پیشگیری از فساد با بهکارگیری جوانان متخصص و پاکدست
اشاره: چند روز پیش رهبر معظم انقلاب با ابراز خرسندی از تحولات اخیر قوه قضائیه، پیشگیری از وقوع جرم و کاهش هزینههای مقابله با فساد را نیازمند همراهی همه قوا به خصوص قوه مجریه عنوان کردند و با اشاره به تلاش بیوقفه دشمنان برای «خنثی کردن حرکتهای اصلاحی و تحولی در نظام اسلامی» از طریق جوسازی رسانهای و ایجاد وسوسه و بدبینی در افکار عمومی تأکید کردند: تنها راه مؤثر برای مقابله با همه عوامل و عناصر ضد تحول، «منفعل نشدن، استقامت، توکل بر خدا و ادامه شجاعانه مسیر تحول» است.
در همین زمینه، خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، گفتوگوی تفصیلی با آیت الله ابوالقاسم علیدوست عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم داشته است که متن تفصیلی آن در ذیل تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
رسا ـ عملکرد قوه قضائیه در برخورد با مفسدان را چطور ارزیابی میکنید و چه پیشنهادی برای مبارزه با فساد برخی دولتمردان و مسؤولان در نظام اسلامی دارید؟
قوه قضائیه یک نوع خانه تکانی از درون خود انجام می دهد، شاید مبحثی که مناسب باشد مطرح شود، بحث فسادهای موجود و مبارزه با آنها است؛ بنده در این صحبت نمی خواهم سیاهنمایی کنم البته به نظرم سفیدنمایی هم کار درستی نیست؛ گاهی همین سفیدنمایی ها یک مقداری مشکلاتی را ایجاد کرده است؛ آنچه که مسلم است، وضعیت فسادهای موجود در شأن حکومتی که میخواهد با نام حکومت اسلامی مطرح شود و دیگر کشورها هم از آن الگو بگیرند، نیست.
حاکمیت باید به جایی برسد که اگر بخواهند فسادی را پیدا کنند، بگردند تا پیدا شود، نه این که از یمین و یسار فساد دیده شود؛ خاصیت فساد زیاد این است که خوبی های زیادتر هم دیده نمی شود؛ یعنی وقتی که افراد با فساد مواجه شوند، مثل کتابی است که هزار صفحه دارد و ممکن است که 900 صفحه آن مطالب خوبی داشته باشد؛ اما 100 صفحهای که مطلب ناصحیح دارد، سایر مطالب را هم پوشش دهد؛ این باید به شکلی حل شود.
آنچه که میتواند مسؤول را از آلوده شدن به فساد باز دارد، تقوا و ایمان است؛ وقتی که تقوا و ایمان بین مسؤولان کمرنگ می شود، مسابقه نه در خیرات، بلکه در برخورداریها، اشرافی گری و زر اندوزی به وجود می آید و فساد پیش خواهد آمد.
وقتی که افرادی در یک حاکمیت ریشه میکنند، گویا در حاشیه امن هستند و از پُستی به پست دیگر میروند و این مسأله دایره وار می چرخد، فساد پیش می آید و تا این وضعیت حاکم باشد، مبارزه با فساد هم شبیه ترین مسأله به شوخی است؛ در این شرایط، باید با این افراد مبارزه کرد.
باید تقوا و ایمان پررنگ تر باشد؛ هیچ اختلاس، سوء استفاده، قبیله گرایی و اشرافی گری ناموجه را نمی بینیم، جز این که در کنارش تقوا و ایمان غایب شده است؛ گاهی اوقات نقل می کنند که در اوایل انقلاب اگر می خواستند حقوقی را بدهند، داخل سینی می ریختند و هر کسی به هر مقدار که می خواست، بر می داشت؛ وضعیت امروز نسبت به گذشته خیلی متفاوت شده است.
رسا ـ راهکار پیشگیری از فساد مسؤولان در نظام اسلامی چیست؟
ما به یک خانه تکانی شدید و جدی نیاز داریم؛ منظورم از این مسأله ابداً خطی، جناحی و جانبدارانه نیست؛ ممکن است که در این 40 سال پس از پیروزی انقلاب حرف هایی داشته باشیم، اما یک مسأله را نمی توانیم انکار کنیم.
جوانان پاک دست شایسته مناصب نظام اسلامی هستند
این نکتهای که عرض میکنم را خودم لمس کردم، نه برای بنده نقل شده و نه حدس است، بلکه حس است؛ ما نیروهای تربیت شده بیشماری در دانشگاه و حوزه داریم که برای عموم پستهای نظام مفید هستند؛ اما میبینیم که حضورشان کمرنگ است، چرا باید اینگونه باشد؟
منظورم این نیست که افرد بی تجربه و بیثبات روی کار بیایند، بلکه منظور افرادی است که تحصیلکرده هستند و تجربه دارند؛ البته تجربه به قدر لازم کفایت میکند، این که فردی مدت طولانی در پستی قرار دارد، دلیل نمیشود که تجربه خوبی دارد.
