۲۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۰
کد خبر: ۳۱۱۱۳۵
بررسی پروژه نفوذ؛

در پشت پرده چه می گذرد؟

خبرگزاری رسا ـ برخی دیدگاه‌های کم عمق عنوان شده درباره نفوذ دشمن، چنین تداعی می‌کند که این موضوع، نکته خلق‌الساعه‌ای است که به تازگی عنوان شده است؛ در حالی که سخنان رهبری در سالیان دور درباره نفوذ فرهنگی دشمن و نیز مصادیق صحت پیش‌بینی‌های معظم‌له و پیامدهای چنین نفوذی در عرصه فرهنگی خلاف این ادعا را به اثبات می‌رساند.
نفوذ

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، رهبر معظم انقلاب چندی پیش در دیدار فرماندهان بسیج فرمودند: «نفوذ جریانی از نفوذ فردی خطرناک‌تر است/ نفوذ جریانی یعنی شبکه‌سازی در داخل ملت بوسیله پول و جاذبه‌های جنسی با هدف تغییر باورها، آرمانها، نگاهها و سبک زندگی / آماج نفوذ جریانی، نخبگان، افراد موثر، تصمیم سازان و تصمیم‌گیران هستند/ نفوذ خطر بزرگی است.»

 

هشدار خطر بزرگ نفوذ از سوی رهبری اولین هشدار نبوده و طبعا به دلیل پیچیدگی‌های فراوان و شاخصه‌های رنگارنگ آن، آخرین آن نیز نخواهد بود.

 

برای کاویدن عمق نگرش رهبر بصیر و روشن ضمیر انقلاب به منظور اعتنای بیش از پیش مسئولان، نخبگان، خواص جامعه، تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان به این هشدارها، ابتنا به مصادیق نفوذ فردی و جریانی و اشاره به شگردها و تاثیرات آن به عنوان پندآموزی از تجارب گرانسنگ انقلاب اسلامی ضرورت می‌یابد.

 

امیرانتظام، بنی صدر، مهدی هاشمی، کلاهی، کشمیری و عطاءالله مهاجرانی و... نمونه‌هایی از خیل نفوذ فردی در نظام اسلامی هستند که تقویم تاریخ انقلاب اسلامی شاهد خیانتهای فاجعه‌آمیز آنان در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی بوده است و بررسی هشدارهای رهبری و گذشت زمان، این واقعیت را مشخص می‌کند که رسوبات عملکرد این افراد به دلیل سهل‌انگاری و ناآگاهی مسئولان، همچنان در برخی از همفکران و هواداران آنان وجود دارد. این شاخصه ممکن است افراد ناآشنا و بی‌توجه را، به سوی کژاندیشی‌های خطرناک سوق دهد و زمینه انحرافات دیگری را در جامعه فراهم سازد.

 

اینک این پرسش برای روح نقش‌پذیر و بی‌آلایش برخی از مخاطبان پیش می‌آید که به رغم تاثیرات مخرب و جبران‌ناپذیر «نفوذ فردی» در ارکان انقلاب، چرا «نفوذ جریانی» خطرناک‌تر از «نفوذ فردی» است؟

 

برای پاسخ به این پرسش و عبرت‌آموزی از فاجعه «نفوذ» و تبیین وجوه تمایز «نفوذ فردی» با «نفوذ جریانی»، نخست باید به عوامل گوناگون، تاثیرگذار و شناسایی و شناساندن ریشه‌ها، شاخصه‌ها و عوارض نفوذ فردی پرداخت که این مهم قبل از اینکه برای همه مردم مفید باشد، برای جوانان آرمانگرا و تاثیرپذیر جامعه، تعیین کننده است. از همین رو رجوع به خاطرات بزرگان و شخصیتهای برجسته نظام، بسیار کمک‌کننده است.

 

دروغ بزرگ

«جلسه جامعه روحانیت بود. بنی‌صدر هم دعوت شده تا با وی اتمام حجت کنیم. اول یک خرده مَن، مَن کرد و گفت: «من جامعه‌شناسم و من اهل مطالعه‌ام و من روحانی زاده‌‌ام.

