالصالح شمس اللهی

ارسال نظرات