شماره 30 دو فصلنامه علمی «مطالعات قرآن و حدیث» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، سی امین دو فصلنامه علمی «مطالعات قرآن و حدیث» به صاحب امتیازی دانشگاه امام صادق(ع) با مدیر مسؤولی عباس مصلایی پور و سردبیری مهدی ایزدی منتشر شد.
این فصلنامه در 12 مقاله و 381 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
آموزش روش های فهم حدیث در روایات امام باقر(ع)
محمدرضا شاهرودی؛ رامین اژدری؛ امیرحسین فراستی
چکیده: «فهم حدیث» از جایگاه والایی در میان آموزههای امامان شیعه برخوردار است؛ چنانکه ایشان فهم یک حدیث را برتر از روایت هزار حدیث برشمردهاند. فهم حدیث به دو نحوه تمسک به اصول عمومی فهم متن و رجوع به آموزههای خود امامان امکانپذیر است. واکاوی تاریخ فقه الحدیث نشان میدهد که بحث از اصول فهم و مقصود واقعی کلام معصومان موردتوجه ایشان و اصحاب بوده و از عصر آن بزرگواران و توسط خود ایشان ابداع گردیده است؛ آنسان که ضرورت تمسک به سنت و حدیث، نیز خود ایجاب کرده که ضوابطی توسط امامان(ع) برای فهم درست حدیث ارائه شود. یکی از بخشهای روایی سرشار از این حیث، احادیث بهجای مانده از امام باقر(ع) است. از مطالعه بر روی روایات رسیده از امام باق(ع) برمیآید که ایشان علاوه بر تبیین بخش عظیمی از معارف دینی، درصدد تعلیم روشهای فهم صحیح احادیث به پیروان خود نیز بودهاند؛ تا شیعیان بهویژه در زمان غیبت، بتوانند با بهرهگیری از این روشها، از روایات منتفع گشته و موجبات هدایت را از آن در هر زمان و شرایطی بیابند. از واکاوی روایات امام باقر(ع) به شیوهی تحلیل محتوا و گردآوری دادههای تحقیق به نحو کتابخانهای، چنین برمیآید که برخی از روشها، همچون: شناخت واژگان اسمی و حرفی، و توجه به توسعهیافتگی معنای آنها در جهت شناخت مراد بدوی حدیث میباشند. فهم مراد جدی از طریق روشهایی همچون: بهرهگیری از آیات قرآنی همسو، تشکیل خانواده حدیث، توجه به مورد صدور، رخداد نقل به معنا، تقطیع، تحریف، تشابه، تجوز و همچنین تفسیر شایسته در برخورد با سوءبرداشتها به دنبال اختلاف افهام، قابل دستیابی است و این مهم، در روایات امام باقر(ع) مورد اشاره واقع شده است.
ارزیابی حدیث به روش «تحلیل فهرستی»: دیدگاه ها و مبانی
سید رضا شیرازی؛ محمود ملکی
چکیده: تحلیل فهرستی یکی از روشهای نوین در اعتبارسنجی حدیث است که از ابتکارات آیت الله سید احمد مددی است. بیش از یک دهه است که نگاشتههایی علمی در تبیین تحلیل فهرستی ارائه شده است. اما در این نوشتهها این روش کیفی-کمی در ارزیابی حدیث، فروکاسته یا فراافزوده شده است. در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی است، دو برداشت ارائه شده در این نوشتهها گزارش شده، ارائه و بررسی و نقد میگردد. در برداشت اول، هدف نهایی تحلیل فهرستی بازسازی کتابهای حدیثی قدیمی است و اعتبارسنجی حدیث از فوائد جانبی آن است. در برداشت دوم، تحلیل فهرستی مساوی منبعیابی روایت است و اعتبار حدیث برابر اعتبار منبعی است که در آن آمده است. بنا بر دیدگاه این مقاله، تحلیل فهرستی روشی در اعتبارسنجی حدیثی است که منبعیابی و یافتن اعتبار منبع بخشی از آن است. تحلیل فهرستی بر این اساس است که اغلب روایات شیعه در بستر نوشتار نقل شدهاند و بنابراین باید اعتبارسنجی بر اساس ارزیابی نوشتار باشد و از ابزارهای متناسب با این نوع ارزیابی استفاده گردد که مهمترین ابزار موجود فهرستها میباشند.
