انتحاری!
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، تا کنون بارها و بارها مطالبی را پیرامون نظرات، یادداشتها و کارهای مسیح مهاجری نگاشتهایم. همانطور که تا کنون بیان کردیم، سیاست مسیح مهاجری و سایر قلم به دستان اصلاح طلب در این دولت چیزی نیست جز عملیات انتحاری! اصلاح طلبان در ته چاه افتاده اند و قصد دارند با بیان انواع تهمتها، دروغ بستنها، پروپاگاندای رسانهای و سایر شیوه های عملیات روانی ذهن مردم را مشوش و جامعه را نسبت به سیاستهای دولت بد بین کنند. همچنین از آنجا که دیگر آبرویی برای خودشان نمانده، از هیچ حملهای ابا نمیکنند و ما به این حملهها، عملیات انتحاری میگوییم.
کسی که آب از سرش گذشته برایش فرقی نمیکند که یک وجب هم اضافه بشود یا خیر! مسیح مهاجری، مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی خواستار کنارهگیری آیتالله رئیسی از ریاستجمهوری شده و نوشته است: «حالا که روشن شده شما نمیتوانید از عهده حل مشکلات برآیید، شجاعانه کنار بروید و کار را به افراد کاردان بسپارید». بهانه مهاجری برای این یادداشت ادعای افزایش قیمت نان است؛ مطلبی که از اساس درست نیست و تغییری در قیمت نان ایجاد نشده است و سازوکار دریافت یارانه آن توسط مردم در حال تعریف شدن است؛ اما مهاجری به این بهانه و با این ادعا که حتی در دوران جنگ تحمیلی هم قیمت نان اینقدر گران نشده بود، به دولت حمله میکند.
مهاجری در روزهای آخر دولت روحانی و در شرایطی که بسیاری از حامیان وی دست از حمایت برداشته بودند، در سرمقالهاش نوشت «انتقاد از دولتهای یازدهم و دوازدهم لازم است اما آنچه صورت گرفته و میگیرد انتقاد نیست، انتقام است» که ما در یادداشتی به تبیین آن پرداختیم و اکنون خودش درحال انتقام گیری از دولت فعلی است. یکی از سایتها پیشنهاد خوبی به مسیح داده بود که «با توجه به اینکه آقای مهاجری تسلط کافی بر مطالب روزنامه ندارد و فاقد تحلیل سیاسی درست است و توانایی زنده نگهداشتن بِرَند این روزنامه را ندارد، توصیه میشود مدیریت روزنامه را به جوانترها واگذار و خود را بازنشسته کند».
دیگر جه گفته!
مسیح مهاجری به احتمال حضور عناصر نفوذی در دولت سیزدهم اشاره کرده است که این سخن، از سوی یونسی، وزیر اطلاعات دولت اصلاحات نیز بیان شده بود. این درحالی است که در دولتهای اصلاح طلب، به خصوص دولت قبلی حتی در امنیتی ترین مجموعه، یعنی تیم مذاکره کننده نیز جاسوس پیدا میشد؛ ساختارهای مختلف دولت نیز از این قاعده مستثنی نبودند و بیشترین آمار نفوذ در دولت پیشین به ثبت رسیده است. ضمنا افکار عمومی فراموش نمیکند که کدام محافل، نسخه اعتماد به آمریکا را برای این مردم پیچیدند و باعث شدند کشورهای بیگانه طمع کرده و به بهانه های مختلف، به کشور ما جاسوس بفرستند.
مسیح مهاجری همچنین نوشته: «چرا برای نتیجه رسیدن مذاکرات و لغو تحریمها، کاری انجام نمیدهید؟!» باید از وی پرسید دولت شما مگر ادعای لغو تحریمها را آن هم به صورت یک جا! نداشت؟ پس برجام چه شد؟ مگر شما زبان دنیا را بلد نبودید؟ برنامه اصلی و شعار محوری دولت شما رفع تحریمها و مذاکره با آمریکا بود؛ پس چرا موفق نشدید؟ نهایتاً این که اگر صداقت و شجاعت به ادعای نویسنده تحلیل مذکور ملاک کار باشد، خود وی باید قبل از هر چیز به خاطر ارائه تحلیلهای مسمومی که موجب گرفتار کردن اقتصاد کشور و مردم شده، از مدیریت این روزنامه که یادگار شهید بهشتی و حزب جمهوری است کناره بگیرد.
این نه اولین بار است و نه آخرین بار! از طرفی دولت نباید وارد شکایت از مطبوعات بشود و از سویی نباید اجازه داد این نوع مطبوعات به ادامه حیات خود ادامه دهند. بهترین راهکار ورود سایر مطبوعات و چهرههای رسانهای به صورت مستقل است که به هر طریقی که شده این روزنامه را از دور رسانههای کشور حذف کنند تا بیش از این اذهان مردم را آلوده نسازند. اگر با موفقیت این دولت به پایان برسد، اصلاحات دیگر نخواهد توانست سخنی بگوید و از اعتبار ساقط میشود و یکی از عوامل موفقیت این دولت، کار رسانهای قوی و اقناع افکار عمومی است که بزرگ ترین دشمن در این راه، همین مطبوعات هستند.