۲۳ دی ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۵
کد خبر: ۶۳۵۱۰۷

از آشوب داغداران قلابی به سرکردگی زن نقاب‌دار تا حمله به ماموران پلیس+ تصاویر

از آشوب داغداران قلابی به سرکردگی زن نقاب‌دار تا حمله به ماموران پلیس+ تصاویر
تجمع دانشجویان در گرامیداشت جانباختگان هواپیمای اوکراینی، با حاشیه‌های بسیاری همراه بود.

به گزارش خبرگزاري رسا، به دنبال جان باختن تعدادی از دانشجویان و دانش آموختگان در سانحه هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ اوکراینی و بیانیه ستاد کل نیرو‌های مسلح در اعلام اصابت موشک به این هواپیما، روز گذشته دانشجویان دانشگاه‌های صنعتی شریف و صنعتی امیرکبیر، برنامه‌های جداگانه‌ای برای گرامیداشت یاد هم‌دانشگاهی‌های خود برگزار کردند. تجمعاتی که با حاشیه‌های بسیاری همراه بود تا جایی که اصل مراسم یادمان را تحت‌الشعاع خود قرار داد. این گزارش، روایت شاهدان عینی از حواشی این تجمع است.

چهره‌های گرفته و همذات‌پنداری با مادران داغدیده

نیم ساعت به آغاز تجمع در دانشگاه شریف مانده است. دانشجویان روی برگه‌های سیاهی اسامی دانش آموختگان جانباخته دانشگاه شریف را نوشته و به همراه تصویر بعضی از آنان بر روی دیوار ورودی دانشگاه چسبانده اند. چند دانشجو روی زمین نشسته اند و اشک ریزان شمع‌ها را روشن می‌کنند.

حاشیه مراسم یادبود جانباختگان هواپیما در دانشگاه شریف و امیرکبیر / چه کسانی مانع عزاداری دانشجویان شدند؟

رفته رفته به تعداد جمعیت حاضر اضافه می‌شود. توجه رهگذران جلب می‌شود و به سمت محل برگزاری مراسم می‌آیند. چهره‌ها گرفته است و بغض و حیرت را می‌توان در نگاه وچشم‌های دانشجویانی که دوستانشان را از دست داده‌اند و زنانی که با مادران داغدیده همذات‌پنداری می‌کنند خواند.

کسی حاضره صدامون رو بشنوه؟

خانم میانسالی مقابل تصویر یکی از جان باختگان حادثه می‌ایستد. اشک هایش را پنهان نمی‌کند و با گریه می‌گوید: «الهی بمیرم برای دل مادرانشان. چرا باید این اتفاق برای ما می‌افتاد؟ چرا از اول به ما نگفتند واقعیت ماجرا چیه؟»

دیالوگ‌های این زن کافیست برای آنکه برخی حاضران، حرف دلشان را بلند بلند به زبان بیاورند. دانشجوی جوانی با صدای بلند می‌گوید: «حالا دیر و زودش چه فرقی می‌کنه؟ ما داغداریم. کسی حاضره صدامون رو بشنوه؟»

حاشیه مراسم یادبود جانباختگان هواپیما در دانشگاه شریف و امیرکبیر / چه کسانی مانع عزاداری دانشجویان شدند؟

زنی گریه کنان با تصویری از مراسم ازدواج زوج جوانی از جانباختگان این حادثه جلو می‌آید. بی تاب است و آرام و قرار ندارد. عروس جوان داخل عکس را برادرزاده اش معرفی می‌کند و می‌گوید: «هنوز آلبوم عکس‌های عروسی اش آماده نشده بود. آمدند ایران عروسی بگیرند و برگردند. این سفر چه ماه عسلی شد برایشان!» حاضران از همه قشری آمده اند و با حرف‌های زن داغدار گریه می‌کنند.

