«د مثل درد» خراشیدن گلو برای نفس کشیدن!
یک اتفاق، ای کاش و شاید یک حسرت بزرگ باعث شد وارد این مسیر شود، راهی پرفراز و نشیب که کارنامه پرافتخارش را سر زبانها انداخت.
حملات شیمیایی دولت وقت عراق به ایران اسلامی در دوران دفاع مقدس یکی از فجایع انسانی رخ داده در قرن اخیر بوده که به شکلی عمدی و آگاهانه توسط استکبار جهانی و غرب، مورد غفلت قرار گرفته و به آن پرداخته نشده است اما پزشک برون مرزی ایرانی که این واقعیت را به خوبی درک کرد و خود نیز یکی از قربانیان سلاح شیمیایی بوده در عرصه بینالملل تلاش کرده تا این حقایق را بازخوانی کند.
انجام تحقیقات در مورد جانبازان شیمیایی احساس مسؤولیت و تکلیف با علاقه بسیار برایش تبدیل شد تا بتواند از دریچه علم، مظلومیت جانبازان و شهدای شیمیایی را به دنیا اعلام کند تا همه بدانند در طول ۸ سال دفاع مقدس ملت ایران متحمل چه مصائبی شده است؟!
*سنگر جبهه و جنگ؛ محور حاج عمران-دولتو آلواتان- پیرانشهر سال 66
نفسش گرم است نه برای ایران بلکه برای کل جهان، طبابتهای داوطلبانه در ایران، عراق، کنیا، تانزانیا، سومالی، غنا، نیجریه، بروندی، آفریقای جنوبی، زیمبابوه و افغانستان داشته است.
* از شاخ آفریقا تا عراق
دکتر ناصر عمادی همان پزشک بدون مرزی است که در حد دایرهالمعارف از سلاحهای شیمیایی اطلاعات زیادی دارد که در این گزارش زوایای مختلف این پزشک در دوران دفاع مقدس، دوران تحصیل و طبابت، دوره آموزش مبارزه با سلاحهای شیمیایی، دوران کمک به مردم دنیا از آفریقا تا عراق، انتشار مقالات علمی و حضور در کنگرههای جهانی برای دفاع از مظلومیت جانبازان شیمیایی و ۸ سال دفاع مقدس و بالاخره کسب مدال جهانی برای ایران و کسب مهر، محبت و تحسین حاج قاسم را میخوانیم.
*مدال فلورانس نایتینگل به پزشک ایرانی رسید
*پزشکی که مورد تفقد سردار دلها قرار گرفت
ایده، عمل و تلاش برای نجات جان مجروحان از دوران دفاع مقدس تا شهرهای جنگزده عراق و شام از حمله داعش و صهیونیستها و بیابانهای آفریقا برای درمان کودکان و بیماران آفریقایی گرفتار آمده به بیماری اچ آی وی و ایدز این چنین طبیب ایرانی در آغوش شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی مورد تفقد قرار داده تا اثبات کند ابراز مهر و محبت به عالم هستی و بشریت مسؤولیت و رسالت اول و آخر یک طبیب است و جمله مهم سردار دلها را در لحظه همین با خودش تکرار میکند که گفته بودند؛ « آقای دکتر اول آرزو میکنم کتاب خاطرات زندگی شما را خودم بنویسم و دوم اینکه در این دوران سخت همیشه طبیب باقی بمانید.»
*سفارس سردار دلها؛ همیشه طبیب بمانید
این پزشک بدون مرز قبل از اینکه دانشجو شود، عازم جبهه شد؛ وی سالهای ۶۴، ۶۵ و ۶۶ را در مناطق عملیاتی و پشتیبانی جبهه غرب و جنوب کشور بهعنوان رزمنده سپری کرد.
دکتر سیدناصر عمادی حرفهایش را با تاثیرات ناگوار سلاح شیمیایی شروع میکند؛ جنگ امروز جنگ مخفی و پنهان است که آثار و صدمات بیشتری از سلاح و مهمات دارد و این موضوع مورد توجه بسیاری از کشورها است، به همین دلیل برخی از کشورها به سلاح هستهای، بیولوژیک و شیمیایی روی آوردند.
