نقش مسؤولان نفوذی غربگرا در ترویج بی عفتی و ولنگاری در جامعه
اشاره؛ حجاب اسلامی به پوشش های گوناگون زنان مسلمان گفته می شود و مفهومی برآمده از قرآن و فقه اسلامی است؛ خداوند متعال پوشش شرعی را برای زنان و مردان واجب کرده اما به دلیل ظرافت و لطافتی که زنان دارند آنان را به صورت خاص مورد توجه قرار داده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی مجلس با تصویب قانون حجاب رعایت آن را برای بانوان الزامی دانست و مقرر شد اگر کسی در معابر عمومی از رعایت حجاب اجتناب کند مجازات شود؛ برخی افراد با تصویب این قانون مخالفت کرده و بحث حجاب را فردی و نه اجتماعی می دانند و همواره از حجاب اختیاری و اجباری سخن می گویند.
بر این اساس خبرنگار خبرگزاری رسا، با حجت الاسلام سید محمود دعایی دبیر مجموعه فرهنگی عفاف و حجاب به گفتوگو نشست که در ادامه تقدیم علاقه مندان می شود:
رسا_لطفا فلسفه و جایگاه عفاف و حجاب را در اسلام بیان بفرمایید:
فلسفه حجاب به جایگاه وجودی زن و مرد در شبکه هستی برمیگردد، انسان یک موجود شبکهای است و این موضوع را علاوه بر اینکه علم اثبات میکند براهین عقلی داشته و با نگرش دینی و وحیانی نیز کاملاً منطبق است.
چگونه است انسان زمانی که یک رنگ را میبیند تأثیرات شگرفی در حالات روحی و حتی حالات جسمی او میگذارد! هماکنون علم بسیار عمیقی با عنوان روانشناسی رنگها وجود دارد، معنا و مفهوم این قضیه چیست؟
آیا غیرازاین است که انسان در عالم هستی تنها زندگی نمیکند و هزاران هزار ارتباط در ظاهر و باطن آدمی با هزاران هزار متغیر در بیرون وجود او برقرار است! اگر این اصل علمی، اصل عقلانی و اصل شرعی پذیرفته شود آن هنگام میتوان فلسفه پوشش را ازنظر علمی، عقلی و وحیانی موجه بیان کرد.
خدای متعال به شکل طبیعی و فطری در وجود زن و مرد جاذبه بسیار پرقدرتی را برای ارتباطهای جنسی قرار داده تا نسل بشر ادامه پیدا کند و ساختاری که برای تداوم نسل بشر از طرف خدای حکیم طراحیشده موضوع ازدواج است.
در نهاد مشروع خانواده به شکل شرعی و جامع نیاز جنسی زن و مرد تأمین میشود، اما اگر تأمین نیازهای جنسی از هویت خانواده به محیط اجتماعی و غیراجتماعی تسریع پیدا کند آن هنگام انواع و اقسام آلودگیها و تضییع سرمایههای وجودی و آسیبهای گسترده فردی و اجتماعی به دنبال آن خودنمایی خواهد کرد؛ همه آنچه بیان شد مستند بر هزاران سند علمی، تجربی و آماری است.
علم و عقل و همچنین گزارههای متعدد وحیانی آمده تا ارتباط زن و مرد را از رابطه صرف تمتعات جنسی به رابطه انسانی ارتقاء دهد؛ ازاینرو میگوید زن به خاطر لطافت وجودی و جاذبههای پرقدرت جنسی که خداوند در فیزیک او قرار داده و همچنین مرد باید در ارتباط اجتماعی خودشان بهگونهای رفتار و پوششی را برای خودشان انتخاب کنند که روابط انسانی آنان تحت شعاع روابط جنسیشان قرار نگیرد در غیر این صورت سرمایههای وجودی و سلامت زندگی انسانی و الهی آنان به آسیبهای جبرانناپذیر دچار خواهد شد؛ حال این سخن تنها یکی از دهها فلسفه نظام پوشش حکیمانه در اسلام عزیز و جامع است.
درآیات قرآن کریم مسأله امنیت تصریحشده و میفرماید: مرد و زن باید اهل تزکیه، خودسازی و رشد اخلاقی باشند؛ البته آیات و روایات بسیاری در خصوص فلسفه پوشش زن و مرد بیانشده است.
