۱۳ مهر ۱۳۹۱ - ۰۰:۵۹
کد خبر: ۱۴۱۱۴۱

نگاهی به انسان شناسی علامه طباطبایی

خبرگزاری رسا ـ مدیر گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی گفت: اگر آثار و آرای فیلسوفان بزرگی مانند فارابی و ابن سینا ادامه می یافت می توانستیم فلسفه سیاسی یا فلسفه حقوق یا فلسفه دین قابل توجهی داشته باشیم.
ويژه نامه اينترنتي دلداده، علامه طباطبايي
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی: حجت الاسلام یزدانی مقدم، مدیر گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی، درباره تفسیر علامه طباطبایی از انسان چگونه گفت: باید توجه داشت که علامه طباطبایی یک نظریه اصلی دارد که، به یک معنا، بنیان کارهای ایشان است و آثار ایشان را می توان از منظر این نظریه بازخوانی نمود. از شواهد و قرائن و مطالعات موجود در این باره بدست می آید که این نظریه به ما سامان جدیدی در فلسفه ارائه می دهد، همچنانکه حواشی علامه طباطبایی بر اسفار و نیز مکاتبات ایشان و مرحوم شیخ مهدی حائری هم به این مساله می گردد. این نظریه، که محدود به فلسفه سیاسی نیست و کل فلسفه ایشان را در بر می گیرد، نظریه ادراکات اعتباری است.

وی ادامه داد: کتاب روش فلسفه و اصول رئالیسم شامل چهارده مقاله است که مفصل ترین مقاله آن، مقاله ادراکات اعتباری است. این حجم و تفصیل نشان از اهمیت این نظریه برای علامه دارد. البته در این مقاله همه مطالب و حدود و ثغور بحث ادراکات طرح نشده، بلکه علامه طباطبایی تنها تصویری از نظریه ارائه داده است. این نظریه، ماهیتی معرفت شناسانه دارد و دارای نتایج و تبعاتی است که کمتر به آنها توجه شده است.

حجت اسلام یزدانی مقدم اظهار داشت: این نظریه به دنبال این است که حرکت ارادی انسان را بررسی نماید، بنابراین نظریه ای در باب حرکت است. اما این مساله که ارتباط این نظریه با حرکت جوهری چیست و چه اندازه نوآوری در حرکت ارادی انسان دارد، موضوع جداگانه ای است و می تواند موضوع یک پژوهش قرار گیرد و نشان داده شود که از منظر علم النفسی، چه تفاوتی با کار فیسوفانی مانند فارابی، ابن سینا و ملاصدرا دارد.

وی بیان کرد: این نظریه به طور خلاصه معتقد است که دو گونه دانش وجود دارد: یکی علوم نظری و دیگری علوم عملی. انسان برای کمال و حرکت اسکمالی و در جهت کمال نیازمند به انجام کارهایی در خارج است و علوم نظری این امکان را فراهم نمی کند؛ از اینجا انسان نیازمند علم دیگری است که امکان حرکت خارجی و انجام فعالیت هایی را فراهم می آورد؛ این علوم، علوم عملی هستند. به عبارت دیگر، انسان دو گونه ادراکات حقیقی و اعتباری دارد. ادراکات حقیقی همان علوم نظری هستند که از چیستی وجود در جهان خارج سخن می گویند و ادراکات اعتباری همان علوم عملی هستند که از بایدهای ایجاد امور در جهان خارج سخن می گویند.

وی در ادامه ا فزود: از طرف دیگر، در این نظریه دو گروه اعتباریات قابل شناسایی است؛ نخست اعتباریاتی هستند که انسان به عنوان انسان و در حدود زندگی خود برای خودش اعتبار می کند. به عبارت دیگر، فرد برای حرکت استکمالی و زنده ماندن خود به چیزهایی نیازمند است که باید در آنها تصرف کند و از آنها استفاده و بهره ببرد که این امر منشأ اعتبار استخدام است مانند استفاده از نباتات و حیوانات. این استفاده در ادامه به استفاده از انسان های دیگر می رسد.

وی اضافه کرد: درباره استخدام باید توجه داشت که نظریه علامه دارای دو مرحله توصیفی و هنجاری است. در مرحله توصیف معتقد است که انسان های خواهان تصرف در یکدیگر به استخدام طرفینی و یا متقابل خواهند رسید و از اینجا جنبه هنجاری این نظریه آغاز می شود. در این راستا، این نظریه توصیه می کند استخدام باید عام و متقابل باشد تا زندگی اجتماعی عادلانه ای شکل بگیرد و انسان ها بتوانند به یکدیگر سود و بهره برسانند. از این نقطه، اعتبار اجتماع پیدا می شود و از این طریق، انسان وارد زندگی اجتماعی می شود. در این زندگی هم انواع اعتباریات پیدا می شود که نیاز به بحث مفصلی دارد.
 
وی درباره ارزش پرداختن به آرای مرحوم علامه طباطبایی خاطر نشان کرد: به نظر می رسد همانگونه که اگر آثار و آرای فیلسوفان بزرگی مانند فارابی و ابن سینا ادامه می یافت می توانستیم فلسفه سیاسی یا فلسفه حقوق یا فلسفه دین قابل توجهی داشته باشیم.
 
وی درپایان افزود: در دوران معاصر نیز اگر کارهای علامه طباطبایی را با بحث و گفتگو و توجه به جنبه های گوناگون سیاسی و فلسفی آن ادامه دهیم، این آثار می تواند به پشتوانه ای محکم برای فلسفه سیاسی، فلسفه حقوق، فلسفه دین و فلسفه فقه تبدیل شود. علامه نظریه ادراکات اعتباری را در رابطه با ارزیابی و داوری دین هم بکار می گیرد و به همین دلیل در مباحثی مانند مناسبات عقل و دین که در جهان جدید محل بحث است نظریات علامه ارزش بالایی خواهد داشت./905/د102/ن
ارسال نظرات