دعوت بانیان تجمع از مردم برای ورود به دانشگاه

سر و صدا‌ها زیادتر و افراد بیشتری به جمع اضافه می‌شوند. چند دانشجوی جوان از داخل دانشگاه شریف به سمت مردم می‌آیند و از آن‌ها دعوت می‌کنند که برای برگزاری مراسم به داخل دانشگاه بیایند. میان جمعیت می‌روم تا حرف‌های دانشجویانی که خود را بانی مراسم و از بچه‌های انجمن اسلامی و شورای صنفی دانشگاه صنعتی شریف معرفی می‌کنند بشنوم. یکی از دانشجو‌ها جلوتر می‌آید و به حاضران می‌گوید: «ما عزاداریم. دوستانمان را از دست داده‌ایم. ما از شما خواستیم همراه ما باشید. لطفا تشریف بیاورید داخل دانشگاه و تجمع را به خیابان نکشانید.»

حاشیه مراسم یادبود جانباختگان هواپیما در دانشگاه شریف و امیرکبیر / چه کسانی مانع عزاداری دانشجویان شدند؟

همین جا بمونید، نترسید!

تعدادی از حاضران به سمت در ورودی دانشگاه می‌روند که صدای داد و فریاد زن میانسالی آن‌ها را متوقف می‌کند؛ «چرا بیایم تو دانشگاه؟ مردم نرین! می‌خوان خفه تون کنند. می‌خوان صداتونو کسی نشنوه. همین جا بمونید. نترسید.»

کلاه کاپشن را روی سرش انداخته وعینک آفتابی سبز رنگی روی صورت دارد. با یک شال نصف صورتش را پوشانده است. دانشجوی جوان سعی می‌کند این زن را متقاعد کند؛ «این چه حرفیه. ما هم مثل شماییم. بهترین دوستان ما در آن هواپیما بودند.»

داد و فریاد از گلوی زن میانسال بلند می‌شود: «از من داغدارتری؟ یک برادرم در جنگ شهید شده و یک برادرم در آن هواپیما کشته شده.» توجه همه به او جلب می‌شود.

با اینکه صورتش را پوشانده، اما باز هم اجازه نمی‌دهد کسی از او فیلم بگیرد. برخلاف معدود اقوام داغدیدگان این اتفاق که با تصویر عزیزانشان در دست و چشمانی اشک بار در تجمع حاضر شدند این زن هیچ تصویری از برادر از دست رفته اش در دست ندارد و به محض دیدن هر دوربینی، داد و فریادهایش بلندتر می‌شود. طوری جو را هیجانی می‌کند که تعداد زیادی از حاضران اطرافش جمع می‌شوند.

کمی بعد از داد و فریاد و راه انداختن و همراه کردن مردم، خودش از میان جمعیت بیرون می‌رود. با فاصله و احتیاط پشت سرش راه می‌افتم، طوری که متوجه نشود.

از لا به لای جمعیت، خودش را به بخش شرقی مقابل در ورودی دانشگاه می‌رساند و پشت به جمعیت و رو به دیوار می‌ایستد. خودم را سرگرم تلفن همراه نشان می‌دهم و با فاصله کنارش می‌ایستم. برگه‌ای را از جیبش بیرون می‌آورد و با دقت به جملاتی که در آن نوشته شده نگاه می‌اندازد. با تلفن همراهش شماره‌ای را می‌گیرد، اما مکالمه‌ای برقرار نمی‌شود. کلاه سیاهی را هم از کیفش درمی‌آورد و آن را به سرعت روی سرش می‌کشد. حالا دیگر چهره اش را با نقاب سیاه رنگ کاملا پوشانده و دوباره همان عینک سبز رنگ را به چشمش می‌زند. به طرف جمعیت می‌رود و من هم به دنبال او. جمعیت و همهمه آنقدری زیاد شده که متوجه این تعقیب و گریز نشود. در راه، دوباره برگه را از جییش در می‌آورد و به آن نگاهی می‌اندازد.