به گفته این پزشک، اولین بار بحث سلاح شیمیایی توسط آلمان در جنگ جهانی اول علیه کشور هلند مطرح شد، به این دلیل که با وجود پایین بودن حجم سلاح، اما آسیب و صدمات به مراتب خیلی بیشتری در مقابل سلاح انفجاری دارد و در کنار آن پایداری سلاح شیمیایی بیشتر بوده و در نتیجه در محیط، حتی روی گیاهان و حیوانات اثر سوء و ناگواری به همراه دارد.
*روزهای دفاع مقدس
کشوری که هم رفیق دزد بود و هم شریک قافله، از اینرو تلاش میکرد با ایجاد موازنهای دو طرفه، هم تولید سلاح شیمیایی کند و هم در درمانش مشارکت داشته باشد؛ غافل از آنکه روزگاری دست شیطانیاش بر همگان رو و رسوای مجامع جهانی خواهد شد.
* کاربرد انواع سلاح شیمیایی
این پزشک اضافه میکند: کشورهایی که از نظر مسائل اعتقادی سطحش پایین باشد، در جنگ از سلاح شیمیایی استفاده میکنند، بهطوریکه در سالهای ۶۲ و ۶۳ مکررا کشور عراق در جنگ علیه کشورمان از سلاح شیمیایی استفاده کرد؛ سلاحهایی مثل انواع خفه کننده، عامل خونی، تاولزا یا خردل و دیگری گاز اعصاب...
عمادی میگوید: در واقع سلاح شیمیایی از نوع گاز اعصاب در بحث کشتار دستهجمعی ناگوار و وحشتناک مورد استفاده قرار میگیرد و در مقابل گاز تاولزا یا همان خردل به این دلیل که باعث مرگ آنی نمیشود ولی صدمات زیادی در مناطق عملیاتی به دنبال دارد، استفاده میشود؛ به این دلیل که طی سالهای سال ممکن است تاثیرات ناگوار آن در مناطق مورد حمله وجود داشته باشد.
صحبتم را با مثالی ادامه میدهم، هفتم تیر ماه سال ۶۶ کشور عراق چند بار از بمب شیمیایی علیه ایرن استفاده میکند، در ساعات نخست ۲۰ شهید و ۵ تا ۸ هزار مصدوم با درگیری ریوی، پوستی به جاگذاشته شد اما در مقابل در کرمانشاه از گاز اعصاب استفاده شد که نزدیک به ۲۰۰ نفر در دو ساعت به شهادت میرسند.
تجربه بمباران شیمیایی نشان داده، در واقع دشمن اگر بخواهد جایی را تصرف کند از گاز اعصاب میکرد که بعد از دو ساعت از محیط پاک میشود اما شهر سردشت را که نمیتوانست تصرف کند و در این زمینه قدرتی هم نداشت، از گاز تاولزا استفاده میکرد؛ بهطوریکه در ۲۵۰ حمله شیمیایی در منطقه سردشت ۱۰۰ هزار نفر شهید و یک میلیون نفر مصدوم شیمیایی شدند.
*ایران؛ بزرگترین قربانی سلاح شیمیایی
این پزشک میگوید: کشور ما ایران بزرگترین قربانی سلاح شیمیایی است ولی در مقابل در متروی ژاپن شاید تعداد کشتهها اندک باشد اما بسیار مورد توجه قرار میگیرد، ولی کشوری با حجم بالای آسیب آنچنان که باید مورد توجه قرار نمیگیرد که این موضوع رسالت مهمی را متوجه رسانهها هم به لحاظ علمی و تاریخی کرده و ضرورت بازخوانی این اتفاقات را بیشتر میکند.
*خراشیدن گلو برای نفس کشیدن
یادم هست در محور حاج عمران وقتی حمله شیمیایی اتفاق افتاد، چند ساعت بعد از حمله در منطقه برای کمک حاضر شدیم، خاطره یکی از شهدا که گلوی خود را خراشیده بود فراموش نمیکنم؛ این شهید تصورش بر این بود با خراشیدن گلو میتواند به حالت تهوع و احساس خفگیاش پایان دهد؛ درحالیکه کف و خون زیادی در دهان و مجاری تنفسیاش جمع شده بود و گاز اعصاب مرکز تنفس این فرد را از بین برد ولی شهید برای باز کردن مجرای تنفسی گلویش را خراش داد تا بتواند به راحتی نفس بکشد، این صحنه برایم خیلی زجرآور بوده و هست و همواره با یادآوری سلاح شیمیایی تصویر این شهید برایم تداعی میشود.
