۱۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۷
کد خبر: ۵۱۴۴۵۶
بررسی سیاست تعدیل جمعیت؛

از بین رفتن شبکه نسلی خیانتی نابخشودنی

اثرات خیانت بزرگ و ضربه هولناکی که سیاست تعدیل جمعیت بر پیکره نظام خانواده و شبکه نسلی وارد کرده است در حال ظهور و بروز است و آسیب های جدی آن در حال هویدا شدن است.
 تشكیل بنای خانواده

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، موضوع تحدید نسل و کاهش موالید در برابر مرگ و میرها یکی از موضوعاتی بسیار مهم در جامعه است که در آینده ای نزدیک می تواند به یک چالش اساسی اجتماعی و فرهنگی در پیش روی کشور تبدیل شود.

این تغییر و تحول و انتقال جمعیتی یک موضوع فراگیر در بیشتر کشورها است و به دلیل ناهماهنگی میان نیازهای جامعه در حوزه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و گذار جمعیتی متناسب با این سیاست ها، این موضوع در بسیاری از کشورها سبب بروز مشکلات متعددی می شود و اگر چاره ای عاجل برای آن اندیشیده نشود، بحران های حاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی در انتظار آن جامعه خواهد بود.

موضوع سالمندی و کاهش تعداد جوانان جامعه از یکسو و کاهش حمایت های بین نسلی از سوی دیگر از موضوعاتی است که در این زمینه می تواند کشور را با چالش های جدی روبرو کند.

کنترل و تعدیل جمعیتی که در اثر سیاست های غلط در سال های گذشته در جامعه تبلیغ و ترویج شد؛ هرم جمعیتی کشور را دچار تغییرات زیادی کرد و اگر راهکارهای اجرایی در جهت رفع این معضل از سوی کارگزاران نظام اسلامی و متولیان فرهنگی و سازمان های تأثیرگذار در موضوع جمعیت در نظر گرفته نشود، کشور دچار آسیب جدی و تهدید اجتماعی، فرهنگی و امنیتی خواهد شد.

باید به این نکته توجه کرد که ساختار کلی و هرم جمعیتی در کشور شبیه یک موجود زنده است که باید میان تمام بخش های آن تعادلی پویا و متناسب با نیازهای جامعه برقرار باشد چراکه الگوهای جمعیتی و تغییرات صورت گرفته در آن علاوه بر اینکه از پارامترهای جمعیتی و سیاست های اعمالی در این زمینه نشأت می گیرد، به سلسله عوامل مرتبط دیگری مانند الگوها و مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز وابسته است و اگر تغییری در سیاست های اعمالی در این بخش ها صورت گیرد، تأثیر بلندمدتی بر روی الگوهای جمعیتی و تغییر در ساختار جمعیت جامعه می گذارد.

از سوی دیگر حفظ تعادل پویا و ساختارمند جمعیت در کشور باید از طریق سیاست های کلان و راهبردهای اجرایی در حوزه های مختلفی که بالاتر اشاره شد اعمال شود که برای دستیابی به این هدف لازم است تا بررسی دقیق نیازهای جامعه و ترسیم دورنمای تحولات جمعیتی با در نظر گرفتن الزامات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی صورت پذیرد تا تعادل جمعیتی دچار نقصان نشود.

بحران در ساختار خانواده اولین مشکل تعدیل جمعیت

بحران ساختاری در خانواده ها به علت تغییر الگوهای نگرشی به ویژه در زمینه ازدواج، تشکیل خانواده و فرزند آوری یکی از آسیب های جدی است که سیاست تعدیل جمعیت و تحدید نسل به جامعه وارد کرده است.

زمانی که نظام ارزشی و فرهنگ جامعه و سیاست کلان کارگزاران و دولتمردان به سمت مقابله با افزایش جمعیت پیش می رود، تغییر این الگوی جمعیتی تمامی حوزه های مرتبط با زیست اجتماعی فرد را دچار تغییر می کند به گونه ای که کاهش میزان ازدواج و تشکیل خانواده، تغییر در نگرش نسبت به ارزش فرزندآوری و کاهش نرخ موالید نخستین دستاورد این تغییر نگرش است.