به داخل جمعیت که می‌رسد، دستانش را بلند می‌کند و اولین شعار ضدانقلاب تجمع را سرمی دهد: با شعار‌های طراحی شده و از پیش تعیین شده به میان جمعیت آمده و هر چند دقیقه یک بار، جو را هیجانی و از یکی از شعار‌های روی کاغذش رونمایی می‌کند.

حاشیه مراسم یادبود جانباختگان هواپیما در دانشگاه شریف و امیرکبیر / چه کسانی مانع عزاداری دانشجویان شدند؟

دلگیری از شعار‌های ضدانقلاب

دانشجویان بانی مراسم از سر دادن این شعار‌ها دلگیر می‌شوند و یک بار دیگر ازحاضران خواهش می‌کنند برای برگزاری تجمع به داخل دانشگاه بروند. خیلی‌ها به داخل دانشگاه می‌روند، اما زن میانسال، دوباره پشت نرده‌های ورودی ایستاده و با داد و فریاد از مردم می‌خواهد همان جا بمانند و تجمع را به خیابان بکشانند.

حاشیه مراسم یادبود جانباختگان هواپیما در دانشگاه شریف و امیرکبیر / چه کسانی مانع عزاداری دانشجویان شدند؟

به داخل دانشگاه می‌روم و برای کسب اطلاعات دقیق‌تر از آنچه در حال رخ دادن است از هسته اصلی تجمع کنندگان فاصله نمی‌گیرم. جمعیت دو دسته شده. عده زیادی از حاضران که حالا دیگر تشخیص دانشجو بودن یا نبودنشان سخت است وارد محوطه دانشگاه شده اند و عده‌ای هم بیرون دانشگاه در حال شعار دادن.

تعدادی از دانشجو‌ها با سر دادن شعار «دانشجو بیدار است از تفرقه بیزار است» سعی می‌کنند دانشجویان و مردم را با هم متحد کنند. اما برخی از حاضرانی که آن طرف نرده‌های دانشگاه ایستاده اند با هوووو کشیدن ممتد اجازه نمی‌دهند این شعار به گوش همه برسد و جواب این شعار را با رهبری لیدر اعتراضات، با یک شعار ضدانقلاب جدید می‌دهند: «مرگ بر...»

حاشیه مراسم یادبود جانباختگان هواپیما در دانشگاه شریف و امیرکبیر / چه کسانی مانع عزاداری دانشجویان شدند؟

حلقه مفقوده تجمع

کنترل اوضاع خیلی زود از دست دانشجویان انجمن اسلامی و تشکل‌های صنفی خارج می‌شود. اوایل مراسم گفته بودند قرار است رییس دانشگاه هم برای سخنرانی به میان دانشجویان بیاید. اما شرایط آن طور که پیش بینی کرده بودند پیش نمی‌رود.

برخلاف لیدر ضدانقلاب، دانشجویان عزادار بانی این تجمع، برنامه‌ای برای هدایت و کنترل مراسم ندارند. آن‌ها با دست خالی، حتی بدون یک بلندگوی دستی ساده برای کنترل جمعیت و بدون طراحی و آماده کردن شعار‌هایی که حرف دلشان را بزند در مراسم حاضر شده‌اند، اما ظاهرا ضد انقلاب، با تشکیل اتاق فکر و طراحی دقیق شعار‌هایی بر علیه نظام به میدان آمده و با ایجاد جو هیجانی، حاضران را از همان ابتدا با خود همراه می‌کند. برنامه‌ها و شعار‌هایی که شب با دیدن تصاویر و اخبار تجمعات مقابل سایر دانشگاه‌ها، متوجه می‌شوم که عینا و به‌طور همزمان در آنجا نیز تکرار شده است.

