۱۵ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۵
کد خبر: ۴۶۵۲۳۰
استاد حقوق بین‌الملل تشریح کرد؛

تأثیر منفی گروه‌های تروریستی بر نقش مذهب در حقوق بین‌الملل

بیگدلی با اشاره به گروه‌های تروریستی با نام اسلام، گفت: ظهور گروه‌های تروریستی چون طالبان، القاعده و داعش که به ناحق به نام اسلام عمل می‌کنند تأثیر منفی بر نقش مذهب در حقوق بین‌الملل داشته است.
بیگدلی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، محمدرضا ضیایی بیگدلی، استاد حقوق بین‌الملل شامگاه یک‌شنبه در نشست با عنوان نگرشی بر مناسبات مذهب و حقوق بین‌الملل که در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد با اشاره به اینکه مذهب اصطلاحی پیچیده و مبهم است که در مورد تعریف آن وحدت نظر وجود ندارد، اظهار داشت: برخی تعریف آن را سهل و ممتنع می‌دانند، این در حالی است که مذهب یک تعریف کاملا عام‌تر از مفهومی است که ما از دین داریم.

وی ادامه داد: برخی مذهب را اعتقاد به یک مبدأ ماوراء الطبیعه و پرستش خداوند یکتا می‌دانند و برخی دیگر مذهب را به عنوان روش، آئین یا طریقه می‌دانند نه اعتقاد به یک امر ماوراء الطبیعه، امروز نظر غالب بر این است که مکاتب یا نحله‌های فکری، فرهنگی و عقیدتی چون بودیسم، شیوائیسم، مسیحیت، کنفوسیوئیسم، آنیسم، اسلام، یهودیت، زرتشتی و هندوئیسم را می‌توان به عنوان مذهب تلقی کرد.

استاد حقوق بین‌الملل تأکید کرد: یکی از متفکران مذهب را حالت نگرانی انسان در مورد هستی خود، جهان هستی و به طور کلی حالت گرفتار شدن در نگرانی‌های بی‌پایان توصیف می‌کند، در مجموع مذهب اعم از مذاهب الهی یا غیر الهی یک مسلک و باوری نگرش گونه است که معتقدان به آن براساس دستورات و فرامین آن عمل کنند.

بیگدلی یادآور شد: دبیر کل سابق سازمان ملل متحد از منشور ملل متحد به عنوان مذهب من یاد می‌کند، در حقوق بین الملل هیچگونه تعریف قابل قبول عامی از مذهب نداریم، کمیته حقوق بشر در بند دوم نظریه تفسیری شماره 22 خود در سال 1981 یادآور می‌شود که حقوق مورد حمایت در بند یک حقوق مدنی و سیاسی قبول وجدان و پذیرش مذهب را بیان می‌کند.

وی افزود: کمیته حقوق بشر مذهب را به عنوان باورهای خداباورانه یا غیرخداباورانه یا ضدخداباورانه مطرح می‌کند و این مربوط به مذاهب سنتی و باورهای ویژه‌ای که باعث نهادینه شدن آن می‌شوند، نیست.

استاد حقوق بین‌الملل با بیان اینکه موضوع مذهب باید در بستر تاریخ مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد، خاطرنشان کرد: با این کار بهتر می‌توان به مناسبت مذهب با حقوق بین‌الملل پی برد، در تاریخ باستان ابتدا در مشرق زمین و ایران باستان براساس تعالیم زرتشت معاهدات بین‌المللی جنبه مذهبی داشتند و فرشته مصر پاسدار آنها بود.

بیگدلی ابراز داشت: در هند باستان ضامن اجرای تعهدات تعالیم مذهبی بود به این نحو که طرفین آنها خدایان خود را به شهادت می‌طلبیدند که از عهد خود عدول نکنند، همچنین در اتحاد بزرگ چین که کنفسیوس در قرن پنجم پیش از میلاد به وجود آورد با طرح جامعه ملل کاملا قابل انطباق است، ایدئولوژی کنفسیوس موجب رشد و گسترش روش‌های غیر قضایی و فیصله اختلافات تجارت‌های بین‌المللی شد.

