۱۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۶:۵۸
کد خبر: ۶۳۷۶۸۰

نگاهی به چند سریال تلویزیونی

نگاهی به چند سریال تلویزیونی
سریال‌های تلویزیون روی آنتن‌اند؛ گاهی به "زیر همکف" می‌روند و گاهی "از سرنوشت" و "سرگذشت" را به رخ می‌کشند. "وارش" با همه حاشیه‌ها و اعتراض‌ها، به پایان رسید؛ اما واقعاً استحقاق ساخت فصل بعدی را دارد؟

به گزارش خبرگزاري رسا، سریال‌ها در تلویزیون یا هم‌شکلند و یا در تفاوت دچار نقص و گاهی اوقات هم محکوم به کپی‌اند. کارشناسان و منتقدین معتقدند که نظارت‌ها خصوصاً در مرحله تصویب فیلمنامه و در جریان ساخت سریال، همچون گذشته نیست. وقتی به برخی از سریال‌ها و مشکلات و معایب‌شان نگاه می‌کنیم به یک نکته می‌رسیم؛ ناظرین محترم حتی به معمولی‌ترین نکات هم توجهی ندارند. یعنی در واقع آن شوراهای عریض و طویل صداوسیما معلوم نیست چه کار می‌کنند و چه وظیفه‌ای دارند. زیرا برآمد سریال‌ها، یا هم‌شکلی را به رخ می‌کشد و یا اینکه قاعده و چارچوب درستی برای شخصیت‌‌پردازی ندارند؛ هنوز فیلمنامه تکمیل نشده کار تصویربرداری شروع می‌شود و از طرفی دیگر آنقدر از جزئیات فیلمنامه‌ها بی‌خبرند که گاهی کوچکترین جزئیاتی، حاشیه‌ساز می‌شود و اعتبار صداوسیما را زیر سوال می‌برد.

تلویزیون , صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه یک , شبکه دو | شبکه 2 سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه سه سیما , سریال ایرانی ,

"زیر همکف"؛ ناموفق در کارگردانی و بازیگر حاشیه‌ساز

"زیرهمکف" نام ساخته جدید بهمن گودرزی و سریالی است که بدون هیچ‌نشانی از آثار طنز و خنده‌دار به عنوان "طنز" از شبکه یک سیما راه گم کرده؛  مخاطب با قلقلک‌دادن خودش هم نمی‌تواند بخندد! مجموعه‌ای سطحی که نه تنها شوخی‌ها و دیالوگ‌های شبه‌طنزش دم‌دستی بود بلکه فرسنگ‌ها از طنز و کمدی بودن فاصله دارد؛ به عبارت بهتر"زیر همکف" طنز و کمدی تلویزیونی نبود. این سریال اساساً در داستان‌سازی، شخصیت‌پردازی و کارگردانی ناموفق بود و حتی در سرگرم‌سازی مخاطب به توفیقی نرسید. 

سوژه تکراری موانع و مشکلات ازدواج یک زوج و مسائل و مشکلات آغاز زندگی مشترک آنها در صدها فیلم و سریال به تصویر درآمده اما کمتر در میان آنها کاری به اندازه "زیر همکف" بدون محتوا و فارغ از ساختار هنری و تصویری بوده است. "زیر همکف" افزون بر آن که از سریالهای رایج و زیر متوسط شبه طنز تلویزیونی ضعیف‌تر است از لحاظ سطحی‌نگری، سطحی‌سازی و نازل بودن از سریال‌های آبکی پیش از انقلاب، عقب‌تر است.

