تحدید جمعیتی در سایه غفلت مسؤولان و مردم
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، مدتهاست که زنگ خطر کهنسالی جمعیتی در ایران به صدا در آمده است. رهبر معظم انقلاب، کاهش رشد جمعیتی کشور را نتیجه اجرای طرح کنترل جمعیت در چند دهه گذشته عنوان کردند و آن را جزء خطاهای راهبردی مسؤولان دانسته که به خاطر غفلت از ادامه آن طرحِ کوتاهمدت و موقتی به وجود آمده است. همچنین ایشان در دیدار با اعضای مجلس خبرگان در سال 1393 فرمودهاند: «مسأله جمعیت تأثیر زیادى دارد در اقتدار ملى؛ و افزایش نسل جوان و بزرگ بودن کشور از لحاظ جمعیت، خیلى تأثیر دارد در ایجاد اقتدا».
طبق بیان رهبری، یکی از مؤلفههای قدرت و اقتدار کشور، جمعیت زیاد و البته کارآمد است و راهکار آن زادآوری مستمر خواهد بود. روشن است که جمعیتی پیر و از کار افتاده نهتنها اقتداری به همراه ندارد، بلکه تأمین نیازهای بسیار و نگهداری آنان، خود، تبدیل به چالشی بزرگ خواهد شد.
به نظر میرسد مشکل کاهش جمعیت ایران بیش از اینکه بهداشتی و یا اقتصادی باشد، فرهنگی است و القای نگرش نادرست در این موضوع، سبب توقف و نزولی شدن نمودار رشد جمیعت ایران از دهه 70 به بعد شده است. اینکه در آن دوره ترویج شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» چه میزان صحیح بوده و آیا تنها راه علاج مشکلات در آن زمان، اجرای چنین طرحی بوده، نیازمند بررسی بیشتر و مطالبه از مسؤولان آن دوره است.
متأسفانه کشور از مرحله کنترل جمعیت عبور کرده و ناخواسته در شرایط ناباروری قرار گرفته است! در کنار چالشهای طبیعی و ژنتیکی، عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز در بحث ناباروری و کاهش جمعیت نقش مهمی را ایفا میکنند. تغییر سبک زندگی و ساختارهای تشریفاتی رایج در جامعه، منجر به افزایش سن ازدواج و در نتیجه آن، بالا رفتن سن بارداری شده که امکان تولد فرزندان متعدد و گاه حتی یک فرزند را کاهش داده است.
بر اساس نظر متخصصان این عرصه، عوامل دیگری مانند فاصله طولانی بین ازدواج و بچهدارشدن و یا فاصله بیش از حد بین فرزند اول و دوم نیز در بسیاری از موارد منجر به کاهش توانایی باروری زوجین شده و خانوادههای بدون فرزند و یا تک فرزند بسیاری را در سطح جامع شاهد هستیم. در ادامه به چند راهکار عملیاتی و قابل اجرا اشاره میشود:
راهکار نخست؛ اصلاح رویکرد جامعه
در همه موضوعات اجتماعی و فرهنگی که نیاز به تغییر نگرش وجود دارد، ابزار تبلیغات و رسانه سهم قابل توجهی را به خود اختصاص میدهند. در سالهای گذشته برای کنترل جمعیت، تمام توان گویندگان، نویسندگان، رسانههای دیداری و شنیداری به کار گرفته شد تا خانوادههای پرجمعیت ایران را کوچک و کوچکتر کرده و آنان را به فرزند آوری کمتر تشویق کنند؛ تا جایی که در این مسیر، بیمحابا و بدون در نظر گرفتن جوانب علمی مسأله از متون و روایات دینی مانند «قِلَّةُ اَلْعِيَالِ أَحَدُ اَلْيَسَارَيْنِ؛ كمى عيال يكى از دو بخش توانگريست»[1]
نیز برای تحریک عقیدتی مردم استفاده شد. در حالیکه بقیه روایات نیز باید دیده میشد تا فهم صحیحی از مذاق شارع به دست میآمد. برای نمونه در آن دوره خواستند که امثال روایت «تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا تَكْثُرُوا فَإِنِّي أُبَاهِي بِكُمُ اَلْأُمَمَ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ وَ لَوْ بِالسِّقْطِ؛ ازدواج كنيد تا بسيار شويد به درستى كه من در روز قيامت به شما بر امّت ها فخر میکنم و اگرچه از شكم ساقط شود»[2] دیده نشود.
