۰۳ دی ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۶
کد خبر: ۷۲۵۹۳۱
صدای پای فرقانیسم (۱۰)؛

عدالت خواهی با بی توجهی به شرایط و با شعار و هوچی گری محقق نمی شود

عدالت خواهی با بی توجهی به شرایط و با شعار و هوچی گری محقق نمی شود
حجت‌الاسلام شبان‌نیا گفت: عدالت طلبی باید به چه شکلی محقق شود و آیا می‌توان بدون توجه به شرایط زمان و مکان و فقط با یک شعار و ایده عدالت را محقق کنیم؟

اشاره: وقتی می‌پرسی که چند تن از عدالت خواهان حوزوی را نام ببرد، می‌گردد و تصاویر اشخاصی را می‌آورد که میکروفن در دست دارند و بدور از مجامع علمی، حوزوی بودن را نیز به سخره گرفته‌اند. حوزه انقلابی که امام خمینی(ره) و خلف صالحش بارها طرح و بیان می‌کرد را به گوشه‌ای وانهاده‌اند و از آن عدالت طلبی کف میدانی با چاشنی تزویر را اختیار کرده‌اند که در سایه اقداماتشان آن کسی که باید نفوذش را بکند، نفوذ می‌کند و آن کسی که باید حساب‌اش را شارژ کند تا خودرویی عوض کند و آپارتمانی بخرد، بخرد یا اگر قرار است ناشایسته و ناخلفی در جایی منتصب شود، منتصب شود. دست آخر هم همین‌ها در پایان مذاکرات و میدان جنگ، شمشیر می‌کشند و ولی فقیه را متهم اول و آخر قلمداد کرده و با ایشان به ستیز خواهند پرداخت. اگر هم خودشان حقی را ناحق کرده‌اند، اعتصاب سکوت می‌گیرند یا در دادگاه فریادهای گوش خراشی سر می‌دهند که بیا و بشنو. می‌شوند آن کودک سنگ پران شیشه شکنی که برای همه فریادند و برای خود سکوت.

از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ حجت‌الاسلام والمسلمین قاسم شبان نیا، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) رفت تا با وی درباره ابعاد مختلف جریان عدالت خواهی در کشور به‌خصوص جریان عدالت خواهی در حوزه علمیه گفت‌وگو کند.

رسا ـ جریان عدالت‌خواهی واقعی و درست چه مشخصاتی دارد و چطور می‌تواند پیشرفت را محقق سازد؟

بحث عدالت خواهی به عنوان یکی از آرمان‌هایی است که اگر ما بخواهیم سابقه‌اش را بررسی کنیم، بحث آن در تمام ادیان الهی مطرح بوده است. به طور ویژه دین اسلام بر عدالت تأکید دارد. فلاسفه اخلاق مطرح می‌کنند که حسن عدالت و قبح ظلم یک ارزش ذاتی دارد و سایر ارزش‌ها به همین بحث حسن عدالت و قبح ظلم برگشت دارد.

این نشان می‌دهد عدالت در مکتب اسلام و مکاتب انبیاء الهی اهمیت ویژه‌ای دارد. بحث عدالت در مکاتب دیگر به‌عنوان یکی از ارزش‌های مطرح قابل طرح و بررسی است. اما باید تأملاتی در این مسأله داشته باشیم. اگر ما بخواهیم به مقوله عدالت ورزی در جامعه توجه کنیم و همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند در راستای تحقق عدالت در جامعه تلاش کنیم به این خاطر که می‌بینیم ضعف‌های جدی در این زمینه وجود دارد، می‌طلبد که ما جنبه‌های مختلف این مسأله را مورد توجه قرار بدهیم.

نشان داده شده بسیاری از کسانی که در طول تاریخ آمدند به اسم ارزش‌های انسانی یا الهی فعالیت کنند، در نهایت به سمتی حرکت کردند که باعث زیر سؤال بردن آن ارزش‌ها شد. باعث فراهم شدن زمینه‌ای برای ریشه کن شدن آن ارزش‌ها در جامعه شود و دیگر آن طور که باید جدی گرفته نشود. الآن با توجه به اینکه مسأله عدالت در کشور یک چالش جدی است، وظیفه داریم که بدان بپردازیم؛ اما اگر فقط ما به مفهوم و واژه عدالت توجه داشته باشیم، ولی آن را در جای خود به کار نبریم ممکن است این مسأله به ضد خود تبدیل شود و آن هدفی که از آن دنبال می‌شد به هدفی کاملاً برخلاف آن می‌رسیم.