باید به جایی برسیم که در سطح وسیع از این گونه نیروها استفاده شود که در این صورت، فسادهای حاصل از نظامهای قبیله ای که افراد با هم نسبت فامیلی دارند، از بین می رود، یعنی پس از ایمان و تقوا، باید از جوانان پاک استفاده شود؛ منظور از جوان، فرد 22 ساله و 25 ساله نیست، بلکه افراد 40 ساله و 45 ساله در این کار، جوان به حساب می آیند.
در خصوص حکومت مهدوی می خوانیم که امام(ع) جوانان را سر کار می آورند که در کارگزاران نظام مهدوی، انسانهای 40 ساله به بالا وجود ندارند؛ منظور این نیست که یک دفعه با یک دگرگونی حساب ناشده مواجه شویم، اما به هر حال باید این کار صورت بگیرد.
مدیریت تضادها با حضور عالمان و عادلان میسر است
گاهی در مدیریت با تضادهایی مواجه میشویم که به نظر میرسد که هیچ کدام را نمیتوان نادیده گرفت، اما هنر مسؤولان و هنر مسؤولانه آن است که بتوانند این تضادها را مدیریت کنند؛ مثلاً در ارتباط با دنیا نمیتوانیم ورودی کشور را ببندیم و بگوییم ما کشور و جزیرهای مستقل هستیم که با دنیا کاری نداریم و تمام ارزش هایمان، نوع حرف زدنمان، رفتارها و سیاستمان و علومی که میخواهیم در دانشگاهها و حوزه تدریس کنیم با دنیا متفاوت است؛ این کار نشدنی است.
در این موقعیت عده ای، نه مغرضانه، بلکه دلسوزانه ممکن است که بحث ارتباط با دنیا را مطرح کنند؛ اما می بینیم که در خیلی از این ارتباط ها آنچه که گفته می شود و امید به آن است، به دست نمی آید، بلکه عکس آن به دست می آید؛ در اینجا عده ای می گویند که چه اصراری در ارتباط با دنیا داریم و حتی گفتند که باید علوم را هم خودمان تحت عنوان مثلاً روانشناسی اسلامی و جامعه شناسی اسلامی تولید کنیم؛ آن هم به همین معنا که فقط خودمان باشیم و نباید از نهادها و علوم غرب استفاده کنیم.
یک وقت است که فردی این سخن را بر زبان جاری می کند و منظورش از اسلامی شدن علوم با گرایش اسلامی است که ما هم این مسأله را می گوییم، اما این که برخی به بهانه ایستادگی بر ارزش ها بگویند که با تمام دنیا قطع ارتباط کنیم، به نظر می رسد که در چنین شرایطی عاقلان، عادلان، عالمان و اهل خبره می توانند این مدیریت تضادها و تضادنماها را حل کنند.
اسلام دین دنیا و آخرت است و دینی نیست که دنیا را کنار بگذارد، اینها واقعاً با هم تضاد ندارند؛ بنده نام این مسأله را «مدیریت تضادها» میگذارم و این که بشود آن هدف عالی را تأمین کرد، اما از ابزارها باید استفاده کرد.
سفیدنمایی یا سیاهنمایی درباره عملکرد مسؤولان؟
آیا ما واقعاً میتوانیم بگوییم که باید باب انتقاد بسته شود؟ یعنی نوعی عصمت انگاری نسبت به برخی از مسؤولان، ارگانها و رسانهها درست کنیم و بگوییم که «انتقاد بی انتقاد» و تضعیف نظام و خلاف مصلحت کشور بودن را توجیه آن کنیم؛ این توجیه کردن قطعاً غلط است و اگر به اینجا برسیم، بسیار آسیب خواهیم دید، اما از آن طرف اگر بگوییم که باید انتقاد شود، انتقاد به هر شکل درست نیست.
عملکردها مورد نقد و بررسی قرار گیرد نه اشخاص
یک وقت فردی متهم است که قوه قضائیه ورود پیدا می کند و او را دستگیر میکند که یا مجرم می شود یا نمی شود، اما باید عملکردها مورد نقد و بررسی قرار گیرد؛ به عنوان مثال برای ارزیابی یک کتاب می گوییم که این مطلب اشکال دارد، اما یک وقت است که می گوییم این فرد نفهمیده و خیانت کرده، خلاف نوشته، مطلب را سرقت کرده است و عملکرد شخص را مورد نقد قرار میدهیم.
در کشور ما گاهی اوقات روی عملکرد اشخاص و نظام بحث می شود که حتی اگر منصفانه باشد، این کار غلط است؛ اگر غیرمنصفانه و سیاهنمایی باشد که مسلما با رعایت اخلاق اسلامی سازگاری ندارد.
قرآن در این زمینه میفرماید «إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ؛ من از کار شما برائت می جویم»؛ بنابراین اگر تعینات و مصادیق متضادنما باشد، باید فرهیختگان و عالمان و بزرگان کشور از دانشگاه و حوزه رصد و مدیریت کنند./822/گ404/ف
تهیه و تنظیم: مهدی فلاحی