۳۱ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۲
کد خبر: ۶۹۰۳۷۶
عضو شورای استانی حوزه علمیه خراسان شمالی:

امام حسین درمانگر بیماری مرگ اراده امت بود

امام حسین درمانگر بیماری مرگ اراده امت بود
خراسان شمالی – حجت‌الاسلام آزموده گفت: بی‌ارادگی امت مرضی بود که امام حسین(ع) با رفتار خود آن را درمان کرد، رفتاری که آخرین بخش از آن را در عاشورا به نمایش گذاشت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، حجت‌الاسلام نعمت‌الله آزموده، عضو شورای استانی حوزه علمیه خراسان شمالی، امروز در نشست با طلاب استان، با گرامیداشت در پیش بودن اربعین حسینی، گفت: بزرگ‌ترین بیماری‌های امت اسلام در عصر ائمه(ع) بیماری شک در حقانیت رهبر الهی و برنامه‌های او بود که با واقعه سقیفه بذر آن ایجاد شد.

وی افزود: این شک تا آنجا تنومند شد که در دوره امام حسن(ع) به حالتی بیمارگونه تبدیل شد که دیگر حتی با فداکاری هم درمان نمی‌پذیرفت و برای امام حسن(ع) مقدر شده بود تا بیماری شک در امت اسلام را درمان کند.

حجت‌الاسلام آزموده تصریح کرد: در کنار این رسالت امام حسن(ع) مقدر بود که امام حسین(ع) بیماری بزرگ دیگری را درمان کند و آن، بی‌ارادگی در عین روشنی راه بود.

وی خاطرنشان کرد: بی‌ارادگی مرضی بود که امام حسین(ع) با رفتار رهبرانه خود آن را درمان کرد، رفتاری که آخرین بخش از آن را در روز باشکوه عاشورا به نمایش گذاشت؛ حال که مقدر شده بود فداکاری، درمان این بیماری باشد، پس بایسته بود این فداکاری هم پای ژرفای بیماری در جسم امت، ژرف باشد و هم پای گستره‌اش در هستی امت، گسترده باشد.

حجت‌الاسلام آزموده با اشاره به نمونه‌هایی از منش بی‌ارادگی امت، ادامه داد: از میان پیشوایان بصره شش تن بودند که با مکتب امام علی(ع) پیوند داشتند و به مفاهیم و اهداف این مکتب ایمان داشتند؛ امام حسین(ع) به آنان نامه نوشت و از ایشان یاری خواست و نسبت به خطری که دیکتاتوری اموی اسلام را تهدید می‌کرد هشدار داد؛ اما واکنش آنان به نامه خیانت بود؛ به‌گونه‌ای که پنج‌تن از آنان به معنای واقعی خیانت کردند و تنها یک‌تن از آنان یعنی یزید بن مسعود نهشلی امام را اجابت کرد.

وی اظهار کرد: باور کنید آنانی که خیانت کردند دوستدار امویان نبودند و به خط آنان ایمان نداشتند؛ بلکه علویانی بودند که وقتی اراده خود را از دست دادند، درون‌مایه خود را نیز فراموش کردند.

حجت‌الاسلام آزموده با بیان اینکه خیانت یا سردی آن پیشوایان تعبیری گویا از منش امت شکست‌خورده است، ادامه داد: وقتی امت به حالت شکست روانی درمیافتد و اراده خود را از دست می‌دهد و وجود خود را به‌عنوان یک امت درک نمی‌کند، به‌تدریج منش خاص نزدش پدیدار می‌شود که همان منش شکست است.

وی اضافه کرد: آنگاه مفاهیم نویی برخلاف مفاهیم نخست خود می‌بافد و ارزش‌ها و اهدافی برخلاف آنچه پیش‌تر داشته بنیان می‌نهد و چون دیگر احساس کرامت نمی‌کند، برای موضع خود توجیه اخلاقی و منطقی می‌سازد.

حجت‌الاسلام آزموده گفت: به همین جهت وقتی امام حسین(ع) رو به‌سوی عراق گذاشت تا علیه جاهلیت واپس‌گرا انقلاب کند و مسئولیت الهی خود را انجام دهد از سوی کسانی که در آن روزگار خردمندان مسلمانان نامیده می‌شدند، با سِیلی از انتقاد و اندرز روبه‌رو شد.

وی افزود: آنان هم‌رأی بودند که رفتار امام، رفتاری طبیعی نیست؛ ازاین‌رو امام را از مرگ می‌ترساندند و برای او ابراز نگرانی می‌کردند.

حجت‌الاسلام آزموده ادامه داد: اندرزهای کسانی همچون ابن عباس‌ها، ابن عمرها و... پرده‌ای از فروپاشی روانی ژرفی را به نمایش می‌گذاشت که سران مسلمین را فراگرفته بود، بگذریم از جمهور مردمی که دوچندان در این فروپاشی به سر می‌بردند.

وی تصریح کرد: امام حسین(ع) با چنین رفتاری کاملاً سلبی روبه‌رو بود، هرچند در وجود مبارک حضرت هم اشتیاق و انگیزه والایی برای رهایی وجود داشت و هم انقلاب بزرگ او همه ویژگی‌های یک ناجی ازجمله قدرت، اخلاص، عزم و... . را داشت.

حجت‌الاسلام آزموده گفت: امام حسین(ع) اراده کرد تا این منش ویرانگر امت را دگرگون کند و برای این امت منشی بسازد که با توان حرکت و اراده هماهنگ باشد، آنجا که می‌فرماید: «در مرگ چیزی جز شهادت و در زندگی با ستمگران چیزی جز ذلت نمی‌بینم».

وی اظهار کرد: این سخن تنها یک گلایه نیست، بلکه فرایند تغییری است برای ایجاد یا درواقع بازگرداندن منش والایی که همه مردم به زیر شعار «عطایم کن و خوارم کن» از دست داده بودند./9314/پ210/

هادی رحیمی
ارسال نظرات