فرد را باید از کودکی متدین بار آورد/ نگاهی به عملکرد دبستانی که مدیر و اساتید آن طلبه هستند
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، حجتالاسلام امین امینی از فعالان و مدرسان قرآن است که اکنون مدیریت دبستان فرزندان ولایت را بر عهده دارد و به گفته خودش به دنبال پیاده کردن سبک مناسب تحصیل برای دانش آموزان با روش اسلامی و منطبق با متد روز است که بر این اساس نیز افزونبر امور آموزشی، کارهای پژوهشی و فنی مختلف را با دانش آموزان پیگیری میکند.
در گفتوگو با وی به بررسی عملکرد این دبستان و طرحهای آن پرداختیم که در ادامه تقدیم حضور علاقهمندان میشود؛
رسا ـ مقداری درباره دبستانتان توضیح بفرمایید.
اصل این طرح را از گذشته شروع کردیم؛ از زمانی که در مؤسسه قرآنی بودم و با کودکان زیر دبستان کار میکردم که بسیاری از این افراد نیز حافظ کل قرآن شدند. سپس به این نتیجه رسیدیم که آیا حفظ کافی است یا «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» نیز صورت میگیرد؟ چون اگر تدبر صورت نگیرد سودی نخواهد داشت. برای نمونه خوارج حافظ قرآن بودند ولی آیا تدبری نیز صورت گرفت و به چه میزان نسبت به ولایت فهم داشتند؟
همچنین نبی اکرم(ص) میفرمایند: «قرآن و عترت را میان شما باقی میگذارم.» در روایت دیگر آمده: «من و علی پدران امت شما هستیم» در حالی که ما نسبت به پدران امت خود غفلت داشته و شناخت زیادی نداریم. به همین دلیل برای اینکه بتوانیم به قرائت و تدبر در قرآن پرداخته و معصومان(ع) و روایاتشان را بیان کنند این مرکز را راهاندازی کردیم.
سال گذشته نیز جرقه راهاندازی این مدرسه در شهر قم خورد. البته پیشتر قرار بود این مدرسه در بوشهر راهاندازی شود و آیتالله صفایی بوشهری نیز بسیار حمایت کردند ولی مشکلی پیش آمد که مجبور به بازگشت به قم شدیم. نخست برای مجوز اقدام کردیم و آرام آرام راه افتاد.
رسا ـ سبک کارتان بیشتر چگونه است؟
بیشتر کار ما نیز بیان سبک زندگی اسلامی و ایران در قالب جزوه و به صورت قصه است. امسال حدود 16 جزوه به دانش آموزان دادیم که در آن مباحث اخلاقی، اجتماعی، نظافت، اخلاق خوب، سبقت در نیکی، نیکی به پدر و مادر... بیان شده است. در کنار این کارها نیز سعی کردیم بچهها را با فعالیتهای مختلف مانند فن که کار با ابزار است را یاد دهیم. یعنی دانش آموزان پیش دبستان با ابزارهای مختلف مشغول به کار میشوند تا این فنون را برای آینده فرابگیرند.
در جزوات قرآنی که میان دانش آموزان توزیع کردهایم همزمان یک آیه و حدیث نیز بیان شده تا حفظ کنند. یعنی اگر بحث نیکی به پدر و مادر بیان شده در کنار آن آیه و روایت نیز بیان شده است که بچهها نیز آنها را با شوق و ذوق حفظ میکنند و مسلماً نیز تأثیر خود را دارد.
مطلب دیگر این است که در روایت آمده: «فرزندان خود را به محبت علی و اولادش تشویق کنید.» این کار مسلماً کار مدارس است که افراد را بر مبنای حب امیرمؤمنان(ع) تربیت کنند. همچنین در این راستا زندگی حضرت(ع) را به صورت مجموعه تاریخی منسجم آماده کردهایم تا کودکان آنها را فرابگیرند.