من با توجه به مطالعاتی که از وضعیت و بافت فرهنگی کشور داشته‌ام می‌دانم هیچ کاری بدون پشتوانه روحانیت به ثمر نخواهد نشست. پس اگر در دهی هم باشم، بدون هماهنگی با آ‌خوند ده کاری نمی‌کنم، چون به نتیجه نمی رسد.، من بزرگ شده و وابسته به روحانیت هستم. آن موقع برایمان مشکل بود که حدس بزنیم دروغ می‌گوید.»

 

بنی صدر بر اساس اسناد لانه جاسوسی مدت‌ها بود که در قالب مشاوره اقتصادی با عوامل سازمان سیا مرتبط بود و اسناد ارزیابی‌های سازمان سیا از وی اکنون در دسترس همه است.

 

اما نفوذی بودن بنی صدر زمانی آشکار می‌شود که وی به رغم کسوت ریاست جمهوری، با تمام توان علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و ارکان و رهبری آن موضع‌گیری می‌کرد.

 

سال‌ها بعد یکی از نزدیکان بنی‌صدر نوشت: «بنی‌صدر علنا و به طور فزاینده‌ای علیه جمهوری اسلامی صحبت می‌کرد. او به برگزاری رفراندوم فرا می‌خواند. می‌خواست به مردم حالی کند نظرات و داوری‌های [امام] خمینی از این پس کافی نیست»3

 

اما سرانجام «177 رای موافق، 20 رای مخالف، 12 رای ممتنع، بنی‌صدر را از صندلی ریاست‌جمهوری انداخت. رای به بنی‌صدر در ریاست‌جمهوری رای قاطعی بود، 11 میلیون رای همانند رای به عدم کفایت سیاسی‌اش.»4

 

کشمیری! خداحافظ

مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی در خاطرات خود آورده است: «جایی که کشمیری نشسته بود یک مقدار خاکستر پیدا شد که آن را در نایلون ریختند برای خاکسپاری. وزیر شعار هم در روز تدفین از پشت تریبون مدام فریاد می‌زد: «کشمیری! خداحافظ.»

 

بهزاد نبوی که عامل ورود کشمیری به نخست‌وزیری بود فرستاد دنبال خانواده‌اش ولی، هیچ‌کدام از اعضای خانواده‌اش پیدا نشدند. آنجا بود که به شک افتادیم. واقعا کشمیری کشته شده یا نه؟ این در حالی بود که کشمیری بلافاصله بعد از منفجر کردن دفتر نخست‌وزیری در حال فرار از طریق مرز عراق به اروپا بود.»5

 

نفوذ خطرناک

و اما نمونه دیگر از «نفوذ فردی» نفوذ سیدمهدی هاشمی است که در روند انقلاب اسلامی خطرناک و بسیار عبرت‌آموز است.

 

محکومیت تظاهرات مردمی و پشتیبانی مهدی هاشمی و همراهانش از رژیم پهلوی در سالهای پیش از پیروزی انقلاب و قرار گرفتن آنان در صف هواداران انقلاب پس از پیروزی، همکاری آنان با گروه بنی‌صدر و چاپ مقالاتی در روزنامه «انقلاب اسلامی» به حمایت از وی، به رسمیت شناختن نهضت آزادی تحت عنوان «تنها حزب بر حق» و ارتباط مستقیم با سران این حزب و شرکت در مجالس آنان، عدم پذیرش ولایت فقیه، محکوم کردن حماسه‌های هشت سال دفاع مقدس، موضع خصمانه نسبت به بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی و... گویای هدایت پنهانی این عده از سوی عناصر پشت پرده‌ای از مخالفین اسلام و انقلاب اسلامی بود.