*همه چیز از یک ای کاش شروع شد
عمادی یادآور میشود: در همان محور حاج عمران در جبهه فاو حضور داشتم و قرار بود چهار نفر از رزمندگانی که جانباز شیمیایی بودند را برای ادامه درمان به درمانگاه برگردانم، در راه یکی از آنها شهید شد، دیدن درد و رنج خیلی برایم دشوار و جانسوز بود، چند ساعتی هم طول کشید تا آنها را به درمانگاه برسانم، در این مسیر با خودم گفتم چرا پزشک نیستم تا بتوانم تاول و زخم خردل بر پوست همرزمانم را درمان کنم، این اتفاق مسیر آیندهام را ترسیم کرد و انگیزه و دلیلی شد تا پزشک شوم و پایاننامههای دوره طب عمومی و تخصصیام را به عوارض پوستی جانبازان شیمیایی اختصاص دهم.
*لاندور معروف؛ لاندور سبز رنگی که مجروحان شیمیایی از محور عملیاتی به بیمارستان امام خمینی نقده منتقل شدند
*خاطره مجروح شدن در جنگ
وی بیان میکند: یک هفته بعد از ۱۳ شهریور ماه سال ۶۶ در همان محور حمله شیمیایی اتفاق افتاد، من بیهوش شدم و سپس به همراه تعدادی دیگر از مجروحان ما را داخل مینیبوس کردند همانند سالن بدون صندلی بودند، تعداد زیادی مجروح بودم، بین راه به هوش آمدم وقتی دیدم تعدادی زیادی مجروحان کنار هم هستیم، دوباره بیهوش شدم و به بیمارستان امام خمینی در شهر نقده اعزام کردند، از شهر نقده به ارومیه اعزام و در نهایت به بیمارستان تهران بردند که البته پیش از آن هم در سال ۶۵ در منطقه عملیاتی فاو شیمیایی شده بودم.
*تکرار خاطره بعد از ۳۰ سال
عمادی ادامه میدهد: نکته جالبش اینجاست درست ۳۰ سال بعد ۲۴ اسفند ماه سال ۹۶ با من تماس گرفته و از من برای کمک به مجروحان بمباران شیمیایی جنوب کرکوک در اقلیم کردستان عراق که داعش آنجا را مورد حمله شیمیایی قرار داد کمک خواسته شد تا حضور یابم، وقتی به کردستان میرفتیم درست از همین مسیری میرفتیم که ما را زمان زخمی شدن به بیمارستان انتقال دادند، بعد از ۳۰ سال همان خاطرات برایم تداعی شد؛ آن هم سالهای بعد زمانی که برای کمک میرفتیم؛ یعنی ۳۰ سال قبل عراق کشور را مورد حمله بمباران شیمیایی قرار داده بوده و اکنون بعد از این همه سال ما برای کمک به کشوری میرفتیم که به ما حمله کرد، پس نتیجه اینکه از ۳۰ سال پیش حمله شیمیایی وجود داشت و حتی روزهای آینده هم وجود دارد و هیچگاه نباید از حمله شیمیایی دشمن غافل شویم؛ چراکه دشمن از این سلاح شیمیایی برای اهداف خود استفاده میکند.
*درمان مجروحان شیمیایی غیرنظامی حکله داعش در اقلیم کردستان عراق سال 1396
همان سال هم به عنوان جهادیترین پزشک کشور، به دلیل ارائه خدمات پزشکی در مناطق محروم ایران و نیز به آوارگان حمله داعش در کردستان عراق معرفی شد.