بنده کتابهای مختلفی را مطالعه کردهام ولی متأسفانه در اینها زندگی امام علی(ع) به صورت سیر تاریخی بیان نشده است؛ بلکه قسمتی معجزات، جنگها و... را بیان کردهاند و سیره حضرت(ع) با خانواده و اقوام بیان نشده است. اینها سبک زندگی خاصی است که اگر درست بیان کنیم برای کودکان بسیار مؤثر خواهد بود.
روایت بیان میکند که به اولاد خود شنا، تیراندازی و اسب سواری یاد دهید. به این نتیجه رسیدیم که اگر کودکان از کودکی شنا کردن را فرابگیرند بسیار خوب است به همین دلیل امسال برنامه شنا را نیز داشتیم و اکنون بچهها در کنار درس خواندن، شنا کردن را یاد میگیرند. یک تفنگ بادی نیز در مدرسه وجود دارد که دانش آموزان با آن تیراندازی میکنند و حداقل طریقه به دست گرفتن آن را فرا میگیرند. برای سوارکاری هم به باشگاه بردهایم.
بنده احساس میکنم تمام این مسائل لازم است، چون وقتی معصوم(ع) میفرماید یاد بدهید باید یاد بدهیم. یا روایت دیگر میفرماید: «به فرزندان خود زبان عربی را یاد بدهید، چون خدا با این زبان با بندگان صحبت کرده است.» امام صادق(ع) نیز میفرماید: «تمام وحیهای انجام شده برای انبیا با زبان عربی بوده است.» در این مسائل باید کار کرد و جزو اهداف ما است.
کارهای خلاقیتی را با کودکان کار میکنیم. این کار با بچههای پیش دبستانی شروع شده و در برخی موارد افراد آثار بسیار زیبایی را خلق کردهاند. با چنین کارهایی فکر افراد باز میشود. کلاس تفکر داریم که بر مبنای توحید مفضل است؛ توحید مفضل نیز روایت معروفی است که امام صادق(ع) آن را به مفضل بن عمر یاد میدهد. امام(ع) در این روایت حکمت خلقت را بیان کرده که برخی از آنها را تازه علم کشف کرده و ما این مسائل را با کودکان کار میکنیم.
یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که قرآن و روایت خوانده میشود ولی فکر صورت نمیگیرد. اگر فکر میکردیم و از ثقلین درست استفاده میکردیم بسیار جلوتر از آنکه هستیم، بودیم. ولی غربیها از آنها استفاده میکنند. بحث دیگر که با کودکان دنبال میکنیم آداب راه رفتن، نشستن، غذا خوردن، وضو گرفتن و... است. آداب نیز سبک و سیره اهلبیت(ع) است که اگر نسبت به این بزرگواران حب داریم باید اخلاق و رفتارمان نیز مانندشان باشد.
با این کار در تلاش هستیم تا کودکان با آداب و سیره معصومان(ع) ارتباط برقرار کنند. اکنون وقتی برای کودکان گفته میشود فلان کار اشتباه است و فلان کار درست، متوجه نمیشود ولی وقتی گفته میشود فلان کار را امام(ع) دوست دارد و فلان کار را امام(ع) دوست ندارد بهتر متوجه میشود. تلاش ما این است که مباحث مربوط به سیره ائمه(ع) را آرام آرام به کودکان آموزش بدهیم و به آنها تفاوت رفتار مؤمنان با افراد بیایمان را بیان کنیم.
رسا ـ چه گروههای سنی را جذب میکنید؟ برای چند سال آنها برنامه ریزی دارید و اکنون تعداد دانش آموزانتان چند نفر است؟
ریشه کار را از پیش دبستانیها شروع کردهایم که اکنون کلاس اول و دوم را داریم. دلیل نیز این است که روایت میفرماید: اگر سن فرد به یک سن خاص برسد دیگر تربیتپذیر نمیشود. مسیر تبلیغ و فهماندن به کودکان نیز «مانند تراشیدن بر روی سنگ است» به همین خاطر اگر افراد در سنین کودکی تربیت مناسبی داشته باشند، تا آخر درست زندگی خواهند کرد. فعلاً تعداد دانش آموزان مدرسه 30 نفر پسر هستند که برای آنها 3 استاد داریم.