وی با اشاره به حقوق بین‌الملل در قوانین مائو یا هندو  در شبه جزیره هند که در رابطه با وظایف سفیران و عدم جنگ متجلی است، تصریح کرد: در یونان باستان مباحثی چون داوری، مصونیت سفیران، تحکیم معاهدات صلح با ادای سوگند، احترام به کشته‌شدگان در جنگ و شناسایی حق پناهندگی تابع قوانین مذهبی بوده است.

استاد حقوق بین‌الملل ادامه داد: در دوران باستان رومی‌ها حقوق بین‌الملل را از دید مذهبی می‌نگریستند، در همین دوران بود که مکتب حقوق طبیعی یا فطری شکل گرفت که برگرفته از هرگونه بینش مذهبی بود، هوگوسیوس پدر حقوق بین‌الملل از رم معتقد بود حتی خدا هم نمی‌تواند حقوق طبیعی را تغییر دهد.

بیگدلی گفت: در دوران باستان فلاسفه و اندیشمندان مانند سقراط و افلاطون اعتقاد داشتند که حقوق طبیعی ریشه مذهبی دارد، به بیان دیگر برای حقوق به طور کلی منشا الهی قائل بودند و حتی افلاطون معتقد بود که حقوق طبیعی یک اساس متافیزیکی دارد که برپایه عدالت استوار است.

وی با بیان اینکه در دوران باستان شاهد ظهور دین یهود هستیم، بیان کرد: یهودیان براساس کتاب مقدسشان یعنی تورات چندان عنایتی به حقوق بین‌الملل نداشتند، اما بعدها آنها با ملت‌هایی که دشمن نبودند روابط بین‌المللی برقرار کردند، هر گونه احترام به سفیران را واجب و معاهدات بین‌المللی را کاملا رعایت می‌کردند.

استاد حقوق بین‌الملل اضافه کرد: با رشد و ظهور حضرت مسیح(ع) علمای مسیحیت آنان نیز اصول حقوق طبیعی را پذیرفتند اما به اقتضای شغل خود به آن جنبه الهی و آسمانی دادند، در اصل عقاید آنان بیشتر همسو با مسائل فلسفی و اخلاقی جای حقوقی بود، سان آگوستین در قرن پنجم از جمله نظریه‌پردازان مسیحیت هستند که نظریه جنگ مشروع یا عادلانه را که در نظریه رومی‌ها نیز بود احیا کردند اما مشروعیت جنگ را دستورات و فرامین مسیح می‌دانستند.

بیگدلی با اشاره به اینکه در قرون وسطی سه تحول در زمینه حقوق بین‌الملل شکل می‌گیرد، افزود: ابتدا پیروزی مسیحیت یا همان اقتدار رهبران کاتولیک است، در این  دوران کلیسا قدرت مطلق بودند و پاپ‌ها عملا در کلیه امور امپراطوری‌ها مداخله می‌کردند، بنابراین تمام کشورها در بخش بین‌الملل تابع قوانین کلیسا بودند.

وی ادامه داد: اوضاع و احوال غرب در قرون وسطی برای توسعه حقوق بین‌الملل چندان مساعد نبوده است، در این شرایط کلیسا توانست چندین قرن یک سیستم حقوقی جامع مافوق ملی و جهانی را به وجود آورد، این سیستم در چند بخش ضمانت اجرای مذهبی داشت، صلح الهی و متارکه الهی در رابطه با جنگ شاید مهم‌ترین فعالیت کلیسا در حقوق بین‌الملل بوده است.

استاد حقوق بین‌الملل با بیان اینکه در قرون وسطی یکی از مهم‌ترین اتفاقات ظهور دین اسلام بود، اظهار کرد: زمانی که غرب و کلیسا، مسحیت و نظام ملوک الطوایفی در اوج قدرت نمایی بودند در شرق دین جدیدی به اسم اسلام ظهور کرد، این دین کل آسیا و آفریقا را فرا گرفت و تا غرب اروپا نیز پیشروی کرد، پیروزی و تسریع دین اسلام نتیجه عملکردهای ناشایست پیروان و پیشوایان دین مسیح در آن زمان بود.

