۱۷ دی ۱۳۹۹ - ۱۷:۰۲
کد خبر: ۶۷۲۱۵۲
عمار انقلاب؛

بازخوانی دیدگاه آیت الله مصباح در رد تفکرات انجمن حجتیه

بازخوانی دیدگاه آیت الله مصباح در رد تفکرات انجمن حجتیه
در طول سالیانی که کمتر عالمی تکلیف خود را ورود صریحانه به کف میدان مبارزه با غربزدگان و پنجه افکندن با روشنفکرنماها می دید علامه مصباح یزدی وارد عرصه شد.

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، در طول سالیانی که مدّعیان حمایت از آزادی بیان، فضایی را ایجاد کرده بودند که کمتر عالمی تکلیف خود را ورود صریحانه به کف میدان مبارزه با غربزدگان و پنجه افکندن با روشنفکرنماها می دید، این مرحوم آیت الله مصباح یزدی(رحمت الله علیه) بود که از هر آنچه داشت مایه گذاشت و شجاعانه وارد میدان و پشتوانه علمی حزب الله شد.

طرف مقابل نیز از حربه قدیمی خود استفاده نمود و به جای حضور در میدان مناظره، به این عالم مجاهد و انقلابی، برچسب انجمنی زد. این در حالی بود که اگر کسی اندک آشنایی با سوابق مبارزاتی و آثار علمی علّامه مصباح داشت، درک می نمود که این اتّهام از سر ضعف است. معاندان، نه تنها هیچ سندی مبنی بر انجمنی بودن آیت اللّه مصباح نداشتند، بلکه آثار شفاهی و مکتوب ایشان سرشار از اندیشه هایی بود که مهر بطلان بر تفکرات شیخ محمود حلبی و پیروانش می زد.

به مناسبت رحلت این عالم وارسته و انقلابی، بخشی از فرمایشات ایشان که در سال ۶۴ در نقد تفکرات شبه انجمنی مطرح شده، تقدیم می شود:

« اگر در زمان رژیم شاه به شماها (مخصوصا آن آخوندهایی که این حرف ها را می زنند) یک صدم آنچه امروز در سایه ی این نظام، آبرو و عزت پیدا کرده اید، اگر شاه یک صدم این را به شما می داد وظیفه ی شرعی خود نمی دانستید که از شاه ترویج بکنید؟ با مختصر احترامی که گاهی از روحانیت و اسلام به خاطر مقاصد خودش می کرد، عده ای وظیفه ی خودشان می دانستند که از « شاهنشاه اسلام پناه!» ترویج کنند. و می گفتند یک کشور شیعه داریم، یک پرچمدار شیعه داریم! آیا نظام اسلامی امروز به اندازه ی شاه طرفدار شیعه نیست؟! شما در تاریخ کجا سراغ دارید که بعد از امام معصوم یک فردی برای اسلام و برای تشیع این همه مایه ی برکت شده باشد؟ سراسر تاریخ را بگردید یک نمونه به ما نشان دهید.

یکی از آرزوهایی که در دل هر روحانی در بیست سال قبل وجود داشت این بود که یک وقتی مرجع تقلید ما بتواند یک اثری در دستگاه حکومت بگذارد. هیچ وقت به خاطرشان خطور نمی کرد که مرجع تقلید در رأس حکومت قرار بگیرد. آرزو داشتند که مرجعیت شیعه طوری باشد که اگر یک وقت خواهشی از شاه بکند، شاه قبول کند. این نهایت آرزوهایشان بود! اکنون این حکومت، این همه خدمات برای شیعه می کند، زیر لوای یک روحانی این بزرگترین افتخار برای روحانیت در طول تاریخ است که چنین شخصی توانسته چنین انقلابی را به وجود بیاورد. آیا این آبرو برای شما نیست؟ آیا اگر شما رأس حکومت قرار می گرفتید، بهتر از این عمل می کردید؟ یا ترجیح می دادید که همان حکومت شاه باشد؟!

گاهی می گویند: ما چون نمی توانیم بهتر از این عمل کنیم می گذاشتیم همان حکومت شاه باشد و هر چه می خواهد بشود تا خود امام زمان (عج) بیاید و اصلاح کند! چطور شما برای کارهای خودتان صبر نمی کنید تا امام زمان (عج) تشریف بیاورد؟ چرا برای تصرف در اموال امام صبر نمی کنید تا امام زمان بیاید؟! این همه سهم امام هایی که در طول عمرتان مصرف کردید، چرا احتیاط نکردید که شاید امام زمان راضی نباشد؟ مگر گرفتن سهم امام (ع) از شئون امامت و حکومت نیست؟ آیا وجوب امر به معروف و نهی از منکر و دفاع از کیان اسلامی و حقوق مسلمین را هم مشروط به آمدن امام زمان می دانید؟! خدای متعال ان شاءالله دل های ما را نورانی کند، از هواهای نفسانی پاک کند، بصیرت کافی به ما مرحمت کند که نعمت های مادی و معنوی خودش را بهتر بشناسیم و در صدد شکرگذاری آنها برآییم.(1)»/1399/د101/ف

 

1.روزنامه اطلاعات، ۶۴/۲/۲۸ گفتمان مصباح، رضا صنعتی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم پاییز۱۳۸۹، ص۱۶۷

ارسال نظرات