وی میگوید: آنچه امروز میخواهیم به آن توجه کنیم، این است که در حلبچه شهر عراق وقتی ایران آنجا را تصرف میکند صدام به پسرعموی خود دستور میدهد شهر را بمباران شیمیایی کند، نزدیک به ۵هزار نفر در عرض دو ساعت به شهادت میرسند، چون این شهر در آستانه تصرف بود و عراق از این بمب برای رسیدن به هدف خود استفاده کرد و ما باید از این تجربه بزرگ درس بگیریم که همیشه احتمال یا خطر بمباران شیمیایی وجود دارد؛ کما اینکه داعش در جنگ با عراق و سوریه هم از این سلاح استفاده کرد و باید در معرض حمله تروریستی کاملا هوشیار باشیم.
تجربیات آن روزها به ما گوشزد میکند از پنجره علم و دانش و تجربه صحبت و گفتوگو کنیم و با اطلاع و داشتن از سلاح شیمیایی نه تنها حفظ و حراست از جان خودمان، بلکه جلوی تاثیرات آن برای نسل آینده را بگیریم.
این پزشک یادآور میشود: البته این هم ناگفته نماند در سال ۶۶ رشته پزشکی قبول شدم ولی تا شروع تحصیلم در دانشگاه ۶ ماه زمان بُرد، به همین دلیل تصمیم گرفتم در مناطق عملیات حضور یابم که مورد حمله شیمیایی واقع شده و به مرکز درمان مجروحان در تهران منتقل میشوم و چند ماهی هم درمانم طول کشید.
وقتی وارد دانشگاه شدم هم بعد از دوران طب عمومی، در سال ۷۹ دوره تخصصی پوست را شروع کردم و سال ۸۴ تحصیلات را به اتمام رساندم، همیشه صحنه حملات جنگ را مکررا میبینم و کسانی که مجروح شدند در ذهنم تداعی میشود پس بر خود تکلیف میدانم که این حوادث را بازگو کنم تا دنیا از اتفاقات تلخی که کشورمان را تحت تاثیر داد، با خبر شود.
*تقدیر وزیر دفاع پاکستان از دکتر عمادی؛ برای انتقال تجربیات جنگ شیمیایی علیه ایران در پاکستان
به گفته این پزشک، مطالعه مقالات و پایاننامههایم علاوه بر اینکه گزارشی از آثار، عوارض و تبعات جنگ شیمیایی را در جانبازان شیمیایی بررسی کردم، بلکه از حقوحقوق آنها هم دفاع میکنم؛ به همین دلیل تعدادی از مقالاتم بهعنوان رفرنس در دادگاه لاهه برای دفاع از حقوق جانبازان شیمیایی استفاده شده و بهعنوان یک منبع علمی مورد محاسبه قرار میگیرد و این وظیفه من است.
*چاب مقالهای باعنوان شهدا در مجله ساینس
عمادی اضافه میکند: نوشتن مقالات علمی از آثار پوستی خردل بر رزمندگان دفاع مقدس علتی شد تا تبعات و عوارض درازمدت آن در ژورنالهای معتبر آمریکایی و انگلیسی منتشر شود و به همین علت به لطف خدا توانستم در کنگرههای بینالمللی در کشورهای آمریکا، فرانسه، سوئیس، آلمان حضور یابم و بهعنوان سخنران از تبعات جسمی و پوستی جانبازان شیمیایی دفاع کنم.
وی خاطرنشان میکند: موضوع مهم اینکه تعدد مقالات منتشرشده و سخنرانیها هم دلیلی شد تا بهعنوان داور تعدادی از ژورنال آمریکایی و اروپایی انتخاب شوم، این را ازآنجهت بیان میکنم که میدانم جانباز شیمیایی با چه درد و رنجی دست و پنجه نرم میکند و به عنوان متخصص از جایگاه و مقام همه جانبازان شیمیایی دفاع میکنم.