اصالت سنجی روایت نبوی «برتری پیامبرخاتم و آل او بر پیامبران»
پریسا عطایی نظری؛ محمدعلی مهدوی راد
چکیده: برتری رسول اکرم(ص) بر پیامبران پیشین از عقاید اجماعی مسلمانان است. امامیه بر اساس نصوص متعدد به افضلیت اهلبیت(ع) بر سایر پیامبران نیز باور دارد. برخی منابع متأخر امامیه در تبیین برتری پیامبر و آل او، به روایتی نبوی در امالی ابنبابویه استناد جستهاند که از گفتگوی رسول خدا(ص) و فردی یهودی درباره تفاضل حضرت محمد(ص) و حضرت موسی(ع) خبر میدهد. نوشتار حاضر امکان صدور این روایت از پیامبراکرم را با کاربست روشهای نقد متن میسنجد. اصالت ساختار روایت برپایه مشابهیابی بخشهای قابل تجزیه روایت در تراث اسلامی موجودِ کهنتر از امالی صورت گرفته و برآیند آن امکان وامگیری دو بخش پایانی روایت از منابع پیشین بر پایه شباهت لفظی، معنایی و اسلوب بیانی است. اصالت محتوای روایت نیز بنابر میزان فراوانی مفاهیم محوری روایت در مجموعه روایات منسوب به حضرت محمد(ص) بررسی شده و رهاورد آن تقویت انتساب مضمون بخش پایانی روایت به پیامبر اکرم(ص) است. از این رو، صدور روایت در قالب کنونی و انتساب برخی مضامین مندرج در متن به پیامبر اکرم(ص) تردید برانگیز است. با این حال، نوشتار حاضر احتمال عرضه این مضامین و آموزههای مبتنی بر آن را از جانب سایر معصومان نفی نمیکند و نقد روایت یاد شده به معنای انکار آموزه افضلیت رسول خاتم و آل او نیست.
اعتبارسنجی روایات سدّ الابواب و بررسی صحّت انتساب آن به خلیفه اول با رویکرد تاریخی
محمدحسین نقی زاده؛ صمد عبداللهی عابد
چکیده: روایات سد الابواب به معنای حدیث بستن دربها، به روایاتی اطلاق میگردد که بر اساس آنها، خداوند به پیامبرش (ص) وحی فرمود که درب تمام خانههایی که به سوی مسجد نبوی باز میشود را به جز درب خانهی علی(ع)، سد کند. کتب روایی اهلسنت، این حدیث را در مورد ابوبکر نیز نقل کردهاند که پیامبر (ص)، دستور داد تا تمام درها را به جز درب خانهی ابوبکر، سدّ کنند. در مورد ضرورت این پژوهش و نیاز آن به میانرشتگی، افزودنی است که علوم حدیث، همواره از چاشنی تعصّبات و جانبداریهای مذهبی برخودار بوده است و به همین دلیل، اختلافات بسیاری در آن به چشم میخورد. یکی از این اختلافات، اعتبار روایات سدّ الأبواب است که در مورد ابوبکر نقل شده است که کم و کیف این اختلافات در آثار دیگر به تفصیل بیان شده است. نوشتار حاضر، در صدد آن است تا از رهرو پژوهشی میانرشتهای در دو نوع روشی و نظری، و با تطبیق و تلفیق علوم حدیثی و علم تاریخ، به تحلیل و بررسی این روایت و واکاوی اعتبار آن بپردازد و در این راه، سعی بر آن است تا با تطبیق دادههای تاریخی مرتبط با دادههای علوم حدیثی در مورد روایات مورد بحث، و نیز تحلیل دادهها، به بررسی موضوع مورد بحث مبادرت ورزد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، روایات سدّ الابواب در مورد ابوبکر، با مسلّمات تاریخی در تعارض است؛ چرا که منزل ابوبکر در زمان صدور این حدیث، در مدینه نبود؛ بلکه در یکی از وادیهای اطراف مدینه به نام سُنح قرار داشت که از مسلمات تاریخی است که مورخان فریقین، آن را نقل کردهاند. بر این اساس، به نظر میرسد که روایات موردبحث، روایاتی جعلی باشد که در زمان بنیامیّه و برای اعتبار بخشیدن به مذهب خلفا، و در نتیجه افزایش نفوذ و قدرت و ثبات سیاسی وضع شده باشد .