رسا ـ جرقه کار از کجا شروع شد؟
یکی از اساتید ما میگفت یهودیان با کودکان خود از سنین پایین شروع به کار کردن میکنند و به مدت 5 تا 6 سال اعتقادات با آنها کار میکنند سپس به سراغ دروس علمی جدید میروند. یهودیان به فرزندان خود چنان اعتقاداتی آموزش میدهند که او راحت هر کاری میکند و میگوید دینم گفته است.
ولی ما که شیعه هستیم در بسیاری از مواقع خجالت میکشیم احکام را بیان کنیم تا فرد بگوید خدا، دین، پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) گفتهاند. البته برنامه ما این است که بتوانیم سال به سال به پایههای درسی این مدرسه اضافه کرده و تا انتهای دبیرستان تربیت کنیم و بعد از آن نیز افراد حوزه یا دانشگاه را انتخاب کنند.
رسا ـ برای انتخاب دانش آموزان شرایط خاصی دارید؟
سعی ما این است از خانوادههای انتخاب کنیم که به مسائلی که میگوییم اعتقاد داشته باشند. وقتی فردی به مسائلی که ما بیان میکنیم اعتقاد نداشته باشند، چه سودی خواهد داشت که بخواهیم به فرزندانشان آموزش بدهیم. از میان افراد معتقد گزینش میکنیم.
رسا ـ کار با کودک مسلماً سختی خاص خود را دارد؛ اساتیدی که انتخاب میکنید دارای چه شرایطی هستند؟
این اساتید نخست دورههای خاص تربیت کودک را پشت سر میگذرانند سپس نیز مسائل آموزشی را با آنها کار میکنیم. بیشتر اساتید ما طلاب هستند چون در بُعد پرورشی موفقتر هستند. یکی از مشکلات این است که بیشتر مدارس در بُعد آموزشی کار میکنند در حالی که ما به دنبال ابعاد آموزشی و پرورشی هستیم.
برای نمونه دروس دانش آموزان تا پایان بهمن ماه به اتمام رسیده بود و حتی چیزی فراتر از کلاس اولشان را خواندند. در کنار این دروس روخوانی قرآن را کار کردیم و بسیاری از دانش آموزان کلاس اول میتوانند قرآن را بخوانند. ولی برخی انتقاد میکنند که این کار بسیار سختی است و زبان کودکان با یکدیگر مخلوط میشود ولی الحمدلله بسیار خوب یاد گرفته و میخوانند.
تصاویر موجود در کتابها را به صورت عملی با آنها کار میکنیم. برای نمونه در کتاب درسیشان یک بخشی به نام گردش در باغ داریم که ما نیز کودکان را برای فراگرفتن این درس به پارک بردیم و درخواست کردیم تا مباحثی که یاد گرفتهاند را یادداشت کنند. ما تنها در بُعد دینی کار نمیکنیم بلکه علمی و دینی در کنار یکدیگر است که برخی از این افراد در منطقه نیز جزو دانش آموزان موفق هستند.
در مدرسه نماز جماعت برگزار میکنیم که خود کودکان به عنوان امام جماعت انتخاب میشوند و سپس از یکدیگر اشکالات را گرفته و رفع میکنند؛ یعنی خود کودکان به یکدیگر طریقه درست وضو گرفتن، نماز خواندن و... را تذکر میدهند.
در مدرسه به دنبال دادن مسؤولیتهای مختلف به دانش آموزان هستیم تا مسؤولیتپذیر شوند. برای نمونه مسؤول تمیز کردن کلاس، توزیع تغذیه، پاک کردن تخته سیاه و... را داریم تا با این مسؤولیتهای کوچک مسؤولیتپذیری را یاد بگیرند و در کنار این مسؤولیتپذیری نیز کار گروهی را فرا میگیرند.
