امریکا برجام را برای تحریم ایران میخواهد
زمانی که سایت وزارت خارجه امریکا را باز میکنید، در بخش ایران این وبگاه یک شمارشگر زمانی را میبینید که به تدریج در حال نزدیک شدن به زمان صفر است و تا پنج ماه دیگر به این نقطه میرسد. جالب اینجاست که این شمارشگر نه قرار است زمان حمله نظامی به ایران را یادآوری کند و نه پیشگویی خاصی را انجام میدهد، بلکه نشاندهنده پایان تحریمهای تسلیحاتی ایران در اکتبر سال جاری میلادی و بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است؛ امری که امریکا را به فکر تمدید مجدد تحریمها با استفاده از تفسیر حقوقی مجدد برجام انداخته است.
به گزارش خبرگزاري رسا، طی دو سال گذشته و پس از خروج امریکا از برجام ایران هر چند برخی محدودیتهای مربوط به توسعه برنامه هستهای را به صورت گام به گام لغو کرده، اما کلیات این توافق از جمله حفظ بازرسیهای فراپادمانی و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی همچنان حفظ شده است.
از سوی دیگر تلاش واشنگتن برای وادار کردن ایران برای آغاز مذاکرات جدید بر سر ایجاد بک توافقنامه جدید با شکست روبه رو شده است؛ شکستی که در ابعاد بزرگتر نشاندهنده به بن بست رسیدن سیاست ترامپ برای فشار حداکثری به ایران بوده است. مهمترین فلسفه ترامپ برای اعمال این فشارها بارها از زبان وی در جریان رقابتهای انتخاباتی سال ۲۰۱۶ بیان شده است. ترامپ تصور میکرد که دولت اوباما با مذاکره با ایران و امضای برجام یک امتیاز جدی به تهران داده و ادامه یافتن تحریمها موجب فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد. بر اساس همین فرض در طول دو سال گذشته تمام تحریمها علیه ایران بازگشته و حتی تخفیفهای تحریمی نفتی که در دوران اوباما برقرار بود نیز برداشته شد. این اقدام امریکاییها که از اردیبهشت سال پیش اجرایی شد، صادرات نفت ایران را به شدت کاهش داد. با وجود اینکه فشار امریکاییها موجب برخی تلاطمات اقتصادی شد، اما ایران نیز در مقابل سیاست مقاومت حداکثری را برگزید. در این میان میانجیگریهای گوناگونی برای آغاز مذاکرات انجام شد که شاید معروفترین آنها سفر آبه شینزو، نخست وزیر ژاپن به تهران بود. با این حال هیچ کدام از این اقدامات نتوانست ایران را به قبول شرایط ظالمانه امریکاییها برای مذاکره وادار کند و حتی اقدامات قبلی ایران برای به چالش کشیدن منافع امریکا به صورت جدیتری دنبال شد. در شرایط فعلی علاوه بر تسلیم نشدن ایران، امریکاییها با یک مشکل جدید نیز روبه رو شدهاند و آن هم پایان یافتن تحریمهای تسلیحاتی بعد از گذشت پنج سال از قبول برجام به عنوان یک توافق چند جانبه بود.
صفر تا صد تحریم تسلیحاتی ایران
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ میلادی تحریمهای تسلیحاتی بخش مهمی از سیاستهای غرب در مقابل ایران بوده است. زمانی که سفارت امریکا در تهران به دست دانشجویان پیرو خط امام (ره) سقوط کرد و میانجیگریها برای پایان گروگانگیری شکست خورد، دولت کارتر مجموعه گوناگونی از تحریمها علیه ایران را وضع کرد که یکی از آنها تحریم فروش سلاح از سوی شرکتهای امریکایی به ایران بود. این تحریم حتی با امضای توافقنامه الجزایر و پایان تحریمهای ناشی از گروگانگیری نیز از بین نرفت. از سال ۲۰۰۳ با مطرح شدن پرونده هستهای ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی پای برنامههای تسلیحاتی نیز به میان آمد و این بحث به صورت جدی از سوی مقامات امریکایی مطرح شد که برنامه موشکی ایران در حقیقت ابزاری برای پرتاب کلاهکهای اتمی است.