بیگدلی عنوان کرد: اسلام در زمینه روابط بین المللی متضمن بسیاری از قوانین حقوق بین‌المللی است، یکی از مواردی که در قرون وسطی در حیطه حقوق بین‌الملل مطرح است جنگ‌های صلیبی بین مسلمانان و مسیحیان است، جنگ‌های صلیبی به خودی خود نفوذ مدنیت شرق و غرب را افزایش داد و آروزی نهایی به معاهدات صلح‌آمیز را برای صلیبیون ایجاد کرد.

وی افزود: روابط دوستانه میان ملل مسیحی و مسلمان به شکل بی سابقه‌ای و در زمینه‌های مختلف حقوق بین‌الملل بعد از جنگ‌ها صلیبی رخ داد، تأثیر منفی این جنگ بر روی ملل مسلمان تأسیس کاپیتولاسیون در کشورها بود.

استاد حقوق بین‌الملل با بیان اینکه این موارد تاریخی در قرون وسطی با پیدایش رنسانس فرو ریخت، گفت: امپراطوری ژرمن با فشار کشورهای مختلف فرو ریخت، در اصل اصلاح مذهبی در قرون وسطی شکست خورد و حقوق بشری در شکلی جدید و گسترده آغاز شد.

بیگدلی بیان داشت: قدرت معنوی پاپ و امپراطور در رنسانس ساقط شد و کشورهایی با حاکمیت کاملا مستقل در صحنه‌ جهانی به وجود آمدند، اما آنچه بیش از همه موجب مذهب‌زدایی یا مذهب‌گریزی اروپائیان از مسیحیت و کلیسا شد جنگ‌های خونی سی ساله مذهبی میان پروتستان‌ها و کاتولیک‌ها در سال‌های ابتدای قرن17 بود که در نتیجه به انشعاب دین مسیح منجر شد.

وی ادامه داد: امروزه اندیشه‌ سکولاریستی حقوق بین‌الملل جای خود را به اندیشه‌ها و بینش‌های مذهبی داده است، برپایی رژیم‌ها سیاسی اسلامی در کشورهایی چون ایران، پاکستان و افغانستان و تأسیس نهادهای بین‌المللی چون واتیکان، سازمان همکاری اسلامی نتوانستند تغییر چندانی در ساختار و زیر بنا حقوق بین‌الملل معاصر ایجاد کنند.

استاد حقوق بین‌الملل با اشاره به گروه‌های تروریستی با نام اسلام، گفت: البته ظهور گروه‌های تروریستی چون طالبان، القاعده و داعش که به ناحق به نام اسلام عمل می‌کنند تأثیر منفی بر نقش مذهب در حقوق بین‌الملل داشته است.

ماهیت مذهب و مناسبات حقوق بین‌الملل

استاد حقوق بین‌الملل تأکید کرد: مذهب و حقوق بین الملل غالبا سازگار به نظر می‌رسند، هدف غایی هر دو میل به تعالی و پیشرفت و برتری جویی و نیز وجود یک نظم حقوقی برای هرج و تحقق یک نظم بین‌المللی یا جهانی برای تمامی جوامع است، همچنین هردو به دنبال سمت و سو دادن به آگاهی والاتری از معنای زندگی می‌باشند، گاهی مذهب در حقوق بین‌الملل نه تنها سازگاری و مطابقت ندارند بلکه در تعرض و تقابل قرار می‌گیرند.

بیگدلی یادآور شد: برای نمونه در کتاب یک کره خاکی آمده است تهاجم دانشجویان خط امام به سفارت آمریکا در ایران و اشغال آن را عملی مذهبی توصیف می‌کند که طرح و اجرای آن جهت نقض مکان و حرمتی که به طور سنتی و به موجب معاهدات حقوق بین‌الملل و عرف مصون از تعرض تلقی می‌شود براساس یک قانون بالاتر و انقلابی طراحی و احیا می‌شود.

