۲۵ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۱
کد خبر: ۶۷۵۹۵۱
نشسته در غبار (۷)

طرح ریزی استراتژیک آنتی تز نفوذ

طرح ریزی استراتژیک آنتی تز نفوذ
استراتژیست‌ها ادبیات‌هایی را شکل می‌دهند که مهم‌ترین گام‌های آن را در ایجاد جایگزین‌های ایدئولوژیک و مناسک‌سازی برای تغییر هویت دینی مردم می‌توان جستجو کرد.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، استراتژیست‌ها نقش محوری تغییر ایدئولوژیک را در جغرافیای اندیشه و فرهنگ یک جامعه دارند تا در تداوم آن جاده‌ای را هموار کنند و ادبیات‌سازی را شکل بدهند که مهمترین گام‌های آن را در ایجاد جایگزین‌های ایدئولوژیک و مناسک‌سازی برای تغییر هویت دینی مردم جستجو کرد.

اگر هنوز مسئله نفوذ برای‌مان جدی نشده است، این گزیده می‌تواند جالب باشد: «قریب صد سال پیش- یکی از مراجع وقت، یک نوکری داشت که خیلی مرد خوبی بود، با طلبه‌ها گرم می‌گرفت، صحبت می‌کرد، با همه آشنا بود، با همه رفیق بود؛ اسمش را هم ایشان می‌گفت؛ من یادم نیست. گفت بعد که انگلیس‌ها غلبه پیدا کردند و عراق را تصرّف کردند و آخرین جا نجف بود که وارد نجف شدند، خبر رسید به طلبه‌ها که این نوکر فلان آقا، یک افسر انگلیسی است! گفت من باور نکردم؛ گفتم مگر می‌شود چنین چیزی؟ بعد می‌گفت در بازار حُوِیش -بازار معروفی است در نجف- داشتم می‌رفتم، دیدم هفت هشت ده نفر افسر انگلیسی و نظامی انگلیسی سوار اسب دارند می‌آیند -آن‌وقت با اسب رفت‌وآمد میکردند- یک افسری هم جلویشان است؛ خب، من کنار واایستادم که اینها بیایند رد شوند؛ وقتی رسیدند به من، دیدم آن افسری که جلو بود، از آن بالا گفت: آقای آسیّد حسن، حالت چطور است! نگاه کردم دیدم بله، همان آقایی است که نوکر فلان مرجع بود؛ سالها ما این را می‌دیدیم. گاهی نفوذ این‌جوری است؛ نفوذ شخصی است؛ وارد خانه‌ کسی، وارد دستگاه کسی می‌شوند. در دستگاه‌های سیاسی هم الی‌ماشاءالله از این قبیل وجود داشته است؛ امروز هم ممکن است باشد؛ البتّه خطرناک است.»[1]

ادبیات‌سازی ابتدا طرح‌ریزی نقشه استراتژیک آنتی تز نفوذ

مسئله نفوذ آنقدر خطرناک است که امام خمینی هشدارهای جدی به علما می‌دادند: «ایشان در مورد عوام‌فریبی‌ها و فریبندگی شاه، به علما تذکراتی را می‌دادند. ایشان می‌فرمودند شاه می‌خواهد بعضی از افراد موجه را در بخش‌هایی که مرکز نفوذ آقایان علماست بر سر کار بگذارد. سپس از قم، مشهد، اصفهان و شیراز اسم بردند. در پایان یکی از این آقایان گفت که تبریز هم باید همین‌جور باشد؟ امام‌خمینی با ناراحتی فرمودند بله تبریز هم هست. جاهای دیگر هم هست.»

در دل حوزه علمیه مسئله‌یابی باید کرد

گفتمان علمی حوزه علمیه قم مسیری را دنبال می‌کند که در نتیجه آن رویکرد فقهی و اصولی به سمت تفکر اجتماعی حرکت می‌کند و گام‌هایش را از ساختارهای فردی یک گام به سمت جلو می‌برد و نسبت به جامعه برای خود مسئولیتی را متصور می‌داند و همین تربیت نتیجه‌اش را در مواجهه با یک بحران اجتماعی می‌بیند که طلاب مسئولیت اجتماعی برای خود قائل می‌شوند و در دل خطر بیمارستان و معابر به خدمت‌رسانی مشغول هستند.

ناگفته پیداست که این گفتمان را در دل بزرگان و متاثر از امام خمینی، رهبر معظم انقلاب و بزرگان حوزه می‌توان یافت که روحانی را در دل جامعه می‌خواهند و نه در برج و ویلا. زمانی که این گفتمان اجتماعی در دل طلبه‌ها تغییر کرد، همان آنتی تز انقلاب شکل اجرایی در سطح میدانی پیدا می‌کند و اینجا نقش جریان کارگزاران و هاشمی رفسنجانی را می‌توان یافت که اشرافیگری را به عنوان یک سطح اساسی تصویرسازی کردند و جامعه را به سمت رفاه‌طلبی مصرف‌گرایانه بردند.

ادبیات‌سازی ابتدا طرح‌ریزی نقشه استراتژیک آنتی تز نفوذ

در عرصه فقهی با زدودن اعتبارات فقهی و سطحی کردن نگاه به مسئولیت‌های فقیه به دنبال جدا کردن دنیا از دین و حوزه از جامعه می‌شوند و تنها ولایت فقها را در اندازه ولایت بر سفها تقلیل می‌دهند و همین خط به دنبال اعتبارزدایی از ولایت فقها و در راس آن ولایت فقیه است. کدیور برجسته‌ترین شاگرد منتظری تمام تلاش خود را در این مسیر خرج کرد اما نتوانست این ادبیات‌سازی و مفهوم‌سازی را شکل بدهد.

در عرصه کلامی زمانی که جامعیت و مانعیت شکل بگیرد و میان فقه، اصول، کلام و فلسفه، سیاست را هم دید و مبتنی بر جامعه توجه داشت، قطعا در میانه دعوای سنی و شیعه کسی دیگر آتش بیار معرکه نمی‌شود و همه چیز را در ظاهر کلام نمی‌بیند و نگاهش را عمیق‌تر از جان کلام می‌کند، این همان اشتباهی است که فضای تشیع انگلیسی آتش بر دامنه‌اش می‌افزاید و بر روی گسل مذهبی رژه می‌رود.

اما ادبیات‌سازی روشنفکری سکولار مسئله ریشه‌دارتری نسبت به بقیه می‌تواند باشد. آنجا که موضوع را در میانه کلمات جا می‌دهند، کتاب و نشریات تخصصی را پشتیبانی می‌کنند و تلاش‌شان را در عمق فلسفی به دنبال خط وصلی میان غرب و اسلام می‌جویند و چون به خط پیوندی نمی‌رسند مجبور به کج کردن ریل می‌شوند و اینجاست که دیگر دو خط موازی روزی به هم می‌رسند و همین جاست که مسئله انحراف و تحریف و آنتی تز سازی برای گفتمان انقلاب جدی می‌شود.

طرح ریزی استراتژیک آنتی تز نفوذ

حال یک موضوع دیگر در عرصه تحقیقات جدی و بنیه علمی طلاب وجود دارد، در این میان جریانی پیدا می‌شود و طلاب را تشویق به تلخیص خوانی می‌کند و اصول فقه را پر از زوائد به تصویر می‌کشند و جز خراب کردن مسئله و تندروی در نقد کار دیگری ندارند، جریانی که خود را منتسب به انقلاب می‌داند اما دقیقا شناخت جدی نسبت به مسئله ندارد و گاهی نام را به همه چیز ترجیح می‌دهد.

مهدی کمالی

 

[1] بیانات در دیدار فرماندهان گردان‌های بسیج، ۱۳۹۴/۰۹/۰۴

مهدی کمالی
ارسال نظرات