از سوی دیگر بر اثر این تغییر نگرش ها و سیاست ها، تغییر جدی در ساختار سنتی خانواده و تعریف نقش زنان و مردان در خانه و تعهدات و قید و بندهای خانوادگی در حوزه فرزندآوری و تحکیم ساختار سنتی خانواده به وجود می آورد به گونه ای که افراد جامعه در مرحله اول رغبتی به ازدواج و تشکیل خانواده نداشته و در صورت ازدواج نیز حاضر به فرزندآوری و حفظ شکل سنتی خانواده نخواهند بود.

البته نباید از نظر دور داشت که حضور بیشتر زنان در آموزش و اشتغال  و شیوع ارزش های اجتماعی طبقه متوسط غرب از طریق ابزارهای فرهنگی که در جامعه اسلامی ما نیز اجرایی شد؛ مسائل و مشکلات متعددی مانند: افزایش سن ازدواج و عدم تمایل به تشکیل خانواده و افزایش نرخ تجرد و کاهش نرخ ازدواج، افزایش ناسازگاری زوجین و افزایش طلاق، عدم تمایل به فرزندآوری و تمایل به خودشکوفایی فردگرایانه را به وجود آورد که تهدیدات جدی را در حفظ ساختار سنتی خانواده و عدم تعهد به تحکیم شبکه نسلی به وجود آورد که نتیجه چنین سیاست های در درازمدت جامعه را با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد کرد.

این تحولات و الگوهای فرهنگی به صورت خزنده و درازمدت توانست نرخ فرزندآوری در ایران را به شکل جدی دچار بحران کند و امروزه شاهد این موضوع هستیم که سیاست های تشویقی کارگزاران کشور در تشویق برای افزایش نرخ موالید رغبت چندانی در خانواده ها ایجاد نمی کند و نسل جدید جامعه اگر تجرد قطعی را به عنوان روش زندگی خود انتخاب نکنند، بعد از ازدواج حاضر نیستند بیش از یک بچه داشته باشند و شاخص های جمعیتی به خوبی نمایانگر این موضوع است.

 شکاف نسلی؛ زهر کشنده سیاست تعدیل برای خانواده ها

یکی دیگر از آسیب های جدی که سیاست های تعدیل جمعیت بر پیکره جامعه وارد ساخت؛ ایجاد شکاف نسلی و عدم حمایت های بین نسلی است؛ موضوعی که سیاست گذاران مرتبط با بخش جمعیت کشور را به تکاپوی اندیشیدن راه های برون رفت از این معضل انداخته است.

افزایش تعداد سالمندان و کاهش میزان جوانان و طبقه میانسال جامعه سبب خواهد شد تا این سالمندان از پشتوانه های حمایت بین نسلی بی بهره باشند و این ساختار معیوب جمعتی که سبب از بین رفتن ساختار سنتی خانواده شده است، با از بین بردن جایگاه های موجود در شبکه نسلی نظیر پدر بزرگ، مادربزرگ، عمه، خاله، دایی، عمو، فرزند، نوه و...  عملاً سبب به وجود آمدن شکاف نسلی و عدم حمایت های بین نسلی شود.

از بین رفتن توازن جمعیتی در سال های گذشته در آینده ای نزدیک کشور را با بحران جدی ارتباطی میان نسل جوان با سالمندان جامعه مواجه خواهد کرد و اتحاد و پیوستگی میان نسل های مختلف جامعه از بین خواهد رفت.

در واقع این تغییر ساختار جمعیتی سبب به هم خوردن توازن جمعیتی نسل ها شده و از سوی دیگر تغییرات جدی در پذیرش هنجارهای فرهنگی و اجتماعی ایجاد خواهد کرد و تبلیغ سلاح کشنده عقلانیت اقتصادی، ترمیم ساختار سنتی خانواده ها را با معضل جدی مواجه ساخته و شکاف نسلی را عمیق تر خواهد کرد.

تضعیف شبکه نسلی و روابط خویشاوندی؛ خیانت بزرگ تعدیل جمعیت

یکی از موضوعاتی که در بحث تعدیل جمعیت و تحدید نسل کمتر به آن پرداخته شده، موضوع تضعیف شبکه نسلی و روابط خویشاوندی است.