بازخوانی روایت سبب نزول آیۀ قوامیّت مردان (نساء: 34) با تکیه بر روش تحلیل اسناد ـ متن
مژگان آهنگر داودی؛ ناهید حسین نتاج؛ فتحیه فتاحی زاده
چکیده: آیۀ 34 سورۀ نساء با توجه به اینکه مباحث مربوط به قوامیت مرد برای زن و نیز راهکارهای مواجهه با نشوز زن در آن مطرح شده است، بطور ویژهای مورد توجه مفسران و عالمان اسلامی بوده است. روایتی وجود دارد که بسیاری از مفسران آن را به عنوان شأن نزول آیه در نظر گرفته و مفاهیمی چون «قوامیت» و «ضرب» در آیه را با توجه به این سبب نزول معنا و تفسیر کردهاند. در این نوشتار، نسخههای مختلف این روایت با استفاده از روش تحلیل اسناد- متن بررسی شده است. نتایج این بررسی نشان میدهد که عبارتپردازی این روایت متأخر است و متقدمترین نسخۀ آن متعلق به اواخر قرن اول و از حسن بصری میباشد. موضوع مورد نظر مفسران متقدم در بیان این روایت، بحث قصاص زوجین بوده که تحلیل آن وابسته به مفهوم «قوامیت» است. این روایت با چنین عبارتپردازیای در واقع به بیان سبب نزول قسمت «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء» پرداخته و به بحث «وَاضْرِبُوهُنَّ» و تأیید یا انکار زدن زن مربوط نیست. همچنین این روایت به دلیل متأخر بودن عبارتپردازی و اشکالات کلامی آن، نمیتواند به عنوان مبنا در تحلیل آیۀ 34 نساء قرار گیرد. از سوی دیگر، با توجه به بررسی روایات دیگری که به مفهوم قوامیت اشاره دارند به نظر میرسد واژۀ «قوام» با «راع» به معنی «حفاظت» همپوشانی معنایی بالایی دارد.
تاریخگذاری روایات آغاز نزول وحی بر پیامبر اسلام (ص) در جوامع روایی اهل سنت
مرجان شیری محمدآبادی؛ نصرت نیل ساز
چکیده: در منابع روایی اهلسنت، روایاتی دربارۀ چگونگی آغاز نزول وحی با طرق متعدد و متون مختلف آمده است. در این پژوهش با استفاده از شیوههای مختلف تاریخگذاری احادیث (یافتن در کهنترین منبع، تحلیل سندی، تحلیل سندی-متنی)، خاستگاه تاریخی و جغرافیایی و سیر تطور تدریجی این روایات تبیین میشود.علاوهبراین، یافتههای پژوهش حاکی از این است که برخی از تحریرهای این روایات که به دلایل مختلف جعلی تلقی میشوند، در ابتدا توسط عایشه یا عبیدبن عمیر و ابومیسره همدانی، در دو تحریر بسیار متفاوت قبل از سالهای 58، 63 و 68 هجری، در راستای سیاستهای زبیریان و بنیامیه جعل و در مدینه، کوفه و مکه نشر یافته است. تحریر ابومیسره به دلیل عدم شهرت وی، ارسال روایت وی و کم اهمیت بودن کارکرد آن رواج چندانی نیافت. اما تحریرهای عایشه و عبید که منشأ واحدی دارند، توسط زهری بهصورت گسترده در شام، بصره و مدینه نشر یافت. با توجه به نسبت عایشه و عبید با آلزبیر و زهری با امویان میتوان گفت مهمترین هدف این روایات به هنگام پیدایی فضیلتتراشی برای زبیریان، و در مرحلۀ نشر توسط زهری با ایجاد تغییراتی در متن، کاستن از شأن و عظمت پیامبر بوده است.
