۲۲ آذر ۱۳۸۹ - ۱۲:۱۷
کد خبر: ۹۳۰۴۷
دل نوشته ای از حضرت آیت الله صافی گلپایگانی؛

صبح عاشورا

صبح عاشورا
السلام علیک یا ابا عبد الله الحسین

صبحی سهمگین

صبح روز عاشورا، صبح روز رستاخیز عظیمی است که بشریت در هولناک‌ترین مواقف و هراس انگیزترین ایستگاه‌ها قرار گرفت و با حوادثی رو به رو شد که فرشتگان آسمانی را هم به شگفتی انداخت.

صبحی است سخت رهیب؛ مخاطراتی که در پی دارد و امتحاناتی که برای انسان پس از آن پیش می‌آید، چنان شکننده است که شکست ناپذیری در برابر شداید آن، جلوه امر محال و غیر ممکن را دارد. اگر آن سختی‌ها بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها فرود می‌آمد، تحمل آن را نداشتند و اگر توان همه افراد بشر را یک نفر داشته باشد باز هم توان غلبه بر شداید و مصائب این روز از صاحب آن، عجیب و حیرت‌انگیز است.
جلوه‌گاه ایستادگی

استقبال از این روز، تنها در تاریخ انسانیت، از یک نفر صادر شده است[1] و نه پیش از او سابقه داشته و نه بعد از آن اتفاق می‌افتد؛ یک نفر که از نظر ظاهری یک تن بود، اما از نظر معنا و بصیرت در معنویت و شخصیت، یک عالم و عالم‌ها و بیش از آسمان‌ها و زمین و بهشت و آنچه در آنهاست بود، و همان مثال حقیقی و اکمل «الصورة الانسانیة هی أکبر حجج الله علی خلقه ، وهی الکتاب الذی کتبه بیده وهی الهیکل الذی بناه بحکمته، وهی مجموع صور العالمین وهی المختصر من العلم فی اللوح المحفوظ»[2] بود، بزرگ مردی که در این روز و در این میدانِ پر از آنچه در نظر همه وحشتناک، هول‌انگیز و غیر قابل تحمل است، ایستاد.

آن کس که اصالت و شرف انسان، اوج عظمت خود و ارزش انسان در تمام عوالم خلقت را به همه مخلوقات و ممکنات نشان داد و آیاتی مانند

«لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم»[3] و «فتبارک الله احسن الخالقین»[4] و «انی اعلم ما لاتعلمون»[5]را تفسیر نمود، حسین است؛ حسین انسانیت، حسین ملائکه، حسین انبیا، حسین ابراهیم و موسی و مسیح، حسین محمد و علی و فاطمه، حسین حسن، حسین اسلام، حسین قرآن، حسین صبر و استقامت، حسین حق و عدالت، و در نهایت حسین خدا و حسین و حسین.

صبح مصیبت‌ها

صبح روز عاشوراست؛ صبحی که آبستن مصایب جانکاهی است‌که حسین علیه‌السلام و اهل بیت و اصحابش باید به استقبال آنها بروند و از دین، قرآن و شرف آل محمّد صلوات الله علیهم و شرف همه انسان‌های شریف، دفاع کنند و در این روز، یگانه راهی را که طی کردن آن برای نخبگان در طول قرن‌ها میسّر نمی‌شود، با عزت و سرافرازی طی نمایند.

صبح عاشوراست؛ انبوه لشکر ظلم و ضد انسانی، لشکری که برای انجام بزرگ‌ترین جنایات آماده شده بودند، گروه معدود و به ظاهر اندک از نخبگان عالم وجود را محاصره کرده بودند.

عاشورا جلوه‌گاه توکل

حسین علیه‌السلام و اصحابش با تصمیم قاطع و عزمی راسخ، به تمام دنیا، مردم آینده جهان، فرشتگان و همه، اعلام وجود می‌نمایند، و الله اکبر از آن عظمت ایمان و عظمت هدف و مقصد!