حیا و عفت دو عنصر بسیار باارزش برای پرواز دادن زن و مرد در افق انسانیت و کمالات متعالی الهی هستند، نظام پوشش جامع باعث به وجود آمدن، نهادینه شدن و تقویت عنصر حیا و عفت در زن و مرد میشود، طبق صریح روایات؛ عنصر حیا و عفت رأس دین است، و بسیار جالب است که بدانیم اگر این خویشتنداری هوشمندانه را از یک انسان بگیریم او به پستترین مراتب رذالتهای اخلاقی و حیوانی سقوط میکند.
اگر کسی در خصوص کلیدواژههای قرآنی و روایی حیا و عفت توجه و تأمل داشته باشد میتواند صدق و حقیقت آن را کشف کند؛ تصور کنید اگر توان خویشتنداری در رنج متعدد آن از مباحث دمدستی گرفته تا مباحث اساسی زندگی از یک انسان سلب شود او در دره سقوط پلشتیها و آلودگیهای متعدد جسمی و روحی سقوط خواهد کرد، آن هنگام این سبک پوشش عفیفانه اسلامی بالاترین نقش را در تقویت دو عنصر حیا و عفت در زن و مرد بازی میکنند بنابراین سبک پوشش عفیفانه یک مقوله کاملاً علمی، عقلی و حکیمانه و همچنین صد درصد مورد تأکید دین است.
رسا_ لطفا بفرمایید: آیا می توان گفت حجاب مسأله ای فردی است؟
بدون تردید حجاب یک موضوع فردی نیست دلیل روشن آن این است که انسان یک موجود فردی نیست، چه کسی میتواند ادعا کند که یک موجود فردی است و آمدوشد و رفتار او در اجتماع هیچ ارتباطی با دیگران ندارد؟ در کجای جهان، منطق، عقلانیت و قانون چنین ادعایی پذیرفته میشود؟ که برای مثال یک نفر سوار اتومبیل خود شود و بگوید من صد درصد یک عنصر فردی هستم و هرکجا میخواهم میروم و در هر مکان بخواهم توقف خواهم کرد بدون اینکه به قوانین راهنمایی و رانندگی توجه کنم!
یا برای مثال در شرایط کنونی که شاهد شیوع ویروس منحوس کرونا در جامعه هستیم آیا میتوان پذیرفت کسی ادعا کند که رفتارهای بهداشتی او فردی بوده و ماسک زدن و نزدنش به کسی ربط ندارد؟ چگونه شده در یک تلقی کاملاً علمی، عقلانی و حکیمانه که کاملاً مورد تائید دین است وقتی اطباء دستوراتی را صادر و نظامات بهداشتی احتیاطآمیز را قانونگذاری و تبلیغ میکنند احدی به خودش جرأت نمیدهد که به شکل نظری و یا قلدرمآبانه و تمردا با این دستورات بهداشتی مقابله و مخالفت کند؟
در دوران معاصر در برخی از کشورهایی که عقلانیت قویتری دارند اگر کسی ماسک نزند او را تا 500 یورو جریمه میکنند! چه کسی جرأت میکند این دستور حاکمیت را زیر سؤال ببرد؟ درحالیکه زدن ماسک صد درصد محدودسازی بوده و از جمله آزادیهای فردی است.
در یک شبیهسازی بسیار منطقی پوشیدن لباس عفیفانه برای زن و مرد بدون هیچ تفاوت که هم قانون شرع است و هم آیات صریح قرآن کریم بر آن دلالت میکند و صدها بلکه هزاران روایت که قانون فقهی آن را تئوریزه و بیان کرده و دستور خرد پرورشیافته در دامن وحی است و گزارشها علمی نیز برای حفظ سلامت جسم و روح زن و مرد بر آن صحه میگذارد داشتن حجاب را رفتار اجتماعی برای انسان تلقی میکند.
بنابراین کسی نمیتواند بگوید حجاب من یک رفتار فردی است و به هر شکلی که بخواهم در جامعه ظاهر میشوم؛ امروزه در پیشرفتهترین کشورهای بهاصطلاح دموکراتیک در مهد اروپا و آمریکا اگر زن و مردی برهنه در خیابان ظاهر شود بلافاصله دستگیر و تحویل قانون داده میشود زیرا این ناهنجاری به جامعه آسیبزده و در روابط سالم اجتماعی اخلال ایجاد میکند بر همین اساس نمیتوان گفت بحث پوشش یک مسأله فردی است.