در حالیکه این الگوی مسلمانان و بهویژه شیعیان در طول تاریخ بوده است. در برخی از دورههای تاریخی مانند حوادث پس از رحلت پیامبر اعظم(ص) و یا بعد از حادثه کربلا تعداد شیعیان واقعی انگشتشمار شد.[3] همین جمیعت کم باعث شد تا سالها و یا قرنها، شیعیان دیده نشوند و یا در اقلیت سرکوب شوند؛ اما امروزه تقریباً یک چهارم از جمیعت بیش از یک میلیاردی مسلمانان را شیعیان تشکیل میدهند و دیگر زمان دیده نشدن و حساب نشدن گذشته است. رسانههای متعهد به انقلاب و حتی ایران میتوانند با بیان اهمیت و نقش جمعیت در معادلات جهانی، تکلیف حرفهای خود را ادا کرده و با تغییر نگرش و ذائقه مردم، آنان را به تولید نسل و زادآوری بیشتر تشویق نمایند.
راهکار دوم؛ ایجاد مشوّقها و تسهیلات واقعی
فشار اقتصادی و افزایش هزینههای زندگی مانند خوراک، پوشاک، تحصیل و ... از علل بیرغبتی برخی از مردم به تولید نسل و فرزند آوری است. بخشی از سختی و فشار هزینهها میتواند ناشی از تجملات، تشریفات و رسومات نادرست باشد که هر روز بیشتر میشود و گرفتاری بیشتری برای مردم ایجاد میکند.
در این بخش، فعالیتهای فرهنگی و رسانهای راهگشا خواهد بود اما در بُعد اقتصادی و تأمین معاش و نیازهای اولیه قطعاً نهادها و متولیان باید تلاش بیشتری از خود نشان داده و از هزینههای بیجای زندگی مردم بکاهند. تسهیلات بهداشتی و درمانی، بیمهای و ... کمترین کاری است که حکومت اسلامی در ایران برای تعادل جمعیتی میتواند انجام دهد.
راهکار سوم؛ تسهیل و برنامهریزی برای کاهش سن ازدواج
در شرایطی که بارداری در سنین بالا جزء بارداریهای پر ریسک محسوب میشود، روشن است که زوج جوانتر زمان مفید بیشتری برای زادآوری در اختیار دارند. تلاش نهادهای اجرایی، فرهنگی، رسانهای و حتی خانوادهها میتواند شرایط را برای پایین آوردن سن ازدواج مهیا کند. در کنار این موارد، حمایتهای بهداشتی و فرهنگی برای تغییر سبک تغذیهای جامعه نیز ضروری است؛ چراکه به اذعان متخصصان بهداشتی بسیاری از ناباروریها در زوجهای ایرانی به مسأله تغذیه نامناسب و یا ژنتیک بازمیگردد که پیش از ازدواج باید علاج شود.
ازدواج بهموقع، قدم نخست است و ضرورت دارد که برای فرزندآوری برنامههای زمانی دقیق و علمی تهیه و زوجها نسبت به آنها آموزش لازم را فرا گیرند. همچنین برنامهریزی و تدبیر برای برداشتن و یا بازنگری در موانع غیرطبیعی مانند دوران تحصیل طولانی، خدمت سربازی و ... نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
برای نمونه از دوران تحصیل پیش از دانشگاه و حتی سطوح مختلف دانشگاه را با تکیه بر رشد هوشی نسل حاضر، حذف محتوای آموزشی غیرضروری و غیرکاربردی و یا حتی بهرهگیری از تمام ایام سال مانند تابستان، کاست تا کسانی که تحصیل را مانعی برای ازدواج میدانند زودتر از این مانع عبور کرده و مهیای ازدواج شوند. به هر حال، فقط ترغیب و تشویق زبانی برای زود ازدواج کردن حاصلی ندارد همانطور که سالهاست این روش تأثیری نداشته و بهصورت مستمر سن ازدواج در کشور رو به افزایش بوده است!
