۲۱ دی ۱۳۹۲ - ۱۳:۰۶
کد خبر: ۱۹۴۶۲۶
به مناسبت درگذشت؛

آیت الله اعتمادی: برای چاپ شرح معالم 50 سال نماز استیجاری خواندم

خبرگزاری رسا ـ من اکثر اوقات مشغول درس و تألیف بودم. ایام تبلیغ هم به تبلیغ می رفتم؛ حدود چهل سال رمضان، محرم و صفر تبلیغ رفتم و گذران زندگی ما هم مثل اکثر طلبه ها با قناعت بود. من برای چاپ شرح معالم و... حدود 50 سال نماز استیجاری خواندم.
آیت الله اعتمادی: برای چاپ شرح معالم 50 سال نماز استیجاری خواندم آيت الله اعتمادي

 

 

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، آیت‌الله شیخ مصطفی اعتمادی که از وی به عنوان شیخ رسائل یاد می‌شد، از اساتیدی بود که قریب به 70 سال در حوزه به تدریس اشتغال داشت. بزرگان زیادی از مسئولان بلند پایه نظام،‌ اساتید سطوح عالی کنونی حوزه و بسیاری از شخصیت‌های دیگر از جمله شاگردان مکتب این عالم وارسته هستند.
حدود دو سال پیش توفیقی داشتیم تا به محضر این عالم فرزانه که در عین کسالت شدید ما را به حضور پذیرفتند، شرفیاب شده و سوالاتی را از دوران تحصیل و تدریس ایشان در حوزه مطرح کنیم که مشروح آن را به یاد آن فقیه فقید ذیلا تقدیم می‌نماییم؛

 

رسا - حاج آقا در اکثر مصاحبه ها و اکثر جاهایی که ما رفتیم پیش بزرگان و مدرسین طراز اول حوزه، همه جا به عنوان یکی از اساتید موفق حوزه نام برده شده اید و به هر حال شما یکی از قدیمی ترین اساتید حوزه هستید، بنا داشتیم یک تکریم از جایگاه شما داشته باشیم و یک سلسله مباحثی را با شما مطرح کنیم جهت اینکه طلاب جوان استفاده بکنند از سیره و روش شما. به عنوان اولین سؤال می خواستم از تاریخ و محل تولدتون برای ما بگویید؟

بنده 6 ساله بودم مرحوم والد شروع کرد درس دادن به من. اول الفبا را گفت، تمام ابجد را یاد داد تا رسید به قرآن. کم کم قرآن را تعلیم فرمود. بعد کتاب گلستان. گلستان را آورد شروع کرد به من تدریس کردن؛ گلستان تمام شد. کتاب های عربی را شروع کردند؛ کتاب جامع المقدمات مشهور بود.

جامع المقدمات را تعلیم فرمودند، تا رسیدیم به عربی؛ مثل سیوطی. سیوطی را هم تعلیم فرمودند و من هم دائم آرزو داشتم که کی تبریز می روم؛ در مدارس تبریز با سایر طلبه ها با هم، مشغول درس باشیم. روزی موقع عصر بود از تبریز نامه رسید. سید اسماعیل که از دوستان مرحوم والد بود، نامه نوشته بود که مصطفی را بفرست تبریز؛ اینجا مدرسه آماده شده، شروع کند با طلبه ها درس بخواند. چهارده ساله بودم که آنجا وارد شدیم یکی از حجره ها را در اختیار ما گذاشتند. آقا سید محمد بَجِوانی معروف بود. بجوانی با من رفیق شد، درس و بحث و مباحثه و مطالعه مشغول بودیم؛ طلبه خوبی بود، نمی دانم الآن در قید حیات هست یا نه. اگر هم مرحوم شده باشد خدا رحمتش کند؛ الله اکبر، 50 سال مشغول بود.

 

رسا - حاج آقا در تبریز به دنیا آمدید؟

در محل اصلی خودمان خواجه، روستائی بود که الآن شهر است؛ 4 فرسخی تبریز.

 

رسا - یادتون می آید سال تولدتون را؟

1304 شمسی

 

 

رسا - حاج آقا از خانواده تان یک کم بیشتر بگویید؛ به خصوص از شغل پدرتون اگر مواردی هست بفرمایید.

مرحوم پدرم استاد من بود؛ چه پدری! چه استادی! عجب استادی! سعی کرد، شب و روز فعالیت کرد بر تدریس من تا رسیدیم به گلستان و سعدی و این ها.

 

رسا - ایشون مدرس حوزه بودند؟

اصلشان مدرس بود. یعنی آمده بود مقیم ده که شده بود، قشنگ تدریس می کرد.

 

رسا - حاج آقا از انگیزه تان برای ورود به تحصیلات حوزوی برایمان بگویید. چه کسانی شما را تشویق کردند که وارد حوزه شوید؟

فقط خودم. خودم مشتاق شدم، اشتیاق شخصی بود. اما هم حجره ای خوبی داشتیم. آقای بَجِوانی که روزها با هم می رفتیم طالبیه؛ طالبیه بزرگترین مدرسه تبریز بود. آنجا درس می خواندیم ولی بقیه اوقات درهمانجا مشغول مطالعه می شدیم دریکی از حجره ها زمانی  شیخی بود که استاد ما بود که سیوطی هم  تدریس می کرد استاد خوبی بود.

 

رسا - دقیقا چند سالتون بود که تحصیلات حوزوی را شروع کردید؟

6 سال داشتم شروع به تعلیم کردم.

 

رسا - در چه مدارسی تحصیل کردید؟ هم قبل از حوزه و هم بعد از این که وارد حوزه شدید؛ کجاها تحصیل کردید؟

مدرسه حسن پادشاه محل اصلی ما بود؛ هم تحصیل و هم تدریس و تا 20 سالگی آنجا بودم.

 

رسا - یعنی بعد از این که درستون در تبریز تمام شد به قم آمدید؟ به کجا رفتید، ادامه تحصیل کجا داشتید؟

ادامه تحصیل و تدریس بنده در قم بود. 20 ساله بودم آمدم قم، مدرسه دارالشفاء حجره گرفتم.

 

رسا - از اساتید خودتان اگر مواردی به خاطر دارید بفرمایید؟

اساتید مشهور ما در تبریز یکی مرحوم حاج میرزا فتاح شهیدی صاحب شرح مکاسب معرف و یکی هم مرحوم سید ابراهیم میانجی.

 

 

رسا - حاج آقا از چه سالی درس دادن در حوزه را شروع کردید؟ چه درس هائی را تدریس می کردید؟

از همان اوائل که به تبریز آمدم، تدریس را شروع کردم؛ مثل جامع المقدمات، سیوطی، عمدتا کتب ادبیات عرب، مقداری هم فقه و اصول. قم که آمدم عمدتا فقه و اصول مخصوصا اصول.

 

رسا - دقیقا از چه زمانی شروع کردید تدریس رسائل؟

رسائل که دیرتر بود؛ رسائل بعدها تدریسش را شروع کردم.

 

رسا - چون شما به عنوان یکی از اساتید بزرگ در زمینه رسائل مطرح  هستید، می خواهم در این زمینه بیشتر توضیح دهید؟

من رسائل را شروع کردم؛ 12 دوره تمام رسائل را سر تا سر تدریس کردم؛ یعنی 36 سال هر دوره 3 سال. البته وقتی تازه به قم آمده بودم، مشغول تدریس معالم بودم که ضمنا تألیف شرح معالم را هم شروع کردم. شرح معالم ما کتاب خوبی بود، خیلی معروف بود، بعد موضح قوانین را تألیف کردم. موضح القوانین اسمش را آقای نجفی مرحوم گذاشته بود. تدریس رسائل، مکاسب را مشغول شدم. بعد از چند دوره تدریس رسائل شروع به تألیف شرح رسائل کردم که 12 سال طول کشید.

 

رسا - حاج آقا از تألیفات خودتان اگر مواردی هست اشاره بفرمایید و دیگر چه کتبی را تألیف کردید؟

تألیفات ما از شرح معالم شروع شد. شرح معالم 3 سال طول کشید. کتاب خوبی هست، بعدش موضح القوانین، بعد شرح رسائل 12 سال. بعد 36 سال تدریس رسائل. 15 سال هم کفایه الاصول مرحوم آخوند را تدریس کردم. در 5 دوره که همزمان با تدریس، حاشیه بر کفایه را به نام الهدایه الی اسرار الکفایه را تألیف کردم.

 

رسا - از دوستان و هم بحث ها کسی در خاطرتون هست؟ هم موقعی که درس می خواندید، هم در زمان تدریس؟

از جمله دوستان من مرحوم محمد تقی جعفری، میرزا جواد و میرزا کاظم تبریزی، غروی، شیخ جعفر سبحانی و... بودند. 

اما شاگردها من زیاد بودند؛ اما هیچ وقت عادت نکردم از شاگردهایم اسمی یاد بگیرم. 

 

رسا - حاج آقا از گذران زندگیتان در ایام تحصیل بگویید. در ایام تحصیل زندگی تان به چه صورت بود؛ از آن دوره بگویید؟ از جهت سیره علمی و عملی زندگی شخصی به چه صورت بود؟

من که اکثر اوقات مشغول درس و تألیف بودم. ایام تبلیغ هم به تبلیغ می رفتم؛ حدود چهل سال رمضان، محرم و صفر تبلیغ رفتم و گذران زندگی ما هم مثل اکثر طلبه ها با قناعت بود. من برای چاپ شرح معالم و... حدود 50 سال نماز استیجاری خواندم.

زمانی هم در روستا بودم؛ هم کار کشاورزی می کردم هم درس می خواندم. تا 14 سالگی خیلی خسته می شدم، تا اینکه به تبریز آمدم و فقط مشغول درس و بحث و تدریس شدم.

 

 

رسا - یعنی در روز هم بحث کار کردن در کشاورزی داشتید و هم بحث درس خواندن را؟

بله هر دو را داشتیم.

 

رسا - نحوه درس خواندن را بگویید؟

همیشه آرزو می کردم که از خانواده جدا بشم؛ حتی گاهی می گفتم مرحوم والد که من را نمی فرستد تبریز، من یک روز خودم فرار کنم. تا آنجا رسیده بود که فرار کنم.

 

رسا - بروید تبریز برای درس خواندن؟

بله، از تبریز سید اسماعیل نامه نوشت و فرستاد، خیلی خوب شد. مرحوم والد طرف عصر بود گفت یا الله، کتاب ها را جمع کن و برو. طرف عصر بود 5 سال در مدرسه حسن پادشاه مشغول شدیم.

 

رسا - حاج آقا در مورد برنامه درس خواندن تان قبلش قرار بود بفرمایید. چطوری درس می خواندید؟ در زمان طلبگی برنامه درسیتان چطور بود؟

استادهائی داشتیم؛ پیش اساتیدمون می رفتیم، هر روز چند درس پیش اساتید می خواندیم، اساتید خوبی داشتیم. حاج میرزا فتاح شهیدی بود، آن مرحوم و استادهای دیگر.

 

رسا - حاج آقا از نقش و همراهی همسر بزرگوارتان و فرزندانتان در این مسیر موفقیت آمیزی که طی کردید اگر نکته ای هست بفرمایید؟

بس که گرم مشغول درس بودم و از طرفی جدیّت خانواده و دقت ایشان در تربیت اولاد را می دیدم، ممحّض در درس و تدریس و تألیف بودم. اصلا فرزند و این ها در نظرم نمی ماند. همه اش مشغول درس و بحث بودم.

 

رسا - از این بیشتر نمی خواهید از همراهی همسر و بچه هایتان در مسیر موفقیت هایتان بگویید؟

خانواده چون نقش کاملی در تربیت فرزندان داشت، کمکی بزرگ برای من بود و من عمدتا مشغول درس بودم.

 

 

 

رسا - برای بچه هایتان چقدر وقت می گذاشتند؟ برای این که نیازهای آنها را رفع کنید، هم از لحاظ روحی و هم تربیتی؟

تا جائی که در امکانم بود.

 

رسا - در تربیت فرزندانتان نقش مادر خیلی پررنگ بود؟

بله.

 

رسا - بیشتر شما مشغول درس بودید.

بله

 

رسا - حاج آقا تمام حوزه تقریبا روی این مسئله تاکید دارند که شما یکی از موفق ترین اساتید حوز هستید؛ رمز موفقیت تان در چه می دانید؟

همه اش لطف خدا بود، همه اش لطف خدا بود که مشغول شدیم. کاملا بدون هیچ مزاحمی. از لطف الهی استفاده کردیم.

 

رسا - مسیری را که طی کردید که الآن به عنوان یکی از موفق ترین اساتید مطرحید، بیشتر هم در مورد شما درس رسائل دارای شهرت است؛ این مسیر چه بود؟

جدیّت، حتی برای القاء یک درس خیلی زحمت می کشیدم؛ حتی در سال های آخر تدریس.

 

رسا - حاج آقا الآن توصیه تان برای طلاب جوان چیست؟ طلابی که الآن وارد حوزه شدند؟

مشغول درس خواندن باشند؛ با جدیدت در درس ها شرکت کنند. جدیت در درس بسیار مطلوب است.

 

رسا - یعنی توصیه می کنید برای درس خواندن؟

بله جدیت داشته باشند.

 

 

رسا - می توانید یک روشی برای این درس خواندن که بتوانند به موفقیت برسند، بتوانند جای انسان های بزرگی مثل شما را پر کنند برایشان بگویید؟

همون کتاب های قدیم که بود، کتاب های قدیمی همه را مشغول باشند تا برسند به مقامات علمی بالا.

 

رسا - حاج آقا در نظرتون شما خودتان که اشاره کردید به بحث کتاب های قدیم، در بحث آموزش حوزه این نظر را دارید که باید به کتاب های قدیم بیشتر توجه بشود؟ حالا به طور مشخص نظرتون در مورد فقه جواهری را می توانم بپرسم؟

همه کتاب های قدیمی. همه اش کتاب قدیمی؛ باید مورد بحث این ها باشد. از کتاب های قدیمی دست برندارند. از معالم گرفته تا کفایه، همه این ها زمینه فقه جواهری است.

 

رسا - از تحصیلات حوزوی در قم هم اگر چیزی به خاطر دارید برایمان بگویید؟

در قم همین کتاب ها را مشغول بودم، علماء بزرگ همه اکثرا به همین کتاب ها مشغول بودند.

 

رسا - درس علما شخص خاصی الآن در ذهنتان است از اساتیدتتان برای ما بگویید؟

در قم اساتید ما مرحوم آیت الله حجت، بروجردی، محقق داماد، سید کاظم شریعتمداری و نجفی مرعشی بودند.

 

رسا - زمانی که درس می دادید خودتان تقریبا روزی چند درس می گفتید؟ برنامه تان برای تدریس چه بود؟ از اون روزها هم بگویید؟

وقتی بود که من 8 تا تدریس داشتم در یک روز. از طلوع خورشید شروع می کردیم مشغول بودیم 8 تا درس. یکسره درس می دادیم.

 

رسا - در روزهائی که هم تحصیل می کردید برنامه هایتان چه بود و چه تدریس می کردید؟ این برنامه ها را اگر صلاح می دانید بفرمایید برای ما؟
 

به کار دیگر نمی رسیدم؛ همه اش درس و کتاب و بحث و این ها بود.


 
رسا - ببخشید که با این حالتون اذیتتون کردیم. تشکر می کنیم از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

 

گفت‌وگو از حمزه حاجی ملاحسینی

975/400/ر

 

 
ارسال نظرات