۰۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۲
کد خبر: ۲۸۴۱۷۲
در مکتب فرزانگان/ یادکردی از سید بن طاووس؛

صاحب لهوف؛ فقیه ادیبی که عشق حسین در بیان و بنانش می‌درخشید

خبرگزاری رسا ـ سیدبن طاوس، عالمی که از حله برخاست و از خاندانی اهل علم قدم به میدان گذاشت و در محیطی علمی و با بارقه‌هایی روشن از فهم و خرد رشد یافت. مردی که با دعا مأنوس بود و بخش قابل توجهی از عمر خویش را هم در همین وادی بنا نهاد.
سيد ابن طاووس
سرویس اندیشه خبرگزاری رسا؛ نامش زیر پرهیبی از شیدایی و شور و شعور، یادآور نام برترین و برجسته‌ترین مرد نام آور عرصه عشق به خداست. نام سید ابن طاووس با کتاب لهوف و ذکر مصائب و بیان و بنان مقتل اباعبدالله(ع) گره خورده است؛ گر چه این مرد بزرگ در سایر عرصه‌های علم و خرد و تألیف و تدریس و تحقیق هم کارهایی بس بزرگ و باعظمت به انجام رسانده است.
 
او مردی دانشی بود؛ اهل فقه و تفقه در دین؛ در عین حال با شعر و ادب هم مؤانستی تام و تمام داشت و در وادی بیان، فصاحت و بلاغتی قابل توجه. عالمی که از حله برخاست و از خاندانی اهل علم قدم به میدان گذاشت و پدر و مادری فرهیخته داشت و در محیطی علمی و با بارقه‌هایی روشن از فهم و خرد رشد یافت.
 
مردی که با دعا مأنوس بود و بخش قابل توجهی از عمر خویش و نیز آثار تصنیفی و تدوینی‌اش را هم در همین وادی بنا نهاد و به یادگار گذاشت. آری؛ سید رضی الدین علی بن موسی، معروف به سید بن طاووس در زمره مردان دانشی و عالمان بزرگوار شیعه در قرن هفتم بود.
 
 
نواده امام حسن مجتبی و امام سجاد(ع) که در 15 محرم سال 589 هجری در حله دیده به عالم فانی گشود. مردی از نسل خاندان آل طاووس و یادآور جد بزرگش محمد بن اسحاق که آنقدر آراسته و بشکوه بود که طاووس لقب گرفت.
 
موسی بن جعفر والد بزرگوارش همچنان که گفتیم از زمره روات برجسته حدیث بود که روایات خویش را نگاشته و سپس به توسط فرزندش تدوین و با عنوان «فرقه الناظر و بهجه الخاطر مما رواه والدی موسی بن جعفر» طبع و نشر یافت.
 
تحصیل در راه علم و تهذیب در راه حلم
 
سید ابن طاووس فراگیری علوم را در شهر حله و از پدر و جد خویش فراگرفت؛ «وقتی من وارد کلاس شدم آنچه را دیگران در طول چند سال آموخته بودند، در یک سال آموختم و از آنان پیشی گرفتم.» او در درس و بحث بسیار باهوش و ذکاوت بود و به سرعت و دقت در دروس فقهی و اصولی فراست می‌یافت.
 
منش والا و روش برنای یک شخصیت اجتماعی
 
ابن طاووس عالمی محتشم و مردی خبره و مرود اقبال خواص و استقبال عوام بود و فقه و اصول را با شعر و ادب درهم آمیخت و در عین حال از خویشتن شخصیتی عالم و شوریده در شعر و ادب برساخت.
 
مردی زاهد و مورع که در حوزه زندگی شخصی‌اش هم مانند حوزه عمومی، اهل روی و ریا نبود و به جرگه عرفا توجه داشت.
 
از جمله انیس‌های معنوی و همراهان واقعی آن عالم ربانی کتابخانه بزرگی بود که در آن زمان و مکان بی‌نظیر و چشم‌گیر بود؛ میراث جدش که سید «تمام کتاب‌های آن را مطالعه کرده یا درس گرفته بود.»
 
 
حکایت سفرهای علمی مردی از عرصه علم و قلم
 
سید برای کسب فیض و بهره گیری از حضور مردان حقیقی عرصه علم و دین سفرهای بسیار نمود. از کاظمین و بغداد در عراق تا اقصی نقاط عالم علم. او 15 سال در بغداد به شاگرد پروری و تدریس مبادرت ورزید.
 
اما با گذشت مدتی به دلیل هجمه‌های ناجوانمردانه دولت عباسی که گاه در قامت فشار برای پذیرش پست‌های حکومتی و گاه در هیئت و جامه‌های دیگر رخ می‌نمود، به حله بازگشت.
 
ایشان سه سال در کنار حرم رضوی(ع) بیتوته نمود و بعد راهی نجف و کربلا شد و 6 سال هم در این دو موقف قدسی رحل اقامت افکند. در طول این مدت هم به تربیت مردان فاضل و شاگردان عرصه علم دین پرداخت و هم در وادی تهذیب و اخلاق و عرفان، راهی دیار عروج و سلوک شد.
 