"زیرهمکف" شاید اگر در قالب یک تله‌فیلم تلویزیونی ساخته می‌شد و از کارگردانی حرفه‌ای و بازیگرانی مطلوب برخوردار بود شاید برای بیننده و مخاطب قابل تحمل‌تر بود اما در شکل و شمایل کنونی صرفاً یک محصول آنتن پرُکن است. در واقع توانایی‌های برخی از بازیگرانش و عوامل فنی خود و بودجه تلویزیون که در واقع پول ملت است، را هدر داده!  از بی سوادی هنری و فنی سازندگان اصلی این سریال به ویژه کارگردانی آن همین بس که در یک صحنه که زوج فیلم به دنبال جهیزیه عروس خانم‌اند و وانت‌باری که آنها را سوار کرده، ایستاده است اما به ظاهر در سریال حرکت رو به جلو دارد. چرا که تصاویر زمینه که جدا ضبط شده‌اند رو به عقب حرکت دارند. یعنی در واقع اتومبیل به جلو و خیابان و اتومبیل‌های زمینه به عقب در حرکتند. این اشتباه بزرگ، نمایشگر بیگانگی سازندگان "زیر همکف" با مدیوم فیلم و تصویرسازی و هنر سینما است.

"زیر همکف" براساس سلیقه یا سفارش از بازیگری استفاده کرد که بسیاری به حضورش در این سریال انتقاد کردند؛ زیرا نه تنها توانایی لازم را در بازیگری نداشت که در عرصه فرهنگ و هنر هم چندان خوشنام نیست. همین امر باعث شده تا "زیر همکف" نازل‌تر از سریال‌های مشابه خودش باشد. هومن‌شاهی با نام هنری "گامنو" از نوجوانی وارد خوانندگی رپ شد و در تولید موزیک ویدئوی "سوسن‌خانم" شناخته شد؛ اینکه چطور چنین شخصیت‌هایی بازیگر می‌شوند و انتخاب بازیگر از روی فالوور و سفارش تا کی قرار است ادامه پیدا کند و حرفه‌ای‌ها خانه‌نشین و دورافتاده از تلویزیون باشند به نظارت جدی‌تر تلویزیون برمی‌گردد. البته که در این سریال تلویزیونی بازیگرانی همچون محمود جعفری و پریسا گلدوست نقش‌های به یادماندنی از خودشان به منصه ظهور رساندند اما چیدمان بازیگران چندان مطلوب نبود و نتوانست مخاطب را آنطور که باید و شاید با شخصیت‌پردازی و موقعیت‌پردازی درست، مواجه کند.

تلویزیون , صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه یک , شبکه دو | شبکه 2 سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه سه سیما , سریال ایرانی ,

سریال بعدی که این روزها به قسمت‌های ابتدایی فصل دومش رسیده، "از سرنوشت" نام دارد؛ سریالی که معلوم نیست ژانر قصه‌اش برای چه نوع مخاطب و در چه رده سنی تهیه و تولید شده است. در زمان پخش "حکایت‌های کمال" و "بچه مهندس" هم این مشکل وجود داشت که فضایی بین رفتار و افکار کودکان و نوجوانان، مخاطب را درگیر ماجراهایی می‌کند و بخشی از این سریال‌ها، بزرگسالان را درگیر می‌کند. در وهله اول سریال‌ها باید تکلیف خودشان را با مخاطب روشن کنند که با کدام رده‌سنی حرف دارند! و اگر برای بزرگسالان هم آموزه و رفتار اجتماعی و حتی تربیتی برای طرز برخورد با فرزندان‌شان دارند این شیوه، شیوه درستی نیست. یکی از مصادیق بارز آن دیالوگ‌هایی است که کودکان و نوجوانان داستان در سریال "از سرنوشت" به زبان می‌آورند؛ مثلاً جایی دیدیم که وقتی کودک در مقابل معلمش قرار گرفت تا اعتراف به گناه خودش کند گفت: "قول می‌دهم که دیگر دماغ کسی را نشکنم." این کودک در آینده هم که بزرگ شد کسی را با این خشم به قتل رساند به جناب قاضی هم می‌تواند بگوید "قول می‌دهم دیگر کسی را به قتل نرسانم!" این خودش بدآموزی است. این نوع دیالوگ‌ها می‌تواند فرهنگ‌های نادرستی را ترویج دهد که برای آینده این جامعه و کودکانی که بزرگ می‌شوند زیان‌آور است. 

این سریال با محوریت داستان زندگی دو کودک بدون سرپرست است که از داشتن والدین، محرومند. داستان در یک مرکز نگهداری کودکان بی‌سرپرست به نام "خانه‌سالاری" روایت می‌شود. هرکدام از کودکانی که در این محل،‌ تحت مراقبت، سرپرستی، تحصیل و زندگی‌اند دارای قصه و غصه‌ای خاص‌اند. سهراب یکی از آنها است که قربانی طماعی و زیاده‌خواهی اقوام نامادری خود شده، مادرش را از دست می‌دهد و پدر متمولش در یافتن سهراب به دلیل ترفندهای بدخواهان ناموفق می‌ماند. سهراب و هاشم دو دوست صمیمی‌اند که فراز و فرودهایی را پشت سر می‌گذارند. سهراب از زندگی در میان یک زوج بدون فرزند امتناع می‌کند و هاشم در دام نوجوانان خاکی می‌افتد؛ دوستی و یاری آنها از فصل نخست این سریال تا فصل دوم آن تداوم دارد. این دو دوست در فصل دوم وارد عالم نوجوانی شده و بدنبال ساختن آینده خود، "خانه‌سالاری" را ترک می‌کنند. تاکنون سریال‌هایی با مضامین شبیه "از سرنوشت" در تلویزیون ساخته و پخش شده  که نمونه اخیر آن "بچه مهندس" است؛ این سوال را به نظر می‌رساند که آیا "از سرنوشت" شبیه "بچه‌مهندس" است؟

در "از سرنوشت" نگاه به تلخی‌ها و شیرینی‌ها و بازی‌ها تقریباً باورپذیرتر است و شاید در کنار نقاط ضعف دیگر در نوع فیلمنامه‌نویسی و دیالوگ‌ها و یا سوژه مشابه، این نکته باشد که هدفمندتر به سراغ معرفی مراکز آموزش، تربیت و حمایت از کودکان و نوجوانان بدون سرپرست رفته است. در این سریال، بازیگران به تناسب درست انتخاب شده و کارگردانی پرتحرکی را شاهدیم. این سریال تلویزیونی با تأکید بر دستگیری مردم از فرزندان بدون خانواده و نمایه‌هایی از آینده این کودکان و نوجوانان، مانع سیاه‌نمایی شده‌اند.  با این حال موضوعِ تکراری و فضاسازی‌های کلیشه‌ای که در سریال‌های پیشتر هم شاهد آن بوده‌ایم از نقاط ضعف "از سرنوشت" تلقی می‌شود.

تلویزیون , صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه یک , شبکه دو | شبکه 2 سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه سه سیما , سریال ایرانی ,

"سرگذشت" و بازگشت موفق اپیزودسازی به تلویزیون

سریال بعدی که قسمت‌های ابتدایی آن را شاهدیم و مورد قبول مخاطب قرار گرفته، بازگشت اپیزودسازی به تلویزیون است؛ یعنی سریال "سرگذشت" یا همان "محکومین"2. مجموعه‌ای که راوی داستان‌های متعدد آدم‌ها و جامعه با بازیگران متنوع و شخصیت‌سازی‌های متفاوت؛ آدم‌هایی که در مقاطعی از زندگی خود دچار خطا، انحراف و گناه شده‌اند و تأثیرات منفی بر دیگران گذاشته‌اند که به موازات روایت تلخی‌های زندگی افراد خطاکار، مخاطب "سرگذشت" با آدم‌ها و زندگی‌هایی مواجه می‌شود که با عملکردهای خوب باعث تغییر و تحول در انسانها و زندگی آنها شده‌اند. با آنکه از منظر کلی به دلیل شباهت موضوعی و محتوایی، "سرگذشت" در امتداد سریال‌هایی مانند "شاید برای شما هم اتفاق بیفتد" قرار دارد اما توجه به نقش خانواده در حفظ قوام خانواده با مشارکت و مشورت کارشناسان و متخصصان حقوقی و قضایی، این سریال را تا حدی شاخص و موردتوجه قرار داده است. در واقع استفاده از ابزاری جایگزین برای متنبه شدن افراد خطاکار مانند "کار و خدمت اجباری" به جای رفتن به "زندان" نشانگر اهمیت نقش آموزش و تربیت در شکل‌گیری شخصیت انسان‌ها است.