وی ابراز داشت: در این کتاب شورش‌ها و انقلاب‌ها تجسم اسطوره‌ها و باورهای تخیلی است، امروزه هر گاه حقوق بین‌الملل و مذهب در تعارض قرار می‌گیرند جامعه جهانی بایستی به مذهب پاسخ منفی دهد، در داستان گروگان‌گیری دیوان عالی دادگستری بدون توجه به صداقت و شدت انگیزه‌های مذهبی دانشجویان پیرو خط امام در تصرف سفارت آمریکا و بازداشت کارکنان آن و نیز بدون توجه به زمینه‌های تاریخی و مذهبی این رویداد رای به محکومیت این اقدام ایران دادند.

استاد حقوق بین‌الملل اضافه کرد: جامعه جهانی در سطح گسترده‌ای حتی حرکت امام خمینی(ره) را برای توجیه تهدید غیرقانونی به مرگ نویسنده کتاب آیات شیطانی به نویسندگی سلمان رشدی را محکوم کرد.

استاد حقوق بین‌الملل با بیان اینکه تعارض بین مذهب و حقوق بین‌الملل ممکن است بسیاری از مواقع ظاهری باشد تا واقعی، خاطرنشان کرد: عوامل سیاسی و سازمانی به ظاهر مذهبی می‌توانند از اشکال به ظاهر مذهبی به بهترین وجه برای مطابقت نکردن روحانیت‌سالاری دینی را در برابر حقوق بین‌الملل توضیح دهند، برای این نمونه می‌توان به طالبان، القاعده و داعش اشاره کرد.

بیگدلی گفت: از حیث تعارضات میان مذهب و حقوق بین‌الملل می‌توان نتیجه گرفت که این دو هر کدام جنبه‌ای از دیگری است، در اصل آنها در یک وابستگی دیالکتیکی با هم ارتباط دارند، به این معنا که یا یکدیگر را تحمل می‌کنند یا در برابر هم عقب‌نشینی می‌نمایند و یا در برابر هم می‌ایستند که البته مدل ایستادگی در عصر امروز کمتر به چشم می‌خورد.

وی افزود: یکی از موارد آشوب برانگیز غیرعادی قطعنامه 3379 مجمع عمومی مورخ 1975 تحت عنوان صهیونیست نژادپرستی است، این قطعنامه اگرچه تحت عنوان نژاد پرستی و تبعیض نژادی نه تبعیض مذهبی صادر شده است یقینا شالوده مذهبی داشته است، تا جایی که وقتی آمریکا این قطعنامه را تصویب نکرد آن را بخشی از الاهیات مجمع عمومی سازمان ملل معرفی کرد.

استاد حقوق بین‌الملل با اشاره به اینکه اسناد بسیاری از آزادی عقیده وجدان و مذهب سخن می‌گوید، تصریح کرد: از جمله در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق حقوق مدنی سیاسی و نیز در اعلامیه مهد تبعیض مبتنی بر مذهب قطعنامه مجمع عمومی در رابطه با القا یا عدم تساهل و.... بوده است، اینگونه معاهدات نقش مذهب را در معاهدات بین‌المللی برجسته می‌کند اما متاسفانه کاربست‌های واقعی مذهب را منعکس نمی‌کند.

بیگدلی اضافه کرد: امروز نهادها و اندیشه‌های مذهبی حداقل پنج نقش را در حقوق بین الملل در عنوان‌های: خلاق یا ایجادی، الهام‌بخش یا آرمانی، آموزنده، پاسداری و میانجیگرایانه ایفا می‌کنند، آنها می‌توانند موجب پیشرفت نظم جهانی شوند اما در مقابل اینگونه به نظر می‌رسد که خصومت مذهبی به طور پیوسته این نقش را مختل کرده است.

نهادهای مذهبی به توسعه حقوق بین‌الملل جدید کمک کرده است

وی با بیان اینکه نقش خلاق یا ایجادی در مود نهادهای مذهبی به شکل دادن و توسعه حقوق بین‌الملل جدید کمک کرده است، اظهار داشت: از جمله سازمان همکاری اسلامی و برخی فرقه‌های مذهبی مسیحیت مانند شورای جهانی کلیسا و برخی سازمان‌های غیردولتی مذهبی چون کمیته حقوق بشر اسلامی فعالانه برنامه‌هایی برای توسعه و تکامل حقوق بین‌الملل را پیگیری کرد‌ه‌اند.