وقتی واژه‌ای به نام عدالت طلبی مطرح می‌شود، واژه مقدسی است و همه ما نسبت بدان وظیفه داریم؛ اما باید در درجه اول ببینیم عدالت به چه معنایی است؟ تعریف عدالت به معنای وضع شی فی موضعه است؛ یعنی باید هر چیزی سر جای خود قرار بگیرد. یا در تعریف آن گفتند اعطی کل ذی حق حقه. آن طور که باید حق هر چیزی ادا شود. فقهای ما در تعاریف خودشان از عدالت گفتند انجام واجبات و ترک محرمات و برخی فقها ترک اعمال خلاف شرع را گفته‌اند.

عدالت و مفهوم خود آن اقتضاء می‌کند که ما بدانیم بحث عدالت طلبی زمانی که مطرح می‌شود، باید به چه شکلی عدالت محقق شود؟ آیا می‌توان بدون توجه به شرایط زمان و مکان فقط با یک شعار و ایده عدالت را محقق کنیم؟ به هیچ وجه امکان ندارد. شما زمان صدر اسلام را ببینید مباحث متعددی اتفاق افتاده که برای مثال حضرت علی (ع) در صدد بودند برای محقق شدن برخی اهداف جامعه اسلامی بعضی از افراد را در بعضی از مناسب بگذارند؛ اما به خاطر مصالح بالاتر و به خاطر حفظ انسجام اسلامی علی (ع) ناگزیر شدند که برخی از افرادی را که مطلوبشان بود را کنار بگذارند و کسی را قرار بدهند که به معنای واقعی صلاحیت آن را نداشت. برای مثال قومی می‌گفتند اگر فلانی را بگذارید ما نمی‌پذیریم. علی (ع) مصالح بالاتری را در نظر می‌گیرد و با توجه به آن مصالح برخی از افراد را منصوب می‌کنند که مطلوب حضرت نبودند ولی حضرت ناگزیر بودند.

شما نمی‌توانید در یک حکومت اسلامی و حتی در هر حکومتی نمی‌توانید این مصالح را نادیده بگیرید. اینکه بگویید من به دنبال عدالت طلبی هستم و می‌خواهم مصلحت سنجی را کنار بگذاریم و به دنبال تحقق عدالت باشیم که این حرف بسیار بی‌پایه وسستی است. اگر شما شرایط و زمانه را در نظر نگیرید و به اسم عدالت ورود پیدا کنید؛ یعنی دقیقاً با توجه به خود تعریف عدالت ضدعدالت رفتار کرده‌اید. در تعریف عدالت گفتیم که باید حق هر چیزی را به درستی اعطا کنید.

گاهی برخی حق‌ها با هم تزاحم پیدا می‌کند. مسائل اجتماعی و فقهی به این شکل است که شما نمی‌توانید بگویید که این مصداق عدالت است و باید حتما طبق این پیش رفت. گاهی در مفهوم عدالت این تزاحم وجود دارد؛ نه اینکه در مقابل هم قرار بگیرند. ازاین‌رو لازمه هر حرکتی که می‌خواهد به اسم عدالت خواهی انجام شود این است که برای تحقق عدالت، شرایط زمان و مکان درنظر گرفته شود.

مصلحت در درون عدالت وجود دارد و باید درکنار هم دیده شوند. به همین جهت است که شما می‌بینید در فقه ما بخش زیادی از احکام به مصلحت حاکم گذاشته شده است. برای مثال درباره اهل ذمه در فقه می‌گویند باید جزیه بپردازند و میزان آن به اختیار حاکم است. آیا حاکم می‌تواند در زمانی جزیه نگیرد؟ بله می‌تواند متناسب با شرایط زمان و مکان حتی بحث مالی را ببخشد و پولی دریافت نکند. بسیاری از این مسائل را در فقه داریم که مصلحت هستند. جهاد در بحث‌هایی به اختیار حاکم واگذار شده است. حال یک نفر میدان جنگ را ببیند و بگوید به نظر من عدالت اقتضاء می‌کند که این کار بدی است، معنایی ندارد.