*پزشکانی که درد شیمیایی را لمس کردند
این پزشک بیان میکند: از نگاه و پنجره علم و دانش میتوانیم به تمام دنیا اعلام کنیم چه اتفاقاتی در کشورمان رخ داد، در سال ۲۰۱۸ در مصاحبهای با ریچارد استون، نماینده مجله ساینس به توضیح اتفاقاتی پرداختم که به عنوان یک داوطلب بسیجی در منطقه حاج عمران بر من گذشته بود؛ زیرا ادعا شده بود، همه مطالعات عامل شیمیایی جانبازان یا شهدای شیمیای در ایران تحت تاثیر یا نفوذ عوامل سیاسی هستند، در آن زمان ریچارد استون به عنوان مسؤول امور بینالملل به ایران آمده بود تا سؤالش را بپرسد؛ سؤالش هم این بود این همه مقالات و مستندات چیست و چطور وارد این مطالعات شدید؟ در پاسخ با اشاره به عکس لندرور سبزرنگ مرداد ۶۶ که در مجله شان چاپ شده بود؛ گفتم: «محور حاج عمران بودم که رژیم بعث عراق حمله شیمیایی کرد، مدت دو ساعت و نیم طول کشید تا به عنوان راننده آن لندرور، چهار مصدوم شیمیایی که شرایط نامساعدی داشتند را به بیمارستان امام خمینی نقده منتقل کردم، وقتی به بیمارستان رسیدیم، یک رزمنده براثر تاولهای زیاد صورت و بدن و مشکلات تنفسی شهید شد. در آن روز پزشک نبودم ولی خودم را سرزنش و آرزو کردم؛ ای کاش یک پزشک بودم و می توانستم جان رزمنده عزیزی را نجات دهم و همان جا بود که تصمیم گرفتم یک متخصص پوست شوم.»
*آموزش مبارزه با سلاح شیمیایی و کشتار جمعی توسط سازمان جهانی بهداشت در پاکستان
عمادی اضافه میکند: نماینده مجله ساینس خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و از من خواست تا ماجرای این جنگ را در مجله منتشر کنم تا به دنیا ثابت شود پزشکان ایرانی که تا به امروز مقاله ارائه میکنند؛ خودشان جانباز شیمیایی هستند و آنچه اعلام میکنند خود واقعیت است و هرگز تحت تاثیر موضوعات سیاسی و دیپلماتیک واقع نمیشوند و متوجه شدم شما از نگاه علمی از کشورتان دفاع میکنید که برای من قابل دفاع است تاحدی که مقاله را به نام شهدا منتشر کرد.
*چاپ مقاله دکتر عمادی با عنوان «شهدا شیمیایی» در مجله برتر دنیا ساینس
بهعنوان پزشک رسالت و وظیفه مهم دارم در مقابل افرادی که لحظهلحظههایشان با درد سپری میشود و همین مسؤولیتم را سنگینتر میکند.
*آنقدر مقاله بنویسید دنیا بفهمد
وی یادآور میشود: شهید فاطمه حداد جانباز ۷۰ درصد شیمیایی سردشتی، هر وقت بهدلیل وخامت حال در بیمارستان ساسان تهران بستری میشد تماس میگرفت تا به دیدارش بروم و آخرین دیدارمان چهار ماه قبل از شهادتش بود برایم گفت، من ۱۷ ساله بودم، مجروح شیمیایی شدم فقط خودم میدانم چه صدماتی در وجودم هست، دیگر زندگی برایم سخت شد روزی ۱۲ آمپول تزریق میکنم و دیگر تحمل ندارم ولی از شما انتظار دارم آنقدر مقاله بنویسید و کنفرانسهای بینالمللی شرکت کنید تا دیگر هیچ گوشهای از دنیا حمله شیمیایی نداشته باشیم؛ برایم خیلی مهم و ارزشمند بود اینکه این خانم حتی در لحظه آخر دنیا آرزو میکرد که این اتفاق برای کسی تکرار نشود.
*درمان جانبازان شیمیایی در شهر سردشت و بیمارستانهای تهران
این پزشک ادامه میدهد: وقتی از این خانم سوال کردم چه آرزویی برای صدام دارید، در پاسخم گفت اینقدر مصیبت کشیدم، حتی برای دشمنم هم آرزو نمیکنم این میزان درد و رنج تحمل کند؛ در مقابل این حد از متانت و دلسوزی به عنوان یک پزشک در دنیا وظیفه بازخوانی این خاطرات بر دوشم سنگینی میکند.
