۱۴ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۲
کد خبر: ۲۲۹۴۴۹

امر به معروف با اسید پاک نمی‌شود!

خبرگزاری رسا ـ امروز هیچ انسان متدین و مذهبی که تکلیف امر بمعروف و نهی از منکر را برای اصلاح جامعه و خیر و نیکی می‌خواهد، هرگز از روش‌های سبعانه برای هدفش، بهره نمی‌گیرد چرا که دوره این اقدامات پوچ و سبک‌سرانه به سر رسیده است.
امر به معروف و نهي از منکر



آدم بی‌غیرت، هر کجا که باشد بی‌غیرت است! چه لات و بی‌سر و پا و ولگرد خیابان‌ها باشد چه سردبیر و خبرنگار روزنامه داخلی و چه گزارشگر شبکه ماهواره‌ای!

آدم بی‌غیرت، چه بی‌سواد باشد چه با سواد، با امر بمعروف و نهی از منکر، مشکل دارد. بی‌سواد بی‌غیرت، نمی‌خواهد کسی مزاحم عربده کشی و تجاوزش به ناموس دیگران باشد و باسواد بی‌غیرت، دوست ندارد حریم خصوصی و مبتذلش با فریضه نهی از منکر، برآشوبد!

ماجرای وحشتناک معدود اسید پاشی که در اصفهان، به مدد بوق‌های غربی و شیپورچی‌های داخلی به چهل‌ کلاغ تبدیل شد، حدس می‌زدم یک حادثه شخصی و بزه اجتماعی است که دست‌مایه جماعت حقیر بی‌غیرت شده و می‌خواهند گرد و غباری راه بیاندازند اما وقتی سخنان شگفت‌آور شخصی به عنوان رئیس جمهور در زنجان را شنیدم، دانستم از عامل اسید پاش تا شخص رئیس جمهور، تحت تأثیر یک اتاق فرمان هستند!

همان رئیس جمهوری که روزی سخن از « بهشت اجباری » گفت و گفت که ما نباید کسی را به زور به بهشت ببریم، و روز دیگر مخالفانش را به جهنم فراخواند، در زنجان، می‌گوید: « آنچه ما باید از کربلا بیاموزیم، آن که همه یکدیگر را به خیر و صلاح و عمل شایسته دعوت کنیم و اگر فردی و جمعی خدای ناکرده از مسیر هدایت فاصله گرفتند، آن ها را از منکر و منکرات، نهی کنیم». گرچه این جمله، به ظاهر درست است و البته با سخنان قبلی تناقض دارد اما چه مشاوره‌ راهبردی صورت گرفته که درست با داغ شدن خبر اسید پاشی در اصفهان که مقارن با طرح مسئله امر بمعروف و نهی از منکر در مجلس، پدیدار شده، رئیس جمهور بگوید: « همه مردم و همه مسلمانان، وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را بر دوش دارند، مبادا فردا که نخواهد بود، تحت لوای شعار زیبای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، نا امنی آغاز شود».

ساده لوحانه است اگر گمان کنیم، رئیس جمهور، یک دغدغه شخصی و احتمالی که نزدیک به صفر است ( مبادا فردا که نخواهد بود) را در دیدار عمومی مردم زنجان بیان کرده باشد چه این که خود به طرح مجلس و متقابل و همگانی بودن این وظیفه شرعی، تصریح می‌کند.

باید خرافاتی بود و جورچینی این امور را از سر اتفاق و تصادف دانست که زنجان و تهران و اصفهان، از یک سو، لندن و بی‌بی‌سی و آمریکا و صدای آمریکا از سوی دیگر، یک حرف بزنند! و آن تخطئه امر بمعروف باشد!

قرائنی وجود دارد که نشان می‌دهد ماجرای اسیدپاشی اصفهان، جنایتی ویژه و متفاوت از موارد مشابه آن است. به خوبی روشن است، انگیزه شخصی میان زوج‌ها، نبوده که به انتقام بیانجامد و تکرار آن دلیلی بر، متفاوت بودن هدف اسیدپاش است. اگر این فرد، دیوانه و ناقص العقل نباشد، (که بعید است چون عملیات را با مهارت انجام داده)، می‌ماند انگیزه‌های دینی و ضد دینی که با پوشش سیاسی و خبری همراه شده است.

