رمضان؛ بهانه تبدیل اندکها به بینهایت
در عالم خلقت؛ هیچ آفرینشی برای خالق ناممکن نیست و خداوند، پروردگاری است که ناممکنها را ممکن میکند و از اندکها ابدیت میسازد و خزان و بی برگی زمستانها را به شکوفههای زیبا و دلپذیر بهاری مبدل میکند. خداوند برای تبدیل اندکهای بشر به بینهایت ماه رمضان را قرار داده است که درک یک شب قدرش برای تبدیل اندکهای بشر به بینهایت کافی است.
مقارن شدن بهار طبیعت با بهار قرآن نوید و مژده بزرگی است از برای بشریت؛ مژدهای که بشارت نزدیکی ظهور موعود غایب از نظرها است.
بهار یادآور درس معاد برای بشریت است
خداوند در عالم خلقت فصل بهار را مأمن تفکر بشریت قرار داده است؛ چراکه اگر انسان اندکی اهل تفکر باشد با شکوفهزدن درختان مرده و جوانه زدن بذرهای خفته در دل زمین در مییابد که زندگی او را نیز بهار و خزانی است بهاری که پس از زمستان جوانه زدن شکوفهها را به جشن نشسته است.
خداوند با بهار طبیعت به بشریت یادآور معاد میشود؛ معاد و زندگانی که در برابر زندگی اندک دنیا بسیار بزرگ است.
خداوند با بهار به بشر یادآور میشود که هر بهاری را زمستانی به دنبال است و هر خزانی را به یقین بهاری در پی خواهد بود.
بشر اهل تفکر، با دیدن فصلها و بهار طبیعت به یقین به زندگی پس از مرگ ایمان آورده و میفهمد که زندگی اندک و ناچیز دنیا را ابدیتی بی نهایت در پی خواهد بود که بشر باید از این اندک برای آن بی نهایت توشه سازی کند.
رمضان بهانه تبدیل اندکها به بی نهایت
اما چگونه میشود از اندک بی نهایت ساخت؟ هیچ فرمول و معادله ریاضی در عالم امکان، امکان تبدیل اندک به بی نهایت را ندارد و هیچ نابغهای در عالم ریاضیات و هندسه هرگز نتوانسته و نخواهد توانست که از اندک بی نهایت بسازد.
اما در عالم خلقت؛ هیچ خلقتی برای خالق ناممکن نیست و خداوند، پروردگاری است که ناممکنها را ممکن میکند و از اندکها ابدیت میسازد و خزان و بی برگی زمستانها را به شکوفههای زیبا و دلپذیر بهاری مبدل میکند.
آری در عالم خلقت و کائنات ناممکنی از برای خالق وجود ندارد و خالق عالم، قادر متعالی است که از هیچ، همه چیز ساخته است و ناممکن را ممکن کرده است؛ بنابراین از برای چنین خالقی امکان تبدیل اندک به بی نهایت ناممکن نیست. خداوند در عالم خلقت ماه رمضان را به عنوان بهار قرآن و ماشین تبدیل اندک به بی نهایت قرار داده است.
خداوند برای تبدیل اندکهای بشر به بسیار و بی نهایت ماه رمضان را قرار داده است، رمضانی که نه تنها بهار قرآن و جان هاست بلکه بهانه خداوند است برای تبدیل اندکهای بشر به بی نهایت و قدر شب قدرش برای هیچ کس معلوم نیست و همین یک شب کافی است تا اندکهای بشر بسیار و بی نهایت شود؛ اندکهایی مانند نفس روزه دار که خداوند آن را تسبیح بی نهایت محاسبه میکند.
ماه رمضان بهانه خداوند برای بی نهایت کردن اندکها است چرا که خداوند میخواهد بهشتیان فراوان و جهنمیان اندک باشند و برای همین است که در ماشین حساب رمضان ثوابهای اندک بی نهایت شده و گناهان بسیار را خداوند با دعای سحر مناجاتهای شبانه بندگان هیچ کرده و حتی از فرشتگان پنهان میکند تا بنده در برابر فرشته عمل هم شرمنده نشود و اینچنین است که خالق ناممکنها در ماه رمضان گناهان بسیار بشر را بخشیده و اندکهای او را بی نهایت حساب میکند.