ازنظر کیفیت رنگ، دوخت، پارچه و اقسام مدها و سبکهای پوششی افراد میتوانند سلایق و آزادی عمل خود را داشته باشند اما حدود قانونی پوشش اسلامی که در متن قوانین حکومتی تعریف و تثبیتشده و قانون کشور محسوب میشود، این قوانین عنوان فردی بودن به آن مترتب نیست و باید تمام قوانین مربوط به حجاب رعایت شود. فردی دانستن مسأله حجاب یک مغالطه غیرقابل تصدیق است که گفته میشود حجاب من یک مسأله شخصی است! نه اتفاقاً حجاب هر شخص صد درصد مسأله اجتماعی، قانونی و شرعی شناخته می شود.
رسا_ لطفا وضعیت عفاف و حجاب را در جامعه کنونی امروز ارزیابی بفرمایید:
ازنظر کلی الحمدالله وضعیت ایران اسلامی دارای بنمایه تدین بوده و اساساً جامعه دینی شناخته میشود؛ سوابق تاریخی، ضریب بالای نفوذ دین و بهرهمندی جامعه از عناصر قدرتمند فرهنگ دینی مانند ماههای رمضان، محرم و صفر همچنین بودن مجالس سیدالشهدا(ع)، رسانههای دینی خالصانه و وجود فضای سالم توازن و تناسب دینی و اصالتهای مذهبی که ملت از آن بهرهمند هستند ایران را به جامعهای دینی و مقید به آدابورسوم حداقلی اسلام تبدیل کرده است.
اما این جامعه مورد طمع شدید دشمنان بشریت و اسلام عزیز قرارگرفته است، اساساً فارغ از انقلاب اسلامی، مختصات منحصربهفرد ژئوپلیتیک ایران مورد طمع اجانب و دشمنان این مرزوبوم بوده و هست.
موضوع انقلاب اسلامی و استقلال سیاسی و فرهنگی این نظام و مردم که به خاطر انقلاب اسلامی مزید بر علت شده و چون دست اجانب از غارت سرمایههای این مردم و کشور کوتاه شده و 60 هزار مستشار جلاد و غارتگر آمریکایی از این کشور بیرون ریخته شده است، استکبار جهانی فراماسونری پلید جنایتکار خونخوار و صهیونیستهای کودک کش ضد بشریت بنا گذاشتند که تمام داراییهای فرهنگی و ایمانی این ملت که عنصر اصلی استقلال، عزت و عامل رییسی مقاومت آنان در مقابل دشمنان است را غارت کنند و لذا نظام اسلامی با تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی و نفوذ فرهنگی مواجه است.
دشمنان هزاران هزار ساعت نقشه طراحی کردند و با هزاران هزار ابزار در قالبهای مختلف جمعی، بصری، رسانهای و فشار پرقدرت تبلیغاتی شیادانه و شیطانی به خاطر گسترش اصل ارتباطات و از سوی دیگر کمکاری نهادهای مسؤول، وادادگی بعضی از مسؤولان امر، فقدان قوانین با ضمانت اثربخش در رأس کار فرهنگی و دهها عامل دیگر سبب شده بخشی از جامعه بخصوص نسل جوانی که این فکر روشن گرایی و روشنفکری را بپذیرند و به این فرهنگ انعطاف پیدا کنند و رفتارها و سبک پوشششان با رفتارهای دینی فاصله بگیرد؛ این سیر رو به گسترش است که قطعاً بهعنوان یک بحران و فاجعه میتوان از آن نام برد.
همچنان که در آغاز بحث بیان شد اگر عنصر حیا و عفت در نسل جوان تضعیف شود این نسل بهطورکلی در اختیار دشمن درون و بیرون قرار خواهد گرفت؛ تجربه اندلس و تهاجم مسیحیت خونخوار برای بازپسگیری اسپانیا که در اختیار مسلمانان بود و جزء بلاد اسلامی به شمار میرفت مجدد در حال تکرار است و امروز دشمنان با اندلس سازی ایران قصد دارد همان نقشه را در جمهوری اسلامی پیاده کنند و کشور را مستعمره خود قرار دهند.