استاد حقوق بین‌الملل ابراز داشت: در مجموع تلاش‌هایی که برای درک نقش تاریخی مذهب در شکل دادن به حقوق بین‌الملل معاصر صورت گرفته این است که حقوق بین‌الملل جایگزین مذهب پیشین نشده است.

بیگدلی تأکید کرد: محمد بن حسن شیوانی اندیشمند اسلامی اصل لزوم وفای به عهد و برخی قوانین جنگ از دکترین مذهبی اسلام استخراج می‌کند، فرانسیس ویکتوریا و فرانسیس سوارز این اصل را بعدها در شالوده و بنای نظام حقوق بین‌الملل قرار دادند، ابوبکر خلیفه اول نیز قواعد حقوق بشر دوستانه را تدوین کرد تا این حقوق ارتش اسلامی در برابر مسیحیان سوریه حاکم شود.

وی با بیان اینکه یکی از دکترین عادلانه در مذهب در مقابل حقوق بین‌الملل جهاد است، گفت: سان آگوستین و آکوئیناست اجتناب‌ناپذیر بودن خشونت در روابط بشری را مورد تأیید قرار دادند، بنابراین آنها با تأکید بر موراد قانونی خود به دنبال کنترل جنگ بودند نه اینکه آن را متوقف کنند، به همین منظور جهاد اسلامی یا دکترین جنگ عادلانه مسیحی به کنترل بشر دوستانه در مخاصمات مسلحانه است.

استاد حقوق بین‌الملل یادآور شد: اصول حسن‌ نیت که براساس اصول انسان دوستانه از تعالیم مذهبی الهام گرفته است، اندیشه‌های مذهبی رشد موارد حقوق بین‌الملل را تشویق کرده‌اند، به نظر می‌رسد تمام بنیان‌های مذهبی به دنبال تشکیل حقوق بشر هستند، مذهب با نگرش جدید به زمینه‌سازی به توسعه حقوق بشر بین‌المللی کمک کرده است.

بیگدلی تأکید کرد: در اعلامیه جهانی حقوق بشر سارمان ملل کاملا مشهود است که دست‌اندکاران آن به اندیشه‌های مذهبی در وضع این قوانین توجه داشته‌اند، البته نظرات آنها در وضع این قوانین دلیلی بر جامعیت آنها نیست و هدف تنها کاربرگ خلاق مذهبی در نظام حقوقی بین‌المللی است.

ترکیب تفکر مذهبی و حقوق عامل توسعه اخلاقی حقوق بین‌الملل

وی با اشاره به نقش الهام بخش یا آرمانی مذهب تأکید کرد: توکل مذهبی به هدایت حقوق بین‌الملل به سوی آینده از طریق محتوا الهام‌بخش یا آرمانی آن کمک کرده است، بنابراین اندیشه‌های مذهبی به تضمین اینکه حقوق بین‌الملل صرفا فراتر از بازتابی از قدرت سیاسی و تبلور عرف می‌باشد کمک می‌نماید.

استاد حقوق بین‌الملل ادامه داد: تفکر مذهبی زمانی که با حقوق در هم می‌آمیزد موجب توسعه اخلاقی حقوق بین‌الملل می‌شود، از دیدگاه مذهبی نقش کاربست الهام‌بخش حقوق می‌تواند بیانی از اصول اخلاقی تلقی شود یعنی هرچه زودتر در آینده الزام‌آور گردد، زیر بناهای اخلاقی ممکن است فرسوده شود اما آرمان‌ها و الهامات مذهبی پایدار می‌مانند.

بیگدلی بیان کرد: گاهی ممکن است اصول اخلاقی با الهامات در تعارض باشند که در نتیجه سبب موفقیت نشود، برای نمونه اعلامیه حقوق بشری قاهره ارزش‌های حقوقی فردگرایانه را در نظر گرفته است.

