مصاف رو در رو با نفاق
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، دیرینه روشنی از نفاق در دست نیست و شاید این جریان به ابتدای خلقت انسان بازگردد. نفاق را میتوان پایه انحرافات و عقبگردها دانست. زمانی که شیطان با خیرخواهی جناب آدم را به شجره ممنوعه راغب کرد و یا هنگامی که مسلمانان در ابتدای هجرت در حال قدرت گرفتن بودند، تعدادی از منافقان در سطوح مختلف اجتماعی مردم را منحرف میکردند.
رسم تاریخ این چنین است که در بیشتر موارد، منافقان یا خود را معرفی کرده و یا این وظیفه به عهده مردم و بصیرت آنان محول شده است. زمانی که در میدان اُحد، شایعه کشته شدن پیامبر(ص) منتشر شد، برخی از منافقان نقاب از چهره برداشته و از اسلام بازگشتند و یا زمانی که مسلمانان در پشت خندق مدینه در حال مقاومت هستند، عدهای از منافقان فرصت را غنیمت شمرده و به آشوب در مدینه پرداختند و دست خود را رو کردند. در مواردی هم مانند جریانات پس از رحلت حضرت رسول و یا حکمرانی امثال معاویه، کشف نفاق نیازمند بصیرت عمومی بود که حاصل نشد.
شباهت انقلاب اسلامی و انقلاب نبوی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و با گذشت زمان و بروز اتفاقات مختلف، بخشی از بدنه نفاق خود را عیان کرد اما روشن است که خیانتها، انحرافات و عقبماندگیهایی که امروز در جامعه شاهد آن هستیم، میتواند نتیجه حضور مستمر نفاق در سطح مسؤولان و مدیران کلیدی باشد. شاید بیان این حرف در گذشته کمی سخت بود اما حوادث این روزها، شاهد خوبی برای این مطلب است که دیگر زمان تعارف و مماشات با منافقان گذشته است.
به نظر میرسد اگر جمهوری اسلامی بخواهد به مفاد و اهداف بیانیه گام دوم دست یابد، ابتدا باید فسادزدایی کند و گلوگاهها مهم کشور را از دست منافقان خارج کند. خوشبختانه نفاق در کشور شبکهای نیست؛ اما شیطان همیشه در کمین افراد مختلف بوده و آنان را به اضمحلال کشانده است. یکی از الگوی قرآنی برخورد با منافقان نیز اینچنین است:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ؛ ای پیامبر! با کافران و منافقان به جهاد برخیز و نسبت به آنان سختگیری کن [و درشتخو باش]؛ و جایگاهشان دوزخ است؛ و دوزخ بد بازگشت گاهی است.[1]
فرمان خداوند دال بر غلظت و تندی با منافقان در سطحی همتراز با کافران است و اساساً اگر با منافق تسامح و تساهل صورت گیرد، همه امور را مختل خواهد کرد. این در حالی است که دشمنان کافر و محل نفوذ آنان روشن است و میتواند آمادگی لازم را در مقابل او ایجاد کرد اما در مورد منافقان دقیقاً مشخص نیست که از کجا ممکن است ضربه وارد کنند.
منافق، گاه در بالاترین و حساسترین سطح دیپلماتیک کشور و در تیم مذاکرهکننده هستهای فعالیت میکند، گاه جزو بالاترین مقامات قوه قضائیه است، گاهی در صنعت موشکی، گاه در بخش اقتصادی و حتی میتواند در حلقههای نزدیک به سردار شهید سلیمانی نقشآفرینی کند. همه یا بیشتر آنان ظاهرالصلاح و متدیّن به نظر میرسند اما آنچه در دل و فکر دارند باید پیش از وارد کردن ضربه خود، برملا شود. قطعاً این افراد نخواهند گذاشت گام دوم انقلاب محقق شود و برای یافتن آنان باید نقاط ضعف را دنبال کرد تا به سرنخهایی رسید.
هرکجا که اختلالی نهادینه وجود دارد، رد پای این افراد را میتوان یافت؛ عرصه علم، اقتصاد، سیاست، فرهنگ، بهداشت، ورزش و ... برای آنان تفاوتی ندارد. برای نمونه اگر امروز در بخش گمرک، قاچاق، مسکن و خودروی کشور دچار مشکل هستیم باید روی این عرصه ها بیشتر تمرکز کرد تا نفوذیها و خائنان را یافت. این سخن، بسیار فراتر از یک احتمال و ادعاست و تجربه تاریخی انقلاب اسلامی نشان داده که منافقان در همه جا و در همه لباسها فعال بودهاند و متأسفانه در بسیاری از موارد ضربههای جبران نشدنی به کشور و نظام وارد کردهاند.
بنابراین با هوشیاری مردم، نهادهای مسؤول و خیل مدیران و مسؤولان خالص و پاکدست کشور، اینگونه افراد شناسایی و با برخورد قاطع و غلیظ، دیگرانی که ممکن است در دام نفاق بیافتند را از این مسیر ناصواب دور ساخت./882/ی704/ف
[1]. التوبه، آیه 73.
محمد جواد حسنی، طلبه سطح عالی حوزه علمیه قم