دوری از مبانی انقلاب اسلامی؛ غفلت ادامه دار اصلاح طلبی
به گزارش خبرنگار سرویس خبرگزاری رسا، محمدقوچانی، مدیرمسؤول و سردبیر مجله آگاهی نو در واپسین جملات مقاله تفصیلی خود در این نشریه با عنوان عبور از آیت الله سرخ که با موضوع تاریخ نگاری انتقادی جنبش اصلاحات ایران نگاشته شده، آورده است: «پس از چهل سال عصر پدرخوانده ها تمام شد. مهم نیست در انتخابات باختیم اما استقلال خود را به دست آوردیم. ما همان شهروندان معمولی هستیم که در برابر همه نااُمیدی ها به نامزد رقیب- که پیروزی اش قطعی به نظر می رسید- رأی ندادیم و از رأی دادن به نامزدی معمولی- که شکستش قطعی به نظر می رسید- نهراسیدیم. جبهه اصلاحات جای فرصت طلبانی نیست که یا با نامزد پیروز بیعت می کنند، یا از ترس شکست، رأی نمی دهند. جبهه اصلاحات جای همه اصلاح طلبانی است که از شکست درس می گیرند و از آن پلی برای پیروزی می سازند؛ همچون ققنوس که از خاکستر برمی خیزد.»
در خصوص جملات فوق می توان تک عباراتی چون پایان عصر پدرخوانده ها، قبول شکست در انتخابات در عین اُمیدواری به آینده برای جبهه اصلاحات، نقد و نفی طیف فرصت طلب اصلاحاتی و نیز لزوم درس گرفتن از شکست و تلاش برای ساختن پلی از آن به سوی موفقیت و پیروزی در آینده را مورد توجه قرار داد و بر روی آن تحلیل ها نگاشت، اما آن چه به اعتقاد راقم این سطور ، مورد توجه سردبیر کنونی روزنامه سازندگی قرار نگرفته یا عامدانه و عالمانه به آن بی توجهی شده، مساله انقلاب اسلامی و به خصوص رابطه و نسبت جریان اصلاحات با مبانی انقلاب اسلامی در مقوله تحزب است.
البته قوچانی در این مقاله تفصیلی از رویکرد کسانی چون علیرضا علوی تبار که دو سال پیش گفته بود هر کسی که رادیکال نیست، از جبهه اصلاحات خارج شود اعلام برائت کرده و لازمه احیای اصلاحات در مقطع کنونی را پوزش از ملت بابت قصورها و تقصیرها و به ویژه بازسازی گفتمانی، تشکیلاتی و برنامه ای برشمرده که البته همین رویکرد واقع بینانه، بسیار خوب و بجاست؛ آن هم در مقطعی که به هر حال بخش اعظمی از نارضایتی های برآمده از ناکارآمدی ها طی هشت سال اخیر به نوع رفتار و کنشگریِ اصلاح طلبان و اعتدالگرایانی بازمی گردد که چه در دولت، چه مجلس و چه شورای شهر از جمله بانیان وضع آشفته و نامطلوب فعلی به شمار می روند.
این سخن البته به معنای ضعف اصولگرایان در برخی قسمت ها و نیز نقص ساختارها از جمله در اقتصاد کشور نیست اما به هر صورت نمی توان بر فرصت سوزی اصلاح طلبان و اعتدالگرایان در سال های گذشته چشم فروبست و تحلیل های کذایی داد که اگر ترامپ و تحریم و ... نبود، فلان می شد و بهمان!
چندی پیش نگاهی می انداختم به نوع نگاه رهبر معظم انقلاب به مقوله حزب و تحزب که با این جمله پرمعنا از ایشان برخوردم؛ حزب عبارت است از یک گروه متشکل و منظم و هماهنگ در حرکت، در جهت گیری، در عمل و در ذهنیت.
این تعریف را البته باید گذشت کنار مهم ترین بایسته های تحزب از نگاه امامین انقلاب که به خصوص بر روی داشتن ایدئولوژی درست، بهره مندی از مرامنامه صحیح مبتنی بر شاخصه های انقلاب اسلامی و جامعه ایرانی و به خصوص عدم سرگرم شدن احزاب به آفت جوسازی ها و هوچی بازی های مرسوم عالم سیاست، تأکید کرده اند.
آن چه به اعتقاد نگارنده از سوی سیاسیون و افراد بانفوذ حزبی و جناحی در جریان اصلاحات و اعتدال مورد غفلت یا بی توجهی عامدانه قرار گرفته، بحث انقلاب اسلامی، ارزش ها و آرمان های آن است، تا آن جا که به صراحت باید گفت دوری و فاصله گذاری با مبانی انقلاب اسلامی به غفلتی ادامه دار در این اردوگاه تبدیل شده و بی شک ریشه بخشی از ناکارآمدی ها این جریان به همین مساله برمی گردد، هر چند که نباید از لزوم توجه به دیگر مؤلفه ها و شاخصه ها نیز در این میان چشم پوشید و به صورت تک بُعدی به تحلیل و ارایه نظر پرداخت.
سید طاها علوی