خداوند متعال به‌عنوان  شارع مقدس برخی اختیارات مطرح در زمان جنگ را به اختیار حاکم گذاشته تا او نظر بدهد؛ یعنی حاکم متناسب با شرایط زمان و مکان تصمیم می‌گیرد نمی‌توانیم به اسم عدالت بگوییم که عدالت زیر پا گذاشته شده است. باید شما مصالحی را که پشت یک مسأله وجود دارد را بررسی کنید و اگر دیدید خلاف مصلحت، عدالت در جایی زیر پا گذاشته می‌شود جلوی آن را بگیرید.

سرانجام برخی جریانات انقلابی که دهه شصت به اسم عدالت خواهی شکل گرفت چه شد؟ آن‌ها به دلیل نگاه خشک و متصلبی که به عدالت داشتند، باعث شد عدالت هم ذبح شود. گاهی حرکتی به اسم عدالت طلبی صورت می‌گیرد که باعث ذبح عدالت می‌شود. شما به اسم عدالت طلبی اسم برخی افراد را بدون بررسی پرونده این افراد ببرید یا بدون اینکه ضوابط در نظام جمهوری اسلامی مورد توجه قرار بگیرد، سرانجامی جز شکست ندارد. عدالت باید در چارچوب ضوابط دنبال شود.

اگر بدون رعایت این موارد پیامدها، ضوابط، مصالح و ... را در نظر نگیریم، باعث می‌گردد جنبش‌های تحت عنوان عدالت خواهی به ضد خودشان تبدیل شوند یا به اعمالی دست بزنند که خیال می‌کنند منطبق با عدالت است؛ اما مصداقی از مصادیق اعانه بر ظلم است. اگر حرمت شرعی کسی حفظ نشود و افشاگری کنیم؛ یعنی درباره آن شخص مرتکب ظلم می‌شویم. چیزی را هم به جامعه نشر می‌دهیم که فضای پاک و معنوی آن را به سمت و سویی سوق می‌دهیم تا هرکسی به هر فردی به اسم عدالت طلبی اتهام بزند.

بنابراین باید بسیار مراقب باشیم در ورود به اسم عدالت طلبی اولاً مصالح را بسنجیم، ثانیاً در چارچوب ضوابط شرع و قوانین نظام جمهوری اسلامی حرکت کنیم، ثالثاً اگر برخی از ضوابط و قوانین مشکل دارد ابتدا تلاش برای تغییر آن ضوابط کنیم. اقتضاء عدالت خواهی این است که حتی اگر برخی قوانین اشکال دارد، تلاش کنیم آن را تغییر دهیم؛ اما اگر چیزی تبدیل به قانون شده، نمی‌توان به اسم عدالت خواهی برخلاف آن حرکت کرد.

تأکید رهبر انقلاب که می‌فرمایند شما مطالبه‌گر باشید نسبت به ارزش‌هایی است که گاهی عمل نمی‌شود، باید ورود کرد. عدالت طلبی در عین اینکه فریضه شرعی است، اگر کوتاهی کنیم، در پیشگاه خداوند مسؤول هستیم.

رسا ـ جریاناتی که به ظاهر تلاش می‌کنند خود را عدالتخواه نشان بدهند، چطور جلوی موتور محرکه پیشرفت کشور را می‌گیرند و به انقلاب اسلامی ضربه می‌زنند؟

لازمه عدالت طلبی این است که از تمام ملزومات اطلاع پیدا کنیم تا بتوانیم تحلیلی به دست بیاوریم که این مسأله چرا به این شکل اتفاق افتاد؟ اگر ما این کار را کردیم، می‌توانیم ادعا کنیم در مسیر عدالت طلبی هستیم؛ وگرنه به هرکدام از این نکات توجه نکنیم، در مسیری واقع می‌شویم که نه تنها در مسیر عدالت طلبی نیستیم، حتی جریانات مقابل عدالت را تقویت می‌کنیم.

در واقع منشاء شکل گیری یک ظلم در جامعه خواهیم شد؛ زیرا حرمت افراد بی‌دلیل ضایع می‌شود و مقدمه چینی برای هر ظلمی در حق افراد است. بی‌گدار به آب زدن گاهی اوقات باعث می‌شود که برخی از افراد دیگر آن منشاء تأثیرات اجتماعی خود را از دست بدهند.