در "سرگذشت" خطاکاران یا آنها که در آستانه خطا قرار دارند با استفاده از مشاوره کارشناسان و یا به حکم دادگاه با تنبیه و ارشاد جایگزین مواجه می‌شوند و اغلب دچار تحول شده و به زندگی سلامت بازمی گردند. واقعیت اینکه تمام خطاکاران، گنهکار حرفه‌ای و تبهکار نیستند و برای آنها که بر اثر اشتباه،‌ نادانی و ناخواسته دچار خطا می‌شوند امکان اصلاح وجود دارد و سازندگان این سریال، مدافع و مبلغ اصلاح انسان‌ها با ابزاری مناسب به جای حبس‌اند. این نگرش متفاوت، "سرگذشت" را در کنار داستان‌های ملموس و پرداخت شده، بازی‌های خوب بازیگران شناخته شده و کارگردانی جمع و جور و مضامین با محتوا، این سریال را دیدنی کرده است.

*شاید این نکته را باید تکرار کرد که اپیزودسازی به مخاطبان اجازه می‌دهد داستان‌های متفاوت و بازیگران متنوع را در قاب سریال ببیند و در کنار این همه مینی سریال و سوژه‌های تکراری و اتفاقات مشابه، تلویزیون به این تنوع در ساخت و تولید نیاز دارد و واقعاً خلأش احساس می‌شد. "سرگذشت" یا همان فصل دوم سریال "محکومین" این اجازه را به مخاطب داده تا دوباره قصه‌های متنوع و بازیگران شناخته‌شده و حتی خانه‌نشین این روزهای سینما و تلویزیون را در این سریال تلویزیونی ببیند.

گرچه به دلیل مصادف شدن با دهه فجر و پخش دیگر سریال‌ها ادامه پخش سریال "سرگذشت" به تعویق خواهد افتاد که از نظر حرفه‌ای و برنامه‌ریزی هدفمند کاری نادرست است اما چون داستان‌های این سریال در هر قسمت مستقلند لطمه اساسی به مضامین و روند پخش آن نمی‌زند؛ اما در هر حال همین اندازه که میان مخاطبان "سرگذشت" و داستان‌های آن حتی در کوتاه مدت فاصله می‌افتد مطلوب نیست.  نکته دیگر درباره سریال "سرگذشت" که اتفاق قابل توجهی در تلویزیون به حساب می‌آید این است که پس از پایان هر قسمت، روانشناسی حاذق به نام "سیما فردوسی‌پور" روی آنتن می‌آید و در ارتباط با موضوع‌های آن قسمت و موضوع، بحث کارشناسی، تخصصی و آموزشی می‌کند که اقدامی شایسته است.

تلویزیون , صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه یک , شبکه دو | شبکه 2 سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه سه سیما , سریال ایرانی ,

آیا به راستی "وارش"، "لیسانسه‌ها" و "ستایش" با استقبال مردم روبرو شده‌اند؟

"وارش" هم با تمام حرف و حدیثهای پشت سرش تمام شد. سریال‌های قومیت‌محور کم و بیش توانسته رضایت عموم قومیتها را جلب کند؛ "وارش" هم از این قائده مستثنی نبوده و نیست. از همان روزی که اولین قسمت این سریال از شبکه سه سیما پخش شد با حواشی و سوء تفاهم‌های جدی همراه شد. این سوء تفاهم‌ها برای مردم گیلان بیشتر از آن جهت بود که چرا قهرمان داستان سریال "وارش" که مضمون و داستانش در گیلان اتفاق می‌افتد وارداتی است؟ چرا به صراحت برچسب‌های متعدد بی‌غیرتی به اهالی گیلانی در این سریال وارد می‌شود؟ و هزاران چراهای دیگر ...

