حقیقت حرکت به سوی خدا
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،دائماً دعوتشدهایم به اینکه در مسیر الهی قرار بگیریم و گامهایمان را درراه تثبیت عقایدمان محکم کنیم. حرکت به سمت خدا تعبیری است که بسیار شنیدهایم و همواره ثبوت در جادهٔ الهی را آرزو میکنیم. اما حقیقتاً حرکت بهسوی خدا به چه معناست؟
خداوند در قرآن میفرماید:
«یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّک کادِحٌ إِلَی رَبِّک کدْحًا فَمُلَاقِیهِ ای انسان! یقیناً تو با کوشش و تلاشی سخت به سوی پروردگارت در حرکتی، پس او را ملاقات می کنی».
کلمهٔ کدح به معنی حرکت و تلاشی است که با رنج و سختی عجین گردیده است. خداوند در این آیه اذعان میکند که انسان با رنج و سختی بهسوی خدا درحرکت است و در انتها او را ملاقات خواهد کرد. طبیعتاً معنای حرکت، حرکتی جسمانی نیست؛ مثل سایر حرکتهایی که ما در دنیاداریم و از نقطهٔ الف شروع میکنیم و میخواهیم به یک نقطهٔ مشخص، مثلاً نقطهٔ ب برسیم. در اینجا هدف ما یعنی همان نقطهٔ ب مکان مشخصی دارد؛ اما خداوند که هدف حرکت ماست زمان و مکان ندارد بنابراین معنای حرکت بهسوی خدا حرکتی جسمانی نیست بلکه منظور حرکت روح است.
برای انسان دو گونه حرکت تعریفشده است. بخشی از حرکت انسان ناشی از تحریک غریزه است بدین معنا که غریزه، محرک انسان میشود و انسان بهواسطهٔ آن محرک، کاری را انجام میدهد. مثلاً هنگامیکه با تحریک غریزه احساس گرسنگی میکنیم، جسم ما برای یافتن غذا به حرکت درمیآید. حرکتهای غریزی از این حیث که ناشی از غریزهٔ انسان هستند ارزش چندانی ندارند چراکه از روی اختیار انجام نمیگیرند؛ اما دستهٔ دیگری از حرکات انسانها حرکات عاقلانه و همراه با آگاهی است. یعنی حرکتی که محرکش غریزه نیست بلکه انسان بهواسطهٔ تعقل خویش و اندیشیدن در معایب و فواید کاری، انگیزهٔ حرکت مییابد. حرکتی که بر مبنای تعقل و تفکر باشد ارزشمند تلقی میگردد.
بنابراین در خلقت انسان یک اصل اساسی وجود دارد و آن اصل این است که انسان با اختیار و آگاهی خود در مسیر الهی در حال حرکت است و از ویژگیهای مهم این حرکت، همراه بودنش با رنج و سختی است. حالا چه هدف حرکت، تأمین غرایز باشد و چه تأمین سعادت فرقی نمیکند هر دو پیچیده شده در رنج و سختی است. علاوه بر این نه خود این حرکت متوقف میشود و نه رنج ناشی از آن؛ چراکه در ادامهٔ آیه، نهایت حرکت را ملاقات پروردگار دانسته است؛ بنابراین تا زمانی که پروندهٔ انسان بهواسطهٔ حیات در این دنیا باز است این حرکت و رنج نیز وجود دارد. چیزی که واضح است این است که اولاً همه انسانها در این مسیر در حال حرکتاند. علاوه بر این حرکت انسانها حرکتی اختیاری است که بسته به نوع انتخابهایشان میتواند زمینهساز بهشتی شدن یا جهنمی بودن آنها را فراهم کند.
چیزی که دنیای امروز به دنبال آن است آسایش مطلق است. رسیدن جسم بهراحتی مطلق تا جایی که انسان لازم نباشد برای هیچ کاری جسمش را حرکت دهد و فقط با ایماواشاره و لمس و یک حرکت کوچک تمام امورش را سامان دهد. آنچه در پیشرفت تکنولوژی شاهدیم نیز همین مفهوم را ثابت میکند. همهٔ کارها را سیستمها و دستگاهها و سامانهها سروسامان میدهند وتمام تبلیغات به شکلی است که راحتی انسان را هدف تولید محصول خود معرفی میکنند. امروزه سیستم بشریت هدفی برای خود ترسیم مینماید با این عنوان که جهان، شاهد انسان بیرنج باشد. غافل از اینکه رنج بخش جداییناپذیر حرکت انسان بهسوی خداست.
این سبک از زندگی و این نوع تبلیغات منجر میشود تا فرزندان ما آرزوی یکشبه ثروتمند شدن داشته باشند و بهجای تلاش، به سایتهای شرطبندی و قمار رو آورده و یا تنها با تبلیغ در فضای مجازی آرزوی رسیدن به موفقیت را در سر بپرورانند. نتیجهٔ این سبک، انسان بیرنج نخواهد بود بلکه این ایدئولوژی تنها انسانی تنبل و تنپرور را تحویل جهان میدهد که در آیندهای نهچندان دور علیرغم پیشرفتهای ظاهری برای رفع نیازمندیهایش، موجودی علیل و نیازمند خواهد بود.
زهرا ابراهیمی
واقعا اختیار وآزادی و آگاهی انسان است که در انتخاب وهدف و تصمیم به رشد وتعالی از نظر قرآن فقط بوسیله تلاش بدست میآید
ان شاالله که تلاشها و حرکتهایمان ثمر بخش باشد.
نیاز به نوشتن چنین یادداشتهایی هستیم جهت تغییر ایدئولوژی آسایش محور. که نظیر قارچ های سمی در جامعه و در خانواده رو به رشد هستند و چه بسا آسایش را از والدین ربوده تا به جایگاه رفیع برسند و آسایش مطلق را تجربه کنند و معاملهای دو سر سوز را رقم می زنند