* ادعای کشورهای مدافع حقوق بشر
عمادی میگوید: کشورهای غربی و آمریکایی که مدعی بشردوستی هستند در جنگ ویتنام آمریکا از گاز باعنوان عامل نارنجی استفاده کردند که نه تنها باعث مرگ و میر افراد بلکه موجب تولد فرزندان معلول در نسلهای بعد شدند و در کنارش گازی با عامل آبی استفاده کردند تا تمام مزرعههای ویتنامیها نابود شود و هدفشان هم از این کار این بود کسی در فضای سبز استتار نشوند.
یا آلمان بزرگترین کشور تولیدکننده سلاح شیمیایی هم به آمریکا و عراق و حتی در جنگ داعش هم کمک کرد؛ در جنگ جهانی اول مکررا سلاح شیمیایی استفاده کردند به طوریکه ۱۲۵هزار تن مواد شیمیایی علیه کشورها استفاده کردند.
اما در جنگ جهانی دوم باتوجه به آثار این سلاح به این نتیجه رسیدند در جنگ جهانی دوم کمتر استفاده کنند بهطوریکه آمریکا وقتی دید از سلاحی که ذخیره کرد، استفاده نکرد، نزدیک به ۲ هزار نفر از سربازانش را از دالانی عبور دارد که در آن دالان گاز خفیف خردل متصاعد میشد تا اثرش را مشاهده کند و بتواند در حمله شیمیایی علیه کشوری استفاده کند ـ این موضوع برگرفته از کتابی با عنوان (veterans at Risk) است؛ ـ خاطراتی از دشمنی واقعا وحشتناکشان که حتی به خودشان هم رحم نمیکنند این مسئله پیام مهمی دارد.
*کتاب موردنظر درباره حمله آمریکا به سربازان خودش
*توصیههای برای کاهش درد جانبازان شیمیایی
وی در ادامه توصیهای به جانبازان شیمیایی میکند و میگوید؛ به تمامی جانبازان شیمیایی که از خشکی، خارش و اگزمای پوست رنج میبرند و زندگی را برای آنها سخت میکند، که حتی برخی شب تا صبح نمیخوابند و در طول روز هم فعالیتشان را تحت تاثیر قرار میدهد، توصیه میکنم حتما از مرطوب کننده با ترکیبات روغن نارگیل و وازلین و سایر استفاده کنند، روی پوست کیسه و لیف نکشند و از پوشیدن لباسهای آستین کوتاه و تنگ پرهیز کنند بلکه همیشه از لباسهای نخی و گشاد استفاده کنند تا تمام بدنشان پوشیده باشد تا در فضای باز تحت تاثیر گردوخاک و یا گرده گل قرار نگیرند توجه به این نکات میتواند خیلی کمککننده باشد.
همچنین موضوعی دیگر اینکه اگر زخمی در پوستشان دیدند بهویژه کسانی که در زمان جنگ از مشکل تاول رنج میبردند اکنون اگر در همان جای تاول جوشهای قرمز رنگ دارد حتما به پزشک مراجعه کنند تا قبل از آسیب جدی بتواند از رنج خود بکاهند.
*پزشکی که پیامآور صلح و دوستی است
این پزشک همچنان که روزهای سختی را برای نجات مجروحان و مصدومان در کشورهای خاورمیانه ( عراق، افغانستان و پاکستان) و آفریقا ( کنیا، بروندی، سومالی، تانزانیا، زیمبابوه و گینه …) در مقابل همه تهدیدات داعش، وهابیون و صهیونیستها پشت سر گذاشتم تا به دنیا اعلام کند « دکتر عمادی ایرانی و مسلمان در تلاش برای ابلاغ تندرستی، محبت، صلح و دوستی به سراسر دنیا فارغ از نژاد، مذهب، ملیت و رنگ پوست است و اولویت اول برایش سلامتی انسانهای بیگناهی است که در جنگ و بلایای طبیعی گرفتار آمدهاند.»
*اهدای مدال جهانی صلح و فداکاری صلیب سرخ و سازمان پزشکان بدون مرز در ژنو سال 2021
سید ناصر عمادی، پزشک داوطلب ایرانی از منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، موفق به دریافت مدال فلورانس نایتینگل در چهل و هشتمین دوره اهدای این مدال شده است.