به مرگ برجام گرفتهاند، به تب راضی شویم
1 ـ از ژانويه 2017 كه دونالد ترامپ كرسي رياست جمهوري امريكا را در اختيار گرفته، دولتمردان اين كشور در هر ماه متوسط10 بار ايران را ناقض برجام و قطعنامه2231 معرفي كرده و در مقابل مقامات مسئول دردولت به صورت «موردي» و آنهم با ادبيات بسيار «نرم – محافظه كارانه» از نقض برجام توسط امريكاييها سخن به ميان آوردهاند.
موضعگيري مقامات رسمي امريكا و ايران در گرماگرم برگزاري هفتاد و دومين نشست ساليانه مجمع عمومي سازمان ملل نيز نمايانگر نگاه متفاوت دو كشور به مقوله برجام است به گونهاي كه امريكاييها تلاش ميكنند با اعتماد نفس ايران را حداقل ناقض روح برجام معرفي كرده و در مقابل دولتمردان كشورمان با اتخاذ ادبيات خاص، قائل به حمايت متعصبانه از برجام هستند.
تفاوت نگاه مقامات دو كشور به برجام را ميتوان در موضع گيريهاي روز گذشته مشاهده كرد:
وزير خارجه امريكا نيز روز گذشته هماهنگ با ساير مقامات اين كشور ميگويد: « اقدامات پسابرجامي ايران در منطقه با تعهدات اين كشور بر اساس متن مقدمه برجام، همخواني ندارد»يا مك مستر نيز اظهار ميكند: «ايران بخشهايي از برجام را نقض كرده است. »
2 ـ تكرار همگون و يكدست «ايران ناقض برجام است»توسط مقامات امريكايي ناشي از يك راهبرد چند وجهي است كه دولتمردان براي گرفتار نشدن در اين راهبرد بايد از اعلام رضايت نسبت به اجراي برجام توسط امريكاييها صرفنظر كرده و بهدنبال مستند كردن نقض برجام با استفاده از ابزارهاي حقوق بينالملل باشند كه مهمترين آن طرح دعوا در مراجع چهارگانه حل و فصل اختلافات مندرج در برجام است؛ اگر چه خروجي اعتراض مكتوب ايران به نقض برجام در اين مراجع به مكانسيم ماشه ختم خواهد شد، اما براي افزايش هزينههاي امريكا ضروري به نظر ميرسد.
بنابراين تكرار اظهارات همگون امريكاييها درباره برجام با دو هدف «بازگرداندن ايران به ميز مذاكرات ـ معرفي ايران به عنوان ناقض برجام» صورت ميگيرد كه اعلام رضايت طرف ايراني از برجام ميتواند به هموارسازي مسير دوگانه مورد نظر امريكاييها بينجامد.
درخواستهاي مستمر ترامپ و دولتمردان امريكا براي توسعه بازرسيهاي آژانس و تعميم آن به سايتهاي نظامي نيز دقيقا در جهت معرفي كردن ايران به عنوان ناقض برجام و در راستاي اهداف دوگانه اين كشور ميباشد.
دليل اصلي كه ترامپ برهم زننده برجام نخواهد بود را ميتوان در عوامل مهمي جستوجو كرد كه از مهمترين آن «تأمين حداكثري منافع امريكا» است، آن هم به اين علت كه برجام توانسته صنعت هستهاي ايران را به حالت نيمهتعطيل تبديل كند، حجم انبوهي از سانتريفيوژها را برچيده، قلب رآكتور آب سنگين اراك را خارج و حجم از غنيسازي را كاهش داده و بي نظيرترين نظارتها را پذيرفته است./۱۳۲۵/۱۰۳/خ