تبیین مؤلفههای اخلاص با تأکید بر شرح نهج البلاغه علامه محمدتقی جعفری
علی بهرامی فارسانی؛ محمدرضا شمشیری؛ زهره سعادتمند
چکیده: یکی از مهمترین شرایطی که در نصوص دینی برای قبولی اعمال و عبادات بیانشده، مسئله اخلاص است، بهگونهای که اعمال عبادی بدون اخلاص را دورکننده انسان از مقام ربوبی دانستهاند. ازآنجاکه امیرالمؤمنین علی(ع) در کلمات نورانی خود به این موضوع توجه بسیار نمودهاند، لذا در این مقاله تلاش شده با تحلیل محتوای مطالب علامه جعفری در شرحی که بر نهجالبلاغه نگاشتهاند، به تبیین مفهوم حقیقی اخلاص، گونهها، انواع و شاخصههای آن پرداخته و بدینوسیله، مسیر فهم صحیح و کامل کلمات گهربار اهلبیت(ع) را در این زمینه فراهم سازیم. این کتاب ازجمله شروح جامع و چندبُعدی نگاشته شده در دوره معاصر برای مخاطبین اهل تحقیق و پژوهش بوده و به دلیل تسلط نویسنده بر حوزههای مختلف دانش و فلسفه، مباحث آن بهصورت روشمند و استدلالی بیان شده تا فهم صحیح را برای مخاطب ایجاد کند. در این مقاله از روش تحلیل محتوا استفادهشده و نتایج تحقیق بیانگر آن است که علامه جعفری اخلاص را عالیترین کیفیت رابطه میان انسان و حقیقتی که مطلوب ذاتی اوست، دانسته و با تقسیم آن به دو بخش عام و خاص، بالاترین مرتبه اخلاص را اخلاص ارزشی معرفی نموده و مؤلفههای بنیادین و شاخصههایی آن را تعریف کرده است. ایشان همچنین با تقسیم اخلاص به دو گونه اخلاص در عقیده و اخلاص در عمل، به ترسیم ابعاد سهگانه اخلاص در حوزه اطاعت، عبادت و استعانت پرداخته و درنهایت آثار و پیامدهایی مانند: نیل به وحدت مطلق، کسب معرفت، تسهیل جریان تعلیم و تربیت و تحقق عدالت را برای فهم وجود اخلاص در نهاد انسانها، معرفی نمودهاند.
تحلیل انتقادی داستان سلیمان نبی (ع) و اسبان جهاد
علیرضا هدائی؛ جواد سلطانی فرد
چکیده: آیات 31 تا 33 سوره ص به توصیف حکایت اسبان و حضرت سلیمان(ع) میپردازد. تفاسیر مختلفی درباره این آیات و شأن نزول آنها در بین مفسران شیعه و اهل تسنن وجود دارد که برخی از آنها با مقام عصمت سلیمان نبی(علیهالسلام) ناسازگار است. منشأ اصلی چنین اختلاف دیدگاهی، اختلاف در مرجع برخی از ضمایر در این آیات است. این نوشتار، پس از جمعآوری اقوال مفسران درباره این آیات و نقد و بررسی مفصل ادله آنها، به قول حق ازنظر نگارنده اشاره کرده و با روش تحلیلی به این نتیجه دست مییابد که با تمسک به این آیات نمیتوان هیچ ترک اولی یا خطایی را به حضرت سلیمان(علیهالسلام) نسبت داد و روایاتی که در این زمینه نیز وجود داشته و منشأ پیدایش اشکالاتی شده است، صرفنظر از تعارض با محکمات عقل، کتاب و سنت، اساساً مبتلا به ضعف سندی و غیرقابلاعتماد بوده و ریشه آن را میتوان در اسرائیلیاتی که در این زمینه نقلشده است، جستجو نمود.