رمضان ماه بودن در آغوش خدا است
بله بی دلیل نیست که خداوند از مادر به بندگانش مهربانتر است و همیشه بندگان را به بهانههای مخالف از جمله رمضان با وجود گناهان بسیار در آغوش کشیده و با چشمی که از اشک ندامت از گناهان نمناک و تر شده است آنها را میبخشد و بسیارهای گناهان را از برای بندگان نادم هیچ میکند.
ماه رمضان، ماهی است که در آن عشق جنون میشود
حال پرسش این است که آیا چنین خالقی لایق تسبیح و عبادت نیست؟ اگر بنده اهل خردورزی باشد و اندکی مرام و معرفت داشته باشد نه تنها چنین خالقی را باید عاشق باشد بلکه مجنون شدن در برابر چنین خالقی نیز هیچ است.
مرام بندگان اهل خرد در ماه رمضان عاشقی است و بندگان با مرام عاشقی را در ماه رمضان با عبادت و دعا و نیایش و روزهداری مجنون میکنند و ماه رمضان، ماهی است که در آن عشق جنون میشود و با جنون خویش به عالمیان نشان میدهد که مجنون شدن و عاشقی جز برای ذات خداوند شایسته نیست.
بنده عاشق در ماه رمضان بخاطر خداوند به میل خویش نه میگوید و تمام امیال نفسانی خویش را فقط به خاطر خواسته خداوند کنار میگذارد و این مهمترین درس بندگی است و کسی که در ماه رمضان به خداوند بله بگوید به یقین در تمامی ادوار خواسته خداوند را بر خواست خود ترجیح میدهد.
اگر در سقیفه، سقیفه نشینان خواسته خداوند را مبنی بر امامت امام علی علیه السلام نادیده گرفتند به این دلیل بود که روزهداری آنها ظاهری بود؛ چرا که اگر روزهداری مؤمن واقعی باشد هرگز خواست خداوند را بر خواسته خود ارجحیت نمیدهد و حتی اگر خواست خداوند برخلاف میل او باشد در مقابل خداوند چشم گفته و سخن و کلام خداوند را انجام میدهد.
ماه رمضان، ماه تمرین برای ظهور
اگر به این دید به ماه مبارک رمضان نگاه کنید؛ یعنی نگاهی که در آن بنده خواست خداوند را بر خواست خود بدون چون و چرا ارجحیت میدهد؛ ماه رمضان ماه تمرین برای ظهور خواهد بود؛ چراکه مؤمن منتظر فقط در برابر کلام خداوند شنوا است و جز کلام خداوند کلام دیگری حتی کلام نفس و میل خود را نخواهد شنید.
آری رمضان ماه تمرین بندگی است، تمرین برای ظهور، تمرین بندگی برای آمادگی در برابر خداوند و امام امت؛ زیرا بندهای که منتظر ظهور است همیشه خواست خداوند و خلیفه خدا در روی زمین یعنی امام معصوم را بر میل خود مقدم میداند و بدون حتی یک کلمه پرسش، کلام خداوند و امام را انجام میدهد حتی اگر به ظاهر انجام خواست خداوند و امام معصوم به ضررش باشد او خواست خداوند و امام را بر خواست خویش مقدم میداند به همین دلیل است ماه رمضان، ماهی است که در آن عشق جنون میشود.
آری ماه رمضان، ماه تمرین بندگی و آماده شدن برای ظهور است و ادغام بهار طبیعت با بهار قرآن نشان دهنده و بشارت آفرین این است که دوران انتظار به مدد الهی رو به اتمام است و اگر چشمها و جسمها لایق شود به زودی موعود و گمشده امتهای آخر الزمان را خواهد دید و به ندای یاری طلبی آخرین ذخیره الهی در روی زمین لبیک خواهد گفت.
برای لبیک به آخرین ذخیره الهی در روی زمین باید در ماه رمضان آنچنان خداوند را بندگی کرد و شیطان نفس را در زنجیرها اسیر کرد که عشق نیز در این عاشقی مجنون شود و عاشقی که مجنون شود به چشم دلپذیر صبح ظهور را مشاهده گر خواهد بود و در سحرگاه ظهور با امام خویش صبح ظهور را افطار خواهد کرد و برای همیشه شیطان را در زنجیر به خداوند دست بسته تحویل خواهد داد و این پایان بخش مهلت خداوند به شیاطین روی زمین خواهد بود.
فاطمه قاسمی