۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۶:۱۹
کد خبر: ۶۵۰۵۶۳
اصغر طاهرزاده:

چگونه هرکدام از ما یک ابرمرد شویم؟

چگونه هرکدام از ما یک ابرمرد شویم؟
طاهرزاده گفت: انقلاب اسلامی بازگشت به قرائت اصیل اسلام و قرآن بود. این نوع رجوع به قرآن بود که ما را شکوفا کرد و آن‌وقت هرکدام از ما یک ابرمرد می‌شویم.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، اصغر طاهرزاده 8 اردیبهشت در چهارمین قسمت از ویژه‌برنامه «سوره» و در ادامه سخنان خود در قسمت‌های گذشته گفت: امید بشر مدرن از زندگی‌ای که دنیای مدرن به او پیشنهاد داده بود ناامید شد. عقل مدرن تمدن ساز بود یعنی به دنبال پاسخ دادن به تمام ابعاد زندگی انسان بود. وقتی تمدن ایجاد شد، زندگی خارج از آن ممکن نیست. این‌ها ابتدا متوجه شدند که باید به فکر یک تاریخ قدسی باشند که امثال رنه گنون دراین‌باره صحبت کردند. نکته دوم این بود که امید به کلیسا نداشتند. مارکسیسم هم به همین دلیل به میدان آمد.

استاد فلسفه و عرفان اسلامی افزود: در این برهه حضرت امام آمد و این اشراق و نور را خدا به او اعطا کرد که باید تاریخ جدیدی شروع شود. امام معتقد بود باید حضور تمدنی اسلام را با قرائت عرفانی و سیاسی به بشر ارائه داد. امام در زمان طلبگی دو ملاقات با شهید مدرس داشت و از آن‌طرف هم شاگرد آیت‌الله شاه‌آبادی بود. امام با این تفکر انقلاب کرد و یک صوفی یا یک فقیه صرف نبود. بعدازاین‌که امام را از زندان قیطریه آزاد کردند دانشجویان دانشگاه تهران به قم می‌آیند برای ملاقات با امام و ایشان در آنجا می‌گویند والله همه اسلام سیاست است.

این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: انقلاب اسلامی بازگشت به قرائتی از اسلام با دو خصوصیت عرفانی و سیاسی بود. معنای برگشت به قرآن همین است. این نوع رجوع به قرآن بود ما را شکوفا می‌کند آن‌وقت هرکدام از ما یک ابرمرد می‌شویم. در زمان دفاع مقدس به عالمان قرآن رجوع می‌کردیم و بعد حیات قرآنی را ادامه می‌دادیم. شب‌های حمله حرف فرماندهان این بود که اگر می‌خواهید قرآن به بشر برگردد باید جانانه بجنگید. انقلاب اسلامی یعنی حضور خدای قرآن محمدی در این تاریخ. قرآن معنابخشی موردنیاز امروز را به بشر اعطا می‌کند. ما زیر تابوت حاج قاسم سلیمانی معنای گم‌شده خود را پیدا می‌کردیم. بشر امروز به این نیاز دارد. ما خود را گم کرده بودیم و قاسم سلیمانی خودمان را به ما یادآوری کرد.

اصغر طاهرزاده سپس گفت: این تاریخ شروع شده است اما اگر بدون قرآن باشد می‌شود یک تاریخ مرده سیاسی و اگر با قرآن باشد خودمان را نجات داده‌ایم. اگر می‌خواهیم بی‌تاریخ نشویم باید با این نحوه رجوع به قرآن احساس حضور تاریخی خود در انقلاب اسلامی را بیابیم. این نکته در جای خود نیاز به بحث دارد. با فردی عمل کردن احساس بودن متعالی در این تاریخ را نخواهیم داشت. قرآن هم می‌گوید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا». " جمیعا " صفت اعتصام است. تفاوت انسان‌ها در این است که انسان‌ها با امکانات‌شان انسان‌اند. ما در انتخاب‌هایمان خودمان هستیم و انتخاب‌ها آینده را می‌سازند. آینده نیز تاریخی است که هنوز نیامده است.

