حکومتی برخاسته از مردم
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، دو اصل اسلامیت و جمهوریت همواره از ارکان مهم و اساسی انقلاب اسلامی ایران بوده است.
توجه به این مسئله که چرا امام خمینی(ره) به عنوان رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران هرگز سخن از خلافت اسلامی یا دیگر مدل های حکومتی اسلامی نزدند و تنها به جمهوری اسلامی پرداختند قابل تامل است، نظامی با ساختار جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کم تر.
در آن روزگار شاید سخن گفتن از خلافت اسلامی یا حکومت اسلامی برای مردم تفاوتی نداشت و به جهت تبعیت از امام خمینی(ره) حاضر به قبول خلافت اسلامی بودند اما با این اوصاف امام خمینی(ره) به سمت جمهوری اسلامی حرکت کردند.
در جمهوری اسلامی برخلاف خلافت اسلامی تمامی مسئولیت ها انتصابی نیست، مردم نیز در سرنوشت کشور تاثیر دارند و در فعالیت های سیاسی شرکت می کنند تا در ساخت کشور مشارکت کنند؛ از طرفی مردم تنها مجری نیز نیستند بلکه با شرکت در مجلس شورای اسلامی اختیار قانون گذاری دارند و می توانند به حرکت های کشور جهت دهند.
در هر صورت توجه به رای مردم یک اصل مهم از دیدگاه بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران بوده است و به هوشمندی تمام می دانستند که یک کشور متکی به خواسته مردم است و اگر روزی مردم از حکومت فاصله بگیرند باید فاتحه آن حکومت را خواند از این رو شرکت در انتخابات یک فریضه در نظام اسلامی بیان شده است تا ملت نه فقط برای تعیین سرنوشت بلکه برای حفظ نظام لازم است به آن رای دهند تا حکومت با آرا ملت تقویت شود.
بنابراین افرادی که به خامی به آراء ملت توجه نمی کنند و تنها سخن از خواسته خود می زنند، در حقیقت امام خمینی(ره) را نشناخته اند و حتی از درک اصول آن امام نیز عاجز هستند؛ حتی رهبر انقلاب نیز پس از امام خمینی(ره) بر این مورد تاکید داشته اند و همواره به حضور پر شکوه مردم اشاره کرده اند و آن را مهم برشمرده اند.
به نظر می رسد این افراد قلیل که بر خلاف مشی امام و رهبر انقلاب سخن می گویند همچون خوارجی هستند که قصد سبقت گیری از پیشوای خود را دارند، آنان تنها به فکر منافع سیاسی خود هستند و با فکر کوتاه خود سخن می گویند؛ آنان از فهم و دوراندیشی عاجز هستند و همچون خوارج به ظواهر دین بسنده کرده اند که حقیقتا باید نگران حرکت های سیاسی آنان بود که امکان تکرار جنگ نهروان در هر زمانی ممکن است.
اصل دیگر مورد التزام، اصل اسلامیت نظام ایران است؛ گزاره ای که هر از گاهی برخی سیاسیون گویی آن را از یاد می برند و تنها به فکر متاع دنیایی خویش اند.
مردم شریف ایران همواره به دین خود پایبند و علاقه مند بوده اند و اگر از جان خود عبور کرده اند و یا فرزندان خود را دو دستی تقدیم کرده اند نه صرفا در راه دنیا طلبی و قدرت طلبی بلکه برای میهن اسلامی خود بوده است؛ از این رو مسائل اسلامی خط قرمز آنان است و کسانی که بخواهند به خاطر دنیا از این خط قرمز عبور کنند را بر نمی تابند؛ از طرفی دیگر نیز مردم نشان داده اند که هرگاه مسئله دین باشد حاضراند به میدان بیایند و از جان خود نیز بگذرند اما برای سایر مسائل غیر دینی این اهمیت را قائل نیستند.
بنابراین تا زمانی که این کشور بر مدار اسلام حرکت کند، مردم نیز پایبند به آن هستند و برای آن هزینه می دهند اما زمانی که مسئولین بخواهند خطوط قرمز اسلامی را طی کنند، مردم هرگز پشتیبانی نخواهند کرد و با عده ای قلیل دنیا طلب نیز کاری از پیش نمی رود.
در هر جامعه ای افرادی دنیا طلب وجود دارد حتی در زمان حکومت نبوی و علوی نیز افرادی دنیا طلب در میان مردم وجود داشت و نمی توان مردم را کامل و بی نقص دانست اما باید دانست اکثریت مردم خواهان و دوست داران اسلام و دین هستند، پس نباید به خاطر هیاهوی عده ای قلیل، به خواسته ملت توجه نکرد و مسئولانی که به خاطر این عده دچار خطای محاسباتی شده اند به دره سقوط کرده اند.
حال در سالگرد رفراندوم نظام جمهوری اسلامی و گذشت چهار دهه پر برکت از انقلاب اسلامی ایران، توجه به اصول نظام اسلامی اهمیت بسیاری دارد؛ امروزه که رهبر انقلاب اسلامی مردم را به جهاد تبیین امر نموده اند مسئله ای قابل توجه است و بالاترین تبیین اشاره به دو اصل نظام است.
برخی پس از گذشت چهار دهه در این دو رکن دچار تردید شده اند و با سوگیری ها و سیاه نمایی های دشمن دچار اشتباه محاسباتی شده اند، رسانه های دشمن که تلاش دارند چالش های امروز کشور را به اصل نظام گره بزنند و به صراحت عنوان می کنند که مشکل امروز مردم نه تنها مسئولین بلکه دخالت دین در سیاسیت است و خواهان جدایی دین از سیاست اند.
زیرا دشمن به خوبی می داند که اگر اسلامیت از نظام گرفته شد این کشور همچون سایر کشورها به ورطه سیاست بازی خواهد رفت و مردم از آن فاصله خواهند گرفت؛ کشوری هم که ملت را در پشتیبانی خود نداشت به راحتی در میان ابر قدرت ها دست به دست می چرخد و روزی غرب طلبان بر روی کار می آیند و روز دیگر شرق طلبان و مردم تنها نظاره گر به تاراج رفتن کشور خواهند بود، زیرا عامل میان اتحاد خود که اسلام باشد را از دست داده اند و عامل وحدتی در میان خود ندارند.
از این رو تبیین دو اصل جمهوری اسلامی برای جوانانی که پس از انقلاب شکوهمند ایران به دنیا آمده اند نیز از اهمیت دو چندان برخوردار است؛ همچنین تبیین ضرورت ولایت فقیه، ولایتی که رهبری کشور را بر عهده دارد و در این سالها با وجود دشمنی های ابرقدرت ها توانسته است سر بلند کند و امروز مستقل از هر وابستگی اراده خود را به جهانیان نشان دهد، بنابراین در دوران کنونی گرامی داشت سالگردهای انقلاب نه فقط از باب جشن ملی بلکه فرصتی برای تبیین است که رهبر انقلاب اسلامی بدان امر کردند و آن را در دوران کنونی لازم دانستند، توجه به این مسئله که امروزه رسانه ها به طور متناوب در حال رپورتاژ اخبار منفی در تلاش اند ملت را نا امید کنند سبب می شود تا اهمیت جهاد تبیین بیش از پیش پر رنگ شود.