اما ما و همهکسانی که رصدهای دقیق فرهنگی داریم میدانیم که به فضل الهی و با هوشمندی و فرهیختگی نسل جوان طیب و طاهر شیعه که در دامن مقدس پدر و مادرهای مومن تربیت میشوند و تنبه مسؤولان غربگرایی که امیدوار هستیم بساط آنان از کشور جمع شود تا مدیران اصالت محور، ارزشمدار، آزاده و دلسوز که از سرمایههای استراتژیک ملی محسوب میشوند در رأس کار قرار گیرند، همه نقشههای شیطانی براندازانه نرم و سخت دشمن نقش بر آب شود.
رسا_ لطفا بفرمایید کسانی که در مقابله با حجاب خود را مدافع حقوق زنان می دانند آیا مدافع مطالبه حقه بانوان چون تحصیل، ازدواج آسان و معیشت آنها هستند؟
باید سوگمندانه اقرار کنیم که عناصر فمینیست غربگرای دارای کدهای نفوذی و امنیتی در شبکه حاکمیت به شکل غاصبانه در پستهای مهم و حساس گمارده شدند، عناصری که تمام هویت ادراکی و باوری آنان بر اساس ظریفترین نسخههای فمینیستی افراطی غربی ارزیابی میشود، این افراد درواقع پادوها و سربازهای شبکه فراماسونری و اربابهای مستکبر صهیونیستی غربی و ظالمانی که توضیح دادیم برای نابودی ایران طرحهایی را طراحی میکنند، در حال نقشآفرینی برای دشمن هستند و نمیتوان گفت آنان سربازان بی جیره و مواجب هستند. ایکاش نهادهای امنیتی رصد میکردند و جیره و مواجب این سربازان استخدامشده امنیتی فرهنگ فراماسونری و فمینیستی را از مسؤولیت ساقط میکردند.
فیشهای پرداختی دهها میلیون دلاری به آن خانم مرتده مزدور تابلو دار نظام آمریکایی و صهیونیستی خانم علی نژاد که رونمایی شد و مطمئن هستم که جیره و مواجب سایر عناصر غربگرای نفوذی در شبکه حاکمیت نیز روزی برملا خواهد شد. با این مقدمه عرض میکنیم کسانی که سینهچاک حقوق زن در ایران هستند حقوق زن را در حقارت ارزشهای متعالی ملی و دینی نسل جوان و قشر بانوان جمهوری اسلامی ایران تعریف میکنند.
افسارگسیختگی ولنگارانه درپوشش، آرایش، اختلاطهای آسیبزا در مکانهای اجتماعی و در مقطعی حضور بانوان در ورزشگاهها، رقصیدن و پایکوبی که باعث خارج شدن از تمام تقیدات ارزشی و ایمانی می شود باید تأسف خورد و عرق شرم بر جبین ریخت که مسؤولان نهادهای دولتی مربوط به زن و خانواده بعضاً مدافع و مروج این پلشتیها، هنجارشکنیها، آسیبها و آفتها بوده و هستند و این درحالیکه است که موضوع کرامتهای انسانی زن ایرانی، اشتغال سازنده، عزت مدارانه و ارزش مدارانه و بسیاری از نیازهای اساسی جامعه بانوان باید پیگیری شود که یکی از آن مسائل مسأله ازدواج است.
حاکمیت وظیفه دارد برای ازدواج بانوان جوان فکر اساسی داشته باشد، آمار دخترانی که از سن ازدواج گذشتهاند و توفیق همسری از آنان سلب شده کمرشکن و بسیار ناراحتکننده و باعث نگرانی است، بهجای پیگیری ازدواج سالم و آسان برای دختران جوان ایرانی و نسل جوان میبینیم عناصر فمینیسم غربگرا و غربزده از حقوق زن ایرانی صحبت میکنند و حقوق زن ایرانی را در آزادیهای افسارگسیخته کپی پیست شده فرهنگ حیوانی مملو از آلودگی غربی میدانند.
در منظر این افراد زن یا دختر ایرانی هیچ حقی جز آزادی تمامعیار جنسی و تبدیلشدن به یک عنصر منحط دارای رفتارهای ناهنجار اخلاقی نیست؛ ما باید اظهار تأسف عمیق کنیم از اینکه عناصری که تعریفشان از نهاد خانواده یک تعریف صد درصد منحرفانه، ناهنجار و مبتنی بر فرهنگ غربی است در مسؤولیتهای زن و خانواده منصوب میشوند.
