یادداشت؛
مستضعفین را فراموش نکنیم
امام خمینی(ره) همواره از پابرهنهها و زاغهنشینان بهعنوان «ولینعمت» یاد میکردند و میفرمودند: گمان نمیکنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین باشد.
به گزارش خبرگزاری رسا، از رویکردهای کلان انقلاب اسلامی، حمایت دولت و نظام از مستضعفان و محرومان بوده و رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی در تمامی عمر گرانمایه خود همواره بر رسیدگی به وضعیت مستضعفان و محرومان جامعه و رفع مشکلات آنان تأکید داشتند و احقاق حقوق این طبقه و برقراری عدالت اجتماعی از دغدغههای همیشگی آن امام بزرگوار بود.
امام بارها تأکید فرمودند: «گمان نمیکنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد.» همچنین امام راحل (ره) همواره از پابرهنهها و زاغهنشینان بهعنوان «ولینعمت» یاد میکردند و خواهان خدمتگزاری بیشتر به آنها بودند. ایشان در سخنانی نغز و زیبا در اینباره فرمودند: «به مستضعفان و مستمندان و زاغهنشینان که، ولی نعمت ما هستند خدمت کنید.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنهای نیز درباره نگاه امام و انقلاب به این مقوله میفرمایند: «امام طرفدار جدی حمایت از محرومان و مستضعفان بود؛ امام نابرابری اقتصادی را با شدّت و حدّت رد میکرد؛ اشرافیگری را با تلخی رد میکرد؛ بهمعنای واقعی کلمه امام طرفدار عدالت اجتماعی بود؛ طرفداری از مستضعفان شاید یکی از پرتکرارترین مطالبی است که امام بزرگوار ما در بیاناتشان گفتند؛ این یکی از خطوط روشن امام است؛ این یکی از اصول قطعی امام است، همه باید تلاش کنند که فقر را ریشهکن کنند؛ همه تلاش کنند که محرومان را از محرومیت بیرون بیاورند و تا آنجایی که در توان کشور است، به محرومان کمک کنند.
از آنطرف به مسئولان کشور هشدار میداد درباره خوی کاخنشینی - این نکتهای که در قرآن هم آمده است: وَ سَکنتُم فی مسکنِ الَّذینَ ظَلَموا - و همه را از خوی کاخنشینی بر حذر میداشت، تأکید مکرّر میکرد بر اینکه به وفاداری طبقات ضعیف اعتماد کنید؛ این را امام مکرّر میگفت که این کوخنشینانند، این فقرایند، این محروماناند که این صحنهها را با وجود محرومیتها پرکردهاند، اعتراض هم نمیکنند، در میدانهای خطر هم حاضر میشوند؛ [امّا]آنکسانی که برخورداریهای بیشتری داشتند، در موارد مختلف اگر مشکلی پیش میآمد، اتفاقاً آنها بیشتر ابراز نارضایی میکردند.
این وفاداری طبقات متوسط مردم و طبقات محروم مردم، از نظر امام یک امر برجسته بود و این را تأکید میکرد. بر مصرف درست بیتالمال تأکید میکرد، بر پرهیز کردن از اسراف تأکید میکرد. این هم یکی از خطوط اساسی است. مسئله عدالت اجتماعی، طرفداری از محرومان و دوری از خوی اشرافیگری و خوی تجملگرایی و عمل در این جهت.»
هرچند سیاستهای کلان انقلاب اسلامی در جهت، ولی نعمت دانستن محرومان و توجه به مستضعفان بود، ولی در دهه دوم عمر انقلاب با روی کار آمدن دولت سازندگی، این موضوع عملاً به حاشیه رفت و جای خود را به تجملگرایی و رفاهطلبی برای اشراف و مترفین داد. حاکمیت این نگاه که برای توسعه حتی میتوان لایههایی از جامعه را زیر غلتک توسعه له کرد یا تغییر عنوان «مستضعف» به آسیبپذیر از رهاوردهای این دوره است.
مع الأسف با روی کار آمدن دولت یازدهم، شاهد موج دوم بیتوجهی به محرومان و مستضعفان بودیم. باآنکه آقای روحانی در سال ۱۳۹۲ بخش عمدهای از سبد رأی خود را از مناطق حاشیهنشین و روستایی بهدست آورد، عملاً این قشر در برنامهریزیهای کلان و اجرایی دولت در معرض بیتوجهی قرار گرفتند. به نظر میرسد خاستگاه این نوع بیتوجهی به محرومین و مستضعفان را باید در حاکمیت «اشرافیت دولتی» و شکلگیری «دولت اشراف» جستوجو کرد.
شکلگیری آفتی به نام «اشرافیت دولتی» و «دولت اشراف» که شاید یکی از بزرگترین آسیبهای جامعه امروز ما را رقمزده است، نشانههایی دارد که از جمله آن «جدا شدن مسئولان از عامه مردم»، «پیگیری خواستههای طبقه خاص و ممتاز»، «بیتوجهی به اقشار محروم و مستضعف»، «افتادن در ورطه مسابقه کسب ثروت» و نهایتاً «سبک زندگی تجملی، اشرافی و بهدوراز مردم مستضعف» برخی از علائم این بیماری است.
