۰۹ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۵:۲۲
کد خبر: ۱۵۸۲۴۸
آیت‌الله جوادی آملی:

ادب دستور بین‌المللی اسلام است/خیال‌بافی و فخرفروشی وحدت جامعه را از میان می‌برد

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله جوادی آملی گفت: ادب دستور بین‌المللی اسلام است، اگر می‌خواهید در جامعه بین‌المللی زندگی کنید، باید مودب باشید، چه انسان در حوزه اسلامی که ملی است می‌خواهد زندگی کند، چه در حوزه موحدان که منطقه‌ای است، چه با ملحدان و کافران بخواهد زندگی کند، که در سطح بین‌المللی است باید ادب داشته باشد.
درس تفسير قرآن کريم آيت الله جوادي آملي در مسجد اعظم قم
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی، پیش از ظهر چهارشنبه در درس تفسیر خود که در مسجد اعظم برگزار شد، گفت: اولین وصیت لقمان توحید بود، توحید اولین وصیتی است که خداوند به همه انبیا گوش‌زد کرد و انبیا نیز همان مسأله را به فرزندان و اوصیا خود توصیه کردند، به انبیا فرمود «أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ» موحد باشید و جامعه را تکه تکه نکنید، توحید و اسلام را سفارش کردند و گفتند در حال ایمان بمیرید «وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ»، لقمان نیز که از انبیا کمک می‌گرفته نیز توحید را به فرزند خود توصیه می‌کند، هم او را به توحید دعوت کرده است و هم بعد از آن او را به نماز، امر به معروف و نهی از منکر و مردمی زیستن دعوت می‌کند، که این‌ها غیرمستقیم وصیت به جامعه است، اگر جامعه موحد بود و اگر جامعه اقامه نماز داشت و اگر جامعه امر به معروف و نهی از منکر داشت و اگر جامعه عاقلانه زندگی ‌کرد، نه بر اساس خیال، حتما وحدت محفوظ است، بر اساس تواضع زندگی می‌کرد، نه فخرفروشی،  جامعه‌ای که درآن خیال‌بافی و فخرفروشی نیست، وحدت وجود دارد.
هنگام صحبت با مردم تمام‌رخ با آنان حرف بزنید
وی افزود: بعد لقمان فرمود حالا که موحد شدید، نماز که ستون دین است را اقامه کنید جامعه را به امر به معروف و خیر دعوت کن و یقینا حرف کسی که خود به نماز عمل می‌کند تأثیر بیشتری دارد، در ادامه دستوراتی درباره ادب می‌دهد، فرمود اگر می‌خواهید در جامعه زندگی کنید و با مردم می‌خواهید زندگی کنید، مودبانه به سر ببرید، ادب دستور بین‌المللی اسلام است، اگر می‌خواهید در جامعه بین‌المللی زندگی کنید، باید مودب باشید، چه انسان در حوزه اسلامی که ملی است می‌خواهد زندگی کند، چه در حوزه موحدان که منطقه‌ای است، چه با ملحدان و کافران بخواهد زندگی کند، که در سطح بین‌المللی است باید ادب داشته باشد، ادب یعنی رفتار درست حرف زدن و حرف درست زدن، ادب یعنی درست برخورد کردن و برخورد درست، این دستور رسمی اسلام است که در هر سه سطح‌ ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی باید رعایت شود.
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّـهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ»، خاطرنشان کرد: صورت را نیم‌رخ به مردم نشان نده، وقتی حرف می‌زنی با تواضع نگاه کن، به جای دیگر نگاه کنی با ادب اسلامی سازگار نیست، برخی اهل تخیل هستند این نیم‌رخ نگاه کردن را فخر می‌پندارند، بعضی به دنبال این نیستند اما در رسانه‌ها و در عکس و فیلم‌ها به دنبال این نیم‌رخ‌ نشان‌ دادن‌ها هستند، وقتی دارند با شما سخن می‌گویند یا مناظره یا مصاحبه دارند، یک گوشه چشمشمان به دوربین است، این در اثر کوتاهی فکر، کمی همت و نازل بودن جنبه معنوی است، فرمود وقتی با مردم سخن می‌گویی تمام صورتت به مردم باشد، اگر به پیامبر فرمود «وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ»، وجود مبارک با هر که حرف می‌زد با تمام چهره حرف می‌زد، نه با نیم‌رخ، زیرا متخلق به اخلاق الهی است، خدا اگر پاسخ یک سؤال را می‌دهد با تمام رخ جواب می‌دهد «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ».
عقل برای مهارزدن به خیال آفریده شده است
وی اظهار داشت: اگر ذات اقدس اله که بسیط محض است دارد به کسی پاسخ می‌دهد دارد با تمام رخ پاسخ می‌دهد، اگر او باسط الیدین بالعطیه است با دست بی‌دستی‌اش با همان دو دست عطا می‌کند که نشانه تکریم است، پیامبرش هم وقتی با کسی حرف می‌زند، با تمام رخ حرف می‌زند، نه یک طرفش شرق باشد  و یک طرفش غرب باشد، فرمود فخر فروشی و خیال‌بافی نکن، برای این‌که این ادب را از تو بگیرند می‌شود یک جسم 70، 80 کیلیویی، اگر آن روح ملکوتی را از تو بگیرند، همان 80 کیلو می‌شوی، «إِنَّکَ لَن تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا»، هی فشار به زمین بیاوری نمی‌توانی زمین را سوراخ کنی، اگر گردن‌کشی کنی، بدان که همه این تپه‌ها از تو سنگین‌تر هستند، این سنگ‌های مجاور از تو سنگین‌تر است، این حرف‌هایی که لقمان به عنوان حکمت به فرزندش می‌گوید، ذات اقدس اله این حکمت‌ها را در سوره اسراء به پیامبرش فرمود و در پایان گفت « ذَٰلِکَ مِمَّا أَوْحَىٰ إِلَیْکَ رَبُّکَ مِنَ الْحِکْمَةِ»، حکمت در بیان لقمان از توحید شروع می‌شود و به مؤدبانه حرف زدن ختم می‌شود.