عدالت طلبی هم باید در سطح فردی، اجتماعی و حتی در خانواده‌ها اتفاق بیفتد و فقط محدود به جوامع سیاسی و اقتصادی نیست. عدالت طلبی باید در سطوح مختلف محقق شود؛ اما باید مراقب باشیم اگر این چارچوب رعایت نشود، عدالت طلبی به ضد خود تبدیل می‌شود.

علامه مصباح یزدی کتابی دارند که در زمینه اصلاحات نوشته شده. ایشان نکته‌ای دارند که از آیه قرآن گرفته شده است. یک عده تلاش می‌کنند و شاید واقعاً نیت آنها نیز درست باشد، به اسم اصلاحات در صحنه سیاسی جامعه ورود می‌کنند؛ اما کار آن‌ها در واقع فساد فی الارض است. اصلاح‌طلب واقعی در چارچوب اصول و قواعد به دنبال اصلاح ضعف‌های جامعه و حکومت برود که آن چارچوب را قانون و شرع تعیین کرده است.

بیان بسیاری از کسانی که فساد کردند اصلاح زمین و جامعه بود. شاید گاهی نیت آن‌ها اصلاح بوده؛ ولی به دلیل اطلاع نداشتن از جوانب مختلف مسأله، کارشان به فساد فی الارض تبدیل شد. جنبش‌هایی که امروزه به اسم عدالت طلبی شکل می‌گیرد باید مراقب باشند، اولاً از جهت بینشی آگاهی کامل داشته باشند، در چارچوب ضوابط حرکت کنند، اگر توهمی یا شبهاتی درجایی وجود دارد، برطرف شود تا وقتی که یقین پیدا کردند، به مسأله ورود کنند.

دوم باید انگیزه افرادی که در این حوزه ورود کرده‌اند را بررسی کنیم. آیا آن‌ها با انگیزه‌های نفسانی یا با انگیزه دفاع از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی آمده‌اند؟ ممکن است مسأله‌ای بینشی برای آن‌ها حل نشده باشد. اصل حرکت عدالت طلبی ضرورت بسیاری برای جامعه دارد. باید مراقب باشیم به اسم عدالت طلبی در مسیری قرار نگیریم که ظلمی به اسم عدالت و به اسم اصلاح، فسادی رقم بخورد.

رسا ـ آیا تبادر از "حوزه انقلابی" باید به رفتارهای هوچی‌گری ختم شود؟

زمانی که بحث حوزه انقلابی مطرح شد، مانند بحث جهاد تبیین یا جهاد کبیر بسیار شعاری با این مسأله برخورد کردیم. وقتی رهبر معظم انقلاب بحث حوزه انقلابی را مطرح کردند یا مدیر انقلابی یا دانشگاه انقلابی و ... را مطرح کردند، باید به دنبال این برویم که مؤلفه‌های انقلابی‌گری در حوزه علمیه را واکاوی کنیم.

آیا فقط مؤلفه انقلابی‌گری این است که بیرون چیزی دیدم فریادی بزنم؟ باید ببینیم مؤلفه‌های انقلابی‌گری چیست. به نظر من در راستای تحقق توصیه‌های حضرت امام و حضرت آقا در بحث حوزه علمیه حرکت کردیم آنجا حوزه، حوزه انقلابی می‌شود. ما در صورتی می‌توانیم بگویم مدیر حوزه یا مدیران ما در حوزه‌های علمیه انقلابی هستند؟ در صورتی که به‌دنبال تحقق منویات رهبر معظم انقلاب و امام خمینی در همه عرصه‌های علمی، مدیریت، سیاسی، اقتصادی و ... باشند.