نگارش کتاب «کشف المحجه» که اثری فاخر و ارزشمند و بسان وصیت نامه ای عرفانی برای خاندانش بود، ثمره همین سال‌ها به شمار می‌رود.
ابن طاووس در سال 652 هجری به بغداد رفت. در آن دوران بود که سید به منصب نقابت درآمد و در زمان خطیر و حساس و تکان دهنده هجوم مغول‌ها به بغداد نیز در آن دیار بود.
 
درآمدن در هیئت نقابت سادات؛ راهی بر آهی
 
وقتی ابن طاووس در بغداد بود از سوی خلیفه عباسی، المستنصر، وزارت و سفارت و... به ایشان پیشنهاد شد؛ ابن طاووس هم با این استدلال که: «اگر من طبق مصلحت شما عمل کنم، رابطه خویش را با خداوند قطع می‌نمایم و اگر طبق اوامر الهی و عدل و انصاف حرکت کنم، خاندان تو و بقیه وزرا و سفرا و فرماندهان تو آن را تحمل نخواهند کرد و چنین خواهند گفت که علی بن طاووس با این رویه می‌خواهد بگوید اگر حکومت به ما برسد این چنین عمل می‌کنیم و این روشی است برخلاف سیره حکمرانان قبل از تو و مردود دانستن حکومت‌های آن‌هاست» از پذیرش این پیشنهادها سر باز زد.
 
اما در سال 661 هجری بود که ابن طاووس نقابت علویان را پذیرفت.
 
به روایت تاریخ «نقیب بزرگ‌ترین شخصیت علمی و دینی سادات بود که کلیه امور مربوط به سادات را عهده‌دار می‌شد. این وظایف شامل قضاوت مشاجرات، رسیدگی به مساکین و مستمندان، سرپرستی ایتام و... می‌شد.»
 
تردیدی نیست که پذیرش این منصب از سوی ابن طاووس در واقع سدی بود در برابر مصیبت‌ها و معضلاتی که برای شیعیان و ارادتمندان اهل بیت (ع) در دوران حمله مغول پدید آمده بود.
 
خوش‌تر آن باشد که سر دلبران؛ گفته آید در کلام دیگران
سید بن طاووس از نگاه بزرگان شیعه
 
عالمان و بزرگان بسیاری در مدح و منزلت سید ابن طاووس داد سخن رانده‌اند و گلگفته‌های بسیار بر زبان آورده‌اند.
گلگفته‌هایی که هم یادآور منزلت علمی اوست و هم پاسداشت سیره و سلوک عرفانی‌اش.
مردی که بزرگی همچون علامه حلّی درباره‌اش می‌گوید: وکان رضی الدین علی رحمة الله علیه صاحب الکرامات حکی لی بعض‌ها و روی لی والدی رحمة الله علیه البعض الآخر؛ رضی الدین دارای کراماتی بود که برخی از آن‌ها را خودش برایم بیان کرد و پاره ای از آن‌ها را پدرم بازگو کرد و من از او شنیدم.
و نیز علامه مجلسی درباره‌اش گوید: السید النقیب، الثقة الزاهد، جمال العارفین.
 
 و نیز محدث قمی چنین می نگارد که: السید رضی الدین ابوالقاسم الأجل الأورع الأزهد الأسعد، قدوة العارفین و مصباح المتهجدین، صاحب الکرامات، طاووس آل طاووس، السید بن طاووس قدس الله سره و رفع فی الملأ الأعلی ذکره.
 
زمره اساتید بزرگوار ایشان
 
والد ارجمندش موسی بن جعفر
جدش ورام بن ابی فراس
ابن نما حلی
فخار بن معد موسوی
 
خیل نورانی و ربانی شاگردان آن مرد مراد
 
 سدیدالدین حلی، پدر علامه حلی
 علامه حلی
 حسن بن داود حلی صاحب رجال
 عبدالکریم بن احمد بن طاووس
 علی بن عیسی إربلی
 
یادگار مصنفات و تألیفات پرمنزلت آن مرد کبیر
 
چیزی بیش از 50 تألیف و تصنیف و گردآوری؛ از دعا و ادب و تا مقتل و فقه؛
 
ده جلد کتاب «المهمات والتتمات» با عناوینی همچون: فلاح السائل، زهرة الربیع، جمال الأسبوع، إقبال الأعمال و... سید این کتب را به عنوان تتمه مصباح المتهجد شیخ طوسی نوشته است.
 کشف المحجة لثمرة المهجة
 مصباح الزائر و جناح المسافر
 مهج الدعوات و منهج العنایات
 و البته کتاب اللهوف؛ مقتلی تاریخی و روایی درباره امام حسین (ع).
 
آیت الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی درباره لهوف می‌گوید:
 نقلیاتش بسیار مورد اعتماد است و در میان کتب مقاتل، کتاب مقتلی به اندازه اعتبار و اعتماد آن نمی‌رسد و در اطمینان به آن کتاب، در ردیف اول کتب معتبره مقاتل قرار گرفته است؛ گرچه آن را در اوایل جوانی نوشته است.
 
یادآر ز شمع جانان یادآر...
 
و سرانجام آن عالم ربانی و مرد عرفانی عرصه حیات طیبه در سال 664 هجری در سن 75 سالگی و در شهر بغداد دارفانی را وداع گفت.
این توفیق را یافت که پیکرش در حریم حرم مقتدایش حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) تدفین گردد.

/1327/202/ر

ارسال نظرات