اثرات خیانت بزرگ و ضربه هولناکی که سیاست تعدیل جمعیت بر پیکره نظام خانواده و شبکه نسلی وارد کرده است در حال ظهور و بروز است و  آسیب های جدی آن در حال هویدا شدن است.

امروزه به دلیل کاهش نرخ موالید در کشور، ساختار شبکه نسلی و روابط خویشاوندی در نظام خانوادگی کشور در حال فروپاشی است و نسل بعد مشکلات جدی تری در این زمینه را تجربه خواهند کرد.

تشکیل خانواده و روابط خویشاوندی به عنوان دو اصل مورد تأکید اسلام، در اصل دهم قانون اساسی نیز مورد توجه قرار گرفته اند و قانونگذار در این باره می گوید: «خانواده، واحد بنیادی جامعه اسلامی است که همه قوانین و مقررات و برنامه‌ریزی‌های مربوط، باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی برپایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.» اما سیاست تعدیل جمعیت این موضوع را دچار چالش اساسی کرد و امروز سیاست های تشویقی و فرهنگ سازی مسؤولان نتوانسته خانواده ها را نسبت به اتخاذ روش افزایش ترغیب کند.

ناگفته پیداست که تشکیل خانواده عامل بنیادین گسترش جمعیت است و حفظ و ترمیم ساخت سنتی و صحیح خانواده به ایجاد شبکه نسلی و روابط خویشاوندی وابسته است و از سویی ساختار شبکه نسلی که در رأس آن پدربزرگ و مادر بزرگ، در بدنه آن خاله، عمه، دایی و عمو و در قاعده آن فرزندان و نوه ها قرار دارند نیازمند ترمیم جدی است که تنها راهکار آن افزایش نرخ موالید و ترغیب خانواده ها به حفظ ساختار سنتی خانواده است.

استفاده از شبکه نسلی برای ترمیم مشکلات موجود

خانواده به عنوان زیربنای تشکیل و حفظ جامعه نقش بی بدیلی در فرهنگ سازی و اجرا کردن سیاست های فرهنگی برعهده دارد.

اگر حفظ سنت ها را مؤید حفظ خانواده بدانیم و از سویی از نقش غیرقابل انکار خانواده ها در حفظ و نگهداری سنت ها غفلت نکنیم، می توان برای ترمیم شبکه نسلی و حفظ ساختار سنتی خانواده از این ظرفیت های متقابل نهایت بهره را برد و نقص های هنجاری فراوانی که در اثر از بین رفتن این شبکه اصیل و تعیین کننده در ساخت فرهنگی جامعه به وجود آمده است را درمان کرد.

اگر سیاستگذاران فرهنگی و مسؤولان مرتبط با موضوع جمعیت به جای به کار بردن روش های پرهزینه کم اثر، از طریق این شبکه موجود جهت حفظ این ساختار حیاتی تلاش کنند، نتیجه بهتر و مناسب تری را به دست خواهند آورد و روند نامعقول کاهش جمعیت کنونی اصلاح خواهد شد.

در پایان باید گفت؛ تأکید بر مفهوم روابط خویشاوندی و لزوم حفظ ساختار سنتی خانواده ها و ترمیم شبکه نسلی از موضوعاتی است که باید در رأس برنامه ریزی های سیاستگذاران و مسؤولان مرتبط با عرصه جمعیت قرار گیرد و با بهره گیری از ظرفیت فراوان این شبکه نسلی و خانوادگی در نهادینه کردن این مفاهیم و افزایش نرخ رشد زاد و ولد و به تبع آن افزایش نرخ رشد جامعه، معضلات و مشکلاتی را که بر اثر اتخاذ سیاست های اشتباه طی سالیان گذشته کشور را دچار چالش جدی ساخته است، درمان کرده و با بحرانی که دو یا سه نسل آینده را از روابط خویشاوندی و درک مفهوم شبکه نسلی و خانوادگی بی بهره می کند، مقابله کرد./872/ی۷۰۲/س

وحید کوچک زاده، پژوهشگر فرهنگی

 

ارسال نظرات