راهکار چهارم؛ بازآفرینی جایگاه زنان بهعنوان مادر و رکن خانواده
تضعیف جایگاه مادرانه زنان در کشور و تشویق آنان به حضور بیشتر در جامعه و حتی مشاغل غیر مرتبط مانند رانندگی اتوبوس و کامیون یکی از عواملی است که در کاهش جمعیت، تأثیرگذار بوده است. حال آنکه در نگاه دینی و ملی ایرانیان مسلمان، زن یک نیرو کار نبوده و نقش مادرانه و همسرانه او پررنگتر است.
تأثیرپذیری از فرهنگ و تمدن شکست خورده غربی، زن را از جایگاه فطری و شایسته خود خارج کرده و او را بهجای فرزندپروری و تقویت ظرافتهای مادرانه و همسرانه، به یک نیرو کار و درآمدزا تبدیل کرده که به اذعان همگان در بیشتر موارد از حقوق و مزایای کمتری نسبت به مردان برخوردار هستند. بسیاری از خانوادهها به خاطر اشتغال خارج از منزل زن، ترجیح میدهند که یا فرزند نداشته باشند و یا به یک فرزند اکتفا کنند. اصلاح این شرایط که سالهاست با غفلت مسؤولان اجرایی و فرهنگی در کنار منفعتطلبی اقتصادی صاحبان کار در کشور ایجاد و نهادینه شده، نیازمند زمان و تلاش فراوانی است.
بنابراین، لازم است دغدغه جمعیتی در بین همه افراد جامعه ایجاد و تقویت شود و بر اساس پیشنهادات ارائه شده روشن است که همه افراد جامعه نسبت به این موضوع تکالیفی بر عهده دارند که باید با فعالیت تبلیغاتی، رسانهای و الزامات قانونی جامعه را از پیری در سالهای آینده نجات داد./ی703/ف
[1]. من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۱۶.
[2]. جامع الاخبار، ج 2، ص 101.
[3]. ر.ک: بحارالانوار، ج 2، ص 585؛ ج 71، ص 202.
محمد جواد حسنی، طلبه سطح عالی حوزه علمیه قم
صهیونیزم مسیحی چنین القا می کندکه امام زمان عج خطری است برای مسیحیت(صهیونی)لذا بایدتمام توان خود را درنابودی تفکرمهدویت وشیعه ازطروق گوناگون چون توطئه تحدید نسل شیعه وکاهش جمعیت یا جنگ افروزی درمناطق شیعه نشین(باایجاد داعش) یاایجادشیعه انگلیسی وشیعه هراسی(باترویج قمه زنی وقلاده افکنی و..یا تفرقه افکنی بین مسلمان و...به کار گیرندتا هیچ نام واثری از شیعه باقی نماند
هرشیعه زنگ خطریست برای صهیونیزم مسیحی
اینجاست که دلیل تخریب وترور وهجمه به پرچمداران شیعه علوی وعدالت جهانی بیشتراز پیش روشن می شود
لذا بیشتراز پیش به شیعه بودن خود افتخارکنیم ودر عمل لایق شیعه باشیم
انشاالله
گاهی اوقات تفکرات دینی را با مبانی لیبرالیسم تضعیف می کنیم و خودمان هم نسبت به آن واقف نیستیم.
این که دشمن به شدت درصدد مسأله کنترل جمعیت برآمده از آن جهت است که می خواهد بازوان قوی کشورمان را تضعیف کند.
امروز طلاب نیز مسأله فرزندآوری را جدی نگرفته اند و دارای یک یا دو فرزند بیشتر نیستند.