حضرت آیت‌الله جوادی آملی ابراز داشت: نیم‌رخ نشان دادن و گردن‌کشی کردن و در نگاه بی‌اعتنایی کردن نداشته باش، با خوشحالی مفرطانه روی زمین راه نرو، عقل که این حرف را نمی‌زند، همه انسان‌های خیال‌زده و فخرفروش را دوست ندارد، در برابر عقل خیال داریم و این خیال اگر به باب افتعال برود می‌شود مختال، انسان خیال‌باز و خیال‌زده محبوب خداوند نیست، خیال می‌کند که مقامی دارد و برابر این خیال فخرفروشی می‌کند، فخرفروش محبوب خداوند نیست، اگر فرد عاقل بود نه مختال است و نه فخور، بلکه متواضع می‌شود، خیال را باید با عقل کنترل کرد، عقل را خداوند برای کنترل خیال را خلق کرد، خیال نعمت خوبی است، این شعرها، این صحنه‌های خوب این‌ها کار خیال است، عقل را عقل گفتند، برای این‌که زانوهای شتر چموش و جموح شهوت و غضب را عقال می‌کند، حضرت فرمود خدا عقل را داد تا انسان هر حرفی را نزند، هر چیزی را نگاه نکند، خیالش هر جا نرود، اگر کسی عادت کند هر حرفی را بزند، هر جایی برود و هر چیزی را بشنود، در نماز حضور قلب ندارد، انسان اگر پرحرفی و پرگوشی نکند، می‌تواند خود را کنترل کند، سیره لقمان را بررسی کنید و ببینید چطور شد که لقمان به این جایگاه رسید، لقمان آدم عادی نبود، قلب طیب و طاهر داشت تا حکمت به او عطا شود.
آرامش در سخن گفتن سبب جلوگیری از عصبانیت یا جبران اثرات ناشی از عصبانیت است
وی با قرائت آیه «یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّـهُ إِنَّ اللَّـهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ»، بیان کرد: این آیات فراوانی است که انسان هر چه اکه نجام داد می‌بینید، اما این‌که چگونه می‌بینید در آیات دیگر مشخص شد، در سوره زلزال آیات این است که «یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِّیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ» اعمال را به آن‌ها نشان می‌دهند، این طور نیست که هر کس احاطه علمی داشته باشد و بتواند اعمال را ببیند، تا نیاورند و به او نشان ندهند، انسان توانایی دیدن ندارد، انسان در قیامت آن‌چه را که زمان جوانی انجام داد و زمان سالمندی و کهنسالی انجام داد، همه آن‌ها را می‌بیند، « قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ»، در آیات دیگر فرمود کسی هست که اعمال را احضار می‌کند و به انسان نشان می‌دهد «یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُّحْضَرًا» یعنی کسی هست که آن را احضار می‌کند و به او نشان می‌دهد، خدای این سبحان عمل را ارائه و احضار می‌کند، در سوره مبارکه تکویر آیه 14 فرمود «عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ» خود انسان در درون خود آن کتاب دارد، خود انسان این مجموعه را دارد و از آن غافل است، اگر خدا فرمود ما احضار می‌کنیم و ارائه می‌دهیم از جای دیگر نمی‌آورد، بلکه به دست خود انسان انجام می‌دهیم، از درون او درمی‌آید.
استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به آیه «وَاقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِکَ إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ»، بیان کرد: در راه رفتن در مشی زندگی در مشی سیاسی و اجتماعی میانه‌رو باش، نه افراط و نه تفریط اهل اقتصاد و اعتدال باش در همه شؤون زندگی، چه خط مشی و چه راه رفتن را با اعتدال انجام بده، این قدر صدا را بلند نکن، و داد و فریاد نکن، قول سدید را خداوند سفارش کرد نه داد زدن، داد کشیدن را خداوند مجاز ندانست، البته در جایی که به فرد ظلم شده است، این مطلب فرق می‌کند، یکی از مواردی که غیبت مستثنی شده است این است که اگر کسی مظلوم واقع شد و دسترستی هم به کسی ندارد و مشکل وی هم همچنان حل نشده است، البته همان جهر و رفع صوت نباید به صورت نعره دربیاید، گاه کسی با تمام‌چشم به جلو نگاه می‌کند به نحوی که اگر به نامحرمی نگاه کرد همان وقت نیز به دام می‌افتد، اگر کسی می‌داند که زن‌ها و نامحرم‌ها می‌آیند، نیم‌نگاه راه برود، «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ» آرام‌تر نگاه کن،  آرام‌تر حرف بزن و آرام‌تر نگاه کن، اگر کسی آرام‌تر حرف زد بر اعصابش مسلط است، خوب می‌تواند جواب دهد، یا اگر حرف ناصوابی از دهانش در رفت فورا می‌تواند جبران کند، اما اگر با تمام چشم نگاه کرد، و با تمام حنجره سخن گفت درمان او مشکل است، صدای بلند درباره اذان و صلوات و مانند آن آمده است./914/پ201/ج
ارسال نظرات