زنجیره‌ای که بار‌ها پاره شد

ساعت به هشت شب نزدیک می‌شود. دانشجویان انجمن اسلامی و بسیجیان تلاش می‌کنند خط دانشجویان را از کسانی که می‌خواهند برنامه عزاداری را به آشوب بکشانند جدا کنند. ده پانزده نفر از دانشجویان با گرفتن دستان همدیگر، زنجیره‌ای درست می‌کنند و تصمیم می‌گیرند جمعیت داخل دانشگاه را از جمعیت بیرون دور کنند، اما این تلاش‌ها بی فایده می‌ماند. زنجیره چند بار شکل می‌گیرد، اما کنترل جمعیت سخت می‌شود و جالب است افرادی که تا آن لحظه از ورود به دانشگاه پرهیز کردند از روی نرده‌ها می‌پرند و خودشان را به داخل می‌رسانند.

حاشیه مراسم یادبود جانباختگان هواپیما در دانشگاه شریف و امیرکبیر / چه کسانی مانع عزاداری دانشجویان شدند؟

ساعت از هشت گذشته است، بیشتر از سه ساعت از آغاز مراسم می‌گذرد. نیرو‌های ویژه برای تامین امنیت، درست نبش خیابان آزادی ایستاده اند. شمع‌هایی که به یاد قربانیان اتفاق تلخ هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ در ضلع شرقی و غربی ورودی دانشگاه روشن شده می‌سوزد. عده محدودی در حال خودشان هستند و بی تفاوت به همه سر و صدا‌ها اجازه نمی‌دهند سوز سرما شعله‌های یاد قربانیان را خاموش کند.

کش و قوس‌ها و شعارپراکنی‌ها هنوز ادامه دارد و تنها کسانی که هیچ سهمی از این شعار‌ها ندارند، دانشجویانی هستند که این تجمع به بهانه عزاداری و برگزاری یادبود برای آن‌ها در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شده است.

*****

در دانشگاه امیرکبیر چه گذشت؟

سکوت است و سکوت. هوا روبه گرگ‌ومیش شدن است. تعدادی جوان جلوی در دانشگاه امیرکبیر ایستاده‌اند. گروهی هم به نرده‌های آهنی حوزه هنری تکیه داده‌اند. جماعتی هم زیر پل در پیاده راه سنگفرش شده ایستاده‌اند.

افرادی که ظاهرشان به دانشگاهی و دانشجو نمی‌خورد و از چهره هایشان مشخص است سن و سال بالایی هم دارند در میان جمعیت پرسه می‌زنند. چند نفرشان از کنار هم عبور می‌کنند و به یکدیگر می‌گویند: «مواظب خودتان باشید.» با این صحنه چند بار در نقاط مختلف تجمع مواجه می‌شوم.

حاشیه مراسم یادبود جانباختگان هواپیما در دانشگاه شریف و امیرکبیر / چه کسانی مانع عزاداری دانشجویان شدند؟

فضای تجمع هیچ شباهتی به مراسم یادبود ندارد. رفته‌رفته جمعیت بیشتر می‌شود. گروه‌هایی که به‌طرف جمعیت تجمع کرده به جلوی دانشگاه ملحق می‌شوند، گویی جایی مسنجم شده باشند، گروه‌گروه و در یک صف منظم از خلاف جهت ماشین‌ها به‌طرف دانشگاه می‌آیند. فردی به دیگری می‌گوید: «به بچه‌ها زنگ بزن بگو بیایند و به مابقی زنگ بزنند که سریع خودشان را برسانند.»

به غروب آفتاب و تاریکی نزدیک می‌شویم که یک‌باره شعار‌ها شروع می‌شود. شعارهایی، اما نه مطابق با مراسم یادبود بلکه واژه‌هایی که رنگ و بوی نفاق می‌دهد و هدفش توهین به اساس جمهوری اسلامی است. جنس شعارها، اما حتی با اغتشاشات بنزین هم متفاوت است. 