زمانی که برای اولین بار پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل گزارش و قطعنامه ۱۶۹۶ با اجماع صادر شد، به دلیل مطرح شدن گمانه ارتباط برنامه هستهای با برنامه موشکی ایران تدابیری در خصوص موشک بالستیک اتخاذ شد. در قطعنامههای بعدی لایههای تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران وسیعتر و پیچیدهتر شد. در قطعنامه ۱۷۴۷ که در سال ۲۰۰۶ با اجماع علیه ایران صادر شد، صادرات قطعات مرتبط با برنامه موشکی و همچنین اقلام دو منظوره فهرست شده در سند این قطعنامه به صورت کامل ممنوع شد و کشورها موظف به بازرسی و جلوگیری از فروش و یا واردات این اقلام از ایران یا به ایران شدند. در این مسیر شدیدترین تحریمهای بین المللی علیه برنامههای تسلیحاتی ایران در سال ۲۰۱۰ و با قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسید. در این قطعنامه تمام کشورها نه تنها از فروش هر گونه سلاح سنگین به ایران خودداری کردند بلکه از حمل و نقل آنها توسط خود و اتباعشان نیز جلوگیری کردند.
برجام به تمام این محدودیتها پایان داد، اما یک مهلت پنج ساله برای آن تعیین کرد و حالا این مهلت در حال به پایان رسیدن است.
نگرانی اصلی واشنگتن از چیست
مهمترین نگرانی امریکا در این باره علاوه بر آزاد شدن تمام محدودیتهای موجود در خصوص برنامههای تسلیحاتی که به قدرت گرفتن ایران منجر خواهد شد، عملاً ساختار تحریمها را به طور جدی با مشکل روبه رو خواهد کرد. اساس اصلی حفظ تحریمها علیه یک کشور به این شرط است که تمام خطوط قرمز علیه کشور تحریم شده حفظ شود. زمانی که یکی از خطوط قرمز به صورت مرتب و بدون هیچ پیامد خاصی زیر پا گذاشته شود بهانهای برای حفظ سایر خطوط قرمز باقی نمیماند.
حالا هم اگر کشورهایی همچون روسیه و چین و حتی اروپا به ایران آزادانه سلاح بفروشند این سؤال مطرح میشود که چه دلیلی برای حفظ تحریمهایی همچون واردات نفت و یا دارو وجود دارد و این یکی از اصلیترین نگرانیهای امریکا در این باره است. شکاف کوچکی که میتواند سد تحریمها را نابود کند.
امریکا برای اعمال فشار به دنبال برجام است
امریکاییها برای جلوگیری از این اتفاق دو برنامه جدی را مد نظر دارند؛ اقدام اول تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران از طریق شورای امنیت است. این اقدام به دلیل مخالفتهای جدی چین و روسیه شانس کمی برای تحقق دارد.
اقدام دوم که موضوع جنجالی این روزها است، بازگشت تحریمها از طریق یک تفسیر حقوقی جدید از برجام است. ریشه اصلی تفسیر حقوقی امریکاییها این است که در زمان تدوین برجام کشورهای مذاکره کننده برای اینکه مشابهت برجام را با یک توافق حقوقی به حداقل برسانند، به عمد از واژه PARTICIPANT (شریک) به جای واژه PARTY استفاده کردهاند. بر این اساس مقامات وزارت خارجه امریکا مدعی هستند که بهرغم اعلامیه رسمی دولت امریکا در خصوص خروج از برجام این کشور همچنان عضو PARTICIPANT برجام هستند و میتوانند در این معاهده حضور داشتند.
مهمترین استناد آنان نیز اشاره به یکی از سخنرانیهای باراک اوباما رئیس جمهور سابق امریکاست که مدعی است امریکا میتواند با استفاده از فرآیندهای موجود در برجام تمام تحریمها علیه ایران را باز گرداند.
فرآیندی که امریکاییها برای بازگشت تحریمها به آن امید بسته اند، SNAP BACK (بازگشت خودکار) نام دارد. بر این اساس هر کدام از کشورهای طرف مذاکره در برجام در صورتی که مدعی زیر پا گذاشته شدن برجام از طرف ایران شوند میتوانند موضوع را به کمیسیون مشترک برجام ارائه دهند و در صورت عدم حل اختلافات موضوع به شورای امنیت سازمان ملل متحد گزارش داده خواهد شد. در این مرحله نیز کشورهای عضو برای ادامه یافتن معافیتهای تحریمی رأیگیری خواهند کرد و در صورت عدم وتوی کشورها ادامه خواهد یافت. در حقیقت این فرآیند جلوی وتوی کشورهایی همچون چین و روسیه را خواهد گرفت. با توجه به خروج رسمی امریکا از برجام ادعای امریکاییها یک حیله حقوقی است و نبرد تفسیرها تعیینکننده پیروز نهایی بود. تاکنون تمام کشورها از جمله چین، روسیه و قدرتهای اروپایی با این تفسیر امریکاییها مخالفت کردهاند. صرف نظر از اینکه این ماجرا به کجا بینجامد حیله امریکاییها نشان داد که برجام برای آنان تنها ابزاری برای اعمال فشار بر ایران بوده است، نه یک توافق واقعی که به کاهش تحریمها منجر شود./1360/
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات