علیرضا کمری مسئول واحد پژوهش ادبیات پایداری حوزه هنری به مناسبت روز بزرگداشت راهیان نور طی سخنانی به معرفی کتاب میراث مقدس و جنگ ناتمام پرداخت:
این کتاب حاصل انجام یک طرح پژوهشی / سفارشی نبوده است و همانگونه که در مقدمهی کتاب آمده است این کتاب برآمده از پایاننامهی تحصیلی کارشناسی ارشد آقای اسماعیل نودهی فراهانی است که در سالهای ۹۰۹۱ (در دانشگاه علامه طباطبایی) از آن دفاع شده و به مرور تا سال ۹۶ صورت اولیهی پایاننامه به کتاب حاضر تبدیل و آمادهی چاپ شده است. بنابراین، پژوهشکدهی فرهنگ و هنر اسلامی حوزهی هنری ناشر این کتاب است نه پدیدآورندهی آن و دریغا که چاپ این کتاب گرفتار تأخیر شد و فی التأخیر آفات.
ملاحظه و مرور بر این پایاننامه نشان میدهد میتوان امیدوار بود که در میان پرشمار نوشتهها یا نویسندههایی که در خط تولید پایاننامهها و رسالههای دانشگاهی هر سال به شمار انبوه فراهم میشود گاه، و البته به ندرت، پژوهشهایی امکان طرح و تحقیق پیدا میکند که نشان از سعی عالمانه و معتقدانه / دردمندانه و مسئلهشناسانه دارد و در واقع افقی نو پیشروی اهل نظر میگشاید. تلاش علمیِ ارزشمند آقای نودهی فراهانی از این حیث شایسته تحسین است و من نشر این کتاب را به ایشان و حوزهی هنری تبریک میگویم، اما بعد:
۱. اساساً و عمدتاً «جنگ» یک پدیدار یا رخداد نظامی / سیاسی است، وجه نظامی جنگ صورتی آشکار دارد و جنبهی سیاسی آن چندان آشکار نیست، اما با فرونشستن شعلههای جنگ و فرارسیدن پایان آن وجوه سیاسی ماجرا اندک اندک آشکار میشود. مع الوصف، جنگ جنبههای متعددی دارد، و به همین ملاحظه از این جهات هم قابل مطالعه است، مثل اقتصاد یا جنبههای فناورانه و صنعتی، و آنچه که در حوزهی درمان، پزشکی جنگ را شکل میدهد، و البته وجوه اجتماعی و جامعهشناختی جنگ، ادبیات و هنر و امثال آن.
۲. هر جنگ و ستیزهای به لحاظ ماهیت / چرایی وقوع، چگونگی تداوم و نحوهی پایان و آثار و تبعات مشخصههایی پیدا میکند که آن از سایر جنگها متمایز نشان میدهد.
۳. علاوه بر جهات نظامی / سیاسی، چگونگی و چرایی وقوع، تداوم و پایان، آثار و پیامدهای جنگ، طول زمان و دامنهی جغرافیایی جنگ، تاریخ آن را شکل میدهد. این گستردگی گاه ممکن است از خطوط مواجههی طرفین، به نحوی وسعتِ منطقهای و حتی جهانی پیدا کند. جنگ هشتساله ایران / عراق از این جهت هم قابل ملاحظه است و میدانید که پرشمار کشورهای دور و نزدیک به طرفداری از صدام در این جنگ نقش داشتهاند. البته به وجهی باید گفت جنگ / دفاع مقدس پس از انقلاب اسلامی، علیه ایران تدریجاً شکل میگیرد و زمان آن را از هشت سال فراتر میبرد.
۴. جنگ ایران / عراق جنگ تحمیلی جنگ هشت ساله دفاع مقدس (و هر کدام از این عنوانها دلالتی دارند) از این لحاظ یک رخداد تاریخی کثیرالاضلاع است، اما ورای وجوه نظامی سیاسی ماجرا، ویژگیهایی این رخداد را از جنگهای گذشته در ایران و شاید دیگر جایها متمایزتر کرده است، این تمایز به عالمِ آدمهای این جنگ / قاطبهی جامعه و جمعیت جنگ رفته و مواجه شده با جنگ بازمیگردد. به این ترتیب میشود واژهی جنگ را غالباً نشانگر و شناسایی وجوه نظامی و سیاسی ماجرا دانست و اما در این سو، کلمهی «جبهه» و در تعبیری کلانتر «جبههگیان» را مختص عالم آدمهای جنگ تلقی کرد. جبههگیان اعم از جبههرفتگان و جنگکردهها، آنانند که آرمانگرایانه و باورمندانه دست و دل به این ماجرا سپرده بودند.
۵. این وجه انسانی / انسانشناختی که هویّت اندیشگانی و افق آرمانی جنگ را ساخته و پدیدار کرده است در کلیات و تمامت این دوران چنان سیطره داشته است که حتی وجوه نظامی سیاسی جنگ را تحت الشعاع خود قرار داده است؛ بگذریم از این مسئله که این خصوصیت، چه پیایندهایی داشته و دارد. آشنایی اجمالی با بافت روایت راویان و منظر پردازندگان کتابهای پرشمار جنگ رقمی در حدود ۱۸، ۱۹ هزار عنوان پیدا و پنهان مؤید این مدعاست.
۶. در حوزهی شناختِ مسائل موضوعهی جبههگیانِ جنگ، البته رویکردها و روشهای مطالعاتی برآمده از انسانشناسی / مردمشناسی، بهویژه تاریخ فرهنگی بسیار راهگشاست، اما بر آنم روشها و رویکردهای مطالعاتی جبههگیان جنگ و اساساً هر قلمرو موضوعی را از مبادی و مبانی ماهویِ ماجرا و موضوع استنباط و استحصال باید کرد، در واقع روشهای قیاسی / اقتباسی / بهویژه مقلدانه و منفعلانه در این میان و میدان چندان دقیق و کارا نیستند. حاصل چنین پژوهشهایی پژوهشهای غیراجتهادی بیشتر شناسای عاملان و زمینههای تحقیقی آنهاست. از این زمره، نحوهی مواجههی شرقشناسان شایستهی توجه و نقد است، و میدانیم در کُنه ماجرا، یا در غالب خاستگاههای شرقشناسی استیلاخواهی و استعلاخویی وجود داشته است.
۷. اگر با این نگرش به پدیدار جبهه و جبههگیان جنگ بهدرستی دقت و جامعیّت نگریسته شود، خواهیم دید که ما با یک منظومهی موضوعات مواجهه میشویم، یک مجموعه موضوعات و مسائل قابل بحث و فحص که با یکدیگر ربط معنادار و وثیق دارند. یکی از موضوعات این منظومه ماجرای «راهیان نور و به تعبیری دیگر «سالکان حضور» است، که آقای اسماعیل نوده فراهانی به درنگ و دقت در حد امکان بدان پرداختهاند و فراتر از پژوهشهای پیشین، اثری شایستهی ارجاع و استناد در این موضوع فراهم آوردهاند؛ و البته بایسته است این اثر در ویراستهای بعد با دستیابی به اطلاعات مکمل دقیقتر و کاملتر شود و سزاست این کتاب به دست و نظر کسانی که در کار مطالعاتِ فرهنگی جنگ و جبهه نسبتی و مسئولیتی دارند برسد و خوانده شود. شایسته است اشاره کنم منظومه موضوعات / مسائل موضوعهی جبههگیان جنگ اولاً در یک فرایند / روند تدریجی تکوین یافتهاند و یک «جریان» را به نظر متبادر میکنند و ثانیاً پیکرهمند / انداموار هستند، و به دیگر سخن یک کلّ کلانِ معنادار را شکل و نمایش میدهند. مِن باب مثال به چند مورد از زمرهی مسائل موضوعه یا منظومهی موضوعات اشاره میکنم؛ عزم و اعزام: میدانید سازمان رزم در شالودهی جمعیتی رزمندگان و جبههگیان ورای سازمانهای رزم و جنگ در ارتش اساساً مردمنهاد / مردمی است، این ویژگی تحت تأثیر انگیزشهای انقلابی / انقلاب اسلامی و حضور در جنگ به معنای دفاع از انقلاب، در مفهوم بسیج و بسیجی بروز پیدا کرده است. این دو کلمه از کلمههای کلیدواژگانی متن این دوران محسوب میشوند، چگونگی و چرایی خودانگیختگی و دگربرانگیزی و آمادگی (= عزم) برای رفتن به جبهه به خودی خود مستلزم پژوهش جدّی است، پراکندهوار این موضوع در شماری از خاطرهگفتهها و خاطرهنوشتههای جنگ آمده است، اما موضوع به شکل منتظم قابل پیجویی است نقش بافتهای سنتی محلهها در شهرها و روستاها، مسجدها، هیئتها، حسینیهها، همشهریگریها، ارتباطات خانوادگی، در نحوهی شکل گیری هستههای اولیه جنگ از واحدهای کوچک تا لشکرها در اینجا اهمیت دارند، یک لشکر با مجموعهای از همین زیرساختهای فرهنگی بومی، مثلاً از شمال ایران یا آذربایجان یا اصفهان به این ترتیب به وجود میآمده و در غرب یا جبهه میانی و جنوب مستقر و جابجا میشده است.
اینها هر یک ترکیبی از باورها / آداب و آیینهای ولایت خود را به جبهه بردهاند و از جبهه به عقبه آوردهاند، برون دادههای گفتاری، رفتاری و نوشتاری این جمعیتها بود که در اواخر جنگ طرحنامهی فرهنگ جبهه را به ذهن مؤلف آن سیدمهدی فهیمی یا پیشتر از آن به یادها متبادر کرد. پس از عزم مسئلهی آموزش و اعزام، خود موضوعی دیگرست و آداب و آیین بدرقهها و همراهیهای خانوادهها، پدر و مادرها و در موارد فراوان همراهی مادران و مخالفت پدرها یا مخالفت و موافقت مدیران برای حضور دگران برای رفتن به جنگ، البته در طول سالهای جنگ این مرحلهها تحت تأثیر عوامل متعدد وضعیات متفاوتی دارند و همین وضعیات در نحوهی تداوم و پایان جنگ هم تأثیرگذار بوده است. نحوهی شکلگیری یگانی و رستهها و سازمان رزم و تشکل واحدها هم از جملهی این مسائل است که به میدان جنگ و جبهه و جایگیری در پادگانها تا خط و نحوهی ورود به عملیات یا استقرار در خطوط پیوند پیدا میکند؛ این بافت محلی مردمی در شکلگیری یگانی مسئله مهمی است که آقای دکتر فرامرز رفیعپور در کتاب تضاد و توسعه از منظر جامعهشناسی به آن توجه کرده است، گاه این سؤال برای خود من موضوعیت پیدا میکند که با توجه به بهم خوردگی بافت محلات و محلیّت در شهرها، بلکه تبعات توسعهی شتابزدهی سه دههی اخیر پس از جنگ، در شهرها و روستاها، آیا امکان همپیوندیهای محلی و آن نحو ارتباطات اجتماعی بهمثابه زمان جنگ وجود دارد یا نه، یا اگر هست وزن و توان آن چقدر است. مسئله استقرار و عملیات و آنگاه بازگشت به شهر و حوادث مربوط به درمانِ زخمخوردگان جنگ یا اسارت و بازماندن پیکر شهدا و یا بازگرداندن آنها و ماجراهای تشییع و تدفین، و بعدها تفحص از زمره موضوعات متداخل زنجیرهی مسائل موضوعه مربوط به جبههگیان است، از متفرعات مسئله تشییع و تدوین، آداب مجالس ترحیم، شکلگیری مزارات شهدا و ادبیات سنگنوشتهها و سنگنگارههای مزارات و جعبه آینه و مناسک مربوط به حضور در این یادگاهها، بناهای یادبودی و آرامگاهی و حتی اهمیت یافتن مفهوم گمنامی و گمجایی است [*] علی ایحال به نظر میرسد فراهمآوری فهرستوارهی منظومهی موضوعات جبهه و جبههگیان جنگ، به خودی خود یک کار پژوهشی است و جا دارد در حد یک پایاننامه متقن، همچون کتاب «میراث مقدس و جنگ ناتمام» مدنظر و اهتمام و انجام قرار گیرد.
شایسته است چند نکته هم دربارهی کتاب به عرض برسد؛ عنوان کتاب جالب و هوشمندانه انتخاب شده است، تقدیمه و پیشگفتار کتاب فراتر از انجام تکلیف موظف متعارف در پایاننامهنویسی، همت و نوجویی مؤلف را به شناخت موضوع میرساند. البته به حق آقای فراهانی به کمرغبتی یا کمفهمی بعض مربوطان به موضوع در مسیر تحقیق حساسیت و اعتراض خود را آشکار کردهاند؛ لازم بوده و هست که تاریخِ نگارش مقدمه و پیشگفتار ذیل هر کدام ذکر شود.
فصل اول مبادی و مبانی (اسلوب) تحقیق توضیح داده شده و در فصل دوم چرایی ضرورت توجه به جنگ و اهمیت پاسداشت «یاد» ها برای زدودن فراموشی و غلبه بر نسیان. خیلی خوب به تفاوت موزه و زیارتگاه، گردشگر با زائر و جایگاههای مقدس (زیارتی) توجه شده است، و اینکه راهیان همان زائران یا به عبارتی سالکان حضورند. در این فصل و فصول دیگر لابد برای جا انداختن مطلب تطویل در کلام مشهود است، در فصل سوم چند و چون پیدای کاروانهای راهیان نور مورد توجه واقع شده و در ادامهی بحث موضوع روایت و راویان و روایتگری جنگ به میان آمده است؛ این فصل با وجود اطلاعات جدید در حوزهی روایتشناسی و روایتگری جنگ و بعضاً اطلاعات به دست نیامده دربارهی راهیان در زمان تحقیق نیازمند تکمیل است.
فصل چهارم مربوط است به نقش امام (ره) در بررسی در شکلگیری و بسط کاروانیان راهیان نور و سفر مقام معظم رهبری به مناطق جنگی و فصل پنجم نقش هیئتهای مذهبی و اهمیت شعرهای اعتراضی و اشعار حسرت پس از جنگ و فصل ششم نقش هنر و ارتباط میان ادبیات خصوصاً نقل خاطرات در بسط فرهنگ جبهه و جنگ بین راهیان در مناطق جنگی توضیح داده شده است، در عین حال به ملاحظاتی که فعلاً جای گفتن ندارد، مسائل مطرح شده راجع به خاطرهگویی و خاطرهنویسی در این فصل نیازمند بازنگری و بازنگاری است، در فصل هفتم، نقش تحولات فرهنگی سیاسی دههی هفتاد و هشتاد و جریانشناسی وضعیت اجتماعی حاصل از نگرش لیبرالمآبان و تکنوکراتها مورد بحث واقع شده و حرکت مقابلههای ایجابی حزبالله در برابر این وضعیت و بازتولید فرهنگ انقلابی مورد بررسی قرار گرفته است؛ از جمله مسائل مهم این فصل نقش کاروانهای راهیان نور در برابر گسست یا شکاف نسلی محل توجه واقع شده است. فصل هشتم و انتهای کتاب را میشود جوهر و جان مایه همهی فصول کتاب و برآمده از نگرش اجتهادی و انتقادی مؤلف دانست، در سطور پایانی این فصل پیوستگی جنگ با انقلاب و انقلاب اسلامی با تاریخ صدر اسلام و بازگشت به ارزشهای انقلابی اسلامی در دوران جنگ به عنوان زمینهی تداوم فرهنگ دفاع مقدس جاری و پایانناپذیر در مقابل دفاع مقدس موزهای و تقویمی!، تا برپایی انقلاب حضرت قائم آل محمد (عج) و اقامهی عدل جهان گستر از منظر مؤلف مورد اشاره دقیق قرار گرفته است.
از خداوند برای مؤلف ارجمند دوام توفیق و بهروزی میطلبم و امیدوارم این اثر با تداوم توجه و تحقیقات مکمل در ویراست دیگر به چاپ و انتشار برسد.