رسا ـ مدت زمانی که دانش آموزان در مدرسه حضور دارند چقدر است؟
افراد روزانه 5 ساعت در مدرسه هستند که در این مدت نیز با دانش آموزان مباحث ورزشی، فنی، دینی و علمی را کار میکنیم. بچهها هر روز در مدرسه ورزشهای مختلفی مانند فوتبال، بسکتبال و... را انجام میدهند. همچنین هر روز در زنگ تفریح تیراندازی، بازیهای سنتی و فکری را انجام میدهند.
برخی از افراد نیز از کتابخانه بهره میگیرند. جالب است بدانید دانش آموزان اول دبستان مدرسه کتابها را از کتابخانه دریافت میکنند و پس از مطالعه، خلاصه آن را بیان میکنند. دانش آموزان دوم دبستان نیز خلاصه داستان را مینویسند و ارائه میکنند. با این کار به دنبال درست کردن سخنوری و نوشتار دانش آموزان هستیم. همچنین خلاصه نویسی را از کودکی یاد بگیرند.
رسا ـ دوره اول است که برگزار میکنید؟
بله، دوره اول است.
رسا ـ آیا برنامهای برای آینده دانش آموزان دارید؟ یعنی جز پایههای یک و دو پایههای دیگر نیز خواهید داشت؟
بله. سال آینده در پایه سوم دانش آموز جذب میکنیم و برای این کار باید فضای کافی به دست آوریم.
رسا ـ برای دانش آموزانی که جذب میکنید برنامه بلند مدتی دارید؟
ما نمیتوانیم برای کودکان هدف انتخاب کنیم و بگوییم برای نمونه حوزوی یا دانشگاهی در فلان رشته شوید. دوست هم نداریم در موضوعی به قدری کار کنیم که کودکان را به آن سمت سوق دهیم. هدف ما این است که بچه مسلمان بچه مسلمانان و بچه شیعه بچه شیعه باشند. طوری نباشد که اگر از بچه شیعه پرسیدند چرا شیعه شدی بگویید چون پدر و مادرم شیعه بودن من نیز شیعه شدم بلکه بگویید با شناخت امام(ع) شیعه شدیم.
وقتی برنامههای مناسبتی داریم از دوران کودکی اهلبیت(ع) برای کودکان تعریف میکنیم و به آنها حالت غرور دست میدهد که ما چه ائمه اطهار(ع) بزرگوارای داریم. یا زمانی که از شجاعت امیرمؤمنان(ع) در دفاع از نبیاکرم(ص) و حضرت عباس(ع) در دفاع از امام حسین(ع) برای کودکان بیان میکنیم روحیه شجاعت در آنها محقق میشود. به گونهای که میگویند ما دوست داریم الگوی خود را امام علی(ع) و حضرت عباس(ع) قرار دهیم و این بسیار خوب است.
رسا ـ حمایت نیز میشوید؟ مشکلاتتان چیست؟
ما از کسی کمک نخواستیم جز صاحبمان. ما صاحب داریم. مشکلات مالی و مکانی مانند سایر جاها وجود دارد ولی آنچه فرد را ناراحت میکند این است که وقتی فردی میخواهد کاری را انجام دهد؛ چون افراد نمیدانند، مخالفتهای بیهوده میکنند.
رسا ـ آیا طرح شما در سطح کلان قابل اجرا است؟
بله، بسیار نیز راحت است. تابستان برنامه ما این است که تمام طرحهای خود را بر روی کاغذ پیاده کنیم و روشهای تدریس آن را نیز بنویسیم. برای نمونه روش قرائت قرآن که ما با دانش آموزان کار کردیم از روش آقای ایمانی برگرفته شده بود. آقای ایمانی در 14 جلسه روخوانی را با کودکان کار میکردند و بچهها نیز آنها را یاد میگرفتند که این خود نیز 14 ساعت نمیشود بلکه هر جلسه تقریبا قریب به 30 دقیقه میشود.