عجیب نیست که در سالهای اخیر بیشتر مدیران مناطق شمال تهران و بعضاً ویلانشینی در اطراف تهران را برای سکونت گزیدهاند، همزمان با مسئولیت دولتی، از ثروتاندوزی در کسبوکارهای شخصی دست نکشیدهاند و فرصتهای ویژهای (!) برای آقازادههای خود فراهم آوردهاند. نمیتوان از مدیری که باوجود کهولت سن هموغم خود را معطوف به کسبوکار و شرکتهای خانوادگی واردات، برجسازی و... کرده است، انتظار توجه به معیشت جامعه داشت و نباید توقع داشت که مدیری که کالا و خودروی لوکس خارجی را مصرف میکند، دغدغه بیکاری کارگر و مهندس جوان ایرانی را داشته باشد.
زمانی که فرهنگ و الگوی اشرافیت در نظام مدیریتی کشور حاکم شود، اولاً مسابقه زراندوزی میان دستاندرکاران به راه میافتد، ثانیاً فرهنگ تکنوکراتیک لیبرال که فساد را لازمه پیشرفت میداند غلبه پیدا میکند، مسئولان نسبت به اقشار مستضعف و محروم جامعه بیتفاوت میشوند و نهایتاً طبقهای از مدیران اشرافی مسلک در مصدر امر قرار میگیرند که تنها منافع قشر خاصی از سرمایهسالاران و مرفهین بیدرد را پیگیری میکنند. نمونه تام و تمام چنین ساختاری را در کشورهای غربی دارای نظام سرمایهداری میتوان دید که حاکمیت یک درصد اشراف، ۹۹ درصد مابقی را به واکنش وامیدارد.
علیای حال شرایط کنونی کشور و نوسانات پی در پی بازار که به تورم شدید در بهای کالاهای اساسی و کوچکتر شدن بیش از پیش سفره مردم انجامیده، به محرومان و مستضعفان بیش از سایر مردم آسیب وارد میکند. با افزایش مکرر و بی ضابطه اقلام غذایی، معیشت کم برخوردارترها روزبه روز تنگتر شده و امنیت غذایی آنان بیشتر تهدید میشود.
در این شرایط شاید طبقه مرفه و متوسط به بالا با بهره گیری از پس انداز خود بتوانند، کاهش رفاه خود را تا حدی جبران کنند، اما طبقه ضعیف عملا در زیر بار فشار سوءمدیریتها و سوءتدبیرها له میشوند. در چنین شرایطی وظیفه دولتمردان و عموم جامعه است که حال مستضعفان را بیشتر دریابند. اکنون نیازمند سیاستهای ویژهای برای تأمین نیازهای اساسی محرومان و طبقات متوسط به پایین هستیم. نباید از ترس برچسب بازگشت به عقب و کوپنیسم، اجازه دهیم گرانیهای افسارگسیخته بخشهایی از جامعه را دچار سوءتغذیه نماید. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
۲- آرزوی اینجانب از تاریخ 1370/12/22 تا تاریخ 1376/07/30 که کارمند اداره آب و فاضلاب شهری بخش خنج شهرستان لارستان شرکت آب و فاضلاب شهری استان فارس بوده ام یا از تاریخ 1376/08/01 تا تاریخ 1388/12/12 که کارمند شرکت آب و فاضلاب شهری کلان شهر شیراز بوده ام یا از تاریخ 1388/12/13 تا هم اکنون که کارمند امور آب و فاضلاب شهری شهر صدرا شرکت آب و قاضلاب شهری کلان شهر شیراز هستم یا درآینده که دوست دارم تا کارمند امور آب و فاضلاب شهرستان خنج شرکت آب و فاضلاب استان فارس باشم آرزویم پیگیری احداث تصفیه خانه فاضلاب شهری برای شهرهای خنج و فیشور(شهرهای واقع دراطراف دریاچه فصلی کفه خنج) بوده است آرزویم پیگیری احداث تصفیه خانه فاضلاب روستایی برای روستاهای واقع دراطراف دریاچه فصلی کفه خنج بوده است چون با آب مناسبی که از تصفیه فاضلاب شهرها و روستاهای اطراف دریاچه فصلی کفه خنج به دست می آید می شود کمربند سبزی را به طول ۱۸ کیلومتر و عرض ۸ کیلومتری دراطراف مساحت ۱۳۰ کیلومتری اطراف دریاچه فصلی کفه خنج احداث کرد و شهر خنج را به مقصد فصل های پائیزی و زمستانی مسافران از سراسر کشور و فصل های بهار و تابستان پرمحصول تبدیل کرد.
امام علی (ع) می فرمایند : کسی که آب و خاک یعنی نیروی طبیعی دارد و نیروی انسانی خود را برای بهره برداری به کار نمی بندد و با فقر و گدایی می گذراند نفرین و لعنت بر او باد.
5 نوع زمین خوار در کشور ایران وجود دارد ۱- یکی شخص یا اشخاصی که نتواند یا نتوانند به موقع و به اندازه رشوه خود را به کارکنان (الف – اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان … ب – اداره اجازه برداشت آب از زیر زمین در شهرستان … پ – اداره واگذاری زمین برای توسعه کشاورزی در شهرستان … ت – اداره ثبت اسناد املاک در شهرستان … بپردازد یا بپردازند ۲- یکی شخص یا اشخاصی که نتواند یا نتوانند به موقع و به اندازه رشوه خود را به الف – اداره شهرسازی شهرستان … ب – اداره روستا سازی شهرستان … پ – اداره ثبت اسناد املاک شهرستان … بپردازد یا بپردازند 3- ... 4- ... 5- ... این شخص یا اشخاص از طرف مراجع مربوطه به عنوان زمین خوار به اداره دادگستری شهرستان … معرفی می شوند تا درس عبرتی شوند برای ملت بزرگ ایران