رسا ـ تعریف دقیق شما از حوزه انقلابی چیست و چطور می‌توان آن را دربرابر حوزه سکولار محقق کرد؟

حوزه انقلابی مفهومی نیست که فقط در بحث‌های سیاسی مطرح شود. حوزه انقلابی مفهوم عامی دربرابر حوزه سکولار است. حوزه سکولار حوزه‌ای است که دغدغه انقلاب و نظام، دغدغه اسلام ناب، مدیریت انقلابی و ... را ندارد. یک زمان من به عنوان طلبه در حوزه انقلابی وظیفه‌ای دارم، یک زمان به‌عنوان مدیر انقلابی وظیفه‌ای دارم، یک زمان به‌عنوان استاد انقلابی، وظیفه‌ای دارم. باید مشخص شود هرکسی چه وظیفه‌ای و شاخصه‌هایی دارد.

مراجع عظام باید چه شاخصه‌هایی داشته باشند؟ آیا صرف بیانیه دادن و حمایتی از نظام صورت دادن انقلابی‌گری است یا انتظار می‌رود که حوزه علمیه را مسیر انقلابی‌گری نگه دارد؟ باید این شاخص‌ها را استخراج کرد. استادی که مسائل انقلاب را مطرح می‌کند، استاد انقلابی می‌شود یا استادی انقلابی است که شاخصه‌های انقلابی‌گری را در عرصه‌های علمی، سیاسی، اعتقادی و  .... داشته باشد؟

الحمدلله حوزه علمیه در مسیر انقلابی‌گری حرکت می‌کند؛ ولی حضرت امام به حوزه علمیه توصیه‌ای کردند تا زمانی که به این توصیه عمل نشود، حوزه علمیه با چالش روبروست. امام در وصیت نامه خود فرمودند حوزه های علمیه باید مراقبت کنند که افراد شیاد نفوذ نکنند در حوزه‌های علمیه، بعد اینها به مقامات بالاتری می‌رسند و ضربه‌ای که به اسلام می‌زنند با هیچ چیزی قابل قیاس نیست.

جلوگیری از نفوذ این افراد در حوزه علمیه وظیفه کیست؟ اگر کسی وظیفه دارد و به وظیفه‌اش عمل نکرده اگر بگوید انقلابی است، واقعاً انقلابی نیست و یک شاخصه انقلابی را ندارد. حضرت امام این وظیفه را به گردن مدیران حوزه گذاشته‌اند که تلاش‌هایی صورت گرفته است؛ اما آیا کافی است؟ جایی نیز به گردن اساتید و فضلا و جایی نیز خود طلاب عهده‌دار جلوگیری از نفوذ افراد شاید به حوزه‌های علمیه را دارند.

به نظر من در این مصاحبه‌ها با عناوین کلی دردی دوا نمی‌شود. رهبر انقلاب زمانی که بحث جهاد تبیین را مطرح کرد، مجلس انقلابی که اسم انقلابی را یدک می‌کشد، به دنبال اختصاص هزار میلیارد بودجه برای جهاد تبیین بود. رهبر انقلاب اجازه ندادند و نشان دادند که با این مخالفند. بدترین نوع برخوردی که می‌توان با این دغدغه‌های حضرت آقا و حضرت امام داشت توسط مجلس صورت پذیرفت. اینکه درباره جهاد تبیین همایش برگزار کنیم و آمار بدهیم که فلان مقدار مقاله نوشته‌ایم که کار نمی‌شود. باید برای جهاد تبیین وارد عرصه و میدان شوید، مصداقی ورود کنید و موضع داشته باشید و خودتان هم در این حوزه کار کنید؛ نه اینکه در حوزه‌های علمیه همایش برگزار کنید.

جهاد تبیین باید توسط حوزه علمیه عملیاتی شود که مدیران، اساتید، فضلا و طلاب بتوانند یک گام به سمت جهاد تبیین بردارند. حرکت‌های خوبی در حوزه شکل گرفته؛ اما اگر از شعارزدگی نسبت به فرمایشات رهبر انقلاب پرهیز کنیم، حوزه علمیه می‌تواند بسیار بیش از این در مسیر انقلاب حرکت کند و آن را به جلو ببرد.

الحمدلله حوزه علمیه، مدیری انقلابی دارد و فعالیت او در راستای رسالت حوزه علمیه است. آیت الله اعرافی حتی میزان کاری که انجام می‌دهد و میزان وقتی که می‌گذارد و میزان استراحتی که می‌کند کاملاً تناسب دارد با چیزی که الآن انتظار می‌رود، این درحالی است که ما بسیاری از این نکات را رعایت نمی‌کنیم.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات