۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۲:۳۲
کد خبر: ۶۵۱۲۴۵
یادداشت؛

مناجات با پروردگار در دعای ابوحمزه

مناجات با پروردگار در دعای ابوحمزه
در میانه مسیر گفتگو با خدا به گزاره‌هایی می‌رسیم که دست‌های بسته و پر از نداشته‌ها را به محضر حضرت دوست نشان می‌دهیم تا از قعرزمین نداری، بتوانیم با او مناجات کنیم.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، جدل مفهومی آشنا در دانش منطق است که به معنای تمسّک و بهره بردن از مقبولات طرف مقابل، برای اثبات ادعا و رسیدن به هدف است. کاربرد اصلی جدل، بیشتر در فضای غلبه و محکوم کردن طرف مقابل معنا پیدا می‌کند.

با این وجود در برخی از متون دعایی مأثور عباراتی جدل‌گونه به چشم می‌خورد. روشن است که هدف معصوم از کاربست جدل در نیایش با پروردگار، با موارد پیش‌گفته متفاوت است. یکی از معتبرترین متون دعایی شیعه که توسط امام سجاد علیه‌السلام املا شده و جناب ابوحمزه ثمالی آن را مکتوب کرده، دعای سحر است که به دعای ابوحمزه مشهور شده است.

شان تو نیست که از بخشش خودداری کنی

در فرازهای مختلف این مناجات، حضرت زین العابدین علیه‌السلام از این شیوه جدلی برای دعا کردن بهره برده‌اند. در فرازی از دعای ابوحمزه چنین آمده است: و َلَيْسَ مِنْ صِفاتِكَ يَا سَيِّدِى أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِيَّةَ. ای آقای من در شأن تو این نیست که دستور به درخواست دهی و از بخشش خودداری کنی.

امام سجاد علیه‌السلام در این بخش از دعای سحر، تعبیر قرآنی «وَ قَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»[1] را مورد توجه قرار داده است. درواقع، عبد در این مناجات اظهار می‌کند که ای پروردگار، من می‌دانم در قرآن وعده اجابت داده‌ای و از این رو، پاسخ ندادن به درخواست سائل و عبد نیازمند با آن وعده همخوانی ندارد.

 

مناجات با پروردگار در دعای ابوحمزه

 

در فراز دیگر حضرت این‌گونه دعا می‌کنند: إِلهِى إِنْ أَدْخَلْتَنِى النَّارَ فَفِى ذلِكَ سُرُورُ عَدُوِّكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِى الْجَنَّةَ فَفِى ذلِكَ سُرُورُ نَبِيِّكَ و َأَنَا وَاللّهِ أَعْلَمُ أَنَّ سُرُورَ نَبِيِّكَ أَحَبُّ إِلَيْكَ مِنْ سُرُورِ عَدُوِّكَ. خدایا اگر مرا وارد دوزخ کنی، این موجب خرسندی دشمن توست و اگر مرا به بهشت وارد نمایی، این سبب خوشحالی پیامبر توست و من به خدا سوگند این را می‌دانم که دلشادی پیامبرت نزد تو، از خرسندی دشمنت محبوب‌تر است.

حساب خدا روی خوشنودی پیامبر

در بسیاری از آیات و روایات قدسی روشن است که خداوند برای خشنودی رسول خدا صلی الله علیه و آله حساب ویژه‌ای باز کرده است. در باور مردم نیز این مساله پذیرفته شده بود و خشنودی حضرت ملاک صحت و سقم امور محسوب می‌شد. امام سجاد علیه‌السلام نیز در این فراز ورود یک بنده مسلمان در بهشت را به رضایت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله گره زده و رهایی از دوزخ را طلب می‌کنند؛ در مقابل نیز جهنمی شدن همان بنده را موجب شادی دشمنان می‌دانند.

 

مناجات با پروردگار در دعای ابوحمزه

 

در انتها نیز تأکید می‌شود که می‌دانیم شادی پیامبر نسبت به شادشدن دشمنان، نزد پروردگار ترجیح دارد؛ پس نتیجه این استدلال جدلی، رهایی بنده از قید آتش و بهشتی شدن اوست. در فراز دیگری که شامل سه نمونه جدلی است، حضرت چنین خطاب می‌کنند: اللّهُمَّ إِنَّكَ أَنْزَلْتَ فِى كِتابِكَ أَنْ نَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنا وَ قَدْ ظَلَمْنا أَنْفُسَنا فَاعْفُ عَنَّا فَإِنَّكَ أَوْلى بِذلِكَ مِنَّا

خدایا؛ تو خود در قرآن فرمودی که از کسی که به ما ستم روا داشته گذشت کنیم و ما بر خود ستم ورزیدیم، پس از ما درگذر که حضرتت به گذشت از ما، شایسته‌تر از ماست

وَ أَمَرْتَنا أَنْ لَانَرُدَّ سائِلاً عَنْ أَبْوابِنا وَ قَد جِئْتُكَ سائِلاً فَلَا تَرُدَّنِى إِلّا بِقَضاءِ حاجَتِى، و هم فرمان دادی که فقیری را دست خالی از در خانه‌هایمان نرانیم و من اکنون به گدایی از تو به درگاهت آمدم، پس مرا جز با روا شدن حاجتم باز نگردان.

 

مناجات با پروردگار در دعای ابوحمزه

 

وَ أَمَرْتَنا بِالْإِحْسانِ إِلى مَا مَلَكَتْ أَيْمانُنا وَنَحْنُ أَرِقَّاؤُكَ فَأَعْتِقْ رِقابَنا مِنَ النَّارِ. و نیز به نیکی درباره بردگانمان امر فرمودی و هم اینک ما بردگان توییم، پس ما را از آتش دوزخ برهان.

سیاق جدل در این فراز نیز به روشنی آشکار است. بخشش ظالمان، اکرام نیازمندان و احسان به زیردستان از مقولات پذیرفته نزد خداوند است، بلکه بالاتر و آنکه پروردگار، مردم را به آن امر کرده است. حال که چنین است، حضرت زین العابدین علیه‌السلام، در جایگاه بنده‌ای که به نفس خود ظلم کرده از خدای خویش طلب عفو می‌کند و توقع بخشش دارد. در ادامه نیز سائل توقع دارد که از درگاه الهی دست خالی بازنگردد و یا به سبب بندگی در این آستان، از آتش دوزخ رهانیده شود.

در خواست هدیه یا ادبیات جدلی

ادبیات جدلی در چنین ساحتی پذیرفته است و نمونه کوچک آن را در گفتگوی کودکان با والدینشان دیده‌ایم. زمانی که کودک برای طلب خواسته‌ای، موضوع موردپسند و قبول والدین را وجه‌المصالحه قرار داده و انجام آن را یادآور می‌شود، مانند اینکه برای خواندن نماز یا موفقیت در امتحانات درخواست هدیه می‌کند.

پدر و مادر نیز هیچ‌گاه خود را محکوم‌شده و فرزند را غالب نمی‌دانند بلکه با عطوفت و مهربانی به دنبال برآورده ساختن درخواست او می‌گردند. بی‌شک این‌گونه نیایش، رجاء و امید مناجات کننده را تقویت کرده و با یک اطمینان قلبی ویژه به خاکساری بر آستان پروردگار خویش می‌پردازد. در مقابل، خداوند نیز این‌گونه تضرع هوشمندانه و عاشقانه را بی‌پاسخ نخواهد گذاشت. /882/ 702/

محمدجواد حسنی، طلبه سطح عالی حوزه علمیه قم

[1]. غافر، آیه 60.

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۳:۲۴
زمانی بندگی خدا شکل می‌گیرد که دانش ما به معرفت برسد و آن چیزی را که با ذهن می‌دانیم با قلب‌مان بشناسیم و فوادمان بینا شود، آن زمان است که شکی بعد از یقین رخ نمی‌دهد.
4
0
تمام هستی ام از آن زهرا(س)ست
Iran, Islamic Republic of
۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۹
کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی
نگاه دار دلی را که برده ای به نگاهی
چو در حضور تو ایمان و کفر راه ندارد
چه دوزخی چه بهشتی چه طاعتی چه گناهی
دست من گیر که این دست همان است که من
سالها از غم هجران تو بر سر زده ام
2
0