وزن این جرمهای فرهنگی و حرکات ضدانقلابی و ضد اسلامی بهگونهای است که کسانی که این افراد را منصوب میکنند و آن افرادی که ظالمانه و غاصبانه به خاطر فقدان سلامت فکری، روحی و ارزشیشان این حکمها را میپذیرند باید در دادگاه وجدان و اخلاق جامعه محاکمه شوند و پاسخگوی تضییع سرمایههای بانوان ایرانی باشند.
بنابراین نسبت به پرسشی که بیان شد مدافعان حقوق زن در ایران چگونه خودشان را از اصلیترین حقوق زنان مسلمان بیخیال دانسته و سینهچاک پیادهسازی نقشههای براندازانه دشمن در فضای اجتماعی و فرهنگی انقلاب اسلامی میشوند پاسخ یک کلمه است و آن خیانت بخشی از نیروهای حاکمیت و مسأله نفوذ و طرحی است که دشمن برای نابودی زن در جمهوری اسلامی دارد. اگر زن در جمهوری اسلامی فاسد شود تمام جامعه فاسد خواهد شد همانطور که اگر زن به سعادت، کمال و سلامت گرایش پیدا کند همه جامعه بهسلامت و سعادت مستفیض خواهد شد.
رسا_ کسانی که با کلیدواژه حجاب اجباری اقدام به شبهه پراکنی در جامعه میکنند چه پاسخی می توان به این شبهه پراکنی آنها داد؟
حجاب در جمهوری اسلامی ایران قانون است، حجاب در دین اسلام نیز قانون است و بنده فلسفه آن را در آغاز صحبت بیان کردم. در مورد قانون مغالطه اختیار و اجبار ازنظر منطق عقلانیت اجتماعی یک حرکت شیطنتآمیز و محکوم است. زمانی که یک موضوع قانون شد همه افراد تحت یک نظام سیاسی و قانونی موظف به تمکین و اجرای آن قانون هستند.
خوشبختانه این قانون درنهایت بهرهمندی از عقلانیت، مصلحت و حکمت برخوردار است زیرا رعایت حجاب از قوانین شرعی نیز به شمار میرود؛ خداوند متعال علیم و حکیم است و هر آنچه برای بندگان نصب و وضع کرده و قانون گذاشته دارای حکمت بوده و مصلحت انسانها را در این قانون میدانسته زیرا خداوند غنی علی الاطلاق است و از اجرای این قوانین منفعتی به او نمیرسد بنابراین زمانی که به فرد اول عالم خلقت حضرت محمد(ص) دستور میدهد که به همسران و زنان جامعه اسلامی امر کند که حجاب اسلامی را در حدود شرعی مراعات کنند نشان می دهد که این قانون سراسر حکمت و مصلحت است.
مسأله حجاب در پارلمان جمهوری اسلامی و رویههای قانونگذاری در کشور تبدیل به قانون جمهوری اسلامیشده و رعایت آن واجب الاطاعه است و دیگر نمیتوان مغالطه کرد که آیا این اجبار است یا اختیار؟
اما مسأله تنها این نیست بلکه مسأله اساسی آن است که زن مسلمان ایرانی باید دزدیده شود، زن مسلمان ایرانی باید فاسد شود، زن مسلمان ایرانی باید از تمام ارزشهای انسانی و اسلامی تهی شود تا نسل ایران اسلامی در قهقرای فساد سقوط کند، تا مقاومت در برابر دشمن جنایتکار، جلاد و غارتگر از بین برود، تا نقشه فراماسونرها در ایران پیادهسازی شود، تا نظام سیاسی وابسته و کشور در اشغال اجانب دربیاید؛ بنابراین مسأله حجاب اختیاری و اجباری نیست.
زیرا حجاب انتخاب است حجاب یعنی سبک پوشش عفیفانه عقلانی، دینی، علمی، حکمی و انتخاب هوشمندانه نسل فرهیخته مسلمان ایران است.