حاشیه مراسم یادبود جانباختگان هواپیما در دانشگاه شریف و امیرکبیر / چه کسانی مانع عزاداری دانشجویان شدند؟

تحریک نیروی امنیتی

گویی همه‌چیز از قبل هماهنگ شده است. عده‌ای در مکان‌هایی خاص با زاویه دید مناسب برای فیلمبرداری ایستاده‌اند. شعار‌ها و فریاد‌ها اوج می‌گیرد. تجمع‌ها در هر گوشه تقاطع خیابان سمیه و خیابان حافظ داری رهبر مشخصی هستند. این را می‌توان از نحوه شعار دادنشان متوجه شد؛ این‌گونه که وقتی سمتی ساکت می‌شود، گروه دیگر با صدای چند نفر شعار دادن‌هایشان را شروع می‌کنند.

افرادی که در جلوی جمعیت ایستاده‌اند، بدون استثناء صورت‌شان را پوشانده‌اند. چندنفری هم در وسط میدان صحنه‌گردانی می‌کنند. میان جمعیت زنانی دیده می‌شدند که حجاب درست و درمانی ندارند و یا حجابشان را برداشته‌اند. شعار‌ها که بالا می‌گیرد؛ چند موتورسوار پلیس وارد صحنه می‌شوند. با ورود این گروه، تعدادی از افراد که صورتشان را پوشانده و اتفاقاً در بیرون جمعیت ایستاده‌اند شروع به شعار‌هایی جهت تحریک نیرو‌های پلیس می‌کنند. وقتی گروه مأموران نیروی انتظامی می‌خواهند از جلوی جمعیت عبور کنند، ناگهان زنی پشت یکی از پلیس‌های موتورسوار شروع به دویدن می‌کند و برای تحریک مأمور پلیس ناسزا می‌گوید. چند نفر همراه او می‌شوند و شعار را تکرار می‌کنند. آن زن حتی با دست ضربه‌ای هم به پشت افسر نیرو انتظامی که با موتور در حال ترک محل تجمع است می‌کوبد. ولی آن افسر چیزی نمی‌گوید و به راهش ادامه می‌دهد.

در تقاطع خیابان سمیه با خیابان حافظ ترافیک ایجادشده است. افسران راهنمایی رانندگی در حال باز کردن مسیر هستند که جمعیت حاضر در زیر پل به آن‌ها هم بی‌حرمتی می‌کند. نیرو‌های امنیتی هیچ عکس‌العملی نشان نمی‌دهند. ولی عده‌ای برای تحریک آنان و ایجاد درگیری، شروع به فحاشی می‌کنند.

در گوشه‌ای دیگر هم اغتشاشگران سعی در برهم ریختن جو را دارند. اغتشاش‌گران از بالای پل سعی به تحریک نیرو‌های امنیتی دارند و آنان هم تلاش‌هایشان را برای پراکنده کردن جمعیت و آرام کردن مردم می‌کنند. فحاشی‌ها، اما تمامی ندارد و از هر طرف به سمت پلیس یورش می‌برند. همچنان افرادی که در نقاط مختلف در حال فیلم‌برداری هستند سرجایشان هستند و عده‌ای را با شعار‌های جدید را وارد جمعیت می‌کنند.

حاشیه مراسم یادبود جانباختگان هواپیما در دانشگاه شریف و امیرکبیر / چه کسانی مانع عزاداری دانشجویان شدند؟

گروهی، اما یادبود می‌گرفتند

میان تمام این هیاهوها، گروهی البته فارغ از تمام این سوءاستفاده‌های سیاسی درگیر مراسم یادبود هستند. سوسوی شمع‌هایشان را می‌توان از میان تمام اغتشاشات مشاهده کرد. درست است تعدادشان نسبت به آنان که برای اغتشاش آمده‌اند کم است و گروهی از آنان با دیدن اوضاع نابسامانی که اغتشاش‌گران درست کرده‌اند به خانه‌هایشان برگشته‌اند، ولی زیبایی کارشان آن‌قدر چشم‌نواز است که توجه هر رهگذری را به خود جلب می‌کند. حتی مأموران نیروی انتظامی برای آسیب نرسیدن به آنان اقدام می‌کنند و با کار آنان همراهی و همدردی می‌کنند./1360/

منبع: فارس

ارسال نظرات