متأسفانه روشهای تدریس و آموزش اشتباه است. اگر روشهای درست شود یادگیری کودکان ما بسیار بالا است. برای نمونه دانش آموزان ما در ماه اول که دانش آموزان دیگر مدارس با فضای مدرسه آشنا میشوند حروف الفبا را یاد گرفتند و در این کار از داستان استفاده کردیم.
مشکل دیگر این است که ما کودکان را دسته کم گرفتهایم. سال به سال هوش بچهها بالا میرود ولی ما کم میگیریم. در گذشته کتاب دینی سال چهارم دانش آموزان را آیتالله امینی نوشته بودند ولی اکنون سطح کتاب دینی به قدری پایین آمده و سبک است که چیزی نیست. برای نمونه در کتابی که در آن زندگی امیرمؤمنان(ع) بیان شده بود ماجرای غدیر وجود نداشت! وقتی ما چنین مسائلی را از کتابهای خودمان حذف میکنیم به چه فردی ایراد بگیریم؟
محتواها اگر دینی است باید افرادی مانند آیتالله امینی که در آن زمان کار میکردند باشند نه هر فردی. حتی برخی از کتابها را چند نفر نوشتهاند که هر کدام فکر خاص خود را داشته و هیچ انسجامی در آنها دیده نمیشود. سعی ما این بود مطالب درسی که در آن نکته اخلاقی وجود دارد داستان نیز اضافه کرده و برای کودکان بگوییم نه اینکه نکته در هزاران لایه باشد و کودکان نتوانند آن را فرابگیرند.
اگر میخواهیم سبک زندگی اسلامی را به کودکان یاد دهیم، کودکانی داشته باشیم که به دین خود افتخار کرده و از نماز خواندن و دیگر عبادات خجالت نکشد. باید از مدارس شروع کنیم. باید دین را از مدرسه یاد کودکان بدهیم. اکنون سعی میشود دین در سربازی، دانشگاه و... به افراد یاد داده شود ولی چرا این کار را بکنیم؟ پیشنهاد بنده این است که تمام این مسائل را تعطیل کنیم و در ابتدایی و دبیرستان با افراد کار کنیم و مسلماً فرد ثمره آن را در آینده خواهد دید. افرادی موفق خواهند بود که در کودکی مسائل را یاد بگیرند.
این طرح واقعا قابلیت اجرا در سطح کشور را داشته و بسیار نیز راحت است.
رسا ـ قابلیت برگزاری طرح در سطح کشوری با این میزان جمعیت دانش آموز شعار است یا حقیقت؟ مقدمات و مؤلفهای آن چیست؟
مقدمات آن پایه اول است. از قدیم نیز میگویند خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج و واقعا همین است. اگر خشت اول را درست بچینند و کودک را علاقهمند کتاب و درس خواندن بکنند مسلما آینده آنها سرشار از موفقیت خواهد بود. ما اینجا کودکانی را داریم که دوم دبستان هستند ولی تشنه مطالعه.
اگر فرد مطالب را به صورت داستان و قصه بیان کند و به کودک تفکر را نیز بیاموزد، خود کودک نتیجهگیری کرده و مؤلفها را بیرون میکشد و حتی معلم دخالت مستقیم نداشته باشد فرد به دنبال آن میرود.