رسا_ در پایان پیشنهاد خودتان را برای اصلاح وضعیت کنونی وضعیت عفاف و حجاب در کشور بیان بفرمایید:
جبهه فرهنگی عفاف و حجاب سفارش پروژهای را به پژوهشگاه حوزه و دانشگاه داد و محقق ارجمند و توانمند جناب حجت الاسلام والمسلمین استاد، درس خارجی را در این زمینه آغاز کرد و خروجی این درس سه جلد کتاب تحت عناوین فقه فردی عفاف و حجاب، فقه اجتماعی عفاف و حجاب و اقدام پژوهی درباره قوانین و ساختارهای حاکمیتی برای بسط و تعمیق فرهنگ متعالی حجاب و عفاف شد.
در جلد سوم که چند روز آینده به زیور چاپ مزین میشود و به بازار فکر و اندیشه عرضه خواهد شد غنیترین آسیبشناسی از قوانین موجود حجاب جاری کشور و جامعترین پیشنهاد برای ایجاد ساختارهای حاکمیتی اثربخش و قدرتمند و ارتقای رویههای حاکمیتی برای داشتن کار فرهنگی گسترده و ضمانتهای اجرای درست در اجرای قانون پیشنهاد داده شده است.
در پاسخ این سؤال بنده ارجاع میدهم هرکسی که مایل است بهترین و جامعترین نسخه مدیریتی قانونگذاری و اجرای قانون در خصوص حجاب و عفاف را مطالعه کند به این منبع باارزش مراجعه داشته باشد.
اما آن چیزی که به نظر میرسد بعد از تأکید جدی و شدید رهبر فرزانه انقلاب و اینکه با صراحت فرمودند حجاب در جامعه قانون و خط قرمز ما است.
در وهله نخست نهادهای حاکمیتی چون دولت و وزرا بخصوص وزارت کشور، استانداریها و مسؤولان باید نسبت به آخرین مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص حجاب و عفاف تمکین کنند و در مقابل اجرای قانون تسامحات و ولنگاریهای خودشان را کنار بگذارند.
ثانیا؛ مجلس باید در یک پروژه پژوهشی تمام قوانین مربوط به عفاف و حجاب را بررسی و در یک کار پژوهشی یک قانون با ضمانت را برای بسط و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب به تصویب برساند و بودجه لازم و ضمانتهای اجرایی لازم بر آن را در متن قانون ببیند. چیزی که در حال حاضر در قانون محروم است و لذا در اجرا دچار مشکلات عدیده شده است بگذریم که مجری متعهد و معتقدی هم برای آن وجود ندارد.
ثالثا لازم است باور و اعتقاد به مسأله عفت و حجاب از کودکستان تا دانشگاه در متن آموزشی و فرهنگی به صورت پررنگ مورد توجه قرار گیرد، صداوسیما پیوست فرهنگ عفاف و حجاب را باید در همه برنامههای خودش داشته باشد، پوشاک در جامعه اسلامی باید با پیوست ترویج فرهنگ عفیفانه و حیامند تولید و از واردات البسه ضد عفت به هر قیمتی شده جلوگیری شود، چادر و انواع پارچههای مورد نیاز بانوان باید ازنظر قیمت شکسته و تولید ملی و بومی داشته باشد.
همچنین با انواع و اقسام برنامههای بصیرت زا و مؤثر فرهنگی اذهان نسل جوان فرهیخته جمهوری اسلامی به حکیمانه بودن، دارای مصلحت بودن، سلامتزا بودن و امنیت آور بودن پوشش عفیفانه فاطمی جلب و اقدام ملی باید صورت بپذیرد؛
و آخر یک بسته سیاستگذاری و عملیاتی برای مقابله با دشمن با برخوردهای سلبی بازدارنده، فرهنگسازی و اغنای ملی به منظور گسترش حیا و عفت در جامعه لازم و ضروری است./813/گ403/ب1
مباحث عالی بود امید که در آنتخابات آتی مردم با چشم و گوش باز در انتخابات شرکت و بهترین را انجام دهند.
تا رنج و سختی کنونی تکرار نشود.
آن 24 میلیون نفری هم که به اقای روحانی رای دادند خودشان را برای سوال و جواب قیامت آماده کنند. و کسانی که در انتخابات گذشته تلاش نکردند این 24 میلیون را توجیح کنند آنان نیز آماده یوم الحساب باشند.