اما نویسنده وارش به قهرمان وارداتی قصه‌اش نیز رحم نکرد و در قسمت هشتم پای «ملنگ» که دوست یار محمد بوده را به گیلان باز می‌کند. ملنگ به همراه همسرش که رضایت به این سفر ندارد از سیستان و بلوچستان وارد گیلان می‌شود و در جواب خواهش‌های همسرش برای بازگشت به ولایت خودشان به او می گوید: « ولایت جاییِ که آدم توش زندگی می‌کنه. اینجا ! تو می‌خوای جنگل و آب و دریا و بارونو ول کنی بری تو کویر؟!» 

نویسنده وارش در ویدیویی که ظاهراً به جهت عذرخواهی از مردم گیلان منتشر کرده با نقل قولی از «گابریل گارسیا مارکز» مبنی بر اینکه: «هرکس که مرده‌ای در زیر خاک دارد متعلق به آن خاک است » خود را هم گیلانی معرفی می‌کند و شوربختانه اینکه سعی در گیلانی پنداشتن قهرمانان وارداتی قصه‌ سراپا غصه اش دارد.  ماجرا به همینجا ختم نمی‌شود. نویسنده "وارش" در این ویدیو در یکجا از عبارت «غریبه بلوچ» و در جای دیگر از عبارت «یارمحمد سیستانی» برای معرفی یارمحمد استفاده می‌کند. این دو واژه به تنهایی می‌تواند نشان از عدم آگاهی وی از ماهیت وجودی دو قوم بزرگ بلوچ و سیستانی باشد. اما آیا تمام دلخوری گیلانی‌ها از فیلم‌ها و سریال‌های پخش شده با مضمون گیلان به "وارش" ختم می‌شود؟

باید گفت رسانه ملی در تولید سریال‌های قومیت‌محور واقعاً بی‌تجربه است. این بی‌تجربگی را می‌توان در اعتراضات و دلخوری قومیت‌های مختلف کشور پس از پخش سریال‌های قومیتی به وضوح دید. عموم اهالی فکر و اندیشه در گیلان با سریال "وارش" دچار چالشند و این هم بر کسی پوشیده نیست که اگرچه وارش در مباحث تکنیکی توانسته بود برخی فاکتورها را رعایت کند اما در مباحث محتوایی دارای اشکالات زیادی بود. از صدا و سیما انتظار می‌رود تجدید نظری اساسی در چینش مهره‌های اتاق‌فکرهایی کند که برای برنامه‌ها و سریال‌های قومیت محور تولید می‌کند.

با توجه به این که به دهه فجر نزدیک می‌شویم از یکسو پخش سریال‌های تکراری آغاز شده و تداوم دارد که متأسفانه به جای جاذبه، به دلیل بازپخش چندین باره، باعث دافعه نزد مخاطب می‌شود. همچنین قرار است چند سریال به نسبت تازه هم از شبکه‌های مختلف تلویزیون پخش شود در همین زمینه و برنامه نانوشته تداوم فصل‌سازی برخی سریال‌ها؛ گفتنی است که قرار است سریال "وارش" هم احتمالاً دارای فصل‌های دوم و چندم شود؛ این در حالی است که جدا از ویژگی‌های خوب این سریال و اعتراض‌هایی که به آن صورت گرفته اصولاً ساختن فصل‌های دیگر سریال‌ها منوط به توفیق اجتماعی آنها از سوی مردم است؛ آیا به راستی سریال‌هایی مانند "بچه مهندس"،‌ "ستایش"، "لیسانسه‌ها" و "وارش" با استقبال مردم روبرو شده‌اند؟

/1360/

منبع: تسنیم
ارسال نظرات