موفقیت حقوق بین‌الملل به قابل فهم بودن آن است

استاد حقوق بین‌الملل با اشاره به نقش آموزنده یا تعلیماتی مذهب، گفت: در عصر ارتباطات موفقیت حقوق بین‌الملل به قابل فهم بودن آن وابسته است، متأسفانه حقوق بین‌الملل برای بیشتر مردم حتی رهبران سیاسی و تصمیم گیرندکان و دیپلمات‌ها مبهم و ناشناخته است، حقوق بین‌الملل برای بسیاری از افراد سری و محرمانه به نظر می‌رسد، به طور مثال آرا محاکم بین‌المللی باید بیشتر در معرض عموم قرار گیرد.

بیگدلی تأکید کرد: اثبات عدم مغایرت حقوق بین‌الملل حداقل در بخش‌های مهمی می‌تواند سبب پیشرفت و تحول حقوق بین‌الملل شود، حمایت فزاینده از قواعد حقوق بشر از سوی مسلمانان نیز از اهمیت برخوردار است، چرا که این قواعد ارزش‌های بنیادین اجتماعی در برخی فرقه‌های اسلامی را به شکل تازه‌ای در می‌آورد.

وی با بیان اینکه اجتماعی سازی مردم در جهت حمایت از حقوق بشر به دلیل ارزش‌های مشترک در هر دو نظام مذهبی و حقوق بین‌الملل به علت رابطه عاطفی مذهبی به نظم جهانی مؤثر بوده است، تصریح کرد: امروزه توسعه مطالعات مذهبی به ویژه در مورد روابط بین‌المللی در دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی مذهبی و غیرمذهبی در سراسر جهان از یک سو و توسعه دوره‎های آموزش آکادمیک حقوق بین‌الملل و بشر از سوی دیگر نقش آموزنده‌ای در شناسایی چایگاه مذهب در حقوق بین‌الملل ایفا کرده است.

نقش حفاظتی یا پاسداری مذهب از حقوق

استاد حقوق بین‌الملل با اشاره به نقش حفاظتی یا پاسداری مذهب، یادآور شد: بنیان‌ها یا ارزش‌های مشترک الهام‌بخش نهادها و رهبران مذهبی هستند تا با نجوا  و زمزمه در گوش سیاستمداران در سراسر جهان حقوق بین‌الملل را زنده نگه داشته و به پیش ببرند، برای نمونه تلاش‌های اسقف توتو مکزیکی برای دفاع از موازین و حقوق بین‌الملل در مقابل آپارتاید یکی از این موارد است.

نقش میانجیگرایانه مذهب در حفظ صلح و برقراری نظم جهانی

بیگدلی با اشاره به نقش میانجیگرایانه مذهب، ابراز داشت: نهادهای مذهبی می‌توانند در حفظ صلح و برقراری نظم جهانی نقش میانجیگرایانه داشته باشند، آنها می‌توانند پایمردی را مبذول داشته تا طرفین اختلاف را به دور هم جمع کنند و یا به طور مستقیم در اختلافات بین‌المللی میانجیگری کنند، البته این نقش همیشه به طور مسالمت‌آمیز پایان نیافته است.

مذهب و حقوق بین‌الملل روابط خاصی دارند

استاد حقوق بین‌الملل تأکید کرد: تاریخ حقوق بین‌الملل شاهد رابطه تنگاتنگ مذهب و اخلاق و حقوق است و از میان این حلقه‌ها مذهب و حقوق بین‌الملل روابط خاصی دارند که هر چند کهنه و دیرینه است اما امروزه کماکان تازگی دارد و این تازگی به خاطر ارزش‌های مشترک آنها است، مذهب و حقوق بین‌الملل منطبق با هم به نظر می‌رسند، با این حال گاهی در تعارض قرار می‌گیرند.

بیگدلی در پایان گفت: امروز هرگاه مذهب و حقوق بین‌الملل در مقابل هم بایستند حقوق بین‌الملل یقینا به مذهب پاسخ منفی خواهد داد، آنها در یک وابستگی دیالکتیکی هستند، حقوق بین الملل به خاط اینکه در گذشته تحت تاثیر یک مذهب خاص بوده امروز کمتر می‌تواند در مقابل مذاهب دیگر انعطاف نشان دهد./816/504/ب2

ارسال نظرات