وی افزود: بشر مدرن فکر کرد با فردگرایی می‌تواند به‌جایی برسد اما به انواع افسردگی‌ها دچار شد. یکی از شئون انقلاب اسلامی جریان اربعینی است و ما در آینده هزاران قاسم سلیمانی خواهیم داشت. قاسم سلیمانی به جهانی بودن قرآن فکر می‌کرد و به همین دلیل جهان برای او گریه کرد. باید غم همدیگر را بخوریم تا بود خودمان را احیا کنیم. قرآن را به جهان عرضه کنیم نه به این معنا که همه بیایید مسلمان شوید. علامه طباطبایی می‌گوید این‌که قرآن می‌گوید: «إِنَّ الدّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسلام»، اسلام در اینجا به معنای تسلیم است و نه دین اسلام. خطرناک‌ترین نحوه بودن، مسلمان بودن فردی است و زیباترین نوع این است که فدای هم شویم. دو سر هر دو حلقه هستی/ به حقیقت به هم تو پیوستی. این بهترین نحوه حیات است و خداروشکر انقلاب اسلامی دارد این کار را می‌کند.

در ادامه چهارمین قسمت از ویژه‌برنامه «سوره»، گفتگوی مسعود دیانی با محمد ناصرزاده و محمدجعفر یاحقی با موضوع «قرآن و نثر فارسی» پخش شد.

محمدجعفر یاحقی، پژوهش‌گر ادبیات فارسی درباره ویژگی‌های ادبی تفسیر «روض الجنان و روح الجنان» نوشته ابوالفتوح رازی گفت: تفسیر «روض الجنان و روح الجنان» نخستین تفسیر فارسی شیعه است و از شاخص‌ترین متون دوران خود است. این تفسیر در شهر ری نوشته شده است. در آن زمان شیعیان بیشتر در ری بودند. یکی دیگر از تفسیرهای مهم این قرن تفسیر رشیدالدین میبدی است. زبان تفسیر «روض الجنان و روح الجنان» زبان مردم است و به این دلیل نوشته شده که عموم مردم بتوانند از قرآن بهره ببرند.

محمد ناصرزاده در ادامه گفت: شبهه‌ای وجود داشت مبنی بر این‌که فقه شیعه و فرهنگ تشیع ضمیمه‌ای بر فرهنگ عامه است. زمانی که تفسیر روض الجنان و روح الجنان نوشته شده است مردمی که می‌توانستند بخوانند فارسی و عربی را به یک اندازه بلد بودند اما وقتی چیزی به فارسی نوشته می‌شد موجب تقویت شیعه بود. در آن زمان اگر چیزی به نام تشیع می‌خواست انجام بگیرد به زبان فارسی نوشته می‌شد.

این پژوهش‌گر افزود: وقتی اولین ترجمه از انجیل صورت گرفت بر سر آن کشتار شد. چراکه با ترجمه انجیل مذهب جدیدی شکل گرفت. اما در اسلام حتی کلمه صلاه ترجمه شد و واژه نماز به‌جای آن انتخاب شد. تفسیر ابوالفتوح رازی مثل کار علامه حلی و خواجه نصیر در راه تثبیت شیعه انجام شده است و در زمان خود با این شبهه که شیعه فرهنگ خاصی ندارد مقابله کرد.

محمدجعفر یاحقی سپس گفت: طبیعت انسان‌ها با قصه و تمثیل نزدیک‌تر است و آن را بهتر می‌فهمند. مطالب علمی خیلی برای عموم مخاطبین مناسب نیست. قصه در اصل، تاریخ است. در قرآن اشاراتی است که قرآن از آن‌ها عبور می‌کند و این تفسیر است که این مسائل مبهم را روشن می‌کند و اساساً تفسیر به همین معناست. دانش بنیادین انسان دانش روایی و روایتی است. اگر از ابتدا مسائل پیچیده و سنگین را برای انسان مطرح کنیم ذهن او رمیده می‌شود.

وی اضافه کرد: فارسی از گذشته با فرهنگ تشیع یک انس خاصی دارد و یکی از زمینه‌های بلوغ تشیع در زبان فارسی است. ابوالفتوح آدم متعصبی نیست و بسیار معتدل است و خیلی با احترام از خلفا و بزرگان عامه یاد می‌کند. از تشیع نیز تحت عنوان " اصحاب ما " در مقابل تعبیر " عامه " استفاده می‌کند. از طرفی نوعی مسائل را بیان می‌کند که حقانیت شیعه را مشخص می‌کند. صمیمیتی که در زبان این تفسیر است و از طرفی آگاهی نویسنده از زیبایی‌ها و ظرافت‌های زبان فارسی باعث می‌شود که در همه زمان‌ها زنده باشد.

