۲۵ مهر ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۴
کد خبر: ۷۲۱۵۵۰

نگاهی به سریال«آفتاب‌پرست»

نگاهی به سریال«آفتاب‌پرست»
سریال‌ها در شبکه نمایش خانگی میهمان خانه‌های مردم می‌شوند، خانه‌هایی که افراد درسنین مختلف ممکن است پای این سریال‌ها بنشینند تا در کنار هم داستانی را دنبال کنند.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، سریال‌ها در شبکه نمایش خانگی میهمان خانه‌های مردم می‌شوند، خانه‌هایی که افراد درسنین مختلف (نونهالان و کودکان، نوجوانان، بزرگسالان، میانسالان) ممکن است پای این سریال‌ها  بنشینند  تا در کنار هم داستانی را دنبال کنند اما عدم نظارت در شبکه نمایش خانگی موجب شده بسیاری از این سریال‌ها به دلیل مضامینی چون خیانت، تجاوز، مثلث‌های عشقی و یا با ادعای طنز و کمدی با ادبیاتی مبتذل و شوخی‌های جنسی در کنار خانواده قابلیت دیدن نداشته باشند.

سریال‌هایی مملو از الفاظ و دیالوگ‌های خارج از عرف

سریال‌هایی که مملو از الفاظ و دیالوگ‌های خارج از عرف و اخلاق می‌باشند تا مخاطبی را که به هر نحوی جذب شده به هر نحوی هم بخندانند! گویا در سال‌های اخیر هم در سینما و هم نمایش خانگی یکی از فاکتورهای تولید آثار طنز، شوخی‌های سخیف کلامی شده است که بدون رعایت اخلاق و ادب قرار است تماشاگر را جذب کنند.

درباره «آفتاب پرست»

سریال«آفتاب‌پرست»جدیدترین سریال کمدی شبکه نمایش خانگی لقب می‌گیرد که در چند هفته اخیر از سرویس فیلم‌نت منتشر شده است. برزو نیک نژاد به‌عنوان کارگردان این سریال، نامی آشنا برای مخاطبان سریال‌های طنز تلویزیونی است؛سریال‌های«دودکش»، «دردسرهای عظیم»، «پنچری»، «باخانمان» از جمله سریال‌های موفق و پرمخاطب این فیلمساز بوده‌اند.

نیک نژاد که تجربه ساخت فیلم‌های کمدی«لوله زنبور» و  «زاپاس» را در مدیوم سینما در کارنامه کاری خود دارد، در اولین تجربه شبکه نمایش خانگی به سراغ ساخت سریالی کمدی رفته است.

«آفتاب‌پرست»داستان دو رفیق خفت‌گیر به نام‌های جمال و منوچ است که عشق لاتی و سطح یک شدن در خفت‌گیری را دارند اما از بی عرضه‌گی و بدشانسی گیر پلیس می‌افتند و به زندان می‌روند. جمال در زندان به همه می‌گوید که در سطح یک فقط پورشه‌سوار خفت کرده‌اند و به همین خاطر به جمال پورشه معروف می‌شود، از زندان آزاد شده اتفاقات به گونه‌ای رقم می‌خورد که او به عنوان یک قهرمان مبارزه با مفسدین اقتصادی قلمداد می‌شود و ...

ایده تکراری و مضامین نامناسب

«آفتاب پرست» در قسمت اول شروع بدی نداشت و توانست مخاطب ساده‌‌پسند نمایش خانگی را که به دنبال سرگرم شدن است، به تماشای سریال ترغیب کند. اما در ادامه برای روایت قصه خود دست به دامن ایده‌های تکراری، تأکید بیش از اندازه بر عنصر اتفاق و شانس برای پیشبرد داستان و استفاده از عبارات دوپهلو با مضامین نامناسب و جنسی شده است.

