اوجگیری انتفاضه بخش جدا افتادهی سرزمين اسلام
روزنامهی کیهان در ۲۴ سال قبل چنین روزی، یکشنبه ۲۴ مهر سال ۱۳۷۹ در صفحه هفتم که به یادداشتهای سیاسی و تحلیل مسائل روز اختصاص دارد، در يادداشتی به قلم علی اکبر باقری ارومی به تجزیه و تحلیل انتفاضه اخیر فلسطین و دلیل اینکه مسلمانان و حتی دولتهای اسلامی باید به حمایت از این خیزش بپردازند پرداخته است.
از چند قرن گذشته تا به حال که رژیم اشغالگر صهیونیستی رویای تصرف سرزمين اسلامی فلسطین را در سر می پروراند و تاکنون که این سرزمين را متصرف شده است یکی از اهدافی که این رژیم توانست حساسیت سران کشورهای اسلامی را نسبت به این قضیه کمتر نماید، علم کردن بحث ملی گرایی و قبیله گرایی و قوم گرایی بود که دولتهای اسلامی را با آن سرگرم نماید و بعد به اشغالگری خود بپردازد. با این سیاست، رژیم صهیونیستی در طی این سالیان توانست هم به تثبیت اشغالگری بپردازد و هم اینکه برای تحقق نقشه از نیل تا فرات تلاش کند. که این خوش خیالی رژیم صهیونیستی تا بدو پيروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت، اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، هدف رژیم صهیونیستی تا حدودی تعدیل شد و متوجه این امر گشت تا بتواند سدی در برابر انقلاب اسلامی ایجاد کند و با پشتیبانی های آمریکا و همیاری منطقه ای رژیم صهیونیستی و رژیم های عرب وابسته، این کار را به انجام برساند. ايجاد تشنج های قومی، ایجاد درگیری های مرزی به خصوص در غرب کشور، ایحاد ترس و دلهره در کشورهای عرب و حاشیه نشین خليج فارس همه در راستای تحقق همین اهداف بود. ولی آنها یک نکته را فراموش کرده بودند چرا که آنها با ایجاد جو ناسیونالیستی در کشورهای پاره پاره شده امپراتوری عثمانی توانستند اعراب را در مقابل ترکان قرار دهند و تنها امپراتوری اسلامی گسترده شده تا قلب اروپا را از هم بپاشانند و بعد خیز اصلی خود را به سوی فلسطین بردارند. اما در ایران یک عامل وحدت وجود داشت و آن، دین و رهبری دینی بود. دینی که توسط رهبران آن و بخصوص رهبر کبیر انقلاب اسلامی طراوت خود را حفظ کرده و شادابی خود را در دوران انقلاب اسلامی نشان داده بود.
یادداشت فوق اینگونه ادامه می یابد که، وقتی استکبار و اسرائیل تیرهای خود را به سنگ خورده می دیدند و مقاومت اسلام را در مقابل علم شدن ملیت های عرب و کرد و بلوچ و... مشاهده کردند، با تحمیل جنگ می خواستند سد راه این انقلاب شوند و این انقلاب را در مرزهای خود محصور نمایند بنابراین رژیم صهیونیستی به خیال خود با سرگرم سازی ایران در مساله جنگ، طرح دوم اشغال سرزمینهای اسلامی را در لبنان و با اشغال این سرزمين اجرا کرد. ولی غافل از اینکه همین اشغال، شمارش معکوس را برای سقوط این رژیم آغاز خواهد کرد. حزب الله در لبنان تشکیل شد و پیروزی قاطع آن در جنوب لبنان، فراموش ناشدنی است و در مرحله اوج گیری پيروزی های حزب الله لبنان، انتفاضه اسلامی در فلسطین شکل گرفت و این همان شمارش معکوسی است که ما آنرا ذکر کردیم.
در ادامه می خوانیم، اکنون دوباره انتفاضه اوج گرفته است و تداوم این خیزش که راه نابودی را تنها در مقاومت جانانه و مسلحانه بر علیه این رژیم نامشروع می داند پيوستن دولتها به ملتهاست. حالا وقت آن است که دولتهایی که هم و غم شان برای ایجاد سازش و مدارا با دشمن خونخواری بود که هراز چند گاه خوی خون خواری خود را نشان می دهد صرف شده بود، آن تفکر شکست خورده را کنار بگذارند.
اکنون انتفاضه ملل اسلامی برخاسته و جز آزادی فلسطین به هیچ چیز رضایت نمی دهد و پیام ملتهای مسلمان گرایش به اسلام برای آزادی قدس شریف است. اکنون باید تعارفات را کنار گذاشت و به یاری و همدلی ملت مسلمان فلسطین برخاست.
نویسنده مقاله سپس به جمله معروف نباید از فلسطینی ها، فلسطینی تر باشیم اشاره کرده و آورده است، اینجا مساله فلسطینی تر از فلسطینی ها مطرح نیست. متاسفانه در ایران خودمان هنوز هستند کسانی که این مساله را عنوان می کنند و می گویند ما باید واقعیات را بپذیریم و الخ!! یعنی وقتی خود فلسطینی ها صلح می خواهند ما چرا جنگ بخواهیم؟ اینان عرفات را به حساب همه فلسطینی ها می گذارند و مذاکرات سازش را نیز همین طور. در حالیکه واقعیت انتفاضه اسلامی فلسطین از واقعیت مذاکرات سازش بر سر فلسطین که آنرا یک واقعیت محدود عربی - منطقه ای می داند جداست. واقعیت انتفاضه فلسطین بر یک واقعیت تاریخی و دینی استوار است که از حقانیت حق و بطلان باطل سخن می راند.
ارسال نظرات