در ادامه محمد ناصرزاده عنوان کرد: تفسیر ابوالفتوح در دوره سیطره تفسیر طبری نوشته شده که مبتنی بر لغت بود. یکی از ویژگی‌های تفسیر ابوالفتوح که آن را ماندگار کرده اضافه کردن داستان است که موجب می‌شود مخاطب امکان تصور پیدا کند. کاری که میکل آنژ در سقف آن نمازخانه انجام داد که آیات را به صورت تصویر درآورد را ابوالفتوح با کلمات انجام داد.

وی در پایان اظهار داشت: این تفسیر ازاین‌جهت نسبت به تفاسیر ماقبل خود کاری ویژه و استثنائی است که ادبیات را به‌خوبی وارد کار خود کرد. این تفسیر اولین تفسیر Visual است. گویی ابوالفتوح تئوری فرم و محتوای ایوان ایلیچ را کاملاً بلد بوده و آن را حس می‌کرده است. با این ویژگی این تفسیر هیچ‌وقت کهنه نمی‌شود.

در این برنامه همچنین یوسفعلی میرشکاک به خوانش بخشی از تفسیر «روض الجنان و روح الجنان» پرداخت. بررسی کارنامه قرآن‌پژوهی بهاءالدین خرمشاهی نیز بخش دیگری از چهارمین قسمت برنامه تلویزیونی «سوره» بود. /882/ 102/ 

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۰:۰۷
شهید مطهری که مغز متفکر و یکی از معماران نظام جمهوری اسلامی ایران بود در شهر فریمان به دنیا آمد, پس از تحصیل مقدمات, راهی حوزه علمیه قم شد و از محضر بزرگانی چون آیت الله بروجردی, علامه طباطبایی و حضرت امام خمینی بهره برد و در همه این سالها ضمن تحصیل علوم مختلف به تزکیه و تهذیب نفس پرداخت چنانکه به روشن بینی و هوش و ذکاوت و دقت علمی کم نظیری دست یافت. با شروع نهضت اسلامی ایران از سالهای 42 و 1341 شهید مطهری نیز فعالانه وارد صفوف نهضت شد و اوج فعالیت هایش در 15 خرداد 1342 بود که توسط ساواک دستگیر و زندانی شد و پس از آزادی نیز تمام هم و غم خود را مصروف تشکل نیروهای مبارز و مسلمان و حفظ نهضت از آسیب ها و انحرافات کرد.

در این سالها, استاد به تبیین فرهنگ اسلامی در جامعه پرداخت و در پایگاه های مختلف مخصوصا حسینیه ارشاد , مسجد جاوید ، مسجد الجواد و ... به آگاهی بخشیدن به نسل جوان و دیگر اقشار جامعه ایران پرداخت تا اینکه در سال 1351 توسط ساواک دستگیر و ممنوع المنبر شدند. با این همه استاد فعالیت های خود را ادامه داد و رابط اصلی امام امت (ره) در کشور با مردم و گروه های مختلف و هدایت کننده خط فکری نهضت به شمار می رفتند و در آستانه انقلاب نقش بسیار مهمی را در شورای انقلاب و ... در پیروزی انقلاب ایفا نمودند.

سرانجام این مبارز خستگی ناپذیر و دانشمند و فقیه عالی مقام به دست جنایتکاران جاهل گروهک "فرقان" در شب دوازدهم اردیبهشت 1358 به شهادت رسید. شهید مطهری دارای خصوصیات منحصر به فردی بود که مهمترین آنها جامعیت ایشان بود به طوریکه در همه صحنه های عملی و نظری حضور فعال داشتند. از ایشان آثار گرانقدری در زمینه های مختلف به جای مانده که همواره تبیین کننده اسلام ناب محمدی (ص) و دارای دقت , ظرافت , روشن بینی و جامعیت کم نظیری بوده و هست
1
0