قابل پیش‌بینی و سطحی 

«آفتاب‌پرست» به لحاظ موضوع و داستان یک کلیشه تکراری است در راستای فیلم‌های موفقی چون «لیلی با من است» و یا «مارمولک»؛ سریال داستان شخصی است که در یک موقعیت متضاد با شخصیت خودش قرار می‌گیرد و حال باید به این بازی کردن در نقش جدید ادامه دهد و این تضاد طبعتا جذابیت‌های خاص خودش را دارد. موضوع ریاکاری، مهم‌ترین عنصر «آفتاب پرست» برای طراحی موقعیت‌های کمدی است که نمونه اش را قبلا بار‌ها در سینما شاهد بوده ایم. فیلم‌نامه سریال نمی‌تواند ایده‌های جذابی برای داستان خلق کند. شوخی‌های سریال به شدت قابل پیش‌بینی، سطحی و مضحک هستند.

در واقع سریال تمام تمرکز خود را روی توانایی بازیگری پژمان جمشیدی گذاشته است تا ضعف‌های خود را بپوشاند اما طنازی این بازیگر نیز بعد از چند قسمت برای مخاطب تکراری و لوس می‌شود. بویژه آنکه به شکل اغراق آمیزی تمامی افراد اطراف جمال پورشه از نوعی بلاهت و حماقت برخوردارند که براحتی فریب نقش بازی کردن‌های جمال را می‌خورند.

جمال بعنوان شخصیت اصلی داستان دقیقا چون یک آفتاب‌پرست در هر موقعیتی برای حفظ منافعش رنگ عوض می‌کند و در این راه از انجام هرکار خلاف اخلاقی خودداری نمی‌کند. فیلمساز با زیرکی شخصیت ریاکار جمال را بعنوان قهرمان داستان معرفی می‌کند و با طنازی آن را برای مخاطب دوست داشتنی می‌نماید در حالیکه این شخصیت بویی از صداقت و انسانیت نبرده است.

وقتی سلیقه بازیچه سرمایه‌داری است

«آفتاب‌پرست» برای سرپوش گذاشتن بر ضعف‌های محتوایی و فنی خود علاوه بر تکیه بیش از اندازه بر پژمان جمشیدی، داستان خود را بگونه‌ای پیش می‌برد که استفاده ابزاری از زنان را امری عادی جلوه دهد. مژگان در چندین سکانس از آرایش غلیظ و عشوه برای خرکردن مردان پولدار استفاده می‌کند، دختری که ادعا دارد پدر و برادرش بسیار مردان متعصبی هستند!! آن هم پدری که فقط به فکر سوء استفاده از دیگران برای ماساژ دادن خود است و برادری( منوچ) که از بچگی هر لحظه عاشق یک دختری شده است.

در«آفتاب پرست» خانواده به معنای منسجم و همدل وجود ندارد؛ علاوه بر خانواده نابه سامان و فریبکار مژگان، جمال هم عملا خانواده‌ای دلسوز ندارد، پدرش که مرده است و مادرش هم فقط به فکر شوهر کردن است و گویی هیچ احساسی نسبت به جمال ندارد. از آن سو مهری گیرایی با بازی نچسب باران کوثری نیز پدری از کارافتاده دارد و در پانسیون زندگی می‌کند. البته مهری در مقایسه با جمال و منوچهر و مژگان که فقط به فکر منافع خود هستند حداقل یک احساس وظیفه‌ای در قبال پدرش دارد.

در پایان باید گفت هدف از ساخت«آفتاب پرست» همچون بسیاری از سریال‌های نمایش خانگی فقط کسب درآمد و فروش است. سریال‌هایی که برای لذت بردن، پالایش روحی و ارتقای سطح سلیقه مخاطبان نیستند و فقط می‌خواهند با استفاده از بازیگران سرشناس و نوشتن دیالوگ‌های سطح پایین مخاطبان را جذب کرده و سرمایه خود را بازگردانند.

ارسال نظرات