رسا ـ خود افراد مجری که میخواهند این طرح را پیاده کنند چه مؤلفههایی باید داشته باشند؟
دغدغه داشته باشند؛ دغدغه داشته باشند که دین و علم را به صورت صحیح به کودکان یاد بدهند. اکنون کودک از اول ابتدایی تا پایان دبیرستان به آموختن زبانی مانند عربی میپردازد ولی اگر پس از دبیرستان از او آزمون گرفته شود متوجه میشوید که میتواند بخواند یا خیر؟ چرا اشتباه میخوانند؟ چون روش آموختن توسط معلم اشتباه است. چه فردی گفته کتابها تنها قواعد خواندن را بیان کند؟ آقای ایمانی در 14 جلسه تمام اینها را به کودکان آموزش میدهند.
نیازی نیست به این میزان قواعد مختلف را به کودکان آموزش دهیم، بلکه باید ساده بیان کنیم. اکنون برای آموزش دادن قرآن نخست به کودکان زبان فارسی آموخته میشود و سپس قرآن، در حالی که این اشتباه است. روش اگر درست شود کودکان مسائل زیادی را یاد میگیرند.
برای خود اساتید نیز دورههای ضمن خدمت کوتاهی داشته باشیم. در حالی که برای اساتید دورههای ضمن خدمت بسیار طولانی نیز برگزار میکنند. خود اساتید نیز به راحتی یاد میگیرند. ما اکنون برای پیش دبستانیها حروف الفبا را در قالب بازی یاد دادهایم و در کنار آن تشخیص حروف الفبا را نیز داشتهایم.
برای بالا بردن قدرت فکر کردن کودکان برای آنها بازیهای مختلفی را اجرا میکنیم، برای نمونه چشمهای او را بسته و میگوییم با دست زدن به اعضای بدن تشخیص دهد که او چه کسی است، پس از مدتی افراد را کامل تشخیص میدهند. ما از پیش دبستانی سعی کردیم خلاقیت را در دانش آموزان بالا ببریم. برای آنها بازیهای مختلفی نیز یاد میدهیم.
برای معلمان مدارس نیز میتوان دوره ضمن خدمت 10 روزه داشت ولی مربی باید مربی باشد. سعیمان نیز این است که این مسائل را به صورت کتاب تبدیل کرده و منتشر کنیم.
رسا ـ اجرای این طرح کدام دستگاهها را درگیر میکند؟ آیا حوزه نیز در طرح دینی آن درگیر میشود؟
مسلما دستگاه اصلی آموزش و پرورش است ولی در مباحث دینی حوزه درگیر میشود. اگر در این زمینه واقعاً سرمایهگذاری شود طرح موفقی خواهد بود. دستگاههایی مانند آموزش و پرورش میتوانند با سایر دستگاهها نیز ارتباط داشته و از آنها کمک بگیرند. در بحث ورزشی آیا نمیتوان با مجموعههای ورزشی قرارداد بست و از تخفیف آنها نیز بهره برد؟
در بحثهای دینی مانند حب امیرمؤمنان(ع) حوزه بسیار خوب میتواند کار کند. در حالی که برای شناخت زندگی اهلبیت(ع) کتابهای ما سیر تاریخی مناسبی ندارند. جامعه ما احتیاج به شناخت امام(ع) دارد. ما الگوهای بسیار مناسبی داریم ولی چرا درست جا نیفتاده است؟ رهبر معظم انقلاب میفرمودند کرهایها با چیزیهایی که ندارند و افسانه است اینگونه جذب میکنند ولی ما نسبت به داشتههایمان نمیتوانیم جذب کنیم.
چه فردی میتوانند مانند امیرمؤمنان(ع) جنگ کند و دربهای خیبر را بشکند؟ اگر حوزه در این زمینه خوب کار کند زندگی ائمه(ع) درست تبیین میشود. ما باید زندگی اهلبیت(ع) را به صورت درست برای مردم تبیین کنیم چرا که تأثیر بسیاری دارد. اگر بخواهیم مبانی را بیان کنیم باید نخست زندگی پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) را بیان کنیم. نبی اکرم(ص) میفرمایند: «من و علی پدران این امت هستیم.»
/993/402/ر
ادامه دارد...
گفتوگو: محمد راستگردانی