از ارشاد تا بی‌بی‌سی

نمونه دیگر که نفوذ وی در عرصه‌های فرهنگی و سیاسی بویژه در دوره دولت اصلاحات خودنمایی می‌کرد عطاءالله مهاجرانی است که سمتهایی چون معاون امور مجلس دولت، معاون حقوقی رئیس‌جمهور و وزارت ارشاد را برعهده گرفت که بازگویی اقدامات و رفتارهای زیان‌بار وی در دوران مسئولیتش مثنوی هفتادمن خواهد شد. هشدارهای مکرر و صریح و شفاف مقام معظم رهبری درباره دیدگاه‌های غربگرایانه وی و فعالیتها، اقدامات و موضع‌گیریهای ضدفرهنگی و مغایر با راهبردهای فرهنگی و ملی کشور هیچیک موثر واقع نشد و وی پس از ترک کشور - که یکی از دلایل آن به خاطر مسائل خلاف اخلاقی بود - به عنوان عنصری تابلودار در خدمت سازمانهای امنیتی و جاسوسی انگلیس قرار گرفت و با حمایت آشکار انگلیس و کمک مادی عربستان در رسانه‌های معاندی چون بی‌بی‌سی، مشغول به فعالیت شد. و اما «نفوذ جریانی» که همان شبکه‌سازی در داخل ملت از سوی بیگانگان و دشمن از طریق سازمانهای بین‌المللی وابسته به قدرتهای جهانی است چند وجه تمایز با نفوذ فردی دارد که اهم آن عبارتند از:

 

1. گستردگی ابعاد نفوذ و دارا بودن نقشه راه

2. استمرار نفوذ با راهبردهای کلان

3. پیچیدگی نفوذ با راههای میان‌بر فراوان

4. بهره‌برداری از سرمایه‌گذاری مادی گسترده و تزریق پولهای کثیف و هنگفت

5. لایه‌های پنهانی و پوششی نفوذ جریانی

6. ظاهر و باطن ناهمگون نفوذ جریانی

7. جذب نفوذیهای فردی

8. خلع سلاح کردن راهبردهای کلان کشور

9. تصمیم‌سازی برای تصمیم‌گیران از طریق افزایش ضریب نفوذ

10. تغییر تدریجی باورها و استحاله آرمانها

 

در این میان پس از هشدار اخیر رهبری انقلاب برخی شخصیتها در قالب سخنرانی، مقاله و گفت‌وگو با رسانه‌ها تلویحا و گاه تصریحا اعلام کردند که از موضوع نفوذ استفاده جناحی می‌شود که البته رهبری در بیانات اخیر خود فرمودند: «می‌گویند از نفوذ استفاده جناحی کردند، خب نکنند، اسم را بدون محتوای لازم مطرح نکنند و جناحها همدیگر را متهم نکنند. اما اینکه بگویند افرادی می‌خواهند از «نفوذ» استفاده جناحی بکنند از اهمیت بحث «نفوذ» دشمن کم نمی‌کند.»

 

البته برخی قضاوتها و داوریها و تصورات و دیدگاه‌های کم عمق عنوان شده درباره نفوذ دشمن، چنین تداعی می‌کند که این موضوع، نکته و هشدار خلق‌الساعه‌ای است که به تازگی عنوان شده است. در حالی که سخنان رهبری در سالیان دور درباره نفوذ فرهنگی دشمن و نیز مصادیق استحکام و صحت پیش‌بینی‌های معظم‌له و پیامدهای چنین نفوذی در عرصه فرهنگی خلاف این ادعا را به اثبات می‌رساند.

 

سخنان رهبری در سال 68 درباره تهاجم فرهنگی دشمن

غلامحسین میرزا صالح یکی از روشنفکران ضـدانقلاب مقیـم آمـریکا چـند روز بـعد گفت: «دیگر ما حاضر نیستیم راجع به بمب‌گذاری، ترورها و اعمال خشونت‌ها چیزی از ایران بشنویم، بلکه ما آماده هستیم ببینیم مجلات متعدد؛ کتب متنوع که در جهت سیاست ما باشد، رواج یابد.»

 

کمتر از یک ماه بعد در اول دی سال 68 تلویزیون «ایرانیان»، تلویزیون «جنبش» و تلویزیون «جام‌جم» هر سه، برنامه‌های خود را همزمان آغاز کردند. این اولین باری بود که برنامه‌های ماهواره‌ای شبکه‌های فارسی زبان لس‌آنجلس علیه ارزشهای دینی و فرهنگی کشورمان روی آنتن می‌رفت.

 

درباره ابعاد نفوذ جریانی و مدون دشمن و راههای مقابله با آن، باز هم با شما عزیزان خواننده سخن خواهیم گفت./998/102/ب3

 

منبع: روزنامه کیهان

ارسال نظرات