حسین علیه‌السلام اگر چه وجودش مالامال از توجه خاص به خداوند متعال بود و اگر چه دلش در حد کمال، محکم و استوار بود و می‌دانست که در آن معرکه، که دشمن همه گونه شرارتی را مرتکب می‌شود، نه خودش و نه اصحابش شکست نمی‌خورند، و با روحیه و قوّت ایمان به خدا در خط خود و صراط مستقیم فداکاری در راه دین و استقبال از شهادت، دشمن را بیچاره می‌نمایند، اما با این همه، مرد موحد و بنده خاص و خالص خدا همه چیز و همه نیروها را از او می‌داند و فقط او را حی و قیوم می‌شناسد، از این رو با ابتهال تمام، از خدا طلب کمک کرده و وثوق و اعتماد خود به پروردگارش را اعلام می‌نماید، و چنان دعا و ابتهال می‌کند که زبان و بیان ما از تقریر این شور و شوق و توجه حسین و اصحابش به خدا عاجز است.
دعای حسین علیه‌السلام چه بود؟

حسین علیه‌السلام در این روز آنچه را که به ظاهر برای انسان عزیز است و همه برای حفظ آنها دعا می‌کنند، در ورطه خطر قطعی می‌بیند. او دعا می‌کند، اما دعایش نجات ظاهری از این ورطه و امتحان بزرگ نیست؛ دعا نکرد که خدایا! جوانانم و برادرانم را از این قتل و شهادت و اهل بیت را از اسارت، نجات بده و آنها و اصحابم را باقی بدار، یا شیر خوارم را مورد ترحم این اشرار قرار بده؛ نه! او این گونه دعا نمی‌کرد و هیچ یک از اصحاب و یاورانش هم این گونه دعا نمی‌کردند؛ آنها همه به شهادت می‌اندیشیدند؛ آنها از اینکه انصار خدا، انصار رسول خدا و انصار حق می‌باشند به خود می‌بالیدند.

در اندیشه شهادت

و چیزی که به فکر آنها خطور نمی‌کرد، نجات از مرگ بود. آنها همه مستغرق در بحار توجه به خدا و نیل به فوز شهادت بودند، دعایشان این بود که در شهادت و ایثار جان درراه خدا هرچه بیشتر، خالصانه وموفق‌تر عمل نمایند و فداکارتر باشند ودر برابرضربات‌تیرها وشمشیرها ونیزه‌های دشمن، شایق‌تر ایستادگی نمایند؛‌کشته شدن درراه خدا وشهادت، فوزعظیمی بود که به چشم خویش می‌دیدند و با اختیار و اشتیاق تمام به سوی آن می‌شتافتند.

پرواز روح

دعای حسین علیه‌السلام در این روز، دعایی است که اوج پرواز روح آن حضرت را به نمایش گذاشته، و ارتباط خاص و خالص او با خدا را بیان می‌کند. نکته‌های بزرگی که در این دعا و در این موقعیت نهفته، بسیار آموزنده و سازنده است؛ این بالاترین مقام ربط و قرب آنان به خداست؛ انسانی که تمام وجودش معنای «انّ صلاتی ونسکی ومحیای ومماتی لله ربّ العالمین»[6] است دعا این است:

اللهمّ انت ثقتی فی کلّ کرب وانت رجائی فی کلّ شدّة وانت لی فی کلّ امر نزل بی ثقة و عدة، کم من همّ یضعف فیه الفؤاد، وتقلّ فیه الحیلة، ویخذل فیه الصدیق، ویشمت فیه العدو، انزلته بک و شکوته الیک رغبة منی الیک عمن سواک، ففرجته عنی وکشفته وکفیتنیه، فانت ولی کلّ نعمة، وصاحب کلّ حسنة، ومنتهی کلّ رغبة[7]

چند نکته از یک دعا

در این دعا، که جمله‌های توحیدی آن را بزرگان علما و اهل معرفت و ارتباط با حقایق عالی و معانی متعالی باید شرح بدهند و برهان قدرت ایمان، وثوق، اعتماد و امید امام علیه‌السلام به خداست، به نکته‌های بزرگی اشاره شده است.

اول: توحید در مقام وثوق و اعتماد و اتکا؛ امام علیه‌السلام در اندوه‌ها تنها خدا را پشتیبان و تکیه‌گاه خود می‌داند و به احدی غیر از خدا اعتماد و اتکا ندارد.

دوم: توحید در مقام رجا و امید؛ که در این مرتبه و مقام نیز حسین علیه‌السلام در هر شدت و سختی به او و حسن قضای او امیدوار است.

سوم: خدا را ستایش می‌نماید که در همه حالات و همه همّ و غم‌ها، هموم و غموم او را برطرف ساخته و غصه‌هایی که دل را ضعیف می‌نماید و راه چاره در آنها بسته می‌شود و در آن دوست، شخص را وامی‌گذارد و دشمن، شماتت می‌نماید، بر طرف فرموده است. در اینجا و در این موقف هولناک نیز از خدا می‌خواهد که به او توان حفظ آن موقف را عطا کند و او را در تحمل این همه مصیبت‌ها و بلیات یاری فرمایدکه تا پایان راه، همه این مدارج و معارج را خودش و اهل بیت و اصحابش با عزمی خلل ناپذیر طی نمایند، و مشتاقانه، یکایک گردنه‌های خوفناک این وادی را پشت سر گذاشته وپیش بروند؛ وبروند تا به جایی برسندکه دیگراین عقل‌های محدود ما از درک اوج آن عاجز است، و همه قله‌های عظمت را فتح نمایند.
و دعای حسین علیه السلام مستجاب شد

این دعا و این ابراز اعتماد و وثوق به بهترین وجهی مستجاب شد، و حسین به آنچه اراده کرده بود و می‌خواست، رسید؛ همه مقاصدش حاصل شد و همه حوائج حقیقی و خواسته‌هایش برآورده گردید؛ همه یاران و اصحابش قله‌های بلند تقرب به خدا را فتح نمودند و برکات کار آنها تا روز قیامت، شکوفا و زنده و پایدار است و آیه شریفه

ضرب الله مثلاً کلمة طیبة کشجرة طیبة اصلها ثابت وفرعها فی السماء[8]

در طول قرون و اعصار تا روز قیامت، تفسیر شد.

والســلام علی الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین و رحمة الله وبرکاته[9]

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. البته بزرگانی مثل سایر خمسه النجباء علیهم السلام نیز واجد همین قدرت روحی و توان عظیم ایمانی بودند اما اجرای این برنامه عظیم و ایستادن در موقف تاریخی و بی نظیر به عهده حسین علیه‌السلام و بر دوش آن حضرت افتاد.
[2]. صورت انسانیّت بزرگترین حجت هاى خدا بر خلق او است و آن کتابى است که خدا با دست تواناى خود آن را نوشته و آن هیکلی است که به حکمت خود آن را بنا کرده و آن مجموع صورت جهان‌ها و عوالم است و آن مختصر علومى است که در لوح محفوظ است»؛ حدیث معروف است و صدر آن به این متن در تفسیر صافی، در تفسیر آیه2 سوره بقره نقل شده است: «الصورة الانسانیة هی أکبر حجة الله علی خلقه وهی الکتاب الذی کتبه الله بیده»
[3]. سورة تین، آیة 4؛ به تحقیق که ما انسان را به بهترین صورت و نظام آفریدیم.
[4]. سورة مؤمنون، آیة 14؛‌ پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است.
[5]. سورة بقره، آیة 30؛ من حقایقی را می‌دانم که شما نمی‌دانید.
[6]. سورة انعام، آیة 162؛ نماز و تمام عبادات من وزندگی ومرگم برای خداوند؛ پروردگار جهانیان است.
[7]. مقتل الحسین، ابی مخنف الازدی؛ ای خدا! پناه من در هر غمی تو هستی و امید من در هر سختی تو هستی. در هر چه بر من روی آورد تو پناه و یاری کننده من هستی. چه بسیار از غم‌هایی که دل را به تپش در می‌آورد و چاره را کم می‌کند و رفیق را درمانده و دشمن را خشنود می‌کند به تو واگذار نمودم و شکایت آن را به تو کردم برای رغبتی که فقط به تو داشتم نه به غیر تو، و تو آن غم را دفع کردی. پس تو صاحب هر نعمت و هر خوبی هستی و منتهای هر آرزویی تویی.
[8]. سوره مبارکه ابراهیم آیه 24؛ خداوند کلمه طیبه را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرد که ریشه آن ثابت و شاخه‌های آن در آسمان است.
[9]. نگاشته صبح عاشورای 1428 هـ ق.

ح
ارسال نظرات