تحلیلی بر کاربست قرآنی اصطلاح «أُولُوا بَقِیَّةٍ» و امتداد آن به روش تحلیل محتوای کیفی
رامین طیاری نژاد؛ علی حاجی خانی
چکیده: قرآن کریم در حوزههای موضوعی گوناگون، مفاهیم نظریِ معیّنی با هدف ساماندهیِ نظامِ رفتاری ارائه میکند. گاهی ایجاد و توسعهی این مفاهیم نظری، از طریق اصطلاحاتِ خاصّ قرآنی پدید میآید. هنرِ تحقیقاتِ قرآنی کشفِ این مفاهیم و جانماییِ اصطلاحاتِ قرآنی در آنها است. در اینصورت، مفاهیم از صرفِ مفهوم بودن خارج و کارکردِ آنها در نظامِ رفتاری روشن میشود. این پژوهش با روش اکتشافیِ تحلیل محتوا به واکاویِ کارکرد و کاربستِ اصطلاح قرآنی «أُولُوا بَقِیَّةٍ» با هدفِ کشف و امتدادِ کاربستهای قرآنیِ مرتبط با آن میپردازد. یافتههای تحقیق نشان میدهد «أُولُوا بَقِیَّةٍ» در الگوی «ایمانپذیریِ اقوام» ذیل حوزهی موضوعیِ «دعوت به توحید» با کاربستِ «بسترسازیِ ایجاد و دوامِ حاکمیّتِ دین» ایفای نقش میکند. بازآفرینیِ نقشِ این اصطلاح با تحلیلِ معکوسِ الگویِ تقابلیِ «ایمانناپذیریِ اقوام» امکانپذیر است. در ایمانناپذیریِ اقوام، فسادِ نظامِ فکری و عقیدتی از طریقِ فسادِ نظامِ رفتاری و بهدست گروهِ مرجعِ «ملأ» رخ میدهد. کاربستِ «أُولُوا بَقِیَّةٍ» در الگویِ ایمانپذیری، کاربستِ معکوسِ ملأ در الگویِ ایمانناپذیری است و «سلامتِ نظامِ رفتاریِ» جامعه به کُنشگریِ آنها وابسته است. چنین بهنظر میرسد که آیهی اصلی حاوی «أُولُوا بَقِیَّةٍ» (هود: 116)، متناظر و پاسخ سؤال آیه «فَلَوْلَا کاَنَتْ قَرْیَةٌ ءَامَنَتْ فَنَفَعَهَا إِیمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ یُونُس»(یونس: 98) میباشد.
گونه شناسی صورت بندی های مفهوم «بخشایش» در قرآن کریم و ترجمههای فرهنگی آن
وحید صفا
چکیده: حوزه معنایی «عفو و بخشایش»، چه نسبت به ارتباط انسانها با همدیگر و چه نسبت به ارتباط خداوند با انسان، از حوزههای معنایی پراهمیت در قرآن کریم است که پنج ریشه «عفو»، «تکفیر»، «غفران»، «صفح» و «تجاوز» به صورت سنّتی، دالّ بر این معنا دانسته میشود. این در حالی است که خواننده عصر حاضر تفاوت چندانی میان مفردات این حوزه معنایی احساس نمیکند. رسالت این پژوهش، مطالعه دقیق این پنج ریشه با استفاده از روشهای مختلف زبانشناسی تاریخی است. به این منظور با «ریشهشناسی» مفردات مربوطه و کشف «صورتبندی ساخت معنا» در هر واژه، تمایز معنایی میان این واژگان براساس دریافت عرب عصر نزول شناخته میشود و همچنین، با گونه شناسی سایر صورتبندیهای ساخت این معنا در زبانهای مختلف و مقایسه آن با گونههای موجود در زبان عربی قرآنی، علاوه بر فهم عمیقتر این مفهوم در عربی قرآنی، زمینههای ترجمه فرهنگی این مفردات را فراهم خواهیم کرد. بر این اساس مجموعاً چهارده گونه صورتبندی برای مفهوم بخشایش یافت شد که چهار گونهی، بخشایش به مثابه التیام دادن، گرداندن، عبور کردن و پوشاندن، در عربی قرآنی مورد استفاده قرار گرفته است. در نهایت با تقسیم گونههای چهاردهگانه به گونههای روانشناختی و گونههای فرهنگی، به مترجم کمک شده، خصوصاً در ترجمه دسته دوم، دقتهای بیشتری را به کار بسته و به همسانیها و ناهمسانیهای فرهنگی زبان مبدأ و مقصد توجه کند.
مبانی و اصول تربیت سیاسی زمامداران در قرآن کریم.
مهدی خزاعی گسک؛ حسن مجیدی؛ عباس مصلایی پور
چکیده: اهمیت زمامداران بدان حد است که در دین مبین اسلام سعادت یا شقاوت مردم به پیشوای آنها گره میخورد. این جایگاه، اهمیت تربیت زمامداران را میرساند که یکی از ابعاد آن، تربیت سیاسی زمامداران میباشد. از سویی دیگر، خلأ تئوریک و عملکرد نامطلوب زمامداران ضرورت این مسئله را نشان میدهد. بر این اساس پژوهش حاضر با استخراج مبانی و اصول تربیت سیاسی زمامداران در قرآن کریم با روش تفسیر توسعهای با رویکرد انتقادی میتواند تدوین بعد نظری الگوی تربیت سیاسی زمامداران را تسهیل نماید. یافتههای پژوهش بیانگر استخراج مبانی تربیت سیاسی زمامداران از منظر قرآن کریم در ابعاد: خداشناختی، انسان شناختی، ارزش شناختی، هستی شناختی و معرفت شناختی و اصول آن در سه ساحت بینش، گرایش و کنش است. از ترکیب مبانی و اصول بهمثابه بُعد نظری الگوی تربیت با عوامل، موانع و روشها بهمثابه بُعد عملی الگوی تربیت و ویژگیهای زمامدار مطلوب بهمثابه هدف، درنهایت میتوان الگوی تربیت سیاسی زمامداران از منظر قرآن کریم را استخراج نمود.
مبنای «محبت» در نظریه انسانشناسی علامه طباطبایی و دلالتهای اجتماعی آن
سید محمدرضا فقیه ایمانی؛ محمود کریمی بنادکوکی؛ مهدی ایزدی
چکیده: از جمله چالش های مهمی که بهطور جدی گریبان گیر علوم اجتماعی است، ابتنای این علوم بر مجموعه ای از مبانی است که نه تنها با تفکر الهی زاویه دارد؛ بلکه در برخی از موارد در مقابل آن قرار گرفته و همین امر سبب شده که این علوم در یک پارادایم غیرالهی به حل مسائل جامعه بپردازند. در میان حوزه های مختلف مبانی، «مبانی انسان شناسی» یک مکتب که به ترسیم سیمای انسان در نگاه آن مکتب میپردازد، از جایگاه ویژه ای برخوردار است به گونه ای که توجه به آن می تواند مسیر یک علم را بهطور کلی تغییر دهد. علامه طباطبایی از جمله متفکرانی است که نظریه های بدیعی را در این حوزه ارائه کرده است و در این میان تأکید ویژه ای بر روی «مبنای محبت» دارد. در این پژوهش تلاش شده با روش توصیفی – تحلیلی، به تبیین و تحلیل مبنای محبت در نظام وجودی انسان بهعنوان یکی از مبانی انسان شناسی پرداخته و برخی از دلالت های اجتماعی تسری این مبنا در حوزه مسائل اجتماعی را در آثار علامه طباطبایی مورد بررسی قرار دهیم. از جمله این دلالت ها می توان به «عبور از «نفع شخصی» در پرتو حرکت حبی»، «توسعه ذات و تحقق «من شامل جمع»»، عبور از مرز «استخدام گری» و حرکت به سمت نظام «ولایت» اشاره نمود.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دو فصلنامه علمی «مطالعات قرآن و حدیث» می توانند به نشانی : تهران، بزرگراه شهید چمران، پل مدیریت، دانشگاه امام صادق(ع)، دانشکده معارف اسلامی الهیات ارشاد. یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس https://qhs.journals.isu.ac.ir/ مراجعه کنند و با تلفن: 5-88094001 (داخلی 721) تماس بگیرند.