اما در باب انگیزه‌های دینی که بوق‌های تبلیغاتی غرب و جملات خاص رئیس جمهور که تصریح کرد : « مبادا تحت لوای امر به معروف و نهی از منکر، نا امنی آغاز شود» در صدد تلقین آن هستند، باید گفت، امروز هیچ انسان متدین و مذهبی که تکلیف امر بمعروف و نهی از منکر را برای اصلاح جامعه و خیر و نیکی می‌خواهد، هرگز از روش‌های سبعانه برای هدفش، بهره نمی‌گیرد چرا که دوره این اقدامات پوچ و سبک‌سرانه به سر رسیده است. تاریخ انقلاب، در خود ثبت کرده که همین جماعت چپی اصلاح طلب شده آزادی خواه امروز، همان دار و دسته‌ای هستند که در تهران، کار را با برادران منافقشان تقسیم کرده بودند! آن‌ها متدینان و هرکس ظاهر مذهبی داشت را در خیابان‌های شهر، ترور می‌کردند و این‌ها به روی بدحجابان، رنگ می‌پاشیدند! تا جایی که حضرت امام به وزیر کشور وقت (آقای ناطق نوری) دستور برخورد با این جماعت افراطی را دادند. همین گروه‌هایی که روزی کلاس‌های درس دانشگاه‌ها را دیوار کشی می‌کردند و چند سال دیگر شایعه می‌ساختند که احمدی نژاد می‌خواهد پیاده‌روها را پرده بکشد!

از این آدم‌های افراطی که نه تدین عمیقی دارند نه مرام و مروت انسانی که دروغ و شایعه و تهمت نسازند و از اربابان رسانه‌دارشان، عجبی نیست که به بهانه اسید پاشی، به خیابان بریزند و فریاد بزنند: « نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» ! اما از جناب دکتر روحانی شگفت است که روزی خودش را حقوق دان می‌خواند نه سرهنگ و روز دیگر به سوابق امنیتی خود می‌بالد و توقع تشویق دانشجویان را هم دارد!

از یک روحانی به دور است که به جای تشویق نمایندگان و تذکر به مردم به این که امر بمعروف و نهی از منکر اگر عمومی بشود، اختلاس‌های میلیاردی و بورسیه‌های کذایی و حق الوکاله‌های آن چنانی و تخلفات سیاسی و اجتماعی کلان، و دروغ‌های شاخ‌دار و بازی کردن مسئولان با آمار و زورگیری و اسیدپاشی و دزدی، کم‌تر خواهد شد، بخواهد در نقشه دشمنان، بازی کند و سخنانی نسنجیده و نمایشی به زبان بیاورد.

شاید همین تأملات بود که رئیس جمهور پس از بازگشت به تهران و تسلط بر اعصاب و امور خویش، تلاش کرد، قدری از پیامدهای منفی و ناشیانه سخنانش بکاهد و دستور بررسی مسائل را داده و از اتهام زنی به این و آن، پرهیز دهد! گرچه مشخص نیست تعدیل نظر رئیس جمهور در اثر نهی از منکر بزرگان بوده یا پیام عدم رای اعتماد مجلس را دریافته است اما چه نیکو بود این قدر با شعار اعتدال بازی نمی‌شد و کسانی تحت لوای شعار زیبای اعتدال، افراط گری را در زبان و عمل، در جامعه ترویج نمی‌کردند!

ای کاش، رئیس جمهور وقتی از مذاکرات مبهم هسته‌ای باز می‌گشت، سری هم به خانواده شهدای امر بمعروف و نهی از منکر می‌زد تا به چشم و گوش خود ببیند و بشنود، زیر پوست شهر، اوراق روزنامه‌های غرب پرست نیست! بداند با تقلیل معروف به توسعه و تقلیل منکر به فقر، نمی‌شود کلاه شرعی برای حمله به این وظیفه شرعی درست کرد چه این که امر بمعروف و نهی از منکر با اسید پاشی هم از بین نخواهد رفت!

ای کاش رئیس جمهور به خانواده شهدایی هم سر می‌زد که در فتنه 88 در همین تهران، مظلومانه به شهادت رسیدند تا امروز ایشان برود به کدخدا بگوید چوب از لای چرخ کشورمان بردارد!

اگر کسی شک دارد که دشمن، در حال بازی کردن با مهره‌های داخلی است، نیازی به افشای اسناد محرمانه نیست. کافی است مطبوعات و سایت‌ها را مرور کرد و صدها مقاله و گزارش، قلم بدستان بی‌غیرت را خواند که دیروز به جان قصاص افتاده بودند و امروز به جان امر بمعروف و نهی از منکر. تحفه آن که برخی‌شان دست به تسبیح و قرآن، در پی خاموش کردن این فریضه ایمن‌ساز و ضامن سلامتی جامعه هستند و با قیافه‌ دلسوزانه، اشک می‌ریزند که مباد این وظیفه دینی که هرگز بدان اعتقاد نداشته‌اند، به ضد دین تبدیل شود یعنی بلای جان همین‌ها بشود که ظاهر الصلاح و باطن الفسادند! جالب‌تر این که همین‌ها که امروز زبان درآورده‌اند از اصحاب فتنه بودند! و ماادراک مالفتنه!

و علی الاسلام والسلام

